ازدواج سفید در ایران به زندگی مشترک یک زوج با توافق دونفره گفته می‌شود که بدون گذراندن مراحل شرعی و قانونی ازدواج و ثبت آن، انجام می‌شود. این نوع از رابطه در ایران قانونی نبوده و شرعی تلقی نمی‌شود؛ با این حال این شیوه ازدواج در بین برخی از گروه‌های اجتماعی وجود دارد. گزارش حاضر از خلال چند روایت نگاهی دارد به این مقوله، زمینه‌های اجتماعی گسترش آن، دلایل افراد برای انتخاب آن و در نهایت تبعات و آسیب‌های آن.

تجربه افرادی که ازدواج سفید داشتند

سلامت نیوز:  ازدواج سفید در ایران به زندگی مشترک یک زوج با توافق دونفره گفته می‌شود که بدون گذراندن مراحل شرعی و قانونی ازدواج و ثبت آن، انجام می‌شود. این نوع از رابطه در ایران قانونی نبوده و شرعی تلقی نمی‌شود؛ با این حال این شیوه ازدواج در بین برخی از گروه‌های اجتماعی وجود دارد. گزارش حاضر از خلال چند روایت نگاهی دارد به این مقوله، زمینه‌های اجتماعی گسترش آن، دلایل افراد برای انتخاب آن و در نهایت تبعات و آسیب‌های آن.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از دیدار نیوز ،ازدواج سفید در ایران به زندگی مشترک یک زوج با توافق دونفره گفته می‌شود که بدون گذراندن مراحل شرعی و قانونی ازدواج و ثبت آن، انجام می‌شود. این نوع از رابطه در ایران غیرقانونی بوده و نوعی هنجارشکنی و تخطی از قواعد مذهب و سنت تلقی می‌شود، با این حال طیفی از جوانان خاصه دانشجو‌ها و بخشی از طبقه متوسط و بالای شهری به دلایل مختلف به این نوع از ازدواج روی می‌آورند. گزارش پیش‌رو بدون آنکه قصد قضاوت در خصوص درستی یا نادرستی ازدواج سفید را داشته باشد، تجربه افرادی که ازدواج سفید داشته‌اند روایت می‌کند. 


ازدواج سفید به خاطر دشواری‌های مالی

فرشته دختری همدانی است که در تهران درس می‌خواند. او به مدت سه سال در رابطه ازدواج سفید بوده، او در خصوص دلیل ورودش به این نوع ازدواج می‌گوید: «دلیل من مالی بود، تازه اومده بودم تهران، خوابگاه نداشتم و پولم برای رهن خونه کافی نبود، با پسری که از قبل می‌شناختم قرار گذاشتیم که ازدواج سفید کنیم و تمام هزینه‌ها تقسیم بشه، رابطه‌مون خوب بود، به خاطر نوع رابطه جنسی‌مون ترسی از بارداری نداشتیم. بعد از دو سال، من کار پیدا کرده بودم و این امکان رو داشتم که از این رابطه خارج شم، اصرار شریک‌ام به رسمی کردن ازدواجمون باعث شد که برای جدایی مصمم‌تر بشم. جدا شدیم، من زیاد اذیت نشدم، چون مستقل زندگی کردن رو دوست دارم و کلا حوصله مرد‌ها رو ندارم. به نظرم، حداقل برای من، تنها اشکال این نوع ازدواج اجبار به پنهان کردنشه، خانواده‌ها نمی‌پذیرن و صحبت کردن باهاشون هم بی فایده است. چندتا دیگه از دوستام هم می‌شناسم که به خاطر مشکلات مالی وارد رابطه سفید شدن، آخه در خصوص وجه مالی ازدواج سفید، مسئله توی ایران و خارج فرق داره، اساس ازدواج سفید بر تقسیم هزینه‌هاست، ولی برای بسیاری از مرد‌های ایرانی سخته که زن خرج کنه، مخصوصا اگر اون زن رو دوست داشته باشن وظیفه خودشون می‌دونن که خرجش رو بدن و این برای خیلی از دختر‌ها خوبه، من هیچ توصیه‌ای درباره اینکه این ازدواج خوبه یا نیست ندارم، چون خیلی بستگی داره به اینکه طرفت آدم حسابی باشه یانه.»


رهایی از مناسک ازدواج رسمی

امیرحسین کارمند شرکت باربری در شیراز است. او که به مدت ۴ سال در رابطه سفید بوده، در خصوص تمایل خود و طرف مقابلش برای انتخاب این نوع از ازدواج می‌گوید: «ما هر دو نیاز جنسی و عاطفی داشتیم، اما نه شرایط ازدواج رسمی داشتیم و نه علاقه‌ای به این نوع ازدواج، تصمیم گرفتیم یه خونه بگیریم و زندگیمون رو شروع کنیم. ازدواج رسمی و دائم، حتی طلاق رسمی توی ایران خیلی دردسر داره، آداب داره، مناسک داره، کلی زمان می‌بره و آدم رو به خاک سیاه می‌نشونه، چون اگر ازدواج خوبی نباشه با یه بدبختی باید از توش دربیای و یهو به خودت می‌یایی می‌بینی عمرت رفته، اما ازدواج سفید این نکته مثبت رو داره که آسون انجام میشه تازه هر وقت هم که حس کردی به مشکلات لاینحلی برخورد کردی و دیگه شرایط برات قابل قبول نیست، می‌تونی بدون دردسر‌های طلاق رسمی جداشی، به لحاظ مالی هم که اگر نتونی هزینه‌های زندگی رو تنهایی بدی همسرت کمکت می‌کنه، خلاصه همه کارکرد‌های ازدواج رسمی رو داره به جز امکان آوردن بچه که اتفافا برای ما‌هایی که بچه نمی‌خوایم این ویژگی مثبتیه، البته معایبی هم داره که مهم‌ترینش تصور بسیاری از دختر‌ها از ازدواج سفیده یعنی اینکه اغلب بعد یه مدت انتظار دارن ازدواج رسمی بشه و اگر نپذیری دعوا و مشکل شروع میشه و راهی جز جدا شدن نمی‌مونه، پنهانی بودنش هم عیب دیگه‌اس یعنی، اگر خانواده‌ها قبول می‌کردند که بابا اینم یک الگوی از ازدواجه و ویژگی‌های خودش رو داره خوب می‌شد.» ب


ترس از ازدواج و دشواری طلاق رسمی

محمود بوشهری است، اما در قشم کار می‌کند، او که به مدت ۱ سال در رابطه ازدواج سفید بوده می‌گوید: «یکی از بزرگترین استرس‌های من در طول زندگی این بوده که چطور میشه یک عمر با کسی زندگی کرد، خانواده من شدیدا سنتی‌اند و براشون طلاق سرافکندگی داره، به همین دلیل همیشه می‌ترسیدم اگر ازدواج کنم و بعد پشیمون شم چطور طلاق بگیرم؟ در کنار بدبختی‌های مهریه و دادگاه، مخالفت خانواده هم هست در نتیجه تصمیم گرفتم وارد ازدواج سفید بشم، خدایی از همون اول هم به شریک‌ام گفتم که به هیچ وجه رابطه ما رسمی نمیشه، اما خوب متاسفانه دختر‌ها همیشه فکر می‌کنند با محبت کردن زیاد می‌تونن نتیجه رو تغییر بدن؛ یا با باردار شدن به هدفشون می‌رسند؛ همین ایده باعث شد که باردار بشه، اصرار داشت بچه رو نگه داریم و ازدواج رسمی کنیم، من مخالفت کردم، برای سقط بچه خیلی سختی کشیدیم، آخرش هم مجبور شدیم بیاییم تهران و با مکافات سقط غیرقانونی کنیم اون خانم هرگز از تبعات اون کار خلاص نشد، بدترین قسمت این نوع از ازدواج همین ترس دائم از بارداری و پنهانی بودنشه، همین مسئله هم باعث شد که اون خانم بعد از حدودا یکسال از من جدا بشه.»


چون پنهانیه هیچ احساس حمایتی نداری

گلنار اهل اهواز است، وقتی ۲۴ ساله بوده با همکارش وارد رابطه ازدواج سفید شده و این ازدواج ۴ سال دوام آورده، گلنار درباره تجربه‌اش می‌گوید: «شرایط ازدواج رسمی را نداشتم، چون من بچه نمی‌خواستم و تا اون زمان هیچ مردی حاضر نشده بود این شرط منو بپذیره، زندگیمون با حسین عاشقانه شروع شد؛ حداقل من عاشقش بودم، زندگیمون یه هیجان عجیبی داشت که توی زندگی‌های با ازدواج رسمی نمی‌دیدم، حس و حال این نوع ازدواج یه جوریه که انگار همیشه با همسرت دوستی و دچار روزمره‌گی‌های کسل کننده و تکراری ازدواج رسمی نمیشی، دو سال و نیم سه سال اول اوضاع خوب بود، اما حسین کم کم خشن شد، رفتارش عوض شد، منو شدیدا کتک می‌زد به حدی که کارم به بیمارستان می‌کشید و جالب بود که هزینه‌های بیمارستان رو پرداخت نمی‌کرد در حالی که کل هزینه‌های زندگی با اون بود، توی ازدواج سفید، چون رابطه پنهانیه نمی‌تونی مشکلت رو به کسی بگی و مثلا از حمایت و مشاوره خانواده برخوردار بشی، البته خوبیش هم اینکه مجبور نیستی تحمل کنی یا سال‌ها دنبال طلاقت بدوی، خلاصه اواخر سال چهارم زندگیمون بود که تصمیم گرفتم جدا شم اون عشق اولیه به نفرتی عجیب تبدیل شده بود، خوشبختانه تو این سال‌ها تونسته بودم پولهام رو پس انداز کنم برای همین برای گرفتن خونه و مستقل شدن مشکلی نداشتم، جدا شدم و با تجربه‌ای که تو این سال‌ها بدست آوردم تونستم یه ازدواج رسمی خوب داشته باشم.»

ازدواج، پدیده‌ایست که زندگی و روابط زوج را به عرصه‌های وسیع‌تری متشکل از خانواده، دوستان و مجموعه‌ای از قوانین و نهاد‌ها مرتبط می‌کند. روابط میان زوجین در واقع محصول قواعد حقوقی و قانونی، عرفی، مذهبی و سنتی برخاسته از فرهنگ هر جامعه است بنابراین هنجار‌ها و ارزش‌های مرتبط با ازدواج، همچنین مشروع بودن یا نبودن روابط میان زن و مرد، از جامعه‌ای به جامعه دیگر متفاوت است و به دلیل تاریخی بودن و دیرپا بودن این ارزش‌ها، تخطی از آن‌ها در قالب اشکال دیگر ازدواج، ناهنجاری و آسیب تلقی می‌شود. 


 به‌رغم چنین تصوری که در ایران در خصوص ازدواج سفید وجود دارد. دلیل این مسئله را باید در بروز بحران در ساختار و کارکرد خانواده سنتی جستجو کرد. این بحران را هم در روابط بین زوجین در درون خانواده و هم رابطه آن‌ها با اطرافیان و خانواده‌های یکدیگر و شاید از همه مهم‌تر در اقتصاد خانواده می‌توان جستجو کرد. مواجهه با فرهنگ‌های دیگر به ویژه فرهنگ غربی و همچنین تغییر الگوی زندگی افراد در دنیای جدید، هنجار‌های سنتی و نهادینه شده در جامعه را با چالش و تغییر مواجه کرده، تغییراتی که به ویژه در ایران، اغلب در تعارض با سنت‌های فرهنگی و هنجار‌های مذهبی قرار می‌گیرد. به همین دلیل، برخی تغییرات مانند آنچه در ازدواج سفید اتفاق افتاده، طرد می‌شود، اما این طردشدن سبب نمی‌شود که افراد از گرایش به آن بازبمانند، اتفاقی که می‌افتد این است که سبک‌های جدید زندگی مانند همین ازدواج سفید، به شکل پنهانی و زیرزمینی در می‌آید و این پنهانی انجام شدن، میزان آسیب‌های مرتبط با آن به ویژه برای زنان را افزایش می‌دهد.


برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha