او برای نخستین بار در بریتانیا از "اتر" استفاده كرد و نیز برای نخستین بار در یك عمل جراحی "كلروفرم" را به كار برد.
این ماده بیهوشی در سال ۱۸۵۴برای زایمان ملكه ویكتوریا نیز توسط دكتر "جان اسنو" استفاده شده بود.
در قرون وسطی، با كشف تریاك و بعدها با استخراج مرفین، پزشكان در اعمال جراحی برای كاهش درد و یا بیحسی و بیهوشی بیمار به سمت استفاده از آن رفتند.
نخستین باری كه به طور رسمی فرآیند بیهوشی بر روی یك بیمار انجام شد، ۱۶۰سال قبل حدود سال ۱۸۴۶بود كه "ویلیام مورتون" با استفاده از اتر و به صورت استنشاقی ، بیمار خود را برای جراحی، بیهوش كرد.
۱۲۲سال پیش در چنین روزی ، "زیگموند فروید" روان شناس اتریشی، پدر و بنیانگذار روانكاوی به دنیا آمد.
فروید، طی سالها تحقیق و نیز كار بالینی برای درمان بیماران مبتلا به انواع نابسامانیهای روانی، نظریه روانكاوی را تدوین كرد، نظریهای كه نه فقط شامل كشفیاتی بزرگ همچون اهمیت ضمیر ناخودآگاه در رفتار انسانها، عقده ادیپ، ماهیت و معنای نمادین رویا و تبارشناسی روان رنجوری است، بلكه همچنین تاملات او درباره نهادهای تمدن بشری و هنر و اخلاق را نیز در برمیگیرد.
گرچه در نگاه نخست، روانكاوی به طور خاص روشی برای راه بردن به سرچشمههای ناپیدای رنجهای روانی افراد و پایان دادن به آلام روحی آنان به نظر میرسد،اما از گستردگی و تنوع كم نظیر آثار فروید پیداست كه روانكاوی، علاوه بر ارزش درمانی این نظریه، همچنین ابزاری برای كندوكاو و تبیین مسائل فرهنگی جوامع بشری است.
نظر شما