کارشناس حوزه سلامت روان معتقد است شاد زیستن گذشته از وابستگی به عوامل ژنتیکی هر فرد ، نیازمند زندگی کردن در زمان حال است و برای اینگونه زندگی کردن هم کانال یک ذهن افراد یعنی " کانال خودآگاه " باید فعال باشد و فعالیت یا عدم فعالیت این کانال نیز نیازمند آموزش است.

چگونه می‌توان شاد بود؟

سلامت نیوز:کارشناس حوزه سلامت روان معتقد است شاد زیستن گذشته از وابستگی به عوامل ژنتیکی هر فرد ، نیازمند زندگی کردن در زمان حال است و برای اینگونه زندگی کردن هم کانال یک ذهن افراد یعنی " کانال خودآگاه " باید فعال باشد و فعالیت یا عدم فعالیت این کانال نیز نیازمند آموزش است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایرنا ، شادی و شاد بودن یکی از مهم ترین فاکتورهای سلامت روان است ، اما به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این حوزه بویژه اهمیت آن در جوامع پرهیاهوی امروزی مورد غفلت قرار گرفته و به عبارتی کمرنگ و به یکی از مسائل پیچیده اجتماعی تبدیل شده است. به اعتقاد بسیاری از همین کارشناسان اجتماعی و حتی روانشناسان ، شادی و شاد زیستن در جوامع امروزی به کنشی دور از دسترس و یا حتی دست نیافتنی تبدیل شده است. روان شناسان مشکلات اقتصادی ، مسائلی جدید همچون کرونا، آسیب‌های اجتماعی و تفاوت نسل ها و مباحثی اینچنینی را عمده ترین دلیل دور افتادگی جامعه امروز از مقوله شادی می دانند ، مانند دکتر محمودرضا هاشم ورزی متخصص روانشناسی و کارشناس حوزه سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی مازندران که معتقد است : از نظر علم روانشناسی ۵۰ درصد شادی ریشه سرشتی و ذاتی دارد ، حدود ۴۰ درصد شناختی است و حدود ۱۰ درصد نیز به مسائل پیرامونی و عوامل اجتماعی بر می گردد.


وی حس خوب داشتن را جلوه ای از شادی و شادابی و یکی از جنبه های مهم سلامت روان می داند و می گوید : سلامت روان نیز یکی از ابعاد مهم وجودی انسان است ، چرا که انسان یک موجود چهار بعدی شامل جسمی ، روانی ، اجتماعی و معنوی است. سلامت روان یعنی اینکه انسان خوشحال ، شاداب و راضی زندگی کند. بنا بر این شاد بودن یک حالت درونی است.


هاشم ورزی با تاکید بر اهمیت و تاثیر نوع نگاه بر احساس خوب داشتن و شاد بودن ، اضافه می کند : بررسی ها نشان می دهد که مردم جامعه امروزی نسبت به مردم ۵۰ سال قبل کمتر می خندند و کمتر شاد هستند. مسائل زندگی روزه مره و دغدغه های آن انکارنشدنی است ، اما تعریف روان شناسی از زندگی مساله و حل مسئله است.


وی توضیح می دهد : همه آدمها در فضای زندگی به تناسب شرائط زندگی خود با مسائلی مواجه هستند . اگر مسائل زندگی را مثبت ببینیم ، یک نوع خود ارزیابی و محک خوردن با مسائل زندگی است که ظرف روانی ما انسان ها شناخته شده و باعث رشد آدمی می شود. اشکال ما در مساله نیست . در حل مساله است. این که روش های حل مساله را بلد نیستیم .بنابراین وقتی حس خوبی نداریم ، توانایی ما برای حل مساله نیز کم می شود و نمی توانیم مسائل خودمان را حل کنیم .
وی با تاکید بر این نکه که نباید تمامی عوامل اثرگذار بر مقوله شادی را در رویدادهای اجتماعی خلاصه کرد ، اضافه می کند : به اعتقاد من عوامل محیطی همچون آسیب های اجتماعی و مسائل اقتصادی در نوع خود می توانند بر شاد بودن و شادی اثرگذار باشند ، اما نقش این عامل کمتر از چیزی است که نشان داده می شود.


کارشناس سلامت روان دانشگاه علوم پزشکی مازندران می گوید : گذشته از عامل ذات و سرشت در شاد بودن و شاد زیستن که باید در جای خود و مباحث ژنتیکی تحلیل شود، مهم ترین عاملی که بر شادی تاثیر می گذارد و در جامعه ما نیز شایع ترین عامل است عامل شناختی و یادگیری است. به عبارتی ما هنوز نتوانستیم شاد زندگی کردن را به جامعه بیاموزیم و یا حداقل مسیر یادگیری شادکامی را به آنها نشان بدهیم. همواره مقوله شادی در جامعه ما از فقدان آموزش های لازم ، مهارت ها و توان حل مساله برای دستیابی به شادی محروم بوده است.


نقش ناکامی ها بر دوری از شادی
به اعتقاد هاشم ورزی ؛ ناکامی ها که معمولان در نارسایی و محرومیت اقتصادی تفسیر می شود، از محسوس ترین عوامل دوری انسان از زندگی شاد است که البته به معنای متغییر اصلی نیست.امروز جامعه با مشکلات اقتصادی عمیقی مواجه است که ریشه در عوامل متعدد و متغیرهای مختلفی از ویروس کرونا گرفته تا سیاست های اقتصادی دارد. نتیجه مشکلات اقتصادی محرومیت و ناکامی افراد جامعه از امکانات را رقم می زند که در نوع خود اصلی ترین عامل زمینه ساز بروز خشم است.


وی توضیح می دهد : خشم معمولا به دو صورت بروز پیدا می کند ؛ در برخی از افراد به شکل ناهنجاری های رفتاری از جمله پرخاشگری ، قتل، اعتیاد و دیگر موارد خودنمایی می کند و در گروه دیگر از افراد که درون گرا هستند منجر به ایجاد افسردگی می شود ولی در هر دو صورت ، محرومیت و خشم بسترهای لازم را برای فاصله گیری از شادی فراهم می سازد و فرد را در فضایی از افسوس ، افسردگی و بحران ادارکی وارد خواهد کرد.


این کارشناس سلامت روان معتقد است که حاکمیت باید برای شاد زیستن شهروندان دست به کار شود و  می گوید : متاسفانه هنوز سیاست شادکامی در کشور شکل نگرفته است و این مساله را می توان از رسانه ، برنامه های فرهنگی و هنری و همچنین ورزشی مشاهده کرد.


وی اضافه می کند : سیاست گذاران جامعه هنوز به نیاز و ضرورت برنامه ریزی های مدون برای شاد سازی پی نبرده اند و یا درمسیر آن قدم بر نداشته اند. در مواقعی هم که برنامه هایی برای شاد سازی تدوین می شود ، متاسفانه در عمل و اجرا یا با شکست مواجه می گردد و یا ناقص اجرا می شود.


هاشم ورزی به برنامه های کاهش طلاق، کاهش اعتیاد و دیگر برنامه های فرهنگی و اجتماعی اشاره می کند و می گوید : تمامی این برنامه ها یا در اجرا از مسیر خود منحرف شدند و یا اینکه الگوهای ترسیم شده در آنها کاملا کارشناسانه و همه جانبه نبود. این وضعیت باعث شده است در سطح رسانه ای که امروزه به عنوان اصلی ترین عامل جریان ساز و هدایت گر افکار، رفتار و بینش اجتماعی محسوب می شود ، در شاد سازی یا شادکام کردن جامعه درست عمل نکند.


چگونه می‌توان شاد بود؟
این روان شناس در باره چگونگی دستیابی به شادی هم می گوید : از منظر روانشناسی همه چیز انسان، ذهن انسان است. احساس عشق و تنفر ، دوستی و دشمنی ، عامل غم و شادی ، موفقیت و شکست، سعادت و بدبختی، نیکی ها و بدی ها ، سلامت و بیماری و غیره در ذهن انسان است. حس خوب داشتن و شاد بودن مانند بذری است که باید آن را در وجود خودمان یعنی در ذهن خود جست و جو کنیم .


وی بر ضرورت برنامه دادن به ذهن تاکید و اضافه می کند : نکته مهم تر این که ذهن آدمی و ضمیر انسان دهن‌بین است. دنیای ما بازتابی از خود ماست. دنیا مانند آئینه است ، اگر به دنیا لبخند بزنیم به ما لبخند می زند، پس انسان معمار و طراح زندگی خودش است .


هاشم ورزی تفاوت انسان ها را در نوع تفکراتشان می داند و معتقد است : احساس ما یعنی شادی ما ، غم ما ، نگرانی ما تابعی از افکار ماست . بنا بر این هر فکری که برذهن ما نقش ببندد بر احساس ما تاثیر می گذارد.  وی دست کم گرفتن توانایی های خود، استرس و فشارهای روانی، فکر کردن بیشتر به گذشته در مقایسه با آینده، مسائل و مشکلات اقتصادی و اجتماعی مانند تورم ، گرانی ، بیکاری و مسایلی از این دست را از جمله دلایل حس خوب نداشتن شهروندان در شرایط کنونی می داند و می گوید : ذهن انسان دو جنبه یا کانال بسیار مهم دارد ؛ کانال یک یا " خودآگاه " و کانال دو یا " ناخودآگاه " . کانال یک ذهن ما  ارادی است و به لحظه حال یعنی اینجا و اکنون تعلق دارد. فکری درست و احساس و عاطفه ای مناسب است که به تناسب فضا ، زمان و مکانی باشد که در آن قرار دارد .


هاشم ورزی اضافه می کند : کانال دوم ذهن ما که ناخودآگاه و غیر ارادی است ، به گذشته و یا آینده تعلق دارد. حس خوب نداشتن نشانه درگیری ذهن با این کانال است که سریع باید تغییر کند.


وی بیدارشدن به موقع از خواب ، مثبت اندیشی ، آمادگی جسمانی ، آغاز روز کاری با لبخند ، مبارزه با دشمنان درونی ، خوب سخن گفتن ، تحسین فضائل دیگران ، تعریف از خود ، فضای ارتباط دوستانه شاد ، تفریحات سالم ، بخشیدن دیگران ، در حد توان انتظار از خود داشتن ، عدم مقایسه با دیگران ، شناخت توانایی های فردی ، نظم ، مطالعه و مسایلی از این دست را از جمله فاکتورهای شادی بخش می داند و معتقد است که اگر شهروندان به این فاکتورها توجه کنند ، می توانند در حال زندگی کنند و شاد باشند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha