سلامت نیوز:یكی از برنامههای مهم در طرح 9در99 كه از سوی ریاست محترم سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری در دستور كار قرار گرفته، كاداستر اراضی ملی و دولتی است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،برای این برنامه نیز ریاست سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری كشور، سطح 30 میلیون هكتار را مصوب كرده است. پروژه كاداستر یكی از برنامههای مهم این سازمان بوده كه با تصویب دستورالعمل اجرایی حدنگاری (كاداستر) در سال 1393 و با هدف تثبیت مالكیت دولت بر اراضی ملی و دولتی تا پایان برنامه ششم توسعه، اجرایی گردید.
این پروژه یكی از اساسیترین برنامههای سازمان جنگلها و مراتع بوده و همانگونه كه گفته شد طرح تازهای نیست و از سال 1393 در اولویت سازمان مذكور بوده است، لیكن با توجه به اینكه كاداستر، فرآیندی پیچیده، تخصصی و دارای پیشنیازهای صعبالوصول است، با وجود اینكه در حوزه وظیفهمندی معاونت حفاظت و امور اراضی قرار دارد كه آقای منصور سالها سكاندار آن معاونت بوده و نیز با وجود اعتباراتی كه در سالهای اخیر از محل صندوق توسعه ملی به این پروژه اختصاص یافته بود، لیكن توفیق چندانی حاصل نگردید، با وجود اشراف ایشان به مشكلات و معضلات موجود در اجرای طرح كاداستر، جای بسی شگفتی است كه به جای رفع موانع و ایجاد بستر مناسب جهت اجرای واقعی این پروژه، سطحی غیرقابل اجرایی را آن هم در یك سال در دستور كار قرار داده و مدیران ادارات كل استانها را جهت حصول چنین عملكردی روان داشتهاند؛
اقدامی كه سبب شده كه ادارات كل، كیفیت را فدای كمیت نمایند و صرفا جهت جلب رضایت ریاست سازمان، فرآیند كاداستر را از مسیر قانونی و فنی خارج كرده و اقدام به تثبیت نقشههای اصلاح هندسی نشده (بدون سیر كاداستر) در سامانه ثبت اسناد و املاك كشور كنند، نمونه آن استقرار گروهی از كارشناسان منابع طبیعی در اداره كل ثبت اسناد و املاك مازندران است كه با تشكیل كارگاهی، اقدام به تثبیت نقشههای اصلاح نشده كردهاند كه اخیرا خبر آن نیز در یكی از روزنامههای سراسری كشور درج شد؛ در این خبر، مدیركل منابع طبیعی مازندران ساری اظهار داشتند كه مطابق ماده 9 قانون افزایش بهرهوری در بخش كشاورزی و منابع طبیعی، تاكنون یك میلیون هكتار از اراضی ملی حوزه اداره كل در سامانه كاداستر ثبت، تثبیت شد.
لازم به توضیح اینكه اولا خیلی پیشتر از این، این مساحت از منابع ملی مازندران ساری در همین سامانه بدون اجرای كاداستر به ثبت رسیده بود و ثانیا مگر برای تثبیت اراضی ملی در سامانه كاداستر ثبت، نیاز به اجرای فرآیند كاداستر آن هم مطابق دستورالعمل مصوب نیست؟ چگونه ممكن است ظرف چند ماه یك میلیون هكتار عرصه ملی را كاداستر كرد؟! اگر این اقدام كاداستر نیست و صرفا ثبت محدوده پلاك است چرا به ماده 9 قانون افزایش بهرهوری در بخش كشاورزی و منابع طبیعی و دستورالعمل كاداستر استناد شده و بهنام كاداستر عملكرد آن را ثبت میكنند ولی نقشههای كاداستری تثبیت نمیشوند؟!
متاسفانه به دلیل تاكید ریاست سازمان در ارایه عملكردی بالا، برخی ادارات كل، فارغ از روند قانونی و تحت عنوان كاداستر، تنها مرز پلاكها را در سامانه مذكور تثبیت كردهاند (كه گاهی این اقدامات فقط با استفاده از نرمافزار گوگل ارث صورت پذیرفته است، آنچنان كه در منابع طبیعی مازندران ساری رخ داده است) یا ادارات كل، اقدام به ارایه آمارهای غیرواقعی به سازمان متبوع كردهاند؛ درحالی كه هیچ كدام از این اقدامات كه سالهاست به نام كاداستر ارایه میگردند مطابق با این فرآیند تخصصی نبوده است.
فرآیند كاداستر همانگونه كه در دستورالعمل آن آمده، فرآیندی بسیار تخصصی، پیچیده و نیازمند دقت و صرف زمان لازم است. چنین اقداماتی كه كیفیت را قربانی كمیت كرده، آسیبهایی به شرح ذیل در پی داشته است كه نیاز به بررسی و بحث كارشناسی دارد: 1- عدم اصلاح و رفع خطای نقشههای تفكیك انفال، بیاعتبار نمودن پروژه كاداستر و هدر رفت اعتبارات ملی: در حال حاضر در اجرای طرح كاداستر رویهای، مشابه آنچه كه در فرآیند اجرای طرح تفكیك انفال در دهه80، با صرف میلیاردها تومان سرمایه ملی رخ داد، در پیش گرفته شده است.
در اجرای طرح تفكیك انفال به جای برنامهریزی دقیق چند ساله، صرفا تلاش گردید تا در كوتاهترین زمان ظرف دو تا سه سال، برنامه تمام شده اعلام گردد و به همین مناسبت نیز جشنهای متعددی تحت عنوان «جشن انفال» در استانهای مختلف تدارك دیده شد. اما در عمل و با وجود صرف بخش اعظمی از اعتبارات ملی، آنچه از اجرای پروژه تفكیك انفال عاید این سازمان شد، نقشههایی فاقد دقت لازم جهت بهرهبرداری و غیرقابل استناد در محاكم قضایی بود.
خطاها و ایراداتی كه النهایه سازمان را بر آن داشت تا با طرح و تدوین «پروژه حدنگاری (كاداستر) اراضی ملی و دولتی» نسبت به رفع آن خطاها و اصلاح هندسی نقشهها اقدام نماید. متاسفانه در طرح 9 در 99، پروژه كاداستر نیز با همان رویه در حال اجراست و پیشبینی شد، در چند سال آینده، خود منشا مشكلات و ایراداتی گردد كه مسوولان را بر آن دارد تا طرح دیگری را جهت رفع آن ایرادات پیشنهاد كنند.
چنین رویكردی صرفنظر از هدر دادن میلیاردها تومان سرمایه ملی، همچنین به دلیل عدم جانمایی صحیح اراضی ملی و دولتی و ایجاد تداخل این اراضی با زمینهای اشخاص و اخذ اسنادی غیرواقعی، سازمان جنگلها و مراتع را با چالشهای بزرگی روبهرو خواهد نمود. 2- عدم رفع نواقص ناشی از اجرای نادرست ماده 56 قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع و ورود آن خطاها به نقشههای كاداستری:
در زمان اجرای قانون ملی شدن و ماده 56 قانون حفاظت و بهرهبرداری از جنگلها و مراتع كشور (یعنی تشخیص اراضی ملی)، در بسیاری از پلاكها، به دلایل مختلفی از جمله كمبود امكانات نقشهبرداری، تخصص پایین نیروها و عدم اشراف كامل آنها، اشكال یا نقص سیاهههای مربوط به زارعین (نسقهای اصلاحات ارضی)، عدم وجود تحدید حدود ثبتی پلاكها، ناتوانی در بهكارگیری مستندات قوی همچون عكسها و نقشههای هوایی و... سبب بروز خطاهای متعددی در فرآیند اجرای مقررات صدرالذكر شد كه ماحصل آن تولید نقشههایی بود كه خود موجب بروز اختلافات و اعتراضات متعدد میان اشخاص و منابعطبیعی شد. نقشههایی كه بعضا تضییع حقوق دو طرف را منجر گردید و در ادامه تشكیل پروندههای قضایی متعددی را رقم زد.
گرچه در آغاز پروژه حدنگاری (كاداستر) امید آن میرفت كه با بهرهگیری از قوانین موجود از جمله ماده 54 قانون رفع موانع تولید رقابتپذیر (رفع تداخلات) و اجرای توامان این دو فرآیند (كاداستر و رفع تداخلات) برای هر پلاك ثبتی، این مشكلات و نواقص به گونهای مرتفع گردد كه پس از اجرای كاداستر، دیگر شاهد تضییع حقوقی نباشیم، لیكن در عمل تعجیل و شتابزدگی در اجرای فرآیند كاداستر باعث شده، نه تنها این اصلاح تشخیص و رفع تداخلات (اراضی ملی و اشخاص) و تعارضات انجام نگیرد، بلكه اندك اصلاحاتی هم كه میتوانست در قالب اصلاح هندسی (بخشی از فرآیند كاداستر) صورت پذیرد نیز نادیده گرفته شده و عینا خطاها و ایرادات به خروجی نقشههای كاداستر انتقال یابد.
این بدان معناست كه یا همان نقشههای تفكیك انفال (برگرفته از اجرای ماده 56) عینا در سامانه املاك و اسناد كشور تثبیت میگردند یا حتی بغرنجتر از آن صرفا محدوده پلاكها، فارغ از جانمایی (حدنگاری) اراضی ملی و اراضی اشخاص، در سامانه مذكور تثبیت میشود. درخصوص رخداد دوم، همانگونه كه در بند پیشین شرح داده شد، گاهی حتی تثبیت خود مرز هم با تشكیل كارگروههایی در ادارات ثبت، آن هم در ظرف مدت یك یا دو هفته و با استفاده از نرمافزار گوگل ارث صورت میپذیرد.
3- اعتباربخشی به اسناد معارض صادر شده در اراضی ملی و دولتی با اجرای نادرست فرآیند كاداستر: از آنجاییكه در فرآیند اجرای كاداستر، به علت تعجیل، مراحل اجرایی صدور اسناد تك برگی نیز به صورت دقیق و كامل طی نمیگردد (بالاخص عدم دقت در اجرای مواد 13 آییننامه اجرایی قانون ملی شدن و ماده 39 قانون حفاظت و بهرهوری از جنگلها و مراتع كشور) كه این امر سبب گردیده تا برخی از ادارات ثبت اسناد و املاك به گونهای عمل كند كه اسناد تكبرگ یا دفترچهای نادرست صادر شده قبلی خود به نام اشخاص در اراضی ملی (یعنی اسناد صادر شده در راستای ماده 147 قانون ثبت یا اسناد صادر شده بهواسطه تخلفات متصدیان امور ثبتی) را با این شیوه كه در روی سند به سطح كل پلاك ملی اشاره و در پشت آن با مستثنی كردن اسناد صادره قبلی، به آن اسناد نادرست و غیرقانونی اعتبار بخشند، درصورتی كه اگر پروژه كاداستر مطابق دستورالعمل قانونی آن اجرا میشد و جانمایی مكانی محدوده اراضی اشخاص و ملی در سامانه املاك و اسناد صورت میپذیرفت، به جای آنكه تنها به ذكر تعداد و سطح اراضی اشخاص در پشت سند اكتفا شود، جلوی اینگونه تخلفات و اعتبار بخشی به اسناد غیرقانونی صادره، گرفته میشد.
نظر بر آنچه درخصوص كاداستر شرح داده شد، باید گفت كه این پروژه یكی از مهمترین طرحها و برنامهها در سطح كشور است كه نه تنها با اجرای صحیح میتواند از پدیده شوم زمینخواری جلوگیری نماید، همچنین میتواند به تشكیل بانك اطلاعاتی جامع مكانی توصیفی جهت دسترسی سریع به اطلاعات، آمایش سرزمین و... منجر شود. لیكن اجرای واقعی پروژه با آنچه در حال حاضر در پیش گرفته شده، فاصله زیادی دارد. بنابر آمار عملكردی كه مدیركل ممیزی اراضی سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری كشور جناب آقای توفیقی، در اردیبهشت ماه سال 99 ارایه نمودند و اعلام داشتند:
«از اسفند 1393 تاكنون كه قانون جامع حدنگاری تصویب شده است، حدود 50 میلیون هكتار اراضی ملی در سامانه اسناد و املاك كشور ثبت شده است.... ما باید 146 میلیون هكتار اراضی ملی و دولتی كشور را در این سامانه ثبت كنیم كه در حدود 30درصد كار صورت گرفته است.» یعنی از سال 1393 تا پایان 1398، یعنی در طول 6 سال، تنها 30درصد از كل اراضی ملی و دولتی در سامانه ثبت اسناد و املاك كشور به ثبت رسیده است، آن هم نه با اجرای واقعی پروژه كه در بندهای فوق شرح داده شد.
حال چگونه در مدت یك سال و بدون رفع موانع و مشكلات مشروحه فوق، 20درصد از كل كاداستر كشور تحقق خواهد یافت؟!آقای منصور در طرح 9 در 99 ارایه شده درخصوص فرآیند كاداستر در نشست خود با اساتید دانشگاهها در مهر ماه اظهار داشتهاند: «در زمینه طرح كاداستر، سازمان جنگلها امسال تعهد دارد براساس برنامه ششم توسعه، 4 میلیون و 800 هزار هكتار كاداستر اراضی انجام دهد، اما با توجه به سال جهش تولید و جهش سازمانی برای انجام 32 میلیون و 700 هكتار كاداستر اراضی در منابع طبیعی كشور هدفگذاری شده است.» و نیز تاكید داشتهاند:
«این میزان تا 40 میلیون هكتار هم افزایش خواهد یافت.» در پاسخ به چنین ادعایی باید گفت، چطور جناب آقای منصور كه از سال 1393 در سمت معاونت حفاظت و امور اراضی سازمان جنگلها و مراتع حضور داشته و پروژه كاداستر نیز یكی از طرحهای سازمان و تحت نظارت ایشان بوده، نتوانستند عملكرد مناسبی در سالهای 1393 تا 1398 را كسب نمایند و حتی سطوح مصوب در برنامه ششم توسعه (سال96: 20 میلیون هكتار، سال 97: 25 میلیون هكتار، سال 98: 27 میلیون هكتار) را محقق سازند و عملكرد ایشان 20 میلیون هكتار از برنامه ششم توسعه نیز كمتر بوده است.
حال به یكباره مدعی شدند كه عملكردی بیشتر از سطح مصوب در برنامه ششم را رقم خواهند زد، آن هم بدون رفع موانع و مشكلات جهت اجرای صحیح این پروژه، تنها جهت اعلام جهش تولید در سازمان جنگلها. مقام معظم رهبری بنابر شرایط حاكم بر كشور، سال 99 را سال جهش تولید نامگذاری كردند، لیكن هیچگاه نفرمودهاند كه مسوولان كیفیت را قربانی كمیت نمایند یا شعارهایی غیرقابل تحقق را جایگزین طرحهایی حقیقی كنند.
نظر شما