شنبه ۱۷ مهر ۱۴۰۰ - ۱۱:۰۴

ریاضیات خشك است و اعداد بی‌روحش معنا را نشان نمی‌دهند. اعداد، موضوعات را ساده می‌كنند و احساس‌ها را از انتقال بازمی‌دارند. كرونا جان حداقل 120 هزار از هموطنان‌مان را می‌گیرد ولی این عدد هرگز نمی‌تواند آلام 120 هزار خانواده با هزاران ماجرا و غریبی و فراق و داغ را به تصویر بكشد. حالا اعداد از جای دیگری سر برآورده‌اند و اشاره‌ها می‌كنند، تورم بالای 40 درصد، نقدینگی بالای 4000هزار میلیارد تومانی، نرخ بیكاری ۹.۶ درصدی ظاهرشان فقط چند عدد است و بیش از یك اشاره در خود ندارند ولی چون به بقالی سر كوچه مراجعه كنیم اندكی از معانی این عددها را می‌فهمیم و وقتی میزان درآمد توده‌های مردم را در نظر آوریم و نسبتش را با گرانی‌ها بسنجیم كم‌كم این اعداد سنگین می‌شوند.

شلاق‌های تورم بر زندگی

سلامت نیوز: ریاضیات خشك است و اعداد بی‌روحش معنا را نشان نمی‌دهند. اعداد، موضوعات را ساده می‌كنند و احساس‌ها را از انتقال بازمی‌دارند. كرونا جان حداقل 120 هزار از هموطنان‌مان را می‌گیرد ولی این عدد هرگز نمی‌تواند آلام 120 هزار خانواده با هزاران ماجرا و غریبی و فراق و داغ را به تصویر بكشد. حالا اعداد از جای دیگری سر برآورده‌اند و اشاره‌ها می‌كنند، تورم بالای 40 درصد، نقدینگی بالای 4000هزار میلیارد تومانی، نرخ بیكاری ۹.۶ درصدی ظاهرشان فقط چند عدد است و بیش از یك اشاره در خود ندارند ولی چون به بقالی سر كوچه مراجعه كنیم اندكی از معانی این عددها را می‌فهمیم و وقتی میزان درآمد توده‌های مردم را در نظر آوریم و نسبتش را با گرانی‌ها بسنجیم كم‌كم این اعداد سنگین می‌شوند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد، وقتی هزاران پدر را تصور كنیم كه با دستان خالی شب‌ها دیر و دزدكی به خانه می‌روند تا شرم خویش را از اهل و عیال مخفی كنند تازه متوجه می‌شویم كه تورم 40 درصد غم‌های بزرگ هم در خود نهفته دارد. ما با تورم‌های 20 درصد و30 درصد هم آسیب‌های بزرگ دیده‌ایم و چون طلاق‌ها و نزاع‌ها و انواع ناهنجاری‌ها را از دل این اعداد بیرون بكشیم از آنها می‌ترسیم! خط فقر كه بنا به گفته رییس كمیته امداد حضرت امام به 10 میلیون تومان رسیده باشد باید حدیث مفصل بخوانیم و بدانیم كه این اعداد چون پتكی گران عمل می‌كنند و بر سر توده‌های میلیونی فرود می‌آیند. در مقابل این موج سهمگین تورم دولت به نظارت‌های بیشتر رو آورده است و ظاهرا می‌خواهد آزموده ده‌ها باره را دوباره بیازماید! البته نظارت بر بازار لازم و بعضا ضروریست ولی كدام اقتصاددان می‌تواند چاره درد دیرین تورم را در آن خلاصه كند و حكم دهد كه مثلا امكان سقوط تورم از 45 درصد به 30 یا 20 درصد وجود خواهد داشت؟

اگر تورم و اقتصاد دستورپذیر نیست كه نیست چرا آگاهی مردم را دست‌كم می‌گیریم و با انبوه تبلیغات آنها را به سراب ارزانی بشارت می‌دهیم؟ خدا را شكر كه رییس دولت مكررا به استان‌ها سفر می‌كند و لابد از نزدیك اصلی‌ترین درد مردم و خصوصا محرومان جامعه یعنی فقر و نداری را لمس می‌كند. وی قطعا در همین تهران و در دفتر كارش از دقیق‌ترین آمارهای گرانی و انفجار قیمت‌ها مطلع است و اگر رنج سفر را برخود هموار می‌كند لابد میان دانستن و لمس مشقت‌های مردم تفاوت قائل است. وقتی خانه كوچك آن روستایی یا شهرك‌نشین را می‌‌بیند كه با حداقل امكانات و درآمد، تازه با مشكلات گوناگون از قبیل بی‌آبی و نداشتن جاده و درمانگاه و مدرسه روبروست این انتظار به وجود می‌آید كه لمس درد مردم كار خود را بكند و چاره‌های اساسی و شجاعانه و حتی به ظاهر تلخ اندیشه شوند و به‌ كار آیند. حالا عالی‌ترین مقام اجرایی كشور خوب می‌داند كه تورم بالای 40 درصد بازندگی مردم چه می‌كند؟ اگر این امور تبلیغاتی نیستند نه یك روز كه یك ساعت هم برای درمان بیماری‌های اقتصادی نباید از دست برود. ما بدون تحریم‌ها همواره زیر ضرب تورم بوده‌ایم، كاملا مشخص است كه بی‌سابقه‌ترین تحریم‌های تاریخ چه رنجی را بر محرومان مسلط كرده است.

لمس و درك شرایط خطیر و بحرانی معیشت مردم به این است كه نه در حرف كه در عمل و نه با دستور‌های كاغذی یا خطابه‌ها و شعارها اولویت اصلی و اساسی و فوری كشور نشاندن آتش تورم از راه كارشناسی و معقول و منطقی‌اش باشد. چشم بازار و اقتصاد خیره‌تر از همیشه به مذاكرات هسته‌ای و امید به رفع تحریم‌ها دوخته شده است، تاخیر در آن دقیقا تاخیر در رساندن لقمه‌های نان بر سر سفره های خالی اقشار بزرگی از جامعه است. كاملا پید است كه اگر گسترده‌ترین و شدیدترین و بی‌سابقه‌ترین و هوشمندترین نظارت‌ها برای كنترل قیمت‌ها صورت گیرد ولی امكان واردات و صادرات آزاد و جابه‌جایی آسان پول وجود نداشته باشد و فرار سرمایه‌ها به بازگشت سرمایه‌ها و امنیت سرمایه‌گذاری تبدیل نشود تورم از این هم كه هست بالاتر می‌رود و سامان كشور را با خطر جدی مواجه می‌كند. وقت تنگ است و از تبلیغات و آسان‌نمایی و شعارگرایی هیچ كاری برنمی‌آید. تورم معضل قدیمی اقتصاد ایران است و شاه كه با هیچ تحریمی روبرو نبود و از حمایت غربیان برخوردار بود در مقطعی دولت را تهدید می‌كند كه اگر گرانی‌ها كنترل نشوند ارتش را وارد كار می‌كنم و البته كمترین توفیقی به دست نیاورد چرا كه اقتصاد چون وحشی شود جز از راهش رام‌شدنی نیست.
٭با شدت گرفتن گرانی در سال 1352، شاه اخطار كرد كه اگر انجمن‌های مبارزه با گران‌فروشی موفق نشوند، نیروهای نظامی وارد عمل خواهند شد (اطلاعات، 14/7/1352).

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha