نه چهره‌اش را می‌بینی و نه نام و نشانش را می‌شناسی، زیر روشنای روز، كنار انبوه مردمی كه در خیابان كنارت قدم می‌زنند، فرمان ماشین یا موتور را به سمتت نشانه می‌گیرد، پایش را روی پدال فشار می‌دهد، از كنارت كه می‌گذرد یا بوق می‌زند یا با صدای بلند چند كلمه می‌گوید و می‌رود، نگاهی به اطرافت می‌كنی و می‌بینی زندگی مثل چند ثانیه قبل در خیابان ادامه دارد، تو مانده‌ای تنها با تنی كه می‌لرزد و آن ناشناسی كه دیگر نیست.

نیمه پنهان آزار

سلامت نیوز:نه چهره‌اش را می‌بینی و نه نام و نشانش را می‌شناسی، زیر روشنای روز، كنار انبوه مردمی كه در خیابان كنارت قدم می‌زنند، فرمان ماشین یا موتور را به سمتت نشانه می‌گیرد، پایش را روی پدال فشار می‌دهد، از كنارت كه می‌گذرد یا بوق می‌زند یا با صدای بلند چند كلمه می‌گوید و می‌رود، نگاهی به اطرافت می‌كنی و می‌بینی زندگی مثل چند ثانیه قبل در خیابان ادامه دارد، تو مانده‌ای تنها با تنی كه می‌لرزد و آن ناشناسی كه دیگر نیست.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،روایت آزار جنسی در خیابان لزوما منتهی به تماس‌های فیزیكی نمی‌شود، شنیدن صدای بوق، توقف ماشین و موتور كنار خیابان، قدم‌ زدن آهسته و ممتد با حفظ فاصله، تعقیب سایه‌وار، متلك و شیرین‌زبانی، اینها تنها بخشی از آزار و اذیت‌های خیابانی است كه حتی بدون تمسك به ارتباط فیزیكی موجبات آزردگی زنان را در خیابان فراهم می‌كند.

تمایز این نوع آزارها با مساله تعرض در شناسایی متهم و اثبات آن است، با این حال در آزار و اذیت جنسی چه در خیابان باشد و چه در خفا، همچنان كلیشه‌های بسیاری سد راه زنان هستند، زنانی كه مستاصل از آزاری كه دیده‌اند، در وهله اول در جست‌وجوی فردی هستند كه آزار آنها را تایید كند، با این حال نكوهش قربانی فصل مشترك هر دو شكل از آزار است.

حالا كه موج افشای نام آزارگران جنسی در شبكه‌های مجازی شكل گرفته و تاكنون به دستگیری یكی از متهمان روایات آزار منتهی شده است، بسیاری از فعالان حوزه زنان این موج را با جنبش METOO (من هم) در امریكا مقایسه می‌كنند. منتها روایات منتشر شده در فضای مجازی عموما تمایلی به طرح مساله آزار خیابانی ندارد و فعلا جای خالی میان روایات آزار هر روز با نام‌های جدیدی پر می‌شود. 

برای بررسی این وجه از مساله، در گفت‌وگو با چهار زن روایت آزار و اذیت آنها را در خیابان شنید و این روایت‌ها را با حفظ نام و مشخصات راوی در اختیار دو وكیل و فعال زنان قرار داد. «مرضیه محبی» وكیل پایه یك دادگستری و فعال حوزه زنان پس از دستگیری همان كه كاربران شبكه‌های اجتماعی از رفتارش گفتند و حالا با «ك.الف» شناخته می‌شود در صفحه توییتر خود اعلام آمادگی برای تقبل رایگان وكالت زنانی كرده بود كه مورد تعرض جنسی قرار گرفته‌اند، «شیما قوشه» وكیل پایه یك دادگستری و فعال حوزه زنان نیز با اشاره به برخی پرونده‌های قضایی خود نسبت به شرایط حقوقی شكایت از متهمان در توییتر صحبت كرده بود.

این دو وكیل با تامل در چهار روایت، مهم‌ترین دغدغه‌های موجود نسبت به مساله آزار و اذیت زنان در فضای عمومی را به ترتیب دشواری دسترسی به متهم، دشواری اثبات وقوع جرم و از همه مهم‌تر، تعداد بسیار اندك شكایت‌های طرح شده در این موضوع می‌دانند. به‌زعم این دو وكیل تعداد زنانی كه بخواهند پیگیر آزار و اذیت‌های خیابانی بشوند به نسبت تعداد این آزارها بسیار اندك و ناچیز است.


روایت اول: سكوت از ترس چاقو

«چهارده ساله بودم كه برای اولین‌بار معنای آزار و اذیت را فهمیدم. ظهر یكی از روزهای تابستانی، ساعت دوازده‌ونیم، در خیابان اصلی شهر روانه كلاس زبان بودم. موسسه زبان با اینكه داخل كوچه بود، اما كوچه نه پیچ داشت و نه از دید خیابان مخفی بود. خیابان هم در آن ساعت نه خلوت بود و نه آرام. وقتی كه وارد كوچه شدم، متوجه شدم كه پسری همسن و سال خودم آنجا ایستاده است و كمی متوجه نگاهش شدم، اما چون خیابان و كوچه شلوغ بود، چیزی برایم عجیب نبود.

از در موسسه وارد شدم و چند پله كه بالا رفتم، شنیدم صدایی می‌گوید كه خانم خانم، واحد پسران این موسسه كجاست؟ تا بیایم و بگویم كه این واحد فقط دخترانه است به سمت من حمله كرد و چون پایین‌تر از من ایستاده بود توانست بخشی از بدنم را لمس كند كه من هنوز شناخت درستی از آن نداشتم.

توان فریاد كشیدن نداشتم و صرفا لطف خدا بود كه تعادل پسر را به هم زد، او عقب كشید و رفت. توان بالا رفتن از پله‌ها را نداشتم اما از ترس حمله مجدد او به سمت موسسه دویدم و زمین خوردم. كل مدت كلاس یك گوشه بغض كرده بودم و حتی متوجه اتفاقی كه افتاده بود نمی‌شدم، چه برسد كه آن را برای كسی تعریف كنم.

بعد از اتمام كلاس مادرم دنبالم آمد. همان پسر دوباره سر كوچه بود تا مرا دید چاقویش را به آرامی از جیب بیرون آورد و نشانم داد. جرات نداشتم حتی به مادرم چیزی بگویم جز اینكه شیوه تدریس زبان در این موسسه خوب نیست و می‌خواهم موسسه را تغییر دهم.» قوشه در تحلیل این روایت تاكید می‌كند كه مهم‌ترین مساله در آزار و اذیت جنسی كودكان نقش خانواده و محیط‌ آموزشی است.

به گفته او، این دو نهاد موظف هستند تا با اراده آموزش‌های مناسب به كودكان و نوجوانان بیاموزند كه اگر در چنین شرایطی قرار گرفتند، باید چه واكنشی نشان دهند، چگونه خودشان را كنترل كنند تا عصبی و شوكه نشوند و از همه مهم‌تر، به محض مواجهه با چنین شرایطی، به نزدیك‌ترین فرد مورد اطمینان گزارش دهند.

این وكیل دادگستری با اشاره به اینكه ظاهرا در این روایت دو جرم صورت گرفته است، اضافه می‌كند كه عموما در چنین شرایطی اثبات هر دو جرم و تهدید پنهانی با چاقو دشوار است و مساله اثبات چنین تهدیدها و تعرض‌هایی، خصوصا به كودكان و نوجوانان از مواردی است كه فعالان حقوق زنان تلاش دارند تا راه‌هایی ارایه كنند كه با استفاده از آنها، در اثبات ادعا سهل‌گیری‌های منطقی صورت گیرد.


روایت دو: موتوری‌ها

«فاصله چندانی میان محل كار و خانه‌ام نیست، اما طی كردن خیابان قریب برای من در هر ساعتی از شبانه‌روز عذاب‌آور است. به دلیل ترافیك بالا در این خیابان و پیاده‌رو مسطح، موتوری‌ها به راحتی وارد پیاده‌رو می‌شوند. روزی نیست كه ساعت پنج عصر از این پیاده‌رو بگذرم و یك موتوری هنگام عبور از كنار من ویراژ ندهد یا بوق نزند.

ماجرا فقط به من كه سی ساله‌ام و با لباس رسمی اداره تردد می‌كنم، ختم نمی‌شود. حتی دیدن یك خانم با سروشكل موجه هم باعث ویراژ دادن و صحبت‌های ركیك می‌شود. موتوری‌ها از دور داخل پیاده‌رو ویراژ می‌دهند، به نزدیك من یا زنان دیگر كه می‌رسند به آرامی چیزی زیر گوش‌شان می‌گویند و می‌روند، گاهی اگر بتوانند با دست محكم به پشت زنان می‌زنند و گاهی فقط به چند تا بوق‌ زدن اكتفا می‌كنند. این روایت نه مربوط به ساعات تاریك شب، بلكه ساعت پنج عصر و شلوغ‌ترین ساعت تردد در این خیابان است.»این وكیل دادگستری اشاره می‌كند كه آزار خیابانی در قانون جرم‌انگاری و از نظر ثبوتی توسط قانونگذار پیش‌بینی شده است. با این حال در این روایت، بحث اثباتی ماجرا اهمیت بیشتری دارد.

شخص موتورسوار یا پیاده عبور می‌كند و امكان دسترسی به او ممكن نیست، حتی نام و نشانی از او نیز وجود ندارد تا بتوان طرح شكایت كرد. با وجود این قوشه پیشنهاد می‌كند كه در شرایط مشابه، بهتر است پلاك موتورها یادداشت و سریعا به نیروی انتظامی گزارش شود. البته به‌زعم این وكیل، یكی از گرفتاری‌های موجود در چنین آزارهایی، خود پلاك موتورهاست. این وكیل دادگستری می‌گوید در برخی از این موارد، یا موتور فاقد پلاك است، یا پلاك مخدوش و ناخواناست یا موتور قرضی است و سند پلاك به نام دیگری است كه در چنین شرایطی حتی طرح شكایت نیز به دردسرهای مضاعفی منجر می‌شود. 


روایت سه: آزار در پل عابر هوایی

«یك بعدازظهر زیبای بهاری بود و نم‌نم باران در خیابان میرداماد می‌زد. با اینكه پنجشنبه بود اما هنوز وقت شلوغی خیابان میرداماد نرسیده بود. در جست‌وجوی یك پاساژ بودم كه برای رسیدن به آنجا باید از پل عابر پیاده رد می‌شدم. كنار پل عابر پیاده كفاشی نشسته بود با مردی میانسال، هر دو سپیدمو بودند و در حال صحبت كردن. از كفاش كه جای پدربزرگم بود آدرس پاساژ را پرسیدم و اصرار كرد كه باید از پل عابر پیاده رد شوم.

پل با ایرانیت پوشیده بود و از دو سوی خیابان عملا امكان دیده ‌شدن نداشت. سوار پله برقی كه شدم، متوجه شدم شخصی با سرعت در حال نزدیك شدن به من است. تا برگردم دست مرد به سمت من دراز شد و فقط توانستم با كیفم تا می‌توانم او را بزنم و البته كیفم هم پاره شد. مرد بعد از كتك خوردن با خنده از پله‌ها پایین رفت.

جسارت كردم و پله‌های برقی را برعكس جهت حركت‌شان به پایین دویدم تا در خیابان داد بزنم و مرد را رسوا كنم. تا به پایین پله‌ها رسیدم، دیدم هم مرد و هم كفاش كنار هم ایستاده‌اند و چاقویی نشانم می‌دهند. چون پل عابر پیاده ایرانیت داشت چیزی از دور دیده نمی‌شد. تا جایی كه توانستم دوباره از پله‌ها بالا رفتم و دویدم و از آن سو پایین آمدم. وقتی پایین آمدم نه خبری از كفاش بود و نه مرد.»

شیما قوشه در تحلیل این روایت می‌گوید: «خیابان‌ها باید برای زنان امن باشند و این مساله حتی پیش از شروع كار شورای شهر فعلی در جلسه هم‌اندیشی زنان به كاندیداها اطلاع‌رسانی شده بود.» این وكیل تاكید می‌كند كه شورای شهر مدعی است تحت ‌تاثیر همین نشست، عایدات مالی بنرهای تبلیغاتی در دو سوی پل‌های عابر پیاده را نادیده گرفته است و حالا عموم پل‌های عابرپیاده در تهران صرفا از یك سو بنر تبلیغاتی دارند.

به‌زعم این وكیل، در شرایطی مشابه این روایت كه برخی كاسبان شاهد یا همدست آزار هستند، امكان بیشتری برای طرح شكایت و پیگیری قضایی وجود دارد، زیرا به‌زعم او، عموم این كاسب‌ها مكان مشخصی دارند یا می‌توانند خود شاهد ماجرا باشند یا اگر مثل این روایت، در شكل‌گیری آزار خیابانی نقش داشته باشند، طرح شكایت از خود این افراد به پلیس ارایه شود. 


روایت چهارم: تاكسی

«سوار تاكسی بودم، صندلی پشت. دست راستم خانمی نشسته بود و دست چپم پیرمردی كه به او به چشم پدربزرگم نگاه می‌كردم. تاكسی سمند بود و خوشبختانه كمبود جایی هم نداشت. اما همزمان كه با تلفن همراهم مشغول صحبت بودم، متوجه شدم چیزی روی پاهایم سنگینی می‌كند تا دست پیرمرد را روی پاهایم دیدم، شوكه شدم. تلفن را قطع كردم و داد زدم و از راننده خواستم نگه دارد و پیرمرد را از تاكسی خارج كند. راننده نگه داشت و به من گفت كه دخترم كرم از خود درخته پولتم نخواستم.

جلوی چشمان متعجب من گاز و داد و رفت. در آن میان نیز خانمی كه سمت راست من نشسته بود به من گفت كه بزرگ‌ترها احترام دارند و از رفتار زشتم خجالت بكشم.» تحلیل قوشه در این روایت، بیش از آنكه سویه حقوقی داشته باشد، مبتنی بر فرهنگی است كه احترام به موی سپید را در هر شرایطی واجب می‌داند. قوشه با رد این كلیشه می‌گوید:

«لازم نیست همیشه و در هر شرایطی احترام بزرگ‌ترها حفظ شود. همین جمله خصوصا برای كودكان می‌تواند آسیب‌های بسیاری را به وجود بیاورد.» این وكیل تاكید می‌كند كه آنچه در این روایت مشهود و در سایر روایت‌های آزار و اذیت جنسی نیز مشهود است، نكوهش و سرزنش قربانی است.

این نكوهش علاوه بر بار روانی مضاعفی كه بر قربانیان تحمیل می‌كند، فرد را از پیگیری حقوقی و مطالبه حقوق خود باز می‌دارد. قوشه در تكمیل نظر خود می‌افزاید: «برای حل چنین تعارضاتی نیازمند تغییرات فرهنگی و قانونی هستیم. هر دوی این تغییرات با مطالبه جمعی ممكن می‌شوند، اما این تغییرات نیازمند مطالبه‌ای مستمر و واقعی هستند.»


مقدار ناچیز شكایت

«ماده ۶۱۹ قانون مجازات اسلامی می‌گوید كه هر كس در اماكن عمومی یا معابر متعرض یا مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حركات مخالف شوون و حیثیت به آنان توهین نماید به حبس از دو تا شش ماه و تا ۷۴ ضربه شلاق محكوم خواهد شد.» مرضیه محبی، وكیل دادگستری با اشاره به این ماده قانونی و ویژگی متمایز آن تاكید می‌كند كه از اشكالات وارد بر این ماده، ابهام آن در تعریف «حركات مخالف شوون و حیثیت جامعه» است.

طبق این قانون، بوق ‌زدن چندان حركتی مخالف شوون جامعه محسوب نمی‌شود و مشخص نیست كه چگونه با استناد به این قانون می‌توان بوق ‌زدن را به عنوان آزار خیابانی طرح كرد. از طرفی دیگر این وكیل می‌افزاید كه به‌طور كلی جای خالی واژه «تعرض و تجاوز» در قوانینی مجازات اسلامی به چشم می‌خورد و همین خلأ قانونی كار وكیلان را در دفاع از موكلان خود دشوار می‌كند.

محبی در تحلیل چهار روایت این گزارش می‌گوید كه عموما آزار خیابانی به زنان، در قالب بیان الفاظ ركیك در مناطق خلوت و جایی رخ می‌دهد كه دسترسی به پلیس یا شاهد دشوار است و تعقیب قضایی آزارگران عملا به امری ناممكن بدل می‌شود. این وكیل دادگستری در تحلیل این روایت‌ها می‌گوید كه مساله اصلی، امن‌سازی فضاهای شهری برای حضور زنان است و تا زمانی كه فضاهای شهری ما با محور حضور امن زنان طراحی نشوند، چنین آزار و اذیت‌هایی بستری برای شكل‌گیری خواهند داشت.

این وكیل می‌گوید: «آزارگران عموما تمایل ندارند در فضایی به زنان آزار خیابانی برسانند كه امكان بازداشت و تعقیب‌شان توسط نیروی انتظامی فراهم باشد. معابر ناامن، تاریكی معابر و خیابان‌ها، پل‌های عابرپیاده پوشیده با تبلیغات همگی عناصری هستند كه شهر را برای حضور زنان ناامن می‌كنند.»

این وكیل در تایید پنهان نگه داشتن روایت این آزارها توسط قربانیان از تعداد بسیار اندك شكایت‌های آزار خیابانی می‌گوید و تاكید می‌كند كه در چنین شرایطی، بیش از آنكه شاهد سرزنش آزارگر باشیم، شاهد سرزنش زنانی هستیم كه قربانی این آزارها شده‌اند.

این وكیل در تبیین امكان پیگیری حقوقی چنین آزارهایی تاكید می‌كند كه برای وكیلان، اثبات و دفاع از قربانیان تجاوز دشواری‌های خود را دارد، چه برسد به آزار و اذیت‌های كلامی و فیزیكی در خیابان. این وكیل می‌افزاید: «در متن قوانین، بندی صراحتا به واژه تجاوز و تعرض اشاره نمی‌كند. تجاوز و تعرض به زنان در لایحه امنیت زنان دیده شده بود.

اما در اصلاح‌های بعدی، علاوه بر تغییر واژه زنان به بانوان، بند مرتبط با تعرض و تجاوز نیز حذف شد. حالا لایحه جدید با عنوان صیانت از كرامت و امنیت بانوان در برابر این بند سكوت كرده است.»

محبی با اشاره به اینكه در قانون مجازات اسلامی صرفا از «زنای به عنف» یاد شده است، تاكید می‌كند كه این جرم حدود و شیوه‌های محاكمه مخصوص به خود را دارد، در حالی كه در برخی پرونده‌ها، تمامیت جسمانی زنان مورد تعرض قرار می‌گیرد و شامل شروط این بند قانونی نمی‌شود. این وكیل دادگستری در انتها ریشه آزار و اذیت‌های خیابانی را در نگاه مردسالاری می‌بیند كه همچنان به زنان به عنوان فرودستان جامعه می‌نگرد و نسبت به تعرض و آزار و اذیت آنها سكوت كرده است.

با این حال این وكیل معتقد است جریان اخیر شاید بتواند این مطالبه را به قانونگذار برساند تا نسبت به چنین آزار و اذیت‌های جنسی كه متوجه زنان و نه لزوما بانوان است، تجدید نظری در متن لایحه تامین امنیت زنان داشته باشد و بندهای مصوب پیشین را به متن این لایحه بازگرداند.
 
محبی:  عموما آزار خیابانی به زنان، در قالب بیان الفاظ ركیك در مناطق خلوت و جایی رخ می‌دهد كه دسترسی به پلیس یا شاهد دشوار است و تعقیب قضایی آزارگران عملا به امری ناممكن بدل می‌شود. آزارگران عموما تمایل ندارند در فضایی به زنان آزار خیابانی برسانند كه امكان بازداشت و تعقیب‌شان توسط نیروی انتظامی فراهم باشد.قوشه:

شورای شهر مدعی است تحت ‌تاثیر همین نشست، عایدات مالی بنرهای تبلیغاتی در دو سوی پل‌های عابر پیاده را نادیده گرفته است و حالا عموم پل‌های عابرپیاده در تهران صرفا از یك سو بنر تبلیغاتی دارند. به‌زعم این وكیل، در شرایطی مشابه این روایت كه برخی كاسبان شاهد یا همدست آزار هستند، امكان بیشتری برای طرح شكایت و پیگیری قضایی وجود دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha