در چند دهه اخیر، یکی از چالش‌های مهم کشورهای توسعه‌یافته، موضوع پناهجویانی است که به امید زندگی بهتر یا فرار از جنگ و خونریزی، خود و خانواده‌شان را به دست قاچاقچیان انسان می‌سپارند و در این راه بسیاری از آنها کشته می‌شوند.

تبعات رواج مهاجرت برای کشور/چه کسی هزینه فرار نخبگان را از کشور پرداخت خواهد کرد

سلامت نیوز: در چند دهه اخیر، یکی از چالش‌های مهم کشورهای توسعه‌یافته، موضوع پناهجویانی است که به امید زندگی بهتر یا فرار از جنگ و خونریزی، خود و خانواده‌شان را به دست قاچاقچیان انسان می‌سپارند و در این راه بسیاری از آنها کشته می‌شوند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ملی ،در این بین نیز بسیاری از آنها که به کشور مقصد می‌رسند سال‌ها زندگی طاقت‌فرسایی را در کمپ‌ها و اردوگاه‌های پناهجویان می‌گذرانند. در سال‌های گذشته تعدادی از ایرانیان، خطر این مسافرت پرریسک را به‌جان خریده‌اند. در بارزترین نمونه آن می‌توان به بهروز بوچانی، پناهجوی ایرانی که در جزیره «مانوس پاپا» گینه‌نو به مدت شش سال به‌سر می‌برد، اشاره کرد.

این نویسنده که اهل استان ایلام است، کتابی را با عنوان «رفیقی نه مگر کوهستان» در ارتباط با خطرات درد پناهجویان و رفتار خشن استرالیا با این افراد منتشر کرد که در نهایت برنده جایزه ادبی استرالیا شد و کشور نیوزیلند به او پناهندگی داد، اما در این بین صدها و شاید هزاران پناهجوی دیگر مانند بوچانی، خوش شانس نیستند و در این راه پرخطر جان خود و خانواده‌شان را به‌خطر می‌اندازند.

طی روزهای گذشته روزنامه‌ها و رسانه‌های جهان به مرگ دردناک خانواده پنج نفر که در مسیر کشور انگلستان و در کانال مانش (در آب‌های بین فرانسه و بریتانیا) جانشان را از دست داده‌اند، واکنش نشان دادند، اتفاقی که در رسانه‌های ایران بازتابی نداشت و بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی معتقد بودند که «انگار فردی که از ایران می‌رود دیگر هموطن ما نیست!»

این خانواده پنج نفره که اهل شهرستان سردشت بودند در جریان غرق شدن قایق حامل مهاجران در کانال مانش، جانشان را از دست دادند. گفته می‌شود قایق غرق شده در حدود دو کیلومتری ساحل فرانسه به طور اتفاقی توسط یک قایق بادبانی در حال عبور در ساعت ۹:۳۰ صبح به وقت محلی شناسایی شد و موضوع بلافاصله به اطلاع مقام‌های فرانسوی رسید.

رسول ایران‌نژاد ۳۵ ساله، همسرش، شیوا محمدپناهی ۳۵ ساله، آنیتا ایران‌نژاد ۹ ساله و آرمین ایران‌نژاد ۶ ساله در این حادثه جان باخته‌ و اجسادشان کشف و شناسایی شده و فرزند ۱۵ ماهه آنها همچنان مفقود است. رسول ایران‌نژاد در این حادثه غرق شد و همسر و ۲ فرزند خردسال آنها در اثر ایست قلبی جان باختند. و جسد فرزند ۱۵ ماهه این خانواده هنوز پیدا نشده است.بسیاری از رسانه‌های جهان با انتشار تصاویری از این خانواده ایرانی به موضوع پناهجویان واکنش نشان دادند.

نشریات انگلستان، از این اتفاق با تیتر «پول خون» مطالبی را منتشر کردند و به مشکلات و عدم نظارت بر قاچاقچیان و رفت و آمد پناهجویان انتقاداتی داشتند. نشریه گاردین در این رابطه نوشت: «رسول ایران‌نژاد یک کارگر با دستمزد پایین که به همراه خانواده خود ایران را ترک کرده بود. آنها ابتدا از ترکیه با قایق به ایتالیا رفته و از آنجا خود را به فرانسه رسانده بودند.

بر اساس این گزارش، این خانواده پولی را که به قاچاقچیان انسان دادند، از اقوام خود قرض کرده بودند». به گزارش گاردین، دادستانی منطقه دانکرک در نزدیکی محل حادثه در شمال فرانسه در حال تحقیق و تفحص در این مورد است.

نشریه هافینگتن ‌پست بریتانیا نیز گزارش داد که سازمان‌های خیریه بریتانیا در واکنش‌های خود از دولت این کشور خواسته‌اند تا برای ایجاد امکان ورود قانونی پناهجویان به بریتانیا اقدامات عملی درپیش بگیرد. مقامات فرانسوی نیز این حادثه را پرتلفات‌ترین حادثه واژگونی قایق در شمال فرانسه خوانده‌اند. یکی از نشریات انگلیسی زبان در مطلبی با عنوان « پری دریایی در اقیانوس خانه کرده»، به پیدا نشدن جسد فرزند 15 ماهه این خانواده اشاره کرد.


توهم بالای مهاجرت در ایران!
هر ساله شماری، ایران را به مقصد کشورهای دیگر برای پناهندگی ترک می‌کنند. در کنار طیف گسترده‌ای از دلایل که پناهنده‌ها برای ترک کشور از آنها نام می‌برند، روش‌هایی است که در ایران برای این کار موجود است و موجب سوءاستفاده قاچاقچیان از کسانی که قصد ترک کشور را دارند می‌شود. راه‌هایی که در بررسی های انجام شده و به گزارش پناهنده بسیار در دسترس است و در بیشتر موارد توسط برخی از آژانس‌های مسافربری که قرار است مسافران را از طریق قانونی از کشور خارج کنند صورت می‌گیرد.

پول‌های کلانی که در این میان به جیب واسطه‌های میان آژانس‌های مسافربری و قاچاقچیان می‌رود و حاکی از عدم نظارت بر این مراکز است. در این میان ترکیه، آلمان، استرالیا و انگلستان، جزو مقاصد اصلی پناهندگان و مهاجران ایرانی به حساب می‌آید. اما ماجرای نگران‌كننده برای ایران این است كه در طول دو دهه گذشته پناهنده‌ها و مهاجران ایرانی موفق به گرفتن پناهندگی یا مهاجرت به کشور استرالیا نشده‌اند و درخواست‌های خود را مجددا صادر كرده‌اند. تركیه، آلمان، استرالیا، انگلستان، سوئد و اندونزی بیشترین مقاصد ایرانیان برای قدم گذاشتن در این رابطه بوده است.

همان‌طور که در سال گذشته بهرام صلواتی، مدیر رصدخانه مهاجرت و عضو هیات علمی موسسه مطالعات جمعیتی کشور اعلام کرده بود: «30 درصد جمعیت ایران تمایل به مهاجرت دارند، به این معنا که شاید به دلایل خاص برنامه قطعی برای مهاجرت نداشته باشند.

آمار موثقی درباره اینکه چه تعداد از تحصیل کرده‌ها یا افراد متخصص یا عادی از کشور خاج شده‌اند نداریم. آماری هم که وجود دارد نتیجه بررسی کشورهای گیرنده است که آمار مهاجرت‌های کلی کشورهای مختلف را به دست آورده و رتبه ایران را 33 اعلام کرده‌اند. در حال حاضر 260 میلیون مهاجر در دنیا وجود دارد که سهم ایرانیان از آن 16 میلیون نفر است.»


تبعات رواج مهاجرت برای کشور
در این رابطه یک جامعه شناس  می‌گوید: مهاجرت از لحاظ جمعیت شناسی، اقتصادی، نیروی مولد کار و حتی روانشناسی اجتماعی برای جامعه تبعاتی بسیار جدی دارد. سعید معیدفر در ادامه می‌افزاید: یک شهروند از لحظه تشکیل نطفه تا زمان مرگ هزینه سرانه‌ای دارد که اجتماع آن را پرداخت می‌کند و وقتی مهاجرت صورت می‌گیرد، صرف نظر از اینکه کشور نیروی متخصص و ماهر که برای رشد و توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی بسیار موثر و کارساز است، از دست می‌دهد، هزینه‌های او نیز برای تربیت شهروند نابود می‌شود.

در کشور ما برای اینکه یک نفر لیسانس بگیرد 170‌میلیون تومان هزینه می‌شود، افراد معمولی و کارگر نیز حدود 30‌میلیون تومان هزینه سرانه آنهاست، پس پرورش هر فرد برای کشور هزینه دارد.

وی در ادامه می‌افزاید: پدیده مهاجرت بر غنای فرهنگی، سیاسی، اقتصادی تاثیر منفی می‌گذارد و نشانگر آن است که فضای سیاسی جامعه مناسب نیست. وقتی فضای اجتماعی مشکل داشته باشد و بیکاری و فقر در جامعه بیداد کند و اختلاف طبقاتی و ده‌ها پدیده دیگر وجود داشته باشد پدیده مهاجرت به حد خود می‌رسد و کشورهای پیشرفته روز به روز غنی‌تر و کشورهای کمتر توسعه یافته ضعیف‌تر می‌شود.

متاسفانه در سال‌های گذشته پدیده مهاجرت از کشورهای کانادا، آمریکا و آلمان به کشورهای همسایه مثل ترکیه، ارمنستان، امارات و قبرس که وضعیت بدتری نسبت به کشور ما دارند، کشیده شده و باید پرسید که چه کسی هزینه فرار نخبگان را از کشور پرداخت خواهد کرد، در حالی که رفتن هر نخبه مانند خاموش شدن یک چاه نفت برای کشور هزینه در بر خواهد داشت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha