سلامت نیوز_*علی رضا سردشتی: یقین است که مصحلت فعلی دعوت به همدلی و همراهی در این روزگار سخت است و نه دعوت به رفتن و ترک، مباشد آن روز که «آنچه خود داشتیم، دیگر نداریم، مجبوریم زبیگانه طلب کنیم»

کلامی در پاسخ به همه آن‌هایی که می‌گویند بروید

به گزارش سلامت نیوز، جامعه پزشکی و کادر درمان، مثل سایر اقشار مردم ایران روزهای سختی را پشت سر می‌گذرانند. جمله فوق جدا از اطلاع رسانی یک وضعیت یک مفهوم پنهان نیز در خود دارد: جامعه پزشکی بخشی از کلیت جامعه است و از جامعه جدا نیست.


تصویری شاید عامدانه القا شده از «پزشکان مرفه برج عاج نشین بی خبر از رنج و درد مردم» سال‌هاست با تکیه و تاکید بر شرایط اقلیتی که شرایط خاص امکان مشهور شدن و مرفه شدن شان فراهم بوده، و چشم بستن بر ده ها هزار پزشک عمومی و متخصص که وضعیت معیشتی مشابه طبقه متوسط کشور دارند، تبلیغ شده است. این تصویر غیرواقعی – یا بهتر است بگوییم نادرست درخصوص اکثریت این جامعه – منبع تنش ها و مجادلات فراوان درون و بیرون صنفی پزشکان و جامعه درمانی بوده و فشار روحی و روانی بی دلیلی را در طی این سال ها متوجه این قشر کرده است.


درحالی که سال ها در کنار این تصویر، تبلیغ می شد که جامعه پزشکی کشور دیگر مورد وثوق جامعه نیست و حالت مرجعیت اعتمادی خود در جامعه را از دست داده است، اما همه گیری کرونا این تصور را باطل کرده و به ترمیم رابطه این گروه با جامعه و بازگشت آنان به جایگاه مورد اعتماد عمومی انجامیده است. اما آنچه در این میان حل نشده باقی مانده توجه به درخواست های بی پاسخ مانده جامعه پزشکی است که حالا و پس از ماه ها ایستادن سدگونه در برابر سونامی ویرانگر کرونا، شاید حق داشته باشند که منتظر توجه ویژه به خود باشند.


خواسته های معیشتی و صنفی جامعه پزشکی در سال‌های اخیر عموما با جملاتی نظیر لزوم درنظر گرفتن «وضعیت نامناسب اقتصادی کشور»، «شرایط سخت اقتصادی » و « توجه به اقشار ضعیف و آسیب پذیر» پاسخ داده شده است، و می‌دانیم که این گفته‌ها در نهایت پاسخ نیستند و این زخم‌ها همچنان بیشتر و بیشتر سرباز خواهند کرد.


این مشکلات اما تنها چالش های پیش روی جامعه پزشکی نیستند، موضوعاتی که اعصاب و روان جامعه پزشکی را هدف می گیرند و آرامش و تمرکز آنان را بر هم می زنند کم نیستند، از موضوع مداخلات افرادی که ازعناوین سنتی و مذهبی و مکمل و متمم و ... برای سودجویی استفاده می کنند و سلامت جامعه را تهدید و فشار وارد بر کادر درمان را چند برابر می کنند گرفته تا سلبریتی نماهایی که بقای شهرت خود را در طرح موهوماتی نظیر «مافیای پزشکی»  و سیبل کردن پزشکان به عنوان مسبب تمام مشکلات آشکار و پیدای کشور، می‌بینند.


طرح‌ها و کمپین‌های عجیب و غریبی نظیر افزایش چندبرابری ظرفیت پذیرش دانشجوی پزشکی بدون فراهم آوردن زیرساخت‌ها و اصلا نیازسنجی برای این موضوع(و عدم توجه به واقیعت مسلم نبود برنامه برای استفاده بهینه از همین پزشکان در دسترس و برطرف کردن مشکلات توزیع نامناسب پزشکان در کشور) و نیز «عدم حضور پزشکان و کادر درمان مرد در بخش های زنان » و ... موج جدیدی از درگیری اعصاب را برای فعالان این حوزه رقم می‌زند.


تمام این‌ موارد شرایط را به گونه ای رقم زده که یکی از نتایج مشهود آن مهاجرت پزشکان و کادر درمان است که سیری صعودی دارد و زنگ خطر آن مدتها است به صدا درآمده و شرایط آن هم روز به روز بحرانی‌تر می‌شود، اما به نظر نمی‌رسد که نه عاجل و نه باقی، تهمیداتی برای آن اندیشیده شود، و آنچه حالا عجیب تر می‌نماید دعوت به مهاجرت، و نه دعوت به ماندن است.


ادبیات «اگر نمی‌خواهی جمع کن و برو»، مدتی است باب شده، اما عجیب است که پزشک و استادی که اصلی‌ترین گزینه وزارت بهداشت در چند ماه پیش بود و حالا استاندار استانی بزرگ است از این ادبیات استفاده کرده، به احتمال زیاد این حرف ایشان ناشی از واکنش به فعل یا ترک فعلی از سوی شخص یا اشخاصی کم شمار بوده، اما رسانه‌ها و فضای مجازی، آداب و خطوط قرمزی دارند و قطعا باید ظرائف و ضوابط آن‌ها را بازشناخت و رفتار و گفتار خود را براساس آن‌ها بازتعریف نمود.

لازم به ذکر است روز گذشته استاندار فارس دکتر محمد هادی ایمانیه در توئیتی گفته بود:
«تعرفه درمان کاملا مشخص است و هیچ پزشکی حق زیرمیزی گرفتن نداراد.

پزشکان من را تهدید به مهاجرت نکنن، هر که می خواهد برود به سلامت! خودم برایش بلیط پرواز هم می گیرم.

امروز ما پزشکان حاذق و متخصص زیاد داریم و دوره منحصر به فرد بودن به بیست پیش بر می گردد.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha