درک ترس از تنهایی کار سختی نیست، آپارتمان خالی بعد از کار، غروب جمعه‌ ترسناک و احساس محرومیت در طول تعطیلات مختلف چند روزه که ما را با خودمان روبرو می‌کند. از این رو گویا ما رنج تنهایی را به خوبی می‌دانیم. در مقابل آنچه بسیار کم‌تر درک شده است، ارزش بسیار بالای تعیین شده در سوی دیگر این معادله است؛ روبرو شدن با تنهایی خود، مزایای ارزشمندی را برای ما به همراه خواهد داشت.

بهای سنگین ترس از تنهایی

سلامت نیوز-*ریحانه باغبانی شمیرانی: درک ترس از تنهایی کار سختی نیست، آپارتمان خالی بعد از کار، غروب جمعه‌ ترسناک و احساس محرومیت در طول تعطیلات مختلف چند روزه که ما را با خودمان روبرو می‌کند. از این رو گویا ما رنج تنهایی را به خوبی می‌دانیم. در مقابل آنچه بسیار کم‌تر درک شده است، ارزش بسیار بالای تعیین شده در سوی دیگر این معادله است؛ روبرو شدن با تنهایی خود، مزایای ارزشمندی را برای ما به همراه خواهد داشت.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات، ما می‌توانیم سنگین‌ترین و تأسف‌بار‌ترین تصمیمات زندگی خود را تغییر دهیم، اگر فقط بتوانیم هزینه‌های روبرو شدن با تنهایی خود را بپردازیم و به این ترتیب بخش قابل توجهی از زندگی خود را که شامل روابط مختلف با دیگران است نجات دهیم. تنها افرادی می‌توانند از روابط دوستانه و عاطفی خود لذت و بهره کافی را ببرند که با ترس از تنهایی خود مواجه شده‌ و آن را پذیرفته‌ باشند. همین‌طور، فردی شایستگی دارد تا پایان زندگی خود یک رابطه عاطفی صحیح و سالم را تجربه کند که با شجاعت این احتمال را که ممکن است هرگز با هیچ کس در رابطه نباشد پذیرفته و با این حقیقت آشتی کند.

تضاد جالبی است؛ ما درست زمانی شایستگی تجربه یک رابطه عاطفی سالم را خواهیم داشت، که بپذیریم ممکن است هرگز چنین رابطه‌ای را تجربه نکنیم و تنها باشیم.

بهای سنگینی که ما بابت ترس از تنهایی می‌پردازیم

از طرفی ترس از تنهایی در بسیاری مواقع موجب می‌شود در روابط ناخوشایندی باقی بمانیم که هرگز تصورش را هم نمی‌کردیم که روزی در آن روابط گرفتار شویم. بهای سنگینی که ما با ماندن در روابط ناسالم می‌پردازیم تا با تنهایی‌مان روبرو نشویم، خودمان هستیم؛ ما هر روز خودمان را زیر پا می‌گذاریم تا دیگری را کنارمان نگه داریم، مبادا که تنها شویم.

زمانی که از تنهایی وحشت داریم در هیچ رابطه‌ای قدرتی برای بحث در مورد نیازهای خود نخواهیم داشت، زیرا از سوی کسی که کمتر از تنهایی خودش ترس دارد مدام مورد ترحم و حتی ظلم قرار می‌گیریم. اگر به هیچ عنوان و تحت هیچ شرایطی حاضر به ترک یک رابطه نباشیم، حضور یک شریک عاطفی معنای ویژه‌ای برایمان خواهد داشت.

در چنین شرایطی ممکن است ما تا جایی پیش برویم که حتی ترس از این داشته باشیم وعده‌ غذایی را به تنهایی میل کنیم و همین موضوع باعث می‌شود به اندازه‌ای که طرف مقابل برای ما تعیین می‌کند غذا بخوریم و نتوانیم از بابت میزان و حتی نوع آن غذا شکایتی داشته باشیم. به این ترتیب ما در رابطه‌ خود دچار درماندگی آموخته شده خواهیم شد و حتی اگر در رابطه‌ خود احساس امنیت نکنیم، به دلیل تجارب بدی که زمان تنهایی داشتیم ترجیح می‌دهیم به هر قیمتی که شده خودمان را در آن رابطه‌ نادرست و ناامن نگه داریم.

توانایی‌های منحصر به فرد خود را به حضور شریک عاطفی‌مان گره می‌زنیم

زمانی که غرق در روابط نادرست شویم، کارهایی که قبلاً به تنهایی انجام می‌دادیم را نیز دیگر نمی‌توانیم به سرعت و کیفیت گذشته انجام دهیم چرا که احساس می‌کنیم بدون حضور طرف مقابل‌مان کاملاً ناتوان هستیم و اگر او ما را همراهی نکند از پس کارهایمان بر نخواهیم آمد. ما برای جبران ضعف‌های خود از حضور شخص دیگری استفاده می‌کنیم، در حالی که همین موجب می‌شود توانایی‌های خود را نیز از دست داده و مشروط به حضور دیگری کنیم.

از این رو باید بگوییم افراد مجرد روح شجاعی دارند زیرا می‌پذیرند که باید از پس هر کاری هرچند مشکل برآیند و در این راستا به خود کمک می‌کنند و آن‌قدر مقاوم هستند به واسطه‌ آن به آزادی واقعی اجتماعی دست می یابند.

برای کسانی که اینگونه آزادی خود را به دست آورده‌اند قطعاً چالش‌هایی در روابط‌شان با دیگران، حضور در جمع اقوام و دوستان وجود دارد، زیرا آن‌ها دیگر می‌دانند که حضور مداوم همراهان باعث می‌شود نتوانند شناخت کافی از خود به دست آورند و با ذهن خود ارتباطی دوستانه برقرار کنند.

رشد اصیل انسان در تنهایی شکل می‌گیرد

احساسات و ایده‌های ما در محدوده‌ تنهایی ما رشد می‌کنند. در حالی که اگر گاهی تنها نشویم حتی رشد کردن ما نیز شبیه دیگران خواهد بود.

در واقع حضور دائم دیگران به مانند یک حواس پرتی است که ما را از خودمان غافل می‌کند و موجب می‌شود نسبت به بسیاری امور دیگر از جمله شغل، اهداف و رویاهای خود بی‌توجه شویم، چرا که همیشه شخصی در حال صحبت کردن با ما است.

زمانی که ترس از تنهایی داریم کنجکاوی خود برای شناخت آدم‌های جدید را از دست می‌دهیم، یادگرفتن را متوقف می‌کنیم و فکر می‌کنیم که به همه‌ نیازهای خود پاسخ داده‌ایم اما این فقط براساس سرکوب نیازهای واقعی‌مان است.

برای شروع تصحیح همه‌ چیزهایی که در اثر ترس از تنهایی درون ما ایجاد شده اند، باید از سنین نوجوانی این را بیاموزیم که تنها بودن هرگز به آن معنا نیست که مشکلی درون ما وجود دارد، بلکه به این معناست که ما به اندازه‌ کافی صبور هستیم که تا زمان ظاهر شدن آن‌چیزی که واقعاً ما را راضی می‌کند صبر کنیم.

*کارشناس ارشد مشاوره خانواده

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha