در ادامه گزارش‌های «كرونا، نیروی كار و حمایت اجتماعی» معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون،كار و رفاه اجتماعی گزارش دیگری به موضوع درآمد پایه همگانی و تضمین حداقل درآمد پرداخته است: «به گزارش مركز پژوهش‌های مجلس ۳۳ درصد مردم كشور زیر خط فقرند؛ این در حالی است كه با «تضمین حداقل درآمد» برای امحای كامل فقر تنها به 9 هزار میلیارد تومان در ماه نیاز داریم.»

۳۳ درصد مردم كشور زیر خط فقرند/ پرداخت همگانی یارانه نقدی یا تضمین حداقل درآمد؟

سلامت نیوز:در ادامه گزارش‌های «كرونا، نیروی كار و حمایت اجتماعی» معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون،كار و رفاه اجتماعی گزارش دیگری به موضوع درآمد پایه همگانی و تضمین حداقل درآمد پرداخته است: «به گزارش مركز پژوهش‌های مجلس ۳۳ درصد مردم كشور زیر خط فقرند؛ این در حالی است كه با «تضمین حداقل درآمد»  برای امحای كامل فقر تنها به 9 هزار میلیارد تومان در ماه نیاز داریم.»

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ، در نوزدهمین گزارش از سری گزارش‌های یاد شده به دیدار آذر ماه امسال رهبری با روسای 3 قوه و دیگر اعضای شورای عالی هماهنگی اقتصادی اشاره شده و صحبت‌هایی كه درخصوص ركود تورمی چند سال اخیر و دشواری‌های جدی معیشتی كرونا برای برای اقشاری كه تا پیش از آن نیز به‌ شدت تحت فشار بوده‌اند:«آیت‌الله خامنه‌ای در ادامه سخنان‌شان در راستای فقرزدایی به دو سیاست‌ اجتماعی اشاره كردند كه به بیان ایشان از نظر كارشناسان در كنار یكدیگر موثر خواهند بود:

1-  اجرای نظام متمركز و جامع حمایت  اجتماعی  و 2- توسعه پایگاه اطلاعات رفاه.» آنچه در ادامه می‌خوانید بخش‌هایی از همین گزارش است.

در دهه اخیر، یكی از طرح‌های كمتر اجرا شده ولی بسیار داغ و معاصر برای تغییر ساختاری نظام جامع حمایت اجتماعی كشورها‌ كه طرفدارانی در میان نظریه‌پردازان راست و چپ دارد، «درآمد پایه همگانی» یا یو‌بی‌آی (Universal Basic Income) است: پرداخت نقدی، همگانی و غیرمشروط به همه افراد جامعه. گرچه تنها دو كشوری كه تجربه اجرای این ایده را داشته‌اند، ایران و مغولستان هستند ولی طرح‌های «شبه-یو‌بی‌آی» (quasi-UBI) در بسیاری از نقاط جهان اجرا شده‌‌اند.

از جمله این طرح‌ها می‌توان به تضمین حداقل درآمد(Guaranteed Minimum Income Program) یا «درآمد پایه همگانی روستاییان»  اشاره كرد.در هفته‌های اخیر و در فرآیند بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ مجلس طرح افزایش مبلغ یارانه‌های نقدی در ازای حذف ارز ترجیحی را در دستور كار خود قرار داد.  نمایندگان مجلس در بررسی طرح خود بار دیگر با یك سوال اساسی مواجهند: یوبی‌آی یا شبه یوبی‌آی؟ یعنی آیا همه افراد (صرف‌نظر از میزان درآمدشان) از یارانه نقدی یكسان برخوردار می‌شوند یا تلاش شود دسترسی به حداقل درآمد برای كلیه افراد جامعه تضمین شود؟ 

گزارش حاضر به تجارب جهانی و تجربه ایران در زمینه طرح‌های یو‌بی‌آی و شبه یو‌بی‌آی می‌پردازد و به این سوال پاسخ می‌دهد كه آیا اجرای طرح‌ یو‌بی‌آی راه‌حلی مناسب برای رسیدن به حمایت جامع اجتماعی است یا خیر؟ در این گزارش نشان می‌دهیم كه بسیاری از افراد 4 دهك اول درآمدی كشور زیر خط فقرند و اگر به افراد مشمول این 4دهك  مابه‌التفاوت سالانه هزینه سرانه با سرانه خط فقر ملی پرداخت شود (بین ۶۷  هزار تومان برای هر نفر (برای دهك چهارم) تا ۵۴۹ هزار تومان برای هر نفر (برای دهك اول) در سال ۱۳۹۸)، فقر در كشور به ‌طوركامل از بین خواهد رفت.

هزینه امحای كامل فقر در سال ۱۳۹۸، ۱۱۲ هزار میلیارد تومان بود كه  حدود ۳.۵ درصد از تولید ناخالص داخلی را به خود اختصاص می‌داد.عنوان نمودار: طرح تضمین حداقل درآمد: بار مالی امحای كامل فقر با پر كردن شكاف هزینه‌های سرانه با خط فقر ملی تجربه اجرای طرح‌های «درآمد پایه همگانی»  در ایران  و  جهانقبل از بحران كرونا و در سال ۱۳۹۸ طبق برآورد مركز پژوهش‌های مجلس، یك‌سوم جمعیت كشور(معادل ۲۷.۶ میلیون نفر) زیر خط فقر بودند.

این ‌در حالی است كه بسیاری از كشورهایی كه سرانه تولید ناخالص داخلی آنها مشابه ایران است (در بازه ±3000 دلار) در مقایسه با ایران نرخ فقركمتری دارند؛كشورهای منطقه همچون تركیه و اردن و كشورهایی با جمعیت عمدتا مسلمان جنوب شرق آسیا مانند اندونزی و مالزی از این جمله‌اند.

حال كه مجلس طرح افزایش مبلغ یارانه‌های نقدی در ازای حذف ارز ترجیحی را در دستوركار خود دارد، سوال اینجاست كه چگونه می‌توان با استفاده از یارانه‌های نقدی گام موثرتری در راستای امحای فقر برداشت: یعنی آیا همه افراد (صرف‌نظر از میزان درآمدشان) از یارانه نقدی یكسان برخوردار شوند یا تلاش شود دسترسی به حداقل درآمد برای كلیه افراد جامعه تضمین گردد؟آیا اجرای طرح‌های «درآمد پایه همگانی» 

برای ایران و كشورهای مشابه مناسب است؟

همان‌طور كه توضیح دادیم، یو‌بی‌آی به معنای پرداخت نقدی مشروط و همگانی به كلیه افراد، مستقل از میزان درآمدشان است. به نظر كارشناسان، اگر بخواهیم در مورد مناسب بودن یا نبودن طرح‌های یو‌بی‌آی در یك كشور تصمیم بگیریم باید ابتدا ارزیابی درستی از نظام مساعدت اجتماعی در كشور داشته باشیم.

آیا سطح پوشش نهادهای مساعدتی در كشور (نهادهایی مانند كمیته امداد و بهزیستی) كافی است؟ آیا مساعدت‌های این نهادها در حد كفایت است و برای كسانی كه نیازهای بیشتری دارند افزایشی است؟ 1- در كشوری كه طرح‌های مساعدت اجتماعی و كمك‌های بلاعوض در آن دارای مزایای كافی و متناسب با نیاز گروه‌های آسیب‌پذیر و پوشش قابل‌ ملاحظه است، اجرای یك طرح یو‌بی‌آی در آن باید هدفی یا محركی جز فقرزدایی داشته باشد(مانند توزیع عادلانه سود سهام اجتماعی). 2-  در كشوری كه سطح پوشش مساعدت اجتماعی زیاد است اما كمك‌ها متناسب با نیاز اقشار محروم افزایش پیدا نمی‌كند، یو‌بی‌آی می‌تواند به عنوان یك گزینه در نظر گرفته  شود.

گرچه ممكن است  برخی گروه‌های آسیب‌پذیر از نتایج ناخواسته همگانی شدن كمك‌ها صدمه  ببینند. 3. در صورتی كه مساعدت‌های اجتماعی پوششی محدود داشته باشد اما متناسب با نیاز بیشتر افزایش پیدا كند، طرح یو‌بی‌آی می‌تواند سطح پوشش را گسترش داده و توزیع را یك‌دست كند. اما به قول اقتصاددانان اگر طرح بودجه-  خنثی (budget neutral) باشد این به معنای «پول كمتر برای تعداد افراد بیشتر» و احتمالا «پول كمتر برای فقرا»  است.

4- اگر مساعدت‌های اجتماعی ناچیز و یك‌دست بوده و افزایشی نیز نباشند، یوبی‌آی می‌تواند گزینه‌ای برای گسترش سطح پوشش باشد: در صورتی كه تامین مالی آن از طریق مالیات‌بندی تصاعدی بر درآمد، حذف یارانه‌های انرژی یا بازتوزیع درآمدهای بادآورده باشد. اغلب كشورهای كم‌درآمد به لحاظ مالی چنین ویژگی‌هایی ندارند؛ اما ممكن است كشورهای با درآمد متوسط كه از منابع غنی برخوردارند، دست به  چنین كاری  بزنند.


طرح یارانه‌های  نقدی  جمهوری اسلامی ایرانبا آغاز برنامه اول توسعه  از ابتدای سال 1370 سیاست‌هایی تحت ‌عنوان تعدیل اقتصادی در جهت آزادسازی و خصوصی‌سازی هر چه ‌بیشتر مورد توجه قرار گرفت كه این سیاست‌ها اهدافی را نیز در جهت كاهش و حذف یارانه‌ها دنبال می‌كردند. در طول سال‌های 78-1374 سهم یارانه‌ها از بودجه عمومی كشور روند كاهنده‌ای به خود گرفت اما حذف یارانه‌ها و آزادسازی قیمت‌ها به‌ صورت یك طرح منسجم، نخستین ‌بار اواخر دهه 80 و ذیل طرح «هدفمندسازی یارانه‌ها» كلید خورد.

بر پایه قانون «هدفمندسازی یارانه‌ها» بنا بود كه در مدت 5 سال، یارانه كالاهایی مانند بنزین، گازوییل،گاز، نفت، برق، آب،گندم، شكر، برنج، روغن و شیر حذف شده و این اقلام با قیمت بازارهای منطقه خلیج‌فارس عرضه شوند(گرچه در‌نهایت حذف یارانه اقلام مذكور به ‌طوركامل اجرا نشد). هدف طرح هدفمندسازی محدود كردن دسترسی دهك‌های درآمدی بالا به اقلام یارانه‌ای و توزیع مستقیم این یارانه‌ها میان افراد نیازمند اعلام شده بود.

این طرح در سال 1389 توسط مجلس تصویب شد و در آذر ماه سال 1389 وجوه نقدی همگانی به حساب سرپرستان خانوار واریز شد. همزمان با اجرای طرح، قیمت انرژی‌های مصرفی ازجمله بنزین، سی‌ان‌جی و گازوییل آزاد و نیز قیمت‌های تمام‌شده محصولات كشاورزی(به دلیل حذف یارانه نهاده‌های كشاورزی)  افزایش پیدا كرد. مبلغ  ۴۵.۵ هزار تومانی یارانه ابتدا 29درصد متوسط درآمد سرانه و نزدیك به 3 درصد از تولید ناخالص داخلی بود.

امروز،پس از گذشت بیش از 10 سال، با افزایش شدید تورم و كاهش قدرت خرید، ارزش این وجوه به حدود 15درصد ارزش آنها در سال 89 كاهش یافته است. بررسی جامعی از تاثیر اجرای این قانون بر كاهش نرخ فقر در همان سال‌ها انجام نشده اما تاثیر آن بر سبد غذایی خانوار مورد مطالعه قرار گرفته است. تحقیقات نشان می‌دهند كه پس از اجرای طرح، قیمت مواد غذایی یارانه‌ای افزایش یافت، این كالاها با سایر كالاها در سبد خوراكی خانوار جایگزین شدند و درنهایت  به دلیل افزایش تقاضا، قیمت كالاهای جایگزین نیز افزایش پیدا كرد.

همچنین پیمایش‌های انجام شده نشان داد كه به ‌دلیل كاهش قدرت خرید خانوارها، مصرف برخی كالاها حذف شد یا به ‌شدت كاهش یافت. اما در عین حال مطالعات تجربی انجام شده پس از اجرای طرح هدفمندسازی یارانه‌ها نشان می‌دهد كه توزیع پول نقد تاثیر منفی‌ای  بر عرضه نیروی ‌كار به‌ لحاظ ساعات كاری و میزان مشاركت، به جز كاهش اندك میزان كار جوانان، نداشته و میزان كار در بخش خدمات افزایش نیز یافته بود. 


شواهد تجربی  در مورد ابعاد مختلف طرح‌های «درآمد پایه همگانی» چه  می‌گویند؟

«دموكراسی» و «درآمد پایه همگانی»: مشاركت سیاسی در انتخابات و سطح درآمد به‌ شدت به یكدیگر وابسته‌اند و احتمال مشاركت رای‌دهندگان با افزایش سطح درآمد آنها بیشتر می‌شود. یو‌بی‌آی با افزایش درآمد می‌تواند برخی مكانیسم‌های علّی كه منجر به كاهش مشاركت سیاسی افراد و خانوارهای كم‌درآمد می‌شوند را تحت تاثیر قرار داده و بدین ‌واسطه سطح مشاركت را بالا ببرد

همچنین شواهدی وجود  دارد كه یك طرح قدرتمند یو‌بی‌آی می‌تواند اثرات طولانی‌مدتی بر مشاركت سیاسی داشته باشد و احتمال مشاركت فرزندان خانوارهایی كه از چرخه فقر خارج می‌شوند را به ‌طور قابل‌توجهی افزایش دهد. گرچه باید اذعان كرد كه طرح‌های یو‌بی‌آی نمی‌توانند برخی موانع مهم مشاركت سیاسی مانند پایین بودن تحصیلات و عدم دغدغه سیاسی را از بین ببرند و چنانچه با تضعیف یا توقف  سایر خدمات حمایت اجتماعی همراه شوند می‌توانند تاثیر منفی بر مشاركت سیاسی داشته باشند.

 «نابرابری درآمدی» و «درآمد پایه همگانی»: سطح بالای نابرابری درآمدی آمار جرم را افزایش داده و باعث كاهش سلامت جسم و روان و رضایت از زندگی در سطح جامعه می‌شود. یك برنامه كارآمد یو‌بی‌آی، اگر سهم بیشتری از درآمد را به خانواده‌های فقیرتر اختصاص دهد و منابع مالی‌اش را از افزایش مالیات بر ثروت تامین كند، می‌تواند منجر به كاهش نابرابری درآمدی شود.

حاشیه امنیتی كه یو‌بی‌آی برای طبقات پایین ایجاد می‌كند، می‌تواند به فقرا فرصت پیشرفت آموزشی یا تغییر شغل را داده و حتی منجر به افزایش دارایی و امكان سرمایه‌گذاری بخشی از درآمد شود. در‌نظر گرفتن شرایط اقتصادی و چگونگی اجرای این برنامه‌ها تاثیر زیادی در موفقیت آنها در كاهش نابرابری درآمدی دارد.گرچه برنامه كلان- مقیاس بولسا فامیلیا با پرداخت‌های نقدی مشروط در برزیل باعث كاهش قابل ملاحظه ضریب جینی در این كشور شد اما شواهد نشان می‌دهد كه طرح یو‌بی‌آی در آلاسكا هم  در كوتاه‌مدت و هم در بلندمدت نابرابری درآمدی را افزایش داد. 

«كار» و «درآمد پایه همگانی»: امروز در «اقتصاد گیگ» (gig economy) تعداد فزاینده‌ای از نیروی كار خوداشتغال هستند و مشاغلی انعطاف‌پذیر اما موقتی، بی‌ثبات و ناامن دارند. برخی از متخصصین حوزه كار پیش‌بینی می‌كنند كه روندهای اتوماسیون كنونی، پیشرفت‌های تكنولوژیك و پیچیدگی‌های فزاینده هوش مصنوعی به كاهش هر چه بیشتر تعداد مشاغل سنتی تمام‌وقت و امن و افزایش مشاغل بی‌ثبات خواهد انجامید. برنامه‌های یو‌بی‌آی احتمالا می‌توانند به كاهش مشكلاتی كه با این اشكال نوین كار ملازمند، یاری رسانند.

در واقع  در صورتی كه مبلغ یو‌بی‌آی به حد كافی زیاد باشد  این طرح‌ها می‌توانند وابستگی كارگران به بی‌ثباتی كاری و اقتصاد ناامن را كاهش دهند. البته باید توجه داشت كه یو‌بی‌آی حتی در صورت كفایت، جای قوانین ثبات ‌دهنده به بازار كار را نمی‌گیرد و جایگزین پاداش، بیمه سلامت، مزایای بازنشستگی و بیمه  حوادث  نمی‌شود.

 «سلامت» و «درآمد پایه همگانی»: جوامعی كه با نابرابری‌های اجتماعی و فشارهای مالی شدید دست و پنجه نرم می‌كنند  با خطر فزاینده گسترش بیماری‌های جسمی و روانی(به‌طور خاص افسردگی، اضطراب، اختلال اضطراب پس از سانحه(PTSD) و اختلال سوءمصرف مواد مخدر) روبه‌رو هستند. یو‌بی‌آی می‌تواند با افزایش تحرك و امنیت مالی افراد به بهبود سلامت جسمی و روانی بینجامد و با كاهش وابستگی كارگران به مشاغل ناامن و كم‌دستمزد به  ‌طور مستقیم و غیرمستقیم سطح رفاه را افزایش داده و به بهبود سلامت جسمی و روانی بینجامد. 

همچنین  شواهد تجربی نشان می‌دهند كه یكی از مهم‌ترین عوامل اجتماعی تعیین سلامت جسم و روان، محل زندگی است و با افزایش درآمد از طریق یو‌بی‌آی افراد می‌توانند در مناطقی زندگی كنند كه خدمات زیرساختی و اجتماعی بهتر و بیشتری داشته  باشند. 

«زنان» و «درآمد پایه همگانی»: پژوهشگران و فعالین اجتماعی استدلال می‌كنند كه وابستگی اقتصادی زنان منشا اصلی نابرابری جنسیتی در خانوار است.

هرچه وابستگی اقتصادی زنان بیشتر باشد، احتمال نگرش برابری‌خواهانه در خانوار كمتر بوده و این انتظار كه انجام كلیه كارهای خانگی و مراقبتی فقط «كار» زنان است تقویت می‌شود. یك برنامه كارای یو‌بی‌آی، در صورت كفایت مبلغ، با فراهم آوردن درآمد پایه فردی، زنانی را كه به لحاظ اقتصادی وابسته هستند، توانمند كرده و به ‌طور خاص خروج زنان از روابط خانگی نامطلوب و تعرض‌آمیز را  تسهیل  می‌كند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha