سلامت نیوز: سخنگوی سابق سازمان نظام پزشكی: در دوره كرونا، اهمیت نظام سلامت قدرتمند برای دولت آشكار شد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری، ارتقای سلامت جامعه، هم ردیف تامین امنیت، از شاخصهای توسعه كشورها محسوب میشود و طبق اهداف توسعه هزاره، دولتها موظف هستند عدالت در توزیع خدمات سلامتمحور را برای شهروندان خود فراهم كنند. طی سالهای گذشته، به دلایل مختلف از جمله كمبود اعتبارات، ضعف و كهنگی زیر ساختها و بیتوجهی به ضرورت بازسازی و بهسازی شبكههای بهداشتی، اولویت نداشتن پیشگیری بر درمان، سیاستزدگی نگاه سایر دستگاههای همكار با متولیان سلامت، نظام سلامت در ایران دچار مشكلاتی شد كه امروز، انباشت این مشكلات، بدنه ساختار بهداشت و درمان و آموزش پزشكی را با آسیبهای جدی مواجه كرده است. مصداقی از این حجم در حال سرریز مشكلات اینكه دو ماه قبل، زمانی كه به دلیل كمبود شدید واكسن كرونا، صفهای طولانی از سالمندان در شهر تهران ایجاد شد و انتظار 8 ساعته و 12 ساعته هزاران زن و مرد سالمند پشت درهای بسته مراكز واكسیناسیون، اعتراضات فراوانی به دنبال داشت، وزیر بهداشت در واكنش به این نابسامانی اعلام كرد كه این مشكل، ناشی از ضعف دیرینه ساختار شبكه بهداشت در پایتخت بوده كه بهسازی آن مورد غفلت واقع شده بود و این زیرساخت باید اصلاح و بازسازی شود. مشكلات مشابه آنچه بر سر تهران آمد، در سایر استانها فراوان است.
در بسیاری شهرهای كوچك و به خصوص در مناطق محروم، بسیار میتوان دید ساختمان بیمارستانی كه چند سال از افتتاح آن میگذرد اما كل بضاعتش، چند تخت بستری، یك آزمایشگاه و چند پزشك عمومی و پرستار و بخش اورژانس است و بیماران نیازمند سادهترین خدمات پاراكلینیك، برای دریافت این خدمات باید كیلومترها دورتر و به مركز استان مراجعه كنند. طی روزهای گذشته و در آستانه معرفی وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم به مجلس، كارشناسان حوزه سلامت با آسیبشناسی مشكلات موجود، اهم چالشهای این حوزه را مورد اشاره قرار داده و خواستار توجه به ضرورت حل این مشكلات توسط وزیر بهداشت آینده شدند. رضا لاریپور؛ سخنگوی سابق سازمان نظام پزشكی، در گفتوگو با «اعتماد» در مرور خلاصه این مشكلات، در توضیح مهمترینها میگوید: «19 ماه است كه سایه كرونا در كشور مستولی است و در این مدت، هم توجه ویژهای به بهداشت و درمان شده و هم مردم به عنوان خدمت گیرندگان نظام بهداشتی و هم سیاستگذاران، به اهمیت امنیتی نظام بهداشتی درمانی كشور پی بردهاند. هر اتفاقی در كشور بیفتد، دولت، فارغ از هرگونه جناحبندی سیاسی، نیازمند یك نظام بهداشتی درمانی قوی است. در این 19 ماه، مردم و دولت، متوجه اهمیت ارتباط مردم و جامعه پزشكی و تاثیر منفی فضاسازیهای سنوات قبل با هدف مخدوش كردن رابط مردم و جامعه پزشكی شدهاند.
آنچه در دولتهای قبل مغفول ماند، توجه به سیاستهای كلی سلامت (ابلاغی رهبری) و برنامه ششم توسعه است كه در صورت توجه ویژه به این سیاستها و اسناد بالادستی، مسیر برای فعالیتهای درمانی بهداشتی و آموزشی هموارتر میشود. مدیریت نظام بیمه؛ بیمههای پایه و تكمیلی، از جمله مشكلات قدیمی نظام سلامت است كه البته بخشی از این مشكلات، با منابع مالی پایدار و از طریق مالیات و افزایش قیمت كالاهای آسیبرسان سلامت حل خواهد شد.» لاریپور با اشاره به كمرنگ بودن توزیع عادلانه مراقبتهای بهداشتی درمانی گفت: «بیمارستان به عنوان مركز ثقل ارایه مراقبتهای درمانی، از عوامل مهم توفیق شبكههای بهداشت درمانی و نشانه گسترش عادلانه مراقبتهای درمانی بهداشتی است. با این حال، در منطقهای از شمال غرب تهران و در یك وسعت دو یا سه كیلومتری، حداقل 5 بیمارستان دایر شده كه نشان میدهد توزیع جغرافیایی بیمارستانهای ما، نه فقط در تهران، در كل كشور متناسب نیست با وجود آنكه در سالهای مختلف گذشته برای گسترش بیمارستانها فعالیتهای خوبی انجام شد و امروز هر شهری از كشور، حداقل یك بیمارستان 60 یا 100 تختخوابی دارد.» لاریپور خواستار توجه و ارزیابی جدی هزینه فایده واقعی نظام سلامت (خدمات درمانی و دارویی) حذف رانت و امضاهای طلایی در حوزه تجهیزات پزشكی و دارو شد و با تاكید بر اینكه هزینههای سلامت طی 30 سال گذشته دوبرابر هزینههای كشور افزایش داشته، با اشاره به ضرورت توجه به هزینههای درمانی موجد فقر جمعیت نیازمند گفت: « سالانه حدود 7 درصد جمعیت كشور به دلیل هزینههای سلامت زیر خط فقر میروند كه یكی از دلایل این اتفاق، مشكلات اقتصادی كشور است اما بدعهدی بیمههای پایه در تسویه حساب تعهدات با مراكز درمانی و كهنگی ساختار مدیریتی بهداشت درمانی كشور هم دلیل دیگر این اتفاق است.»
سخنگوی سابق سازمان نظام پزشكی ضمن هشدار بابت سایه تعارض منافع در وزارت بهداشت و حاشیهسازیها برای مدیران دولتی و خصوصی، بر ضرورت شایستهسالاری در بدنه مدیریت نظام سلامت توسط وزیر بهداشت آینده تاكید كرد و خواستار توزیع عادلانه پزشكان در سطح كشور شد.
افزایش مشوقهای تحصیلی و جذابیت برخی رشتههای پزشكی مثل جراحی عروق و نفرولوژی با هدف جبران كمبود متخصص در بسیاری نقاط كشور و توزیع عادلانه دسترسی به پزشك برای تمام شهروندان ایران، ضرورت تعیین تعرفه عادلانه بر مبنای قیمت تمام شده خدمات پزشكی به دلیل تجاری شدن طب و تبدیل بیمارستانها به بنگاههای اقتصادی در شرایط امروز و لزوم توجه به بخش خصوصی ارایهدهنده خدمات سلامت به دلیل سهم این بخش در درمان سرپایی و اشتغالزایی كشور از دیگر تاكیدات مورد اشاره لاریپور بود علاوه بر اینكه بر هدایت بخش عمدهای از رابطه پزشك و بیمار به بیمههای پایه از طریق كارآمدتر شدن سازمانهای بیمهگر به دنبال كاهش هزینههای سرباری نظام سلامت و كمكهای اعتباری دولت به سازمانهای بیمهگر به عنوان اولویتهای نظام سلامت تاكید كرد و در اشاره به ضرورت اصلاح نظام آموزش پزشكی در كشور گفت: « افزایش كیفیت آموزشی و دقت بیشتر در انتخاب دانشجو در كنكور سراسری به منظور ارتقای كیفیت آموزش باید مورد توجه باشد. تفاوت اساتید رشتههای پزشكی با اساتید سایر رشتههای دانشگاهی این است كه استاد دانشكده پزشكی، همزمان با آموزش به درمان هم مشغول است. اما امروز، بسیاری از اساتید رشتههای پزشكی، در حال انصراف از اشتغال تماموقت یا حتی عضویت هیات علمی هستند و برای جلوگیری از افزایش این معضل باید مشوقهای لازم برای هیات علمی به منظور ارتقای كیفیت آموزش پزشكی ایجاد شود. امروز، دستیاران پزشكی عمومی كه خط مقدم نظام سلامت محسوب میشوند، به نیروی كارگر ارزان بیمارستانی تبدیل شدهاند كه در سن كار و ازدواج، 3 یا 4 سال در یك بیمارستان مشغول فعالیت هستند در حالی كه توجه به معیشت آنها مغفول مانده است. پزشكان عمومی دوسوم جمعیت جامعه پزشكی را تشكیل میدهند ولی به دلیل بیتوجهی به معیشت این قشر و دامن زدن به تب تخصصگرایی، بسیاری از پزشكان عمومی در حال خروج از كشور و مهاجرت یا پرداختن به خدمات زیبایی هستند كه این اتفاقات، نه تنها مشكلی از نظام سلامت حل نمیكند، زیبنده شأن پزشكی عمومی هم نیست. امروز كه درگیر كرونا هستیم، واقعیت دروغسازی درباره كمبود پزشك و پرستار آشكار شده است. اگر كمبود پزشك داشتیم این حجم بستری در بیمارستانها را چه كسی پاسخگو بود؟اگر حجم بالای پزشكان و پرستاران بیكار، در همین ایام كرونا استخدام میشدند، مشخص میشد كه نه تنها با كمبود پزشك و پرستار مواجه نیستیم بلكه اتفاقا مشكل اصلی كه همان كمبود تخت است آشكار میشد.»
این استاد دانشگاه با تاكید بر اینكه وزارت بهداشت، صرفا وزارت درمان نیست بلكه وزارت پیشگیری هم هست، هشدار داد كه حدود 10 درصد جمعیت كشور، دچار انواع از كار افتادگیها از جمله معلولیت ذهنی و جسمی و نیازمند مراقبتهای بهداشتی و اجتماعی هستند و بنابراین، سایر نهادها همچون سازمان بهزیستی و تامین اجتماعی باید به وظایف و مسوولیتهای اجتماعی خود عمل كرده و به كمك وزارت بهداشت بیایند. لاریپور با اشاره به مشكلات ساختار شبكههای بهداشت كشور و تاثیرات آن در ارایه خدمات سلامت به مردم گفت: «گسترش و تامین شبكههای بهداشتی یكی از اتفاقات مهم نظام سلامت و از افتخارات كشور است چون امكان آبشاری توزیع خدمات بهداشتی را در دورترین مناطق به ما میدهد. متاسفانه اصلاح و بازسازی این شبكه در تهران مغفول واقع شد و شاهد بودید كه به دلیل همین كم توجهی، تعداد پایگاههای واكسیناسیون با تعداد جمعیت پایتخت همخوانی نداشت.
البته وضعیت شبكه بهداشت درمان شهرستانها به مراتب بهتر از تهران است. تهران، برخلاف سایه پایتخت بودنش و با وجود فعالیت سه دانشگاه علوم پزشكی در پایتخت، چندان از بابت خدمات بهداشتی مورد توجه نبود علاوه بر اینكه توقعات ویژه و تقاضاهایی از سوی مقامات بالادستی در سطح تهران از جمله شهرداریها و استانداری تا وزرا و امام جمعه و غیره هم همواره باعث عقبماندگی نسبی ساختار بهداشتی نسبت به ساختار درمانی در پایتخت شد و چون ساكنان تهران هم به دلیل برخورداری از سطح رفاه بهتر، بیشتر به درمان میپرداختند، توجه به شبكه بهداشت مغفول ماند تا در این شرایط، این مشكل و نیاز جدی به شبكه بهداشتی مشخص شد. واقعیت این است كه ما در كشور هم به گسترش شبكه بهداشتی و هم به ایجاد كارت الكترونیك سلامت و ذخیره اطلاعات سلامت شهروندان نیاز داریم به خصوص كه با توجه به سالمندی جمعیت و احتمال نیاز خدمات بستر درمانی در سالهای آینده، با تغییر سیمای هرمی جمعیت و افزایش نیاز به خدمات درمانی بهتر و بیشتر و البته پر هزینهتر و لزوم اختصاص نیروی انسانی بیشتر مواجه خواهیم شد.»
نظر شما