سه‌شنبه ۱۰ تیر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۵

شاید در کمد لباس شما هم یک تکه لباس قدیمی پیدا شود که احتمالاً از مادربزرگ یا پدربزرگتان بهتان رسیده است. یک دامن پلیسه مد قدیم، یک کت پیچازی پشت چاکدار، یک روسری کوچک، یک عینک بزرگ، یک کلاه شاپو و خلاصه چیزی که شما را یاد عزیزتان می‌اندازد. فقط هم همین نیست.

بازگشت لباس‌های دست دوم به چرخه فروش

سلامت نیوز: شاید در کمد لباس شما هم یک تکه لباس قدیمی پیدا شود که احتمالاً از مادربزرگ یا پدربزرگتان بهتان رسیده است. یک دامن پلیسه مد قدیم، یک کت پیچازی پشت چاکدار، یک روسری کوچک، یک عینک بزرگ، یک کلاه شاپو و خلاصه چیزی که شما را یاد عزیزتان می‌اندازد. فقط هم همین نیست.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه نوشت: گاهی در چرخه مد که هرچند سال یک بار عقبگرد می کند، دوباره می‌شود سراغ همان لباس‌های از مد افتاده و قدیمی رفت و اتفاقاً حسابی با آنها خوش‌تیپ شد چون بالاخره یک جورهایی اصیل ترند و پیشینه‌شان آنها را خواستنی‌تر هم می‌کند؛ اینکه آدم در جمعی بگوید این کت گلدوزی شده‌ام را می‌بینید؟ این مال مادربزرگم است، انگار هنوز بوی عطر او را می‌دهد. حالا فکر کنید چنین لباسی را از جایی بخرید، یعنی لباسی که شاید مال مادربزرگ یا مادر یا حتی خود فرد دیگری باشد و توی فروشگاه دست دوم فروشی گوشه‌ای منتظر نشسته تا چشم کسی را بگیرد، درست مثل روزهای نونواری‌اش. اینجا شاید کمی اخم کنید و بگویید مگر من کهنه پوشم؟! می‌دانم شاید بهتان بربخورد. تصویری که از کهنه‌فروشی در ذهن دارید، همان فروشگاه‌های معروف به تاناکورا هستند که به بوی مخصوص‌شان شناخته می‌شوند و تصوری که ایجاد می‌کنند این است که آدم‌های بی‌بضاعت از آنجا خرید می‌کنند که البته لزوماً هم این‌طور نیست و کم نیستند مشتری های این فروشگاه ها که اتفاقاً دست‌شان به دهان‌شان می‌رسد. هرچند، خیلی‌ها نظر خوبی درباره خرید از تاناکورا و اصولاً لباس دست دوم ندارند. البته لباس دست دوم یا لباس وینتیج  (Vintage) یا همان لباس‌های قدیمی که اول گزارش درباره‌اش گفتم، متفاوت است و شکل دوم آن چندان در ایران رایج نیست، گرچه قابلیت آن را دارد که به کسب و کاری پررونق تبدیل شود. وقتی داستان لباس‌ها را بدانید شاید قضیه فرق کند. مثلاً یک بار برای خرید به مغازه صنایع دستی فروشی در گنبدکاووس رفته بودم. آنجا یک روپوش ترکمنی سبز با حاشیه‌های ارغوانی خیلی توجهم را جلب کرد. قیمت را پرسیدم و متوجه شدم کمی گرانتر از بقیه لباس‌هاست.

فروشنده برایم توضیح داد که این ردای لباس عروسی در ۵۰ سال پیش بوده. یک لحظه عروس را توی ذهنم مجسم کردم که روی پیراهن قرمزش، ردای سبز یشمی را پوشیده و داماد دارد او را سوار اسب می‌کند. از تجسم این صحنه ناخودآگاه لبخند زدم. یک پیراهن دیگر هم بود که آن هم دست دوم بود؛ پیراهنی بلند به رنگ آبی کمرنگ که جلوی آن گلدوزی شده بود. فروشنده گفت که این لباس از ترکمنستان آمده و این مدل گلدوزی مال آن نواحی است. من زن قدبلندی را تصور کردم که پیراهن را پوشیده و داخل قایقی نشسته و همان‌طور که قایقران به پیش می‌راند، آوازی محلی را زیر لب زمزمه می‌کند. پیراهن آبی را به قیمتی باورنکردنی خریدم. شاید بگویید حالا فایده خریدن لباس دست دوم چیست وقتی این همه لباس با این همه تنوع تولید می‌شود و در انواع قیمت‌ها در اختیار متقاضیان قرار می‌گیرد. نمی‌دانم اسم مد دوستدار محیط زیست به گوشتان خورده است یا نه؟ توضیحات در این باره را بخوانید از زبان ستاره وکیلیان، طراح لباس: «این نوع مد در واقع شیوه خاصی از طراحی مد است که بر پایه مبانی زیست‌محیطی، اجتماعی و اقتصادی بنیان‌گذاری شده‌ وهدف آن ایجاد سیستمی در طراحی است که خود را در برابر محیط ‌زیست و اجتماع مسئول می‌داند. برندهایی که خود را دوستدار محیط زیست معرفی می‌کنند، از الیاف طبیعی و قابل بازیافت در تولید محصولاتشان استفاده می‌کنند. الیاف طبیعی هم الیافی هستند که همان‌طور که از نامشان پیداست، در طبیعت یافت می‌شوند و منشأ آنها از نفت نیست و می‌توان آنها را در دو گروه اصلی الیاف سلولزی یا گیاهی و الیاف پروتئینی یا حیوانی دسته‌بندی کرد. قابلیت چنین الیافی این است که بازیافت پذیر هستند.»


حالا سؤال این است که استفاده از پوشاک دست دوم چگونه می‌تواند در قالب مد آدم های دوستدار محیط زیست قرار بگیرد و به حفاظت از محیط زیست کمک کند. وکیلیان در پاسخ به این سؤال این‌طور می‌گوید: «اساساً کاری که کمپانی‌های مد ارزان قیمت انجام می دهند این است که حجم زیادی از محصولات را در دوره‌های زمانی کوتاه وارد بازار می‌کنند و به این شکل مشتری را ترغیب می‌کنند تا به‌دلیل مواجهه با تنوع محصولات با قیمت مناسب، به خرید هرچه بیشتر اقدام کند. این می‌تواند شامل الیاف طبیعی و غیرطبیعی باشد. بهرحال در تولید الیاف طبیعی هم منابع استفاده می‌شود و گرچه قابل بازیافت هستند، اما در استفاده از آن نباید زیاده‌روی کرد. هرچه میزان مصرف بالاتر می‌رود، کارخانه‌ها بیشتر فعالیت می‌کنند و محیط زیست نیز بیشتر آلوده می‌شود. همچنین نیروی کار ارزان قیمت در خدمت چنین کمپانی‌هایی است که آن هم خودش به جهت اقتصادی و اجتماعی فرآیندی بیمار را ایجاد می‌کند. در صورتی که شما در تولید لباس‌های باکیفیت و با قیمت گرانتر، چنین تنوع و تعدادی را نمی‌بینید. ممکن است یک کمپانی قدیمی و بنام سال‌ها یک مدل را تولید و عرضه کند و اتفاقاً می‌بینید که سال‌های سال پرطرفدار هم بوده است. اتفاقاً مد هم به همین شکل تعریف می‌شود؛ کالایی که مدت زیادی‌ ترند باشد. ولی سیاست‌های بسیاری از کمپانی‌ها به سمت تولید بیشتر و در نتیجه اتلاف بیشتر منابع است. حالا راهکار چیست؟ اینکه زیاد نخریم. بله. ممکن است شما فردی باشید که به استفاده از لباس‌های متنوع علاقه داشته باشید و نتوانید چنین علاقه‌ای را در خود مهار کنید، در این صورت می‌توانید به سمت خرید لباس‌های دست دوم بروید که اتفاقاً تجربه‌ای موفق در خیلی کشورهاست.»


لیدا محمدی که او هم طراح لباس است و در سوئد زندگی می‌کند، از تجربه خود در این باره می‌گوید: «اینجا تعداد مغازه‌های دست دوم فروشی زیاد است و بین مردم هم کاملاً جا افتاده که با خرید از این فروشگاه‌ها می‌توانند هم صرفه‌جویی کنند و هم گاهی لباس‌های خاص و ارزشمندی نصیبشان شود. در این فروشگاه‌ها همه مدل لباس پیدا می‌شود. از لباس‌های جدید گرفته تا انواع قدیمی که اتفاقاً طرفداران بیشتری دارند و گاهی شما می‌توانید با چند تغییر کوچک در آن، لباس تازه و منحصربفردی ایجاد کنید و از پوشیدن آن لذت ببرید. حتی فروشگاه‌هایی برای تبادل لباس وجود دارند که شما می‌توانید لباس‌هایی را که از آن خسته شده اید آنجا ببرید و با لباس‌های دیگری که مال دیگران است، عوض کنید؛ در این صورت هر دو نفر لباسی جدید خواهید داشت در حالی که نه برای آن پولی داده اید و نه به طبیعت آسیبی رسانده‌اید. به نظر من این تفکر باید بین مردم از بین برود که لباس دست دوم پوشیدن کاری ناشایست است. اگر شما باور کنید که با این کار به محیط ‌زیست کمک می‌کنید، آن وقت با افتخار از لباس‌های قدیمی استفاده می‌کنید. البته بحث فرهنگسازی درباره این قضیه در ایران هنوز جای کار دارد اما می‌شود چنین فرهنگی را جا انداخت.»
برای کسانی که مثل من عاشق لباس‌های قدیمی‌اند، چه چیزی بهتر از جایی که بشود در آن چنین متاعی پیدا کرد. یک کت طرحدار، یک جلیقه گلدوزی شده و یک ردای بلند ترکمنی که تن عروسی بوده که حالا اگر زنده باشد دیگر حتماً دور و برش پر از نوه  و نتیجه است و شاید گاهی خاطره‌ای گنگ از روز عروسی‌اش به یاد آورد؛ پوشیده در پیراهنی سرخ که بالاپوش سبز یشمی آن را در برگرفته است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha