همه ما به عنوان یک انسان دارای ویژگی‌های مثبت و منفی شخصیتی هستیم؛ که بابت ویژگی‌های مثبت مورد تشویق قرار می‌گیریم و سعی در تقویت و تکرارکردن آن‌ها داریم و هنگام بروز ویژگی‌های منفی با انتقاد اطرافیان روبه‌رو می‌شویم.

چطور با ویژگی‌های منفی همسر کنار بیاییم؟

سلامت نیوز-*ریحانه باغبانی شمیرانی: همه ما به عنوان یک انسان دارای ویژگی‌های مثبت و منفی شخصیتی هستیم؛ که بابت ویژگی‌های مثبت مورد تشویق قرار می‌گیریم و سعی در تقویت و تکرارکردن آن‌ها داریم و هنگام بروز ویژگی‌های منفی با انتقاد اطرافیان روبه‌رو می‌شویم.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات، در بسیاری مواقع برخی ویژگی‌ها و عادات رفتاری در یک فرد در نتیجه ‌تلاش‌هایش مورد تغییر و اصلاح قرار می‌گیرد اما مواردی هم وجود دارد که این نتیجه حاصل نمی‌شود. گاهی زوجین در رابطه عاطفی متوجه برخی خلقیات یا ویژگی‌هایی در همسرشان می‌شوند که هرگز برایشان مطلوب نیست و درچنین شرایطی گمان می‌کنند می‌توانند این موارد را در همسرشان تغییر دهند. در حالی که اگر چه همواره بر اصلاح رفتارهای نامطلوب تاکید وجود دارد، اما برای این کار به همکاری خود فرد نیاز است، و یک نفر به تنهایی نمی‌تواند برای تغییر همسرش اقدام کند.

از طرفی دیگر در برخی مواقع رفتارها، باورها و ارزش‌هایی در همسرمان را دوست نداریم که ناسالم نیستند، بلکه فقط مطلوب و مورد موافقت ما قرار ندارند، در چنین مواردی هم نباید اقدام به تغییر این باورها، ارزش‌ها یا عادات همسرمان کنیم. از همین رو توانایی پذیرش برخی ویژگی‌‌ها، رفتارها، باورها و ارزش‌هایی از همسرمان که برای ما مطلوب نیستند یکی از مهم‌ترین مهارت‌ها در روابط زناشویی است.

شناخت خودمان و انتخاب شریک زندگی

یکی از راه‌هایی که به ما کمک می‌کند تا بتوانیم به درستی شریک زندگی‌ عاطفی‌یمان را انتخاب کنیم این است که در ابتدای مسیر نسبت به خود و اولویت‌هایمان برای انتخاب یک شخص به عنوان همسرمان شناخت کافی پیدا کنیم. ابتدا باید بدانیم که همه‌ ما هم ویژگی‌های مثبت و هم ویژگی‌های منفی داریم و هیچ‌کس کامل نیست. بنابراین ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم گزینه مورد نظرمان هیچ عیب و نقصی نداشته باشد و دقیقاً همان ویژگی‌هایی را داشته باشد که ما انتظارش را داریم. یکی از خطاهایی که ممکن است منجر به انتخاب اشتباه در ازدواج شود این است که ما معمولاً بر روی ویژگی‌های مثبت گزینه مورد نظرمان تمرکز می‌کنیم. اما نکته‌ای که حائز اهمیت است این است که ما در رابطه با ویژگی‌ مثبت گزینه ازدواج‌مان نیازی نیست کاری انجام دهیم و پذیرشی داشته باشیم. در واقع ویژگی‌های مثبت چالشی برای ما ایجاد نمی‌کنند و حضورشان همیشه برای ما مطلوب است. این ویژگی‌های منفی هستند که در زندگی مشترک می‌توانند برای ما چالش ایجاد کنند و ما نیاز داریم که در مورد آن‌ها با خود به این نتیجه برسیم که آیا می‌توان با این خلقیات کنار آمده و آن‌ها را بپذیریم یا خیر.

بنابراین لازمه‌ی انتخاب شریک زندگی مناسب این است که پس از شناخت خودمان و اولویت‌بندی ویژگی‌هایی که برایمان مهم است، شروع به بررسی این موضوع کنیم که تا چه اندازه می‌توانیم آن ویژگی‌های نامطلوب در فرد مورد نظر را قبول کنیم.

یکی دیگر از خطاهای رایج به هنگام انتخاب شریک زندگی مشترک این است که فکر می‌کنیم می‌توانیم پس از ازدواج او را تغییر دهیم، در صورتی که تصور تغییر دادن همسرمان در آینده، تنها دروغی آرامش بخش است که به خود می‌گوییم. حقیقت این است که تنها برخی ویژگی‌ها و رفتارهای ناسالم، آن هم در شرایطی که همکاری خود فرد وجود داشته باشد، با دریافت کمک‌های حرفه‌ای قابل تغییر و اصلاح هستند.

این درحالی است که ما این تغییر را در مورد هر باوری، ارزش یا فرهنگی که در همسرمان نمی‌پسندیم و مطلوب‌مان نیست، آن هم بدون همکاری خودش، هرگز نمی‌توانیم ایجاد کنیم.مثلا فرض کنیدمی‌دانیم فردی که برای ازدواج در نظر داریم اهل تفریحات جمعی و خانوادگی نیست، در حالی که ما عاشق چنین جمع‌هایی هستیم.

در چنین شرایطی به جای آنکه به خود این دروغ را بگوییم که بعد از ازدواج به این نوع تفریحات عادتش می‌دهم، لازم است از خود بپرسیم که اگر هیچ وقت با چنین تفریحاتی خو نگرفت، می‌توانم با این ویژگی اون کنار بیایم؟

کنترل‌گری به جای پذیرش پس از ازدواج

اما برای افرادی که انتخاب خود را کرده‌ و زندگی زناشویی را تجربه کرده‌اند هم این موضوع وجود دارد؛ افراد بسیاری هستند که پس از چندین سال هنوز در تلاش برای تغییر برخی عادات، ویژگی‌های اخلاقی و حتی باورهای همسرشان هستند که برایشان مطلوب نیست. در زندگی زناشویی به میزانی که ما پذیرش کم‌تری نسبت به ویژگی‌های نامطلوب همسرمان داشته باشیم، تمایل بیشتری پیدا می‌کنیم که برای تغییر دادن او و تبدیل کردنش به کسی که می‌خواهیم تلاش کنیم. در این شرایط پذیرش جای خود را به کنترل گری می‌دهد.

هنگامی که نتوانیم تفاوت‌ در عادات، باورها و جهان‌بینی میان خود و همسرمان را درک کرده و حتی برخی ویژگی‌های رفتاری نامطلوب او را بپذیریم، شروع به کنترل کردن رفتارها و افکار او می‌کنیم و همین کنترل‌گری می‌تواند نقطه آغاز بسیاری از تنش‌های زناشویی باشد.

به میزانی که یکی از زوجین برای کنترل کردن دیگری تلاش کند، همسرش هم تلاش خود را خواهد کرد تا از کنترل او خارج شود، بنابراین آن‌ها هر روز از نظر عاطفی بیشتر از یکدیگر دور خواهند شد. در حالی که پذیرش برخی باورهای ناهماهنگ همسرمان و حتی برخی ویژگی‌ها و عادات نامطلوب او می‌تواند مقاومت او را کمتر کرده و موجب شود خودش با ما همکاری کند تا راه حلی برای این تفاوت‌ها و ناملایمت‌ها پیدا کنیم.

*کارشناس ارشد مشاوره خانواده

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha