بارها گفته شده فقط 10 درصد نیاز چوبی كشور از جنگل‌های شمال تامین می‌شده و توقف بهره‌برداری در آن مشكلی به وجود نخواهد آورد اما در تحلیل این آمار باید به بازار مصرف چوب‌های جنگلی شمال پرداخت و به انواع كارخانه‌های تخته‌خرده و نئوپان شمال كشور اشاره كرد و دانست كه درصد زیادی از نیاز آنان از جنگل‌های شمال تامین شده و اساسا واردات چوب برای آنان غیراقتصادی و بی‌معنی است، چراكه این صنایع از چوب نامرغوب استفاده می‌كنند كه در اصطلاح جنگلبانی، چه درست و چه نادرست، به آن چوب هیزمی گفته می‌شود.

شغل دوم قاچاق چوب

سلامت نیوز:بارها گفته شده فقط 10 درصد نیاز چوبی كشور از جنگل‌های شمال تامین می‌شده و توقف بهره‌برداری در آن مشكلی به وجود نخواهد آورد اما در تحلیل این آمار باید به بازار مصرف چوب‌های جنگلی شمال پرداخت و به انواع كارخانه‌های تخته‌خرده و نئوپان شمال كشور اشاره كرد و دانست كه درصد زیادی از نیاز آنان از جنگل‌های شمال تامین شده و اساسا واردات چوب برای آنان غیراقتصادی و بی‌معنی است، چراكه این صنایع از چوب نامرغوب استفاده می‌كنند كه در اصطلاح جنگلبانی، چه درست و چه نادرست، به آن چوب هیزمی گفته می‌شود.

به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد نوشت: هنوز هوا تاریك است‌، خنكای صبحگاهی و این سرما آن هم در این تابستان خشك و گرم، خواب را از سر می‌پراند. آن روز هم كامیون‌ها و وانت‌ها و هر وسیله‌ای كه بتواند چوب را حمل كند جلوی دروازه بودند‌. دقایقی بعد در باز و آنها به ردیف وارد شده و خالی از چوب برگشتند تا روزی دیگر دوباره خودشان را به اینجا برسانند‌‌، به شهری در استان گلستان كه كارخانه‌ای تمام خرده‌چوب‌های سالم و پوسیده و حتی درختان تازه را می‌خرد‌.

كسی كه این خبر را به «اعتماد» می‌دهد، می‌گوید: تنها این كارخانه است كه حاضر شده چوب‌هایی كه به شكل غیرقانونی جمع‌آوری شده‌اند را بخرد. این منبع آگاه كه نمی‌خواهد نامی از او در گزارش باشد، می‌گوید: متاسفانه در روز روشن این چوب‌ها خریداری شده و پیگیری‌های ما هم به نتیجه‌ای نرسیده است.  پلاك‌ ماشین‌هایی كه چوب‌ها را به كارخانه می‌برند از رامیان، آزادشهر، گنبد و... است و فروشندگان هم به یك یا دو روستا یا یك قشر خاص تعلق ندارند. راننده یك ماشین رستوران‌دار است‌، آن یكی كارمند و دیگری دامدار! قاچاق چوب در واقع در شرق استان گلستان از دهنه مینودشت تا پارك ملی گلستان تبدیل به شغل دوم بسیاری از مردم شده است. این منبع آگاه كه چند وقتی است این معضل را در این منطقه رصد كرده، می‌گوید: «پیش از كرونا هم‌چنین شرایطی وجود داشت اما با شیوع آن ما به یك‌باره شاهد اوج‌‌گیری برداشت‌ها هستیم. آنها علاوه بر اینكه چوب‌های خشك و پوسیده را از جنگل جمع می‌كنند، با اره برقی سراغ درختان سالم هم رفته و با توجه به تناژی كه دارند آنها را قطع می‌كنند. مشتری درختان قطع شده علاوه بر این كارخانه، نجاری‌ها هم هستند اما چوب‌های جمع شده، همگی به فردی كه مسوول خرید كارخانه‌ای در یكی از این شهرستان‌ها است، فروخته می‌شود.»

حجم برداشت با توجه به اینكه تعداد زیادی از افراد درگیر آن هستند، بالاست. مردم با موتور و پراید و... شروع به جمع‌آوری می‌كنند و اگر ماموری هم آنها را ببیند، می‌گویند این چوب‌ها را قرار است برای مصرف خانگی اختصاص دهند، علاوه بر آن اگر ماموران به سمت برخوردهای قهری بروند ممكن است با چالشی نظیر آتش زدن جنگل مواجه شوند‌. همین موضوع برداشت چوب از محدوده اطراف جنگل‌ گلستان را با دشواری‌های جدی روبه‌رو كرده است. با این حال این منبع آگاه معتقد است اگر تعداد ماموران بیشتر بود آنها می‌توانستند مدیریت بیشتری روی برداشت‌های اینچنینی داشته باشند.  چوب‌هایی كه به این كارخانه می‌رسند به قیمت هر كیلو هزار تومان فروخته می‌شوند و همین، اهالی را ترغیب می‌كند درختان را به واسطه تناژ بیشتر قطع كنند تا درآمد بیشتری داشته باشند. این منبع آگاه با بیان این مطلب، درباره تعداد خانوارهایی كه در این كار درگیر هستند هم اضافه می‌كند: «تعداد دقیق این خانواده‌ها مشخص نیست . شاید 300 خانواده باشند و شاید بیشتر، متاسفانه برداشت چوب به شغل دوم برای همه تبدیل شده و درآمدزایی خوبی هم به همراه دارد‌ و همین موضوع باعث شده دیگران هم به این حوزه وارد شوند.»


شاهرخ جباری‌ارفعی؛ صاحب‌نظر در امور جنگل و از كارشناسان سابق «شورای عالی جنگل و مرتع و آبخیزداری» در این باره به «اعتماد» می‌گوید: «بارها گفته شده فقط 10 درصد نیاز چوبی كشور از جنگل‌های شمال تامین می‌شده و توقف بهره‌برداری در آن مشكلی به وجود نخواهد آورد اما در تحلیل این آمار باید به بازار مصرف چوب‌های جنگلی شمال پرداخت و به انواع كارخانه‌های تخته‌خرده و نئوپان شمال كشور اشاره كرد و دانست كه درصد زیادی از نیاز آنان از جنگل‌های شمال تامین شده و اساسا واردات چوب برای آنان غیراقتصادی و بی‌معنی است، چراكه این صنایع از چوب نامرغوب استفاده می‌كنند كه در اصطلاح جنگلبانی، چه درست و چه نادرست، به آن چوب هیزمی گفته می‌شود.»


او می‌افزاید: «بدیهی است بخشی از این نیازها از زراعت چوب (صنوبر و اكالیپتوس) و چوب‌های باغی تامین می‌شود اما آیا بررسی شده است كه درصدی از این نیاز كه اتفاقا قابل ملاحظه هم هست و در گذشته از جنگل‌های شمال كشور تامین می‌شد، چگونه جایگزین شده است؟ همچنین از آنجایی كه بخش بزرگی از قاچاق چوب هم از همین چوب‌های نامرغوب و به اصطلاح هیزمی است این پرسش پیش می‌آید كه آیا بازار دیگری نیز برای این چوب‌ها وجود دارد؟ با ملاحظه این موارد خواه ناخواه ذهن‌ها به این سمت هدایت می‌شود كه نكند این صنایع بخشی از مواد اولیه چوبی خود را به‌طور غیرقانونی تامین می‌كنند؟ مخصوصا این صنایع در دوران توقف بهره‌برداری نه تنها با مشكل كمبود روبه‌رو نشده‌اند؛ بلكه مشاهدات نشان می‌دهد كه محوطه یا یارد این كارخانه‌ها از زمان بهره‌برداری مجاز هم پر و پیمان‌تر است. از آن بالاتر چوب‌های جنگلی را نیز می‌توان در آن به آسانی تشخیص داد! و به این پرسش رسید كه چرا نظارت لازم بر آنان اعمال نمی‌شود؟»


این كارشناس سابق «شورای عالی جنگل و مرتع و آبخیزداری» می‌گوید: «بدیهی است هر ساله به علت دیر زیستی یا پایان عمر طبیعی درختان و همچنین بر اثر توفان یا بارندگی شدید و رانش عرصه‌های جنگلی، هزاران درخت در جنگل‌های شمال كشور ریشه‌كن شده یا شاخه‌های آن شكسته شده و بر زمین می‌افتد . پرسش این است كه چه سرنوشتی در انتظار این درختان افتاده و شكسته است؟ اكولوژیست‌ها معتقدند كه این یك چرخه طبیعی است و باید این درختان بیفتند و بپوسند تا حاصل‌خیزی جنگل حفظ شود؛ اما واقعیت نشانگر این است كه بخشی از این چوب‌ها به مصارف روستایی و دامداران جنگل‌نشین می‌رسد؛ بخشی به صورت قاچاق و غیرمجاز برداشت و خارج می‌شود؛ بخشی بر اثر سیل با روان آب همراه شده و سیل را شدت می‌بخشد و بخشی هم به یاری دیدگاه بوم‌شناسان آمده و در جنگل می‌پوسد. در چنین وضعیتی آیا خروج این فرآورده‌ها به صورت قانونی و زیر نظر كارشناسان و نظارت آنان بهتر است یا رها كردن و سرنوشتی كه برشمرده شد؟»

او با اشاره به اینكه خروج همه درختان افتاده، توصیه نشده بلكه باید با توجه به شرایط برای این درختان افتاده و شكسته تصمیم‌گیری كرد كه این موارد در دستورالعمل‌ها آمده و باید پیگیر اجرای صحیح آنها بود، ادامه می‌دهد: «طرح‌های جنگلداری می‌توانست در ساماندهی این وضعیت موثر باشد كه به علت اشكالاتی كه در اجرای طرح وجود داشته به جای اصلاح و حل مساله، در كل صورت مساله حذف شده است و چون وجود طرح و برنامه‌ریزی امری معقول و ناگزیر است دوباره دیر یا زود با عناوینی دیگر مورد عمل قرار خواهد گرفت. هزاران جوان تحصیلكرده و برخوردار از دانش روز كه اینك یا بیكار بوده یا به شغل‌هایی غیر از تخصص خود مشغول هستند می‌توانند در تهیه و اجرای طرح‌های جنگلداری به كار گرفته شده و از طرف دیگر با فراهم آوردن امكان نظارت بخش عمومی و سازمان‌های مردم نهاد نگرانی جامعه و افكار عمومی را از تخریب و كاهش كیفیت جنگل برطرف كنند.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha