آنها صدایی ندارند كه شنیده شود، مگر آنكه روزی فریاد و ضجه‌هایشان دست به دست بچرخد و از پشت صفحه گوشی‌های تلفن همراه به گوش برسد. آنها یك نفرند كه در برابر صف مردان درشت‌هیكل، ماموران معذوری كه با اقتدار وظیفه تخریب یك آلونك دوازده‌متری را دارند، در برابر صف بولدوزرها، كلنگ‌ها، مشت و لگدهایی می‌ایستند تا از یك وجب جا برای زنده‌ماندن دفاع كنند.

خشونت در حاشیه

سلامت نیوز:آنها صدایی ندارند كه شنیده شود، مگر آنكه روزی فریاد و ضجه‌هایشان دست به دست بچرخد و از پشت صفحه گوشی‌های تلفن همراه به گوش برسد. آنها یك نفرند كه در برابر صف مردان درشت‌هیكل، ماموران معذوری كه با اقتدار وظیفه تخریب یك آلونك دوازده‌متری را دارند، در برابر صف بولدوزرها، كلنگ‌ها، مشت و لگدهایی می‌ایستند تا از یك وجب جا برای زنده‌ماندن دفاع كنند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ، صدای آنها زمانی شنیده می‌شود كه یا خود را آتش زده‌اند یا از تنفس گاز فلفل جان داده‌اند، زمانی كه جان خود را برای بقا از دست داده‌اند و تصویر شوربختی آنها را ناظران بی‌شمار دیده‌اند و صدای التماس فرزندانشان را گوش‌های فراوانی شنیده‌اند، اما آنها كه باید می‌دیدند و می‌شنیدند، ترجیح می‌دهند یكی از آنها را معتاد بخوانند و دیگری را ساكن غیرقانونی كه در برابر پیگیری‌های ماموران شهری لجاجت كرده‌اند، ترجیح می‌دهند همچنان سر كار خود بمانند و به نام ادای وظیفه، چشم بر خشونت عریان علیه این زنان بی‌دفاع، این زنان در حاشیه، این زنانی كه جز چهار دیوار چیز دیگری برای جنگیدن ندارند، ببندند. 

«خشونت علیه زنان» در سالی كه گذشت، با تصاویر بدیعی به میان اخبار رسانه‌ها رسید، قتل رومینا و رومیناها به دست پدرها، برادرها و همسران خود به بهای حفظ ناموس، تلاش برای ثبت آیین «خون‌بس و فصلیه»، هزارتوی بی‌انتهای ممنوع‌ بودن یا نبودن دوچرخه‌سواری زنان و افزایش خشونت‌های خانگی علیه زنان با شیوع ویروس كرونا در كشور نمونه‌ای از بازنمایی گستره خشونت‌های اعمال شده بر زنان بودند.

در كنار این اخبار، تخریب خانه دو زن در كرمانشاه و بندرعباس شیوه دیگری از اعمال خشونت عریان علیه زنان فرودستی بود كه میزان خشونت اعمال شده در مقایسه با وضعیت بغرنج زندگی آنها تكان‌دهنده بود؛ خشونتی كه در آستانه روز جهانی منع خشونت علیه زنان علیه زن بندرعباسی 35 ساله رخ داد، نشان می‌داد كه زنان حاشیه‌نشین در ایران، علاوه بر خشونت خانگی، از تیغ خشونت‌های اجتماعی نیز در امان نیستند.

گرچه شیوع كرونا در سالی كه گذشت و قرنطینه‌های جهانی به گفته آنتونیو گوترش، دبیركل سازمان ملل متحد آمار خشونت‌ خانگی علیه زنان و دختران را به‌شدت افزایش داد و خانه را در قرنطینه، به بزرگ‌ترین تهدید برای آنها بدل كرد، اما به نظر می‌رسد علاوه بر خشونت‌های خانگی علیه زنان كه بیشترین سهم مطالعات و پژوهش‌ها را در حوزه خشونت و زنان عهده‌ دارد، در سال جدید شاهد شكل‌گیری و تداوم شیوه دیگری از اعمال خشونت بر زنان بودیم، و آن خشونت اجتماعی علیه زنان حاشیه‌نشین یا آلونك‌نشین بود؛ زنانی كه زندگی آنها، نتیجه سیاست‌های غلط شهری بود، سیاست‌هایی كه مطرودان را از مركز شهر به حاشیه‌هایی می‌راند و آنها را به حال خودشان رها می‌كرد.

زنان حاشیه‌نشین در آمارها نیز در حاشیه هستند، اعلام آمار حاشیه‌نشینی در ایران عموما با تخمین و به طور كلی اعلام می‌شود، در این میان آنچه از آمار زنان حاشیه‌نشین نایاب‌تر است، آماری از میزان و اشكال خشونت‌های وارد بر آنهاست كه عموما جز در مطالعات و پژوهش‌های علمی، نهادهای رسمی در مقابل آن سكوت كرده‌اند. این در حالی است كه حاشیه‌نشینی در مطالعات رصد اجتماعی شورای اجتماعی كشور در صدر آسیب‌های اجتماعی كشور قرار دارد و بررسی آمارهایی كه هر ازگاهی از سوی یك مرجع رسمی منتشر می‌شوند، خبر از روند صعودی حاشیه‌نشینی در كشور دارند.

محمدرضا محبوب‌فر، عضو انجمن آمایش سرزمین ایران خرداد ماه سال 1399 در گفت‌وگو با پانا آخرین آمار حاشیه‌نشین‌ها و بدمسكن‌های ایران را 45 درصد جمعیت شهری كشور اعلام كرده بود. به گفته او، در سال 1397 حدود 19 میلیون نفر از ایرانیان در سه هزار منطقه حاشیه‌نشینی سكونت داشتند، اما امروز با گذشت حدود دو سال، همزمان با وقوع بحران‌های مالی و اقتصادی كشور، این جمعیت به 38 میلیون نفر رسیده است.

این 38 میلیون‌نفر به گفته «ابوالفضل ابوترابی»، نماینده مردم نجف‌آباد و تیران در مجلس دهم صرفا در حاشیه شهرهای بزرگ، زاغه‌ها یا حتی حلبی‌آبادها زندگی نمی‌كنند، «كوره‌نشینی» یكی از شكل‌های دیگر این سكونتگاه‌های غیررسمی است كه به گفته این نماینده مجلس چنان در كشور افزایش پیدا كرده است كه جای حلبی‌نشینی و زاغه‌نشینی را گرفته است.

 آسیه پناهی، زن بندرعباسی و زنان روستای حضرت ابوالفضل اهواز از همان جمعیت 38 میلیون نفری هستند، جمعیتی كه اگر نیمی از آنها را زن بدانیم، معرف حدود 19 میلیون زنی هستند كه در میان دیوارهای حلبی، تكه‌های حلبی، نایلون‌های ضخیم، بی‌بهره از آب، غذا و هوای سالم، بی‌بهره از آموزش، كار، سرگرمی و امید، در آستانه شهرها یا در عمق دره‌های میان شهرها زندگی می‌كنند و صدایشان شنیده نمی‌شود مگر آنكه مقاومت آنها در برابر بولدوزرها شكسته شود و كسی پنهانی این صحنه را ضبط و منتشر بكند.

گرچه روز جهانی منع خشونت علیه زنان در سال جاری با تمركز بر خشونت‌های خانگی علیه زنان در همه‌گیری كرونا برگزار می‌شود، اما تكرار سرنوشت آسیه پناهی در بندرعباس زنگ خطری است كه اهمیت پرداختن به خشونت‌های اجتماعی علیه زنان حاشیه‌نشین‌ و آلونك‌نشین را دوچندان می‌كند. تكرار سرنوشت آسیه‌پناهی و افزایش شدت خشونت در ماجرای زن بندرعباسی نشان می‌دهد كه عدم توزیع عادلانه فضای شهری چگونه مولد چنین شكل‌هایی از خشونت است كه وجدان عمومی جامعه را جریحه‌دار می‌كند و عذرخواهی بعدی مسوولان امر را بی‌معنا و بی‌اثر می‌كند.

آسیه‌ها قربانیان محرومیت شهری هستند، محرومیت از فضایی كه آنها را ببیند، صدای آنها را بشنود و به آنها صدا بدهد، اندك امكانات رشد انسانی را در اختیار آنها قرار دهد تا آنها نیز با تهیدستی اما با كرامت انسانی زندگی كنند. در غیاب این فضایی كه از آنها دریغ شده است و شهرهایی كه از آلونك آنها آغاز می‌شود و به برج‌ها با باغ‌های اختصاصی می‌رسد، روز جهانی منع خشونت علیه زنان اندك فرصتی است كه می‌تواند یادآور آن باشد كه همچنان 19 میلیون آسیه پناهی دیگر در كشور زندگی می‌كنند و پیش از مرگ و عصیان آنها می‌توان چاره‌ای برای آنها اندیشید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha