سلامت نیوز:دهم دسامبر (19 شهریور) روز جهانی خودكشی است؛ بهانهای برای حرف زدن از موضوعی كه در مواردی هنوز هم خط قرمز به شمار میرود، نفی میشود، پنهان میشود، نادیده گرفته میشود.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،در تلاطم روزهایی كه جهان و پاندمی پشت سر گذاشت اما حرف زدن از انواع اختلالات روان و افسردگی و اضطرابهایی كه بیش از پیش خودشان را نشان دادند بیش از پیش هم لازم بود. هنوز هم یكی از نگرانیهای مهم متخصصان سلامت روان و جامعهشناسان این است كه گذر از روزگار پاندمی چه اندازه بر روان انسانها در جوامع مختلف اثر گذاشته است و ردپای آن را تا چه اندازه باید جدی گرفت.
در جامعه ما البته كرونا یكی از عوامل نگرانكننده است. وضعیت اقتصادی، وضعیت اجتماعی و زنگ خطرهایی كه از سالها قبل سبب شكلگیری كارگروههای مقابله با آسیبهای اجتماعی شده حالا بر موج پاندمی سوار شدهاند و پیش میروند. با این حال هنوز هم بزرگترین تاكید روانپزشكان و متخصصان حوزه سلامت روان این است: «خودكشی قابل اجتناب است.»
روز گذشته مجید صادقی رییس انجمن علمی روانپزشكان ایران، دكتر زهرا شهریور عضو هیاتمدیره انجمن علمی روانپزشكی كودك و نوجوان ایران، دكتر سید كاظم ملكوتی عضو هیاتمدیره جمعیت پیشگیری از خودكشی ایران و علی ورامینی سردبیر ماهنامه مدیریت ارتباطات در میزگردی شركت داشتند كه در آستانه روز جهانی خودكشی قرار بود نشست مشترك و پرسش و پاسخ میان روانپزشكان و اهالی رسانه باشد.
دست پیدا كردن به عدد و آمار برای اهالی رسانه كار آسانی نیست مگر اینكه این اعداد و آمار بنا به صلاحدید مسوولان حوزههای مختلف در گزارشهایی منتشر شوند كه بیشتر حاكی از موفقیتها هستند تا كمبودها. در حوزه آسیبهای اجتماعی دست پیدا كردن به عددها از آنچه در سایر حوزههاست، سختتر هم میشود.
سید كاظم ملكوتی در مورد نحوه انعكاس خودكشی و انتشار آمار مربوط به آن گفت: «برخورد با آسیبهای اجتماعی (از جمله خودكشی) دو شیوه مواجهه دارد، میتوانیم امنیتیاش كنیم و خبر را به جایی ندهیم و نشان دهیم كه همه چیز گل و بلبل است و مشكلی وجود ندارد اما عملا در پنج، شش سال گذشته این موضوع از دستهبندی امنیتی خارج شده یعنی رسما از مقامات بالای كشور دستورالعمل آمد؛ از وزارت كشور، وزارت بهداشت و بهزیستی تا غیره تقریبا بیش از 10 نهاد درگیر شدند تا برنامهای برای كنترل آسیبهای اجتماعی ارایه دهند.
اما برای اینكه از حوزه امنیتی خارج شود هنوز كار مانده؛ یكی همین موضوع آمارهاست.» ملكوتی معتقد است كه آمار خودكشی نباید مخفی باشد و با این وجود دسترسی به آن دشوار است در حالی كه روانپزشكان باید بدانند اگر در جایی این آمار بالا و در جایی پایین است، سهم آنها در این میان چیست: «در برخی استانها كه نرخ خودكشی بالاتر است، وقتی سفر میكردیم، میگفتند میزان خودكشی پایین است.
خب این یعنی مشكلی وجود ندارد و بعد استاندار، رییس دانشگاه علوم پزشكی، فرماندار و همه راحتند، انجمن روانپزشكی هم راحت است چون دیگر مسوولیتی ندارد. اما اگر آمار بالا باشد از من مقام علمی تا مقامات اجرایی مسوولیت دارند. برای همین اینها آنقدر روی هم جمع میشوند كه باید گفت حالا همه جمع بشوید و یك كاری كنید.»
كتمان و انكار و دستكم گرفتن آمار خودكشی به گفته این متخصص سبب شده تا نرخ آن در سالهای گذشته رو به افزایش بگذارد. شیب ملایم افزایش خودكشی در دهه اخیر از 4.5 تا 6.5 حالا به حدود 7.2 در صد هزار رسیده است: «برنامه سازمان بهداشت جهانی در سال 2013 این بود كه در سال 2020 حدود 10 درصد آمارشان را كم كنند كه ما هم خیلی تلاش كردیم و نشد و نه تنها كم نشد، بلكه با یك شیب ملایمی رو به افزایش گذاشت. این شیب ملایم همچنان ادامه دارد و الان این نگرانی وجود دارد كه بعد از شرایط كرونا این شیب بیشتر شود.
یعنی یكجورهایی عادت كردیم كه سالانه نرخ خودكشی بالا برود؛ مثل نرخ تورم كه بهش عادت كردیم، به بالا رفتن این نرخ هم عادت كردیم.» برای همین است كه او میگوید برای انجام مسوولیت از مراكزی مانند انجمن روانپزشكان گرفته تا مسوولان اجرایی باید بدانند چه دارد میگذرد چون به قول او در برخی استانها این نرخ میانگین 7 در صد هزار، به 10 تا 15 و حتی 20 در صد هزار افزایش پیدا میكند و برای همین در مناطقی مانند نهاوند، یاسوج، اسدآباد، اراك و غیره باید كارهای جدیتری انجام شود. به باور او داشتن آمارهای فصلی و ماهانه از میزان خودكشی به جامعه علمی كمك میكند تا برای رفع مشكل تلاش كنند: خودكشی قابل پیشگیری است. تجربه خود كشور ما این را نشان میدهد چون شهرستانهایی كه خوب عمل كردند آمار را پایین آوردند.
خطری كه از سنین نوجوانی اوج میگیردزهرا شهریور، عضو هیاتمدیره انجمن علمی روانپزشكی كودك و نوجوان ایران به صورت خاص سراغ موضوع خودكشی در میان گروه سنی كودك و نوجوان رفت. او در عین حال كه توضیح داد این اتفاق در هر سنی ممكن است رخ دهد به یكی از مهمترین موارد موجود در مساله سلامت روان در این گروه سنی اشاره كرد: «گروه سنی كودك و نوجوان از بابت اكثر مشكلات سلامت روان مغفول میماند. بزرگسالان خودشان مراجعه میكنند اما كودكان و نوجوانان تحت تاثیر خانواده هستند، بسته به خانواده است كه هشدارها را ببینند.
اگر اینها را ببینند ممكن است مراجعه كنند و كمك بگیرند اما در مورد بسیاری از مشكلات از جمله اضطراب، وسواس و افسردگی این اتفاق نمیافتد.» هرچند او تاكید دارد كه این اتفاق به هر حال در میان كودكان بسیار كمتر رخ میدهد اما هر چه سن بالاتر میرود و به گروه نوجوانی و آغاز جوانی نزدیك میشود این احتمال هم افزایش پیدا میكند.
به گفته او در بسیاری از كشورها گروه سنی نوجوان گروه پرخطر محسوب میشوند و رده سنی 15 تا 24 سال بیشترین آمار خودكشی را دارد. وقتی گروه سنی مشخص شده بالاترین میزان خطر اقدام به خودكشی را دارند یعنی تمركز بر میزان و كیفیت مشاوران و متخصصان سلامت روان در مدارس و دانشگاهها و مراكز آموزشی باید بسیار جدی گرفته شود.
در عین حال كمبود نیروهای مشاوره به صورت خاص در آموزش و پرورش مساله كاملا آشكاری است. از سوی دیگر مساله كیفیت مشاوره هم مطرح است. این مساله پس از خودكشی منجر به مرگ یك پژوهشگر فیزیك در خوابگاه دانشگاه فردوسی شد، كسی كه پس از یك بار اقدام به خودكشی به مركز مشاوره مراجعه كرده بود اما دوباره به خوابگاه فرستاده شده بود و اینبار اقدام به خودكشیاش منجر به از دست رفتن جان او شد. در پاسخ به این سوال كه چطور میشود تمركز بیشتری روی گروههای سنی مشخص شده گذاشت و كیفیت مشاورهها و تشخیص را برای آنان بالا برد، دكتر شهریور پاسخ میدهد:«ما به عنوان یك انجمن علمی با نهادهایی كه میتوانند تاثیرگذار باشند، مانند دفتر سلامت روان اجتماعی وزارت بهداشت، یونیسف، وزارت آموزش و پرورش تا جایی كه ممكن بوده همكاری داشتهایم. از سال گذشته با كمك یونیسف و وزارت بهداشت بستهای را طراحی كردهایم در مورد فرزندپروری در شرایط بحران. بسته آموزشی كه هم برای افزایش آگاهی والدین بود كه در شرایط بحران بچهها را بهتر درك كنند و هم برای مشاورانی كه خانوادهها به آنها مراجعه میكنند اطلاعات بهتری تدوین شده بود كه به تمام كارشناسان و مشاوران دفتر سلامت روان آموزش داده شد و همین كار را برای كارشناسان بهزیستی انجام دادیم.
این فعالیتی بود كه انجمن میتوانست انجام دهد به این امید كه حساسیتها را بالا ببرد و وقتی خانوادهها مراجعه میكنند بدانند چگونه به آنها پاسخ دهند. ما هم باید آموزشها را به داخل خانهها ببریم و هم به مشاوران آموزش دهیم كه توانمندتر شوند و توصیههای درست كنند.» او در مورد خودكشی رخ داده در دانشگاه فردوسی میگوید:«در مورد آن یك موردی كه میگویید باید مورد به مورد بررسی شود چون صرفا نمیشود، گفت قضاوت بالینی مشاور اشتباه بوده باید دید مورد آن فرد چه بوده و مشاور چگونه قضاوت كرده. در بسیاری از موارد كه مشاوران توصیه درست كردهاند و زندگی فرد را نجات دادهاند جایی مطرح نمیشود اما این یك مورد كه متاسفانه رخ داده بزرگنمایی میشود. البته كه حتی یك مورد هم مهم است و باید به عنوان درمانگر حساسیت داشته باشیم و توصیه درست كنیم.»
به گفته شهریور در مورد كودكان و نوجوانان آگاهی خانوادهها از علایم و تغییرات رفتاری از نظر او یكی از موارد مهمی است كه میتواند منجر به مراجعه به موقع به متخصصان شود. در عین حال جدا از مشكلات مربوط به اضطراب و افسردگی در میان نوجوانان كه ممكن است در مواردی اقدام به خودكشی را در پی داشته باشد، یك مورد نگرانكننده، تصمیمگیریهای لحظهای است. شهریور توضیح میدهد:«من آماری دیدم كه 50 درصد از این موارد اقدام به خودكشی یك ساعت قبل از اقدام به فكرش افتاده بودند. در چنین مواردی ممكن است دیگر اصلا كمتر جایی برای پیشگیری میماند، یعنی الزاما هم اینگونه نیست كه مثلا بعد از سه ماه تغییر رفتار و اخلاق این اقدام صورت بگیرد.»مجید صادقی، رییس انجمن علمی روانپزشكان ایران در این نشست با اشاره به اخباری كه پس از اقدام به خودكشی چند تا از رزیدنتهای پزشكی منتشر شد، گفت كه قرار داشتن این گروه در میان قشرهای مرجع جامعه سبب شد كه اخبار مربوط به آنان هم بیشتر مورد توجه مردم و رسانهها قرار گیرد و در عین حال افزود كه باید به مساله فرسودگی شغلی توجه كرد: «واقعا به نظر میرسد مساله سلامت روان در میان كادر پزشكی، پرستاران و كادر بیمارستانها مسالهای جدی است.
فرسودگی شغلی مهم است و فقط هم مساله مالی در میان نیست، احترام و شناسایی جایگاه فرد هم در سلسله مراتب كار اهمیت دارد. اگر جایگاه و احترام دستیار پزشك حفظ شود احساس میكند كارش محترم و مهم است. در پژوهشی كه در مورد میزان افسردگی و اختلالات روان و اضطراب در میان دانشجویان پزشكی انجام دادیم بخشی از كار این بود كه از آنها بخواهیم برای رفع مشكل خود كمك بگیرند. یعنی حتی وقتی به نظر میرسد كه دستیار پزشك حتما دوست یا همكار روانپزشك دارد باز هم حقیقت این است كه آنها هم كمتر به روانپزشك مراجعه میكنند. باید این انگ را زدود و گفت كه بد نیست اگر به روانپزشك و روانشناس مراجعه كنید.»
نظر شما