سلامت نیوز:به دنبال شیوع ویروس كرونا و اعمال محدودیتهای تردد ورودی و خروجی در مبادی ورودی شرق و غرب كشور، ابتلای «تب خونریزیدهنده كریمه كنگو CCHF» در سال جاری كاهش یافت.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،بنا به اعلام بهزاد امیری، رییس گروه مدیریت بیماریهای قابل انتقال بین انسان و حیوانات وزارت بهداشت، سال گذشته، 119 مبتلای تب كریمه كنگو در كشور شناسایی شده كه از این تعداد، 11 نفر بر اثر شدت بیماری فوت كردهاند درحالی كه امسال و ظرف 6 ماه گذشته، با وجود آنكه فصل شیوع این بیماری ویروسی قابل انتقال به انسان، از ابتدای سال و تا پایان ایام گرماست، كل موارد ابتلا در كشور، 39 نفر و كل موارد فوت، 5 نفر بوده است.
به نظر میرسد یكی از مهمترین دلایل كاهش شیوع این بیماری در كشور، تشدید محدودیتهای تردد مرزی در مبادی ورودی شرق، شمال شرق و غرب كشور به عنوان اصلیترین درگاههای قاچاق معكوس ( تجارت قاچاق به كشورهای همسایه )و ورود دام قاچاق و اتباع بیگانه غیرمجاز از كانونهای آلودگی -عراق، تركیه، افغانستان، پاكستان و كشورهای آسیای میانه- و زیستگاه پشه «هیالوما» (عامل بیماریزا) باشد كه به كاهش قابلتوجه ورود غیرقانونی دام و انسان بیمار هم منجر شده است.
علاوه بر این، افزایش ترس جمعیت عمومی از انتقال بیماری توسط گوشت كشتار سنتی در دوره 6 ماهه شیوع ویروس كرونا در كشور هم، یكی دیگر از دلایل تاثیرگذار در كاهش ابتلای تب كریمه كنگو بوده كه امیری، ضمن تایید این فرضیات میافزاید: «گزش دام توسط كنه هیالوما، تماس انسان با ترشحات دام آلوده و تردد انسان در محلهای زیست كنه هیالوما هم از دیگر راههای ابتلا به تب كریمه كنگوست كه به نظر میرسد امسال، علاوه بر كاهش تردد انسان و قاچاق دام در مرزهای زمینی پرخطر كشور، حضور مردم در محیطهای آلوده و بیپروایی در مصرف گوشت كشتار سنتی هم كاهش یافته و مجموع این دلایل باعث شده كه آمار ابتلای تب خونریزیدهنده كریمه كنگو در سال جاری در كشور ما، بهطور محسوسی كاهش داشته باشد.»
بنا به توضیح مكتوبی كه امیری در اختیار «اعتماد» گذاشته ، تب خونریزیدهنده كریمه كنگو، یك بیماری ویروسی است و مخزن و ناقل ویروس، گونهای از كنه به نام هیالوماست كه حدود 800 روز عمر میكند و هنگام گزش حیوان، ویروس را منتقل میكند. حیوان گزیده شده، به مدت دو هفته ناقل ویروس خواهد بود و ممكن است در این مدت هم هیچ علامتی از بیماری نداشته باشد اما در همین مدت، میتواند انسان در تماس با خون و ترشحات حیوان آلوده را مبتلا كند.
بیمار مبتلا (كه میتواند از چوپانان، قاچاقبران دام، كارگران دامداریها و كشتارگاهها، قصابیها، تیم درمانی مبتلایان و تمام اعضای خانواده بیماران باشد ) علایمی شامل تب ناگهانی، لرز، سردرد، درد عضلانی، درد عضلات شكم و كمر، گیجی، حالت تهوع، استفراغ و پرخونی مخاط خواهد داشت كه در فاز حاد بیماری، خونریزی زیر پوستی، كبودی بدن، خونریزی داخل ملتحمه چشم، خونریزی مخاط، خونریزی از مجاری بدن و درگیری سیستم گوارشی، ادراری و تنفسی هم بروز میكند و درنهایت، مرگ بیمار، رقم میخورد.
به گفته امیری، نرخ مرگ مبتلایان حدود 40درصد است و درحالی كه اولین موارد ابتلای قطعی انسانی CCHF در سال 1378 و در شهركرد شناسایی و تایید شد، ظرف 21 سال گذشته تاكنون، 1582 بیمار مبتلای تب خونریزیدهنده كریمه كنگو در كشور شناسایی شدهاند و 206 نفر از این تعداد، (13درصد از مبتلایان) فوت كردهاند.
بنا به روایت محققان، بیماری تب كریمه كنگو ، از دیرباز در ایران قربانی میگرفته و سوابق مشاهده اولین موارد ابتلا - به عنوان یك عارضه ناشناخته - به قرن پنجم هجری بازمیگردد و حتی در اوایل دهه 50 هم مواردی از ابتلا، در استانهای خراسان و آذربایجانشرقی مشاهده شده اما موجهای جدید و نگرانكننده و مورد تایید ابتلای انسانی در ایران، مربوط به دو دهه گذشته تا امروز است از جمله كه سال 1388، 114 مورد ابتلا و 14 مورد فوت تب كریمه كنگو گزارش شد و سال 1389، تعداد مبتلایان، 154 نفر و آمار فوت، 26 نفر بود.
علاوه بر این، نه تنها ظرف 21 سال گذشته، هیچ سالی بدون گزارش ابتلا و فوت مبتلایان تب خونریزیدهنده كریمه كنگو به آخر نرسیده، گزارشهای رسمی در همین بازه 21 ساله، نشان میدهد كه كانون آلودگی، پشت مرزهای شرق، شمالشرق، غرب و شمالغرب كشور و در همسایگان غربی و شرقی ایران است. نتایج پژوهشهای متخصصان تایید میكند كه از دهه 80 میلادی تا امروز هم، بروز موجهای جدیدی از همهگیری این بیماری ویروسی در قاره آفریقا، آسیا، اروپای شرقی و خاورمیانه، باعث شد خطر شیوع فصلی این بیماری، در جایگاه هشدار و نگرانی هر ساله برای نظام سلامت ایران مستقر شود و اواسط دهه 90، مسوولان مركز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت در گفتوگوهای جداگانهای اعلام كردند كه «حذف و ریشهكنی هر بیماری كه از طریق حشره انتقال پیدا میكند، صرفا با یك اقدام جهانی و بینالمللی ممكن است.
امكان حذف و ریشهكنی تب خونریزیدهنده كریمه كنگو در ایران وجود ندارد، زیرا عامل بیماری -كنه هیالوما- هیچگاه قابل حذف نیست و این حشره هم برای بقای خود نیازی به انسان ندارد.»از آنجا كه مهمترین علت ماندگاری این بیماری ویروسی در ایران، استمرار ورود قاچاق دام آلوده به ویروس و تردد غیرمجاز اتباع بیگانه ناقل ویروس به كشور است، اقدامات دولتهای وقت هم برای جلوگیری قطعی از ورود این منابع آلوده به كشور، ناموفق بوده و نظام سلامت ، به دنبال موفقیت ناچیز دولتهای وقت برای جلوگیری قطعی از ورود این منابع ناقل به داخل كشور، ناچار به همزیستی با این ویروس شده در حدی كه مسوولان وزارت بهداشت، تنها چاره مصونیت از ابتلای به این بیماری را، توصیه به اجتناب از مصرف گوشت كشتار سنتی، خودداری یا كاهش هرچه بیشتر تماس مستقیم با ترشحات دام مشكوك و تردد در مكانهای زیست عامل بیماری -دامداریها، مخفیگاه دام قاچاق و معاینه نشده و كشتارگاههای سنتی- میدانند.
البته این راهكارها هم، نقطه پایان بر ابتلای بیماری نیست چون جمعیت بومی ساكن در استانهای شرق و شمالشرق، غرب و شمالغرب كه مهمترین گروه هدف در معرض خطر ابتلا هستند، چارهای جز همسایگی با كانونهای آلودگی و زیستگاه پشه هیالوما ندارند. در نتایج تحقیقی كه سال 1382 توسط محققان دانشگاه علوم پزشكی تهران انجام شد، در اشاره به اپیدمیهای متناوب این بیماری ویروسی طی سالهای 1944 تا 2001 میلادی، اعلام شده بود كه در این فاصله زمانی، اتحاد جماهیر شوروی، زئیر، كنگو، آفریقایجنوبی، پاكستان، عمان، قزاقستان، افغانستان، ایران و كوزوو درگیر شیوع گسترده بیماری بودهاند علاوه بر آنكه كانونهای آلودگی همچون پاكستان و آفریقایجنوبی هم به دفعات، اپیدمی گسترده بیماری را در این 7 دهه پشتسر گذاشتهاند.
محققان دانشگاه علوم پزشكی تهران، سال 1382 در نتایج تحقیق خود اعلام كردند كه « در یك مطالعه سرولوژیك در 23 استان كشور در فاصله زمانی 18 خرداد 1379 تا 15 دی 1381، 222 نفر مشكوك به ابتلای تب خونریزیدهنده كریمه كنگو شناسایی شدند كه بیشترین تعداد موارد مشكوك، مربوط به استانهای سیستانوبلوچستان (57 نفر) استان اصفهان (40 نفر) استان تهران (30 نفر) استان گلستان (11 نفر) و استان آذربایجانغربی (9 نفر) بود و 81 نفر از این تعداد، به عنوان مبتلای قطعی شناسایی شدند كه بیشترین موارد ابتلا هم مربوط به استان سیستانوبلوچستان (40 نفر) استان اصفهان (18 نفر) و استان گلستان (7 نفر) بود.
از مجموع مبتلایان 15 نفر فوت كردند و بیشترین تعداد فوت (5 نفر) مربوط به استان سیستانوبلوچستان بود.»نتیجه معاینات سرولوژیك 1205 راس دام سبك و سنگین (گوسفند، گاو، بز و شتر) در همین بازه زمانی هم ضمیمه این تحقیق بود علاوه بر این اعلام محققان كه «358 راس دام، آلوده بودند. از مجموع 607 راس گوسفند مشكوك به آلودگی، 200 راس بیمار بودند.
از مجموع 214 راس گاو مشكوك به آلودگی، 113 راس بیمار بودند. از مجموع 356 راس بز مشكوك به آلودگی، 45 راس بیمار بودند اما تعداد موارد بیمار از 28 نفر شتر مشكوك به آلودگی، صفر بود.» به استناد همین ضمایم، در فاصله زمانی 1379 تا 1381، بیشترین تعداد گوسفند آلوده به ترتیب در استانهای كردستان (67 راس) سیستانوبلوچستان (59 راس) خوزستان (23 راس) و بوشهر (17 راس) شناسایی شده و بیشترین تعداد گاو آلوده هم در استانهای آذربایجانغربی (39 راس) سیستانوبلوچستان (38 راس) و هرمزگان (11 راس) شناسایی شده كه شناسایی این تعداد دام آلوده تاییدی بر حجم بالای قاچاق معكوس در مبادی مرزی غرب و شمال غرب و تردد قابل توجه قاچاق انسان و دام آلوده در گذرگاه های مرزی شرق و شمال شرق و همجوار با كانون های آلودگی است .
5 سال بعد از انتشار این تحقیق، جمعی از محققان دانشكده دامپزشكی دانشگاه تهران، در نتیجه تحقیقی درباره بررسی اپیدمیولوژیك تب خونریزیدهنده كریمه كنگو در جمعیتهای انسانی و دامی كشور طی سالهای 1379 تا 1386 اعلام كردند: «بعد از اولین گزارش قطعی بیماری در كشور در سال 1378، طی سالهای 1379 تا 1386 بررسی سرولوژی و مولكولی توسط آزمایشگاه انستیتوپاستور ایران صورت گرفت. در این بررسی، از بین 1030بیمار مشكوك، 410 نفر به عنوان بیمار قطعی شناسایی شدند. بیشترین سن درگیر بیماری 20 تا 29 سال بود.
استانهای سیستانوبلوچستان، اصفهان و فارس بیشترین تعداد بیماران را داشتند. قصابان، كارگران كشتارگاه، كشاورزان و دامداران بیشتر از بقیه گروههای شغلی درگیر بیماری شدهاند. طی این مدت با بررسی سرولوژیك از مجموع 4851 راس دام (2589 راس گوسفند، 1088 راس بز و 1174 راس گاو) 1485 راس گوسفند، 292 راس بز و 297 راس گاو آلوده به ویروس تب خونریزیدهنده كریمه كنگو بودند.»
این نكته مهم است كه مسوولان وزارت بهداشت ظرف سه دهه گذشته و به دنبال شیوع دوباره بیماری تب كریمه كنگو در كشور، این هشدار را پررنگ كردهاند كه از میان همسایگان غربی یا شرقی ایران، هر كدام كه از نظام دقیقتر ثبت و پایش آلودگی دامی برخوردار بودهاند، در مقایسه با باقی كشورهایی كه كانون آلودگی محسوب میشدهاند، در كنترل بیماری و حتی جلوگیری از سرایت جغرافیایی ویروس موفقتر عمل كردهاند.
این هشدار به این معناست كه عوامل نظام سلامت در اروپای شرقی یا آسیای میانه و حتی تركیه، در مقایسه با عراق و افغانستان و پاكستان، نظارت نسبتا دقیقتری بر سلامت احشام اعمال میكنند و مراقبتهای جدیتر و سازمان یافتهتری بر ترددهای مرزی و قاچاق احشام از مبادی زمینی خروجی دارند و بنابراین، حتی اگر شرق و شمالشرق تركیه، ازجمله كانونهای آلودگی و نگرانكننده برای مسوولان وزارت بهداشت و سازمان دامپزشكی ایران محسوب میشود، اما مسوولان حوزه سلامت، از بابت حجم انتقال آلودگی از مرزهای زمینی این همسایه غربی، در مقایسه با كشورهای عراق، پاكستان و افغانستان -كه در شرایط عادی هم نظام پایش سلامت انسان و دام مورد تاییدی ندارند و در تمام فصول سال، خطر بالقوه انتقال بیماریهای ویروسی برای ایران محسوب میشوند- خیال آسودهتری دارند.
علاوه بر این، پدیده «قاچاق دام» و «قاچاق انسان»، از ضمایم گره خورده به نوار مرزی شرق و شمالشرق كشور است كه در مجاورت ناامنترین مناطق افغانستان واقع شدهاند و گزارشهای ادواری وزارت بهداشت و سازمان دامپزشكی كشور هم نشان میدهد كه ظرف دو دهه گذشته، همه ساله بیشترین تجارت قاچاق دام ورودی، از مرز زمینی ایران و افغانستان -از ولایات نیمروز و هرات - به استانهای سیستانوبلوچستان، بوشهر (از مسیر دریایی) و خراسانجنوبی بوده چون امنیت مرز زمینی ایران و پاكستان، كمی بیشتر است و قاچاق دام از پاكستان به ایران، باید از مرز دریایی دو كشور انجام شود كه قطعا هزینه بالاتر و ریسك نامعقولی برای شبكه قاچاق و دلالی انسان و احشام دارد.
علاوه بر این، رونق قاچاق دام سبك از ایران به همسایگان شرقی و غربی و به عكس كه به قاچاق معكوس معروف است ، تابع مولفههایی از جمله سیاستهای اقتصادی دولت، نرخ تورم، گرانی كالاهای اساسی و قیمتگذاری گوشت قرمز است.
در واقع، قاچاق ورودی و قاچاق خروجی دام سبك از مرزهای شرق و غرب كشور به همسایگان مجاور، یك تسلسل پایانناپذیر در پیروی از افت و خیز قیمت ارز در داخل كشور است به این معنا كه هر وقت نرخ تورم و گرانی كالاهای اساسی در كشور به دلیل نوسانات ارزی، بازار دلالی را فعالتر كرده، قاچاق دام زنده به همسایگان غربی؛ عراق و تركیه، افزایش یافته و هر وقت بازار عرضه به دلیل ثبات مقطعی نرخ ارز و كاهش تورم در قیمت كالاهای اساسی، با ركود مواجه شده، قاچاق دام زنده از همسایگان شرقی به داخل كشور هم رو به افزایش رفته است.
به همین دلیل ظرف 3 سال گذشته، پیامد ناتوانی دولت در مهار تورم و نوسانات قیمت ارز، گرانی غیر قابل كنترل قیمت گوشت قرمز و رونق هر چه بیشتر قاچاق دام از افغانستان و پاكستان به ایران ( به دلیل سودآوری بالا برای شبكه دلالی و قاچاق فعال در واردات دام زنده و تامین گوشت كشتار به قیمت بسیار ارزانتر از نرخ بازار ) و رونق قاچاق معكوس از ایران به عراق و تركیه ( به دلیل سودآوری حاصل از فروش دلاری دام زنده به شبكه دلالی و قاچاق فعال در تجارت برون مرزی ) بوده است.
در حالی كه به تایید مسوولان حوزه اقتصادی، بیشترین قاچاق دام زنده به ایران، دام سبك است چون ذائقه سنتی و فرهنگی مردم ایران هم؛ اگر پولی برای خرید گوشت داشته باشند، گوشت گوسفندی است، بیشترین قاچاق دام زنده از مرز زمینی افغانستان، در استان سیستانوبلوچستان شناسایی و ضبط میشود چنانكه فروردین 1397، دبیر كمیسیون مبارزه با قاچاق كالا و ارز این استان به رسانهها گفت: «كشفیات دام زنده قاچاق در سال 96 ، 5039 راس بوده كه نسبت به سال ۹۵ افزایش ۴۱درصدی داشته و نشاندهنده افزایش آمار قاچاق در استان است.» در پایان همین سال و به دنبال نوسانات شدید نرخ ارز، رییس اتحادیه دامداران ایران نسبت به قاچاق سالانه بیش از یك میلیون راس دام زنده از كشور هشدار داد و در توجیه این آسیب گفت:
«سالانه ۸۵۰ هزار تن گوشت قرمز در كشور تولید میشود كه از این حجم ۵۰۰ هزار تن گوشت گوسفند و ۳۰۰ هزار تن، گوشت گاو، گاومیش و گوساله است اما تقاضای بسیار زیاد برای گوشت گوسفند ایرانی در كشورهای عربی، منجر به ایجاد پدیده قاچاق شده كه همین اتفاق، كمبود عرضه را هم تشدید كرده است.»
در همان سال، مدیر كل نظارت بر سامانههای الكترونیكی و هوشمند ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز هم در گفتوگو با رسانهها از افزایش قاچاق دام زنده به عراق خبر داد و گفت كه قاچاق دام در 8 ماهه ابتدای سال 97، با رشد 4.5برابری نسبت به مدت مشابه سال 96، به ۹۲۶ هزار و ۴۷۷ راس دام زنده افزایش یافته كه علت این افزایش، متوجه سودآوری بیشتر از محل فروش دام زنده به شبكههای دلالی فعال در كشورهای همسایه بوده است.
در نهایت ، در پایان سال 1397، گزارش نیروی انتظامی و مرزبانی از مبارزه با قاچاق دام در استان سیستانوبلوچستان و در مقایسه با سال 1396، خبر از افت 58.61درصدی كشفیات میداد (كشفیات دام قاچاق توسط مرزبانی در 11 ماه سال 97: 133 راس- كشفیات دام قاچاق توسط نیروی انتظامی در 11 ماه سال 97: 2592 راس) و در حالی كه مجموع كشفیات قاچاق دام توسط پلیس امنیت اقتصادی در سال 1398، 3437 راس دام زنده بوده، حالا و در نیمه سال 99، آنچه افزایش داشته، قاچاق معكوس و فروش دام زنده به شبكههای دلالی فعال در همسایگان غربی كشور است كه تابعی از ركود اقتصادی و گرانی هزینههای زندگی و نیاز به درآمدزایی خانوارهای دامدار از هر امكان موجود است.
اما مجموع این اتفاقات را كه كنار هم بگذاریم و حتی اگر چشم بر آسیبهای غیرقابل جبران ناشی از افزایش قاچاق معكوس بر بدنه اقتصاد كشور و سفره خانوار ایرانی ببندیم، شیوع ویروس كرونا در 6 ماه گذشته در كل دنیا و از جمله ساكنان منطقه خاورمیانه و منطقه مدیترانه شرقی باعث شده حتی شبكه دلالی و قاچاق فعال در مرزهای شرقی كشور هم ، پا پس بكشد و منتظر دوره عافیت باشد كه نتیجه نسبتا رضایتبخش این عقب نشینی موقت ، كاهش محسوس ابتلای تب خونریزیدهنده كریمه كنگو ظرف 6 ماه سال جاری است آنهم در حالی كه ظرف سالهای گذشته، رییس مركز مدیریت بیماریهای وزارت بهداشت، در گفتوگو هشدار میداد كه استان سیستانوبلوچستان، خط مقدم شیوع آلودگی است چون نوار مرزی استان و در مجاورت با افغانستان و پاكستان، حكم یك انبار مخفی برای قاچاقچیان دام را دارد و امیری هم میگوید كه ظرف 21 سال گذشته، بیشترین موارد ابتلا و فوت تب خونریزیدهنده كریمه كنگو مربوط به استان سیستانوبلوچستان بوده است.
تب خونریزیدهنده كریمه كنگو، یك بیماری ویروسی است و مخزن و ناقل ویروس، گونهای از كنه به نام هیالوماست كه حدود 800 روز عمر میكند و هنگام گزش حیوان، ویروس را منتقل میكند. حیوان گزیده شده، به مدت دو هفته ناقل ویروس خواهد بود و ممكن است در این مدت هم هیچ علامتی از بیماری نداشته باشد اما در همین مدت، میتواند انسان در تماس با خون و ترشحات حیوان آلوده را مبتلا كند.
در فاصله زمانی 1379 تا 1381، بیشترین تعداد گوسفند آلوده در استانهای كردستان، سیستانوبلوچستان، خوزستان و بوشهر شناسایی شده و بیشترین تعداد گاو آلوده هم در استانهای آذربایجانغربی، سیستانوبلوچستان و هرمزگان شناسایی شده كه تاییدی بر حجم بالای قاچاق معكوس در مبادی مرزی غرب و شمال غرب و تردد قابل توجه قاچاق انسان و دام آلوده در گذرگاه های مرزی شرق و شمال شرق و همجوار با كانون های آلودگی است.
نظر شما