سلامت نیوز: بهمدت 10روز کشور تعطیل است. آنطورکه بهنظر میرسد سرعت افزایش موارد بستری در موج جدید کرونا 7/3برابر نسبت بهمدت مشابه در موجهای دوم و سوم شیوع این ویروس است، چیزیکه بسیاری آن را یک سونامی مینامند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،بههمین دلیل ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام کرد از شنبه (امروز) بهمدت 10روز تعطیلی سراسری در کشور برقرار میشود. علیرضا رئیسی سخنگوی این ستاد ضمن اعلام این تصمیم خاطرنشان کرد «در شهرهای قرمز مشاغل گروههای دو سه چهار، و در شهرهای با وضعیت نارنجیِ کرونا، مشاغل گروه سه و چهار تعطیل هستند».
همچنین ترددهای بینشهری بهمناطق قرمز و نارنجی با پلاک غیر بومی ممنوع است و از آنجاییکه که طبق گزارشهای دیروز توسط وزارت بهداشت تقریباً تمام مراکز استانهای کشور و درکل 257شهر در وضعیت قرمز و 129شهر در وضعیت نارنجی کرونایی قرار دارند، عملاً یعنی ممنوعیت تردد در جادههای کشور. بههمین دلیل، آنچه که امروز مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته اتخاذ تصمیات ضد و نقیض ستاد ملی مبارزه با کرونا است.
باتوجه به الگوهای رفتاری ویروس کرونا کمتر کسی هست که نداند افزایش تردد و تجمعها برابر است با افزایش موارد ابتلا، بستری و مرگ ناشی از کووید19، با این وجود بازه زمانی سیزده روزه نوروز باتوجه بهتعطیلات سراسری، فرصت مناسبی بود که با تصمیمی بهتر زنجیره انتقال این ویروس تا حد زیادی قطع شود، اما نهتنها برای این هدف تصمیم مناسبی گرفته نشد بلکه مجوز تردد در جادهها و مسافرت بهشهرهای مختلف صادر شد.
ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت چند روز قبل در یک برنامه تلویزیونی اعلام کرد که وزارت بهداشت مخالف این تصمیم ستاد بود، او همچنین در پاسخ بهپرسش مجری برنامه که پرسید:«چه کسانی مانع منع ترددها شدند؟» پاسخی نداد. اما حالا همین ستاد ملی مبارزه با کرونا که مانع ترددهای نوروزی نشد، تصمیم گرفته که 10روز آینده را جهت کنترل شیوع ویروس تعطیل کند، اقدام ضد و نقیضی که مورد پرسش و البته تعجب بسیاری قرار گرفته است.
این درحالیست که قبل از نوروز بسیاری از کارشناسان اعلام کردند که تصمیمات ستاد میتواند سبب افزایش موارد ابتلا و مرگومیر شود.
دکتر «مسعود یونسیان»، اپیدمیولوژیست و استاد دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران، با اشاره بهتصمیمات گرفته شده معتقد است«تا انتهای فروردینماه باید تاوان اقداماتی را که در دو هفته اول انجام دادیم، پس بدهیم.» شرح این گفتوگو در ادامه آمده است.
آقای دکتر شما اواخر سال گذشته تاکید داشتید بهجای منع تردد به شهرها با وضعیت قرمز باید برای شهرهای با وضعیت زرد و آبی منع ترددهای جدیتری را اتخاذ کرد، دلیلتان چه بود؟
ببینید وقتی ما تعدادی شهر داریم که اصطلاحاً در آن شهرها انتقال زیادی رخ میدهد، یعنی آلودگی بالا است و در مقابل شهرهایی داریم که درآنها انتقال جدی رخ نمیدهد، یعنی آلودگی پایین است، باید بپرسیم محدودیت مسافرت به کدام دسته از این شهرها باید جدیتر باشد؟ یاکه بپرسیم در شهرهایی که آلودگی بالا است یعنی آدمهای زیادی به ویروس آلوده هستند، ورود چه فردی خطرناکتر است؟
آیا این خطر متوجه یک آدم آلوده به ویروس است یاکه متوجه یک آدم پاک؟ در چنین شرایطی، اگر یک آدم آلوده بهمحیط آلوده وارد شود آنچنان اتفاقی نمیافتد، برعکس اتفاق وقتی میافتد که یک فرد پاک به شهر آلوده وارد شود و بعد از اینکه آلوده شد به شهر خودش برگردد.حالا تصمیمگیران ما چهکار کردند، دقیقاً دو کار برعکس منطق پیشگیری از انتقال انجام دادند. یکی اینکه گفتند بهمناطق آلوده فقط افرادی میتوانند مسافرت کنند که تست منفی داشته باشند، یعنی انگار به آدمی که حساس بوده و از حیث آلودگی ویروسی پاک است گفتیم که تو حق داری وارد شهر آلوده شوی و احتمالاً با آلودگی هم برگردی، اما برعکس سفر بهمنطقه پاک را برای همه آزاد گذاشتیم، درحالیکه فرد برای سفر بهمنطقه پاک حتماً باید تست منفی کرونا داشته باشد.
بهعبارت دیگر، درست برعکس مصوبه ستاد کرونا، میبایستی میگفتیم که هرکس میخواهد بهمناطق پاک سفر کند باید ثابت کند پاک است و آلوده بهویروس نیست.درحالی ما این اقدامات را رها کردیم که طبق اظهار مسئولین محترم، بعداً مشخص شد 15هزار نفر با آلودگی مسافرت کردند، این 15هزار نفر بهکدام شهرها مسافرت کردند؟
تقریباً همه اینها بهمناطق پاک مسافرت کردند. شما توجه کنید، ورود بهمناطق قرمز (آلوده) ممنوع بوده، پس طبیعتاً افراد فقط بهمناطق پاک میتوانستهاند مسافرت کنند. واقعاً اگر یک فرد با تست کرونای مثبت بهمناطق آلوده سفر میکرد شاید خیلی اتفاق بدی نمیافتاد، چراکه آنجا آلودگی وجود داشت. این که باید آدم پاک بهمنطقه آلوده نرود و آدم آلوده بهمنطقه پاک نرود حرف چندان عجیبی نیست، یک مسئله کاملاً منطقی است ولیکن اینگونه نشد.
دقیقاً پرسش همینجا هست، درحالیکه الگوی رفتاری کرونا مشخص است، با این وجود ستاد مقابله با کرونا از ترددها در سیزده روز تعطیلات نوروز جلوگیری نکرد، تصمیمی که امروز با قرمز شدن وضعیت کرونایی شهرها گرفته است، فکر میکنید چرا این تصمیم اشتباه گرفته شد؟
واقعیت اینکه من در ستاد نیستم و در تصمیمگیریها حضور ندارم، طبیعی هست که شاید اعضای محترم حاضر در ستاد منطق و استدلالی داشته باشند، بنابراین مخاطب این پرسش آنها هستند.
اما اجازه بدهید یک نکته کلیتر بگویم، ببینید مدیریت صحیح یعنی مدیریت فعال(proactive)، این مدیریت میگوید که من باید ویروس را مطیع خودم کنم، اما اگر من بایستم و ببینم شهرها به چه سرنوشتی میرسند و بعد تصمیم بگیرم، این دیگر مدیریت واکنشی(reactive) است. درست مثل اینکه شما در بازی شطرنج ابتکار عمل را در دست داشته باشید نه اینکه منتظر بمانید تا حریف شما را کیش کند و شما در حال فرار باشید. بهنظر میرسد در مدیریتی که کشور ما داشته، این ویروس بوده که دائم ما را کیش داده و مجبور بهاتخاذ تصمیم کرده است.
یک نکته مهم را درباره کرونا نباید فراموش کنیم؛ تاخیر زمانی وضعیت بیماری متعاقب اقدامات و رفتارهای ما شبیه خودرویی است که فرمان آن با تاخیر عمل میکند، یعنی اگر فرمان را سمت راست بگیرید بلافاصله ماشین بهسمت راست منحرف نمیشود، بلکه چند ثانیه بعد مسیر خودرو را عوض میکند، این وضعیت برای راننده کلافه کننده است و راننده مناسب در این شرایط رانندهای است که بداند قبل از رسیدن به هر پیچ، فرمان را بچرخاند و بداند که خودرو با تاخیر تغییر جهت خواهد داد.
وضعیت کرونا دقیقاً بههمین نسبت پیچیده است، با وضعیتی مواجه هستیم که هرکاری انجام دهیم بهطور متوسط حدوداً دو هفته بعد نتیجه آن را میبینیم. بنابراین اگر همین الان اقدامات پیشگیرانه وسیعی انجام شود، یعنی اماکن عمومی بسته شود و ترددها محدود شود و... انتظار نداشته باشیم تا آخر هفته نتیجه آن را ببینیم، ما تا انتهای فروردینماه باید تاوان اقداماتی را که در دو هفته اول انجام دادیم، پس بدهیم.
شما درباره مدیریت واکنشی صحبت کردید، بهنظر شما الگوی مدیریت کرونا در کشور ما در بیش از یکسال گذشته چیست، چراکه بهنظر میرسد برخی از کشورها الگوی مشخصی دارند؟
مسئلهای که شما درباره الگو مطرح میکنید، بهبیان دیگر استراتژی است، مثلاً یک کشور (مثل انگلیس) استراتژی پیشخرید واکسن حتی قبل از اینکه آزمایشهای واکسن انجام شود را انتخاب کرد، یعنی در زمانیکه هنوز نتایج آزمایش واکسنها مشخص نشده بود، مبلغ زیادی را هزینه کردند و واکسن را پیشخرید کردند.
کشور چین با توجه به حکومت این کشور که یک روش نظامی و سرکوبگر هست توانستند مردم را در خانههایشان نگه دارند. کشور کره یا تایوان، با استفاده از سیستمهای دیجیتالی افراد بیمار را ردیابی کردند، بسیاری از کشورها استراتژی سازمان جهانی بهداشت مبنی بر تست گسترده، محدود کردن وقایع تشدیدکننده در کنار توصیههای عمومی بهداشتی را بهطور جدی در پیش گرفتند؛ اما اینکه استراتژی ما چه بوده واقعیت این استکه من نمیدانم.
گاهی استراتژی ما بهقدری واضح هست که همه آن را متوجه میشوند، اما یک موقع هم هست مسیر استراتژیکی در نظر داریم و آن را اعلام میکنیم، بعد دیگران بررسی میکنند که آیا منطبق با این استراتژی عمل میشود یاکه خیر، حداقل اینکه استراتژی مشخصی توسط مسئولین محترم ستاد اعلام نشد و با مشاهده اقدامات هم به استراتژی مشخصی نمی رسیم.احتمالاً باید از مسئولین محترم ستاد پرسیده شود تا پاسخ روشنتری وجود داشته باشد.
اجازه بدهید به شرایط امروز برگردیم؛ باتوجه به مواردی که گفتید و فرصتهایی که بهنظر میرسد از دست رفته است، گفته میشود در یکی دو هفته پیش رو به مرگومیر 400 یا 500 نفر، حتی بالاتر هم نزدیک میشویم، این اتفاق ممکن است بیفتد؟
متاسفانه دور از ذهن نیست.این وضعیت ناخوشایند کاملاً شدنی است. ببینید من دوست ندارم سیاهنمایی کنم، همیشه تلاش کردم از سیاهنمایی پرهیز کنم، اما حداقل در دو هفته آینده، یعنی تا پایان فروردین ماه، مراجعه بهبیمارستانهای ما بسیار زیاد خواهد بود و اگر بهبیمارستانها رسیدگی نشود بهسرعت ظرفیت آنها تکمیل خواهد شد و آن موقع است که اتفاقات بدتری خواهد افتاد.
وقتی بیمارستانی سرویس مناسب خود را ارائه میدهد، علیرغم تمام زحمات کادر محترم درمان، درصدی از بیماران فوت میکنند. وقتی ظرفیت بیمارستانها تکمیل شد، دیگر نمیتوانند سرویس مناسبی به همه بیماران ارائه کنند و خود این مسئله میتواند تاثیر بیشتری روی نتایج احتمالی آمارهای مرگومیر داشته باشد.
امروز تنها کاری که میشود کرد این است که در کوتاهمدت کادر درمان تقویت شود، پیشبینی بیمارستانهای صحرایی شود، درباره تهیه تخت بیمارستانی و تهیه اکسیژن برای بیمارستانها بهشدت دقت شود، و در میانمدت هم باید بهفکر تهیه واکسن بود برای اینکه موج پنجم و ششم را بتوانیم مدیریت کنیم. موج چهارم را باید بهتعبیری خدا کمک کند که بدون عواقب جدی پشت سر بگذاریم.
شما درباره واکسن گفتید؛ عملیات واکسیناسیون در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
واکسن خارجی که هنوز به یک درصد جمعیتمان هم نرسیده است. واکسنی که وارد شده تقریباً برای کمتر از یک درصد جمعیت کافی است و هنوز این نسبت هم هر دو دوز خود را دریافت نکردهاند. ما باید بتوانیم افراد کادر بهداشت و درمان، و سالمندان بالای 75سال که عمده مرگومیرها را شامل میشوند واکسینه کنیم.
حدود نیمی از مرگهای کرونا در افراد بالای 75سال است که جمعیتی حدود 2میلیون نفر (2.5% کل کشور) دارند و دوسوم مرگهای ناشی از کرونا در جمعیت بالای 65سال که حدوداً 5 میلیون نفر (کمی بیش از6% جمعیت کشور) هستند رخ میدهد. بنابراین، اگر ما بتوانیم در مرحله اول، پس از واکسیناسیون کادر بهداشتی درمانی (که جمعیتی کمتر از 1 میلیون نفر دارند) این 2میلیون نفر بالای 75سال و در مرحله بعدی 5میلیون نفر سالمند بالای 65ساله را واکسینه کنیم، میشود انتظار داشت حدود دو سوم از کل بستریها و مرگها را در موجهای بعدی کاهش یابد و با خیال راحتتری بتوانیم کرونا را کنترل کنیم و برای رسیدن به این نقطه هم بهشکل ضروری نیازمند به حدود 12میلیون دُز واکسن هستیم.
نظر شما