سلامت نیوز-*دکتر امیر صدری: گیر افتادهایم در سلولهای انفرادی یا حداکثر چند نفره آهنی، کلافگی از سر و رویمان میبارد، به هم نگاه میکنیم و سر تکان میدهیم، خسته و خشمگین، دست روی بوقها میگذاریم و فشار میدهیم خطاب به کسی که نمیدانیم کجاست و نمیدانیم اصلا هست یا نیست، در سانتی متری فضای به وجود آمده جلوی همدیگر میپیچیم و گره در گره میافکنیم. درگیر شکنجه سخت جسمی و روحی هستیم و ناامید و به پوچی رسیده از تکرار سیزیف بار غصه دردناک ترافیک هرروزه به مرز دیوانگی میرسیم.این حال و هوای تقریبا تمامی به دام ترافیک افتادگان این روزهاست.
به گزارش سلامت نیوز، حالا و با برداشته شدن محدودیتها و کاسته شدن آمار ابتلای بیماری و افزایش حضورمردم در خارج از خانهها و لغو شدن دورکاریها ناگهان غول ترافیک از چراغ جادویش بیرون جهیده و ابعادی چندبرابری هم یافته است.
حالا چند روزی هست که خیابانهای شهرمان به زندان عمومی یا پارکینگهای خودرو با اعمال شاقه زجرآور بدل شده است و آثار کلافگی، خستگی، خشم، عصبانیت و پوچی ناشی از هدر رفتن ساعتها زمان را میشود در چهره بسیاری از ساکنان این شهر دید.
واقعیت این است که ترافیک تهران داستانی طولودراز و پرغصه و پر از مشکل دارد که هیچگاه حلنشده و همیشه بد مدیریت شده است. قطعا تمام مدیران و مسئولان شهری هم آرزو داشته اند و تلاش کرده اند که مشکل را حل کنند اما همیشه سرعت حل این مشکل و راه حلهای ارائه شده برای آن از سرعت اضافه شدن تصاعدی مشکل کمتر بوده و تقریبا هیچ کدام از راهحلهای کوتاه و میانمدت پاسخ مناسبی نداده است و برنامه دراز مدت هم که در این سامان ...
مشکل ترافیک تهران ابعادی چندگانه دارد و راهحلها عملاً پاسخگوی افزایش جمعیت و افزایش خودروها و سایر مشکلات نبوده و حالا پساز سپری شدن دوران محدودیتهای کرونایی انگار مشکل دوچندان شده است.
جدا از این موضوع که طرح انتقال پایتخت از تهران همیشه رویای مدیرانی بوده که شجاعت و امکانات و مسئولیت لازم برای اجرای انقلابی در حوزه کلان مدیریت شهری را نداشته اند و از طرف دیگر هم حمل و نقل عمومی هم همیشه از حد معیارهای لازم(و نه ایده آل) عقبتر بوده و دیگر کسی امیدی به بدل شدن آن به عنوان راهکار ندارد، میتوان گفت ترافیک تهران با سایر کلانشهرهای جهان تفاوتهای ساختاری دارد: شاید در هیچجای دیگر جهان سوار شدن بر اتومبیل شخصی و گشتن در خیابانها یک تفریح نباشد، شاید در هیچ جای جهان سوخت وسایل نقلیه به ارزانی کشورمان نباشد، شاید در هیچجای جهان این میزان حملونقل توسط خودروهای شخصی بهعنوان یک شغل( بهخصوص در دوران بعد از کرونا و بیکار شدن بسیاری از شاغلان در مشاغل مختلف) نباشد، شاید در هیچ جای جهان این قدر کم اتومبیل از مدار حرکت خارج نشود، و ...
و البته این را هم بگوییم که از فرصت خلوت شدن نسبی خیابانها به واسطه همهگیری کرونا در چند سال اخیر توسط مدیریت شهری چه استفاده ای شد؟ چرا در طی چند سال اخیر هیچ پروژه عظیم و حتی در سطوح متوسط برای حل گرههای ترافیکی تهران در چند سال اخیر اندیشیده نشد؟ در حالی که در برخی کشورهای جهان موضوع انتقال پایتخت انجام شده، در حالی که فرهنگ دوچرخه سواری فرهنگ حاکم شده( البته طرح بیدود شهرداری تهران را میتوان به عنوان نمونه عالی طرح های بزرگ ناکام که از مرحله طرح مسئله تا اجرا همه ابعادش دچار مشکل بوده مورد بررسی قرار داد) و در بسیاری شهرهای بزرگ جهان حمل و نقل عمومی به حل کننده معجزه اسای ترافیک بدل شده است، چرا هیچ کدام این اتفاقات در شهر تهران نیافتاده است؟
نتیجه این وضعیت ضعفهای مدیریت شهری و البته مشکلات فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی کلان کشورمان به اینجا انجامیده که حالا ترافیک تهران به معضلی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و البته سلامتی بدل شدهاست. نتیجه این شرایط میلیاردها ساعت وقت هدررفته شهروندان، سالها عمر کاسته شده از شهروندانی که به بیماریهای مختلفی ناشی از آلودگی هوا مبتلا میشوند، نوعی جو عصبانیت و پوچ گرایی عمومی که به مشکلات اعصاب و روان میانجامد، هدررفت هزاران میلیارد تومان سرمایه ملی در سوخت خودروها و ... است.
دردناک اینکه در این شرایط تلخ سخت بحرانی امید هیچ معجزهای نیست ما را ...
* پزشک و روزنامهنگار
نظر شما