سه‌شنبه ۲۳ فروردین ۱۴۰۱ - ۱۱:۳۸
کد خبر: 338092

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد،دو روز قبل، سازمان حفاظت محیط زیست با انتشار گزارشی، فهرست مفصلی از اقدامات ویژه برای مقابله با توفان‌های خاکی و خیزش گرد و خاک در کشور منتشر کرد اما دیروز، رییس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی، ضمن اشاره به اینکه مصرف بی‌رویه آب و توسعه خشکسالی هم یکی از دلایل خیزش گرد و خاک است، تاکید کرد که اقدامات ویژه‌ای برای مقابله با خیزش گرد و خاک در کشور انجام نشده است. 

فعالیت ویژه‌ای برای کنترل گرد و خاک انجام نشده است

احد وظیفه  افزود: «امسال دومین سال پیاپی خشکسالی است که می‌گذرانیم و در سال‌های خشک، بستر دریاچه‌ها و تالاب‌ها در معرض فرسایش بادی قرار می‌گیرند و چون آب داخل آنها تبخیر شده و خاک کف دریاچه بافت نرمی دارد، این خاک‌ها به دلیل آغشته بودن به نمک چسبندگی کمی دارند، بنابراین بر اثر وزش باد شدید در هوا پراکنده و بر اثر جریان‌های تراز میانی جو نقاط مختلف و بر اثر جریان به نقاط دیگر منتقل می‌شوند.

در سالیان گذشته مطالعات بسیاری انجام شد تا کانون‌های گرد و غبار شناسایی شوند و فعالیت‌های همچون مالچ‌پاشی هم برای کنترل خیزش گرد و غبار انجام شده تا جریان باد نتواند ذرات خاک را از زمین بلند کند اما با توجه به وسیع بودن منطقه، این کار تقریبا غیرممکن است.» وظیفه تاکید کرد: «گرد و غباری که در روزهای اخیر وارد ایران شد، از عراق و سوریه و اردن بود و می‌توان گفت که مناطقی که در آنها گرد و خاک تولید می‌شود و پتانسیل فرسایش خاک را دارند بسیار گسترده هستند و نمی‌توان به همین راحتی با مالچ‌پاشی آن را کنترل کرد.


 علاوه بر این، شیوه مالچ‌پاشی به دلیل استفاده از مواد نفتی، بعد از چندسال موجب صدمه به محیط زیست می‌شود و به همین دلیل شیوه‌ای منسوخ است و امروزه روش‌های جدیدتری همچون ایجاد دیوارهای بادشکن کاربرد دارد که این شیوه فعالیتی هم با توجه به وسعت منطقه‌ای که گرد و خاک تولید می‌کند قابل انجام نیست.بنابراین تاکنون فعالیت ویژه‌ای برای کنترل خیزش گرد و خاک انجام نشده و امکان انجام فعالیتی هم چندان وجود ندارد.


 تولید گرد و خاک یک فرآیند طبیعی در مناطق بیابانی و صحرایی است، ایران در مجاورت مناطق بیابانی دنیا قرار گرفته ولی این مساله هم قابل چشم‌پوشی نیست که مصرف بی‌رویه آب چه در ایران و چه در کشورهای همسایه همچون ترکیه، عراق، سوریه، اردن حتی افغانستان و ترکمنستان هم موجبات این شرایط را فراهم کرده چون به دنبال افزایش جمعیت و رشد زندگی شهرنشینی، نیاز به آب افزایش یافته که آب‌های سطحی در این مناطق کم بارش، پاسخگوی نیاز مردم نیست و بنابراین، ملت‌ها از منابع آبی با شدت بیشتر استفاده می‌کنند. در نتیجه سطح آب‌های زیرزمینی بسیار پایین آمده و از کیفیت آن نیز کاسته شده است. 


علاوه بر این، سدسازی‌های انجام شده در ترکیه، سرچشمه‌های دجله و فرات را که وارد دشت عراق می‌شوند، کنترل می‌کند و بنابراین، جریان آب ورودی به این کشور هم کاهش یافته و امروز بستر آبی در عراق تبدیل به کانون‌های گرد و غبار شده است.» به دنبال این توضیحات و با گذشت 4 روز از خیزش گرد و خاک در ایران و در حالی که دو روز قبل، سازمان حفاظت محیط زیست در گزارش تفصیلی اعلام کرده بود که وسعت مناطق متاثر از خیزش گرد و خاک در کشور حدود 270 هزار هکتار برآورد شده، طبق اعلام سامانه پایش کیفی هوای کشور، بعدازظهر دیروز تعداد شهرهای با وضعیت هوای دارای آلایندگی خطرناک به 33 شهر افزایش یافته و شهرهای ایلام، چرداول، دره‌شهر (استان ایلام)، بوشهر، دشتستان و پارس 1 (استان بوشهر)، زیرکوه (استان خراسان جنوبی)، اهواز، بهبهان، شوشتر، آبادان، اندیمشک، دزفول، ماهشهر، شادگان، شوش، دشت آزادگان، خرمشهر، رامهرمز (استان خوزستان)، زابل (استان سیستان و بلوچستان)، سنندج (استان کردستان)، انار، راور (استان کرمان)، کرمانشاه، سرپل ذهاب، اسلام‌آباد غرب، قصر شیرین، کنگاور (استان کرمانشاه)، پل دختر، دورود (استان لرستان)، همدان، نهاوند، ملایر (استان مرکزی)، یزد، اردکان، بافق (استان یزد) به دلیل شاخص 151 تا 500 ذرات بزرگ‌تر از 10 میکرون، در وضعیت خطرناک قرار دارند. 

مدیر سابق طرح جامع آب کشور در تشریح دلیل توسعه ریزگردهای اخیر در ایران اعلام کرد که چشمه‌های تولید گرد و خاک در شمال عراق و سوریه و عربستان بوده که علت اصلی آن، «کم‌بارشی» در آن مناطق و توسعه سدسازی‌ها در کشور ترکیه بر سرشاخه‌های دجله و فرات است و بنابراین، احتمال تکرار این پدیده تا اواخر مرداد هم وجود خواهد داشت و تا زمانی که این سرچشمه‌های تولید ریزگرد وجود داشته باشند، گرد و خاک نیز مهمان ناخوانده ایران خواهد بود. 


مصطفی فدایی‌فرد در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا افزود: «آلودگی هوا و توسعه ریزگردها از آنچه تصور می‌شد، خطرناک‌تر است. آمار وزارت بهداشت در مورد تاثیر آلودگی هوا بر شهروندان نشان می‌دهد آلودگی هوا در سال 1399، باعث از دست رفتن حدود 45 هزار سال از عمر ساکنان تهران شده است. توسعه ریزگردها و تنفس گرد و خاک معلق در هوا، سلامت افراد به ویژه بیماران تنفسی و قلبی را به ‌شدت تهدید می‌کند و علاوه بر آن، بر آلودگی منابع آب، افزایش مصرف انرژی، کاهش کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی، افزایش بیماری‌های گیاهی و دامی، کاهش عملکرد تولید محصولات زراعی، باغی، دام، طیور، آبزیان، افزایش خسارات اقتصادی و اجتماعی بر اثر تعطیلی واحدهای اداری، صنعتی، تجاری، آموزشی، کشاورزی و در نهایت بر افزایش مهاجرت نیز موثر است. البته خشکیدگی کامل دریاچه ارومیه که به نظر می‌رسد دور از انتظار نخواهد بود، به دلیل تولید ریزگرد و غبار نمک، آثار و تبعات بدتری در بر خواهد داشت.

سیاست‌های نامناسب، مدیریت نادرست مصرف آب، تغییرات اقلیمی و خشکسالی بلندمدت، کاهش شدید سطح آب‌ سفره‌های زیرزمینی بر اثر برداشت بی‌رویه و غیراصولی برای مصارف صنعتی و کشاورزی، از مهم‌ترین دلایل فاجعه فرونشست زمین در ایران است. هر ساله به‌طور میانگین با حدود هفت میلیارد مترمکعب کسری تجمعی آبخوان‌های کشور مواجه هستیم و در حال حاضر، حدود 140 میلیارد مترمکعب کسری تجمعی آب‌های زیرزمینی داریم.

این تهدید زنگ خطر جدی برای اکثر مناطق کشور است. یکی از پیامدهای زیست‌محیطی از جمله پدیده فرونشست زمین، بروز تنش‌های اجتماعی و افزایش حاشیه‌نشینی و جابه‌جایی اجباری37 میلیون نفر است.بحران کمی و کیفی منابع آب و خاک و همچنین آلودگی هوا به همراه ضعف شدید مدیریت، منجر به بی‌ثباتی بیشتر، مناقشه‌های محلی و آوارگی جمعیت در بسیاری از مناطق کم‌آب کشور و مهاجرت خواهد شد. بحران آلودگی هوا، آب و خاک و محیط‌زیست در ایران، تنها بر اثر خشکسالی عادی ناشی از کمبود بارش یا تغییرات آب و هوایی بدون دخالت انسان نیست، بلکه خشکسالی انسان‌محور است. خشکسالی انسان‌محور می‌تواند منجر به ورشکستگی آبی ‌شود.

متاسفانه بدون مطالعه و از روی احساسات و با نیت کمک به روستاییان و افزایش تولید کشور و به بهانه خودکفایی محصولات کشاورزی، سالانه صدها میلیون تن خاک را که تشکیل هر سانتیمتر آن هزار سال طول می‌کشد، از دست داده‌ایم و نتیجه آن تخریب پوشش گیاهی، جنگل‌ها، نابودی محیط زیست، فرسایش خاک و تشدید سیلاب‌های ویرانگر است. در ایران حدود 90 میلیون مترمکعب آب تجدیدپذیر کشور به مصرف کشاورزی می‌رسد که راندمان مصرف آن در بهترین شرایط حدود 40 درصد است. بر این اساس حدود 60 درصد از این حجم عظیم از آب هدر می‌رود.

این در حالی است که برای تولید 150 میلیون تن محصولات کشاورزی حداقل در شرایط کنونی، سالانه به بیش از 120 میلیارد مترمکعب آب نیاز است که در عمل این مقدار آب در ایران وجود ندارد و کل آب تجدیدپذیر ایران در حال حاضر به کمتر از 100 میلیون مترمکعب رسیده است، چون به دلیل توسعه پدیده فرونشست و از بین رفتن آبخوان‌ها، حدود 30 درصد از آب تجدیدپذیر کشور طی سه دهه اخیر نابود شده و دیگر در دسترس نیست.

شرایط بسیار وخیم منابع آبی ایران نه تنها اجازه اضافه‌ برداشت را به ما نمی‌دهد، بلکه باید آن میزان 90 میلیارد مترمکعبی که سالانه برداشت می‌شود نیز به کمتر از 50 میلیارد کاهش یابد تا به منظور کاهش سرعت فرونشست در کشور، بتوان حقابه محیط زیست و تعادل بخشی آبخوان‌ها را تامین کرد.وضعیت منابع خاک کشور بسیار وخیم‌تر است و با توجه به اعمال فشار بی‌رویه بر منابع خاک، در حال حاضر حدود 25 درصد از اراضی کشور تحت تنش شوری قرار گرفته‌اند.

در بسیاری از دشت‌های ایران، سطح دسترسی به آبخوان‌ها سالانه حتی تا دو متر پایین‌تر می‌روند و آبخوان‌ها هر روز بیشتر از قبل تهی می‌شوند و به تبع آن، فرونشست زمین رخ می‌دهد.بر اساس آمارهای رسمی، سالانه تا حدود 40 سانتیمتر فرونشست در برخی مناطق کشور و کلانشهرها به وقوع می‌پیوندد و به ‌شدت در حال پیشرفت است ولی متاسفانه مسوولان هیچ درکی از موضوع ندارند و کسی احساس فاجعه نمی‌کند. این در حالی است که در کشورهای اروپایی اگر سالانه بیش از یک سانتیمتر فرونشست رخ دهد، وضعیت بحرانی اعلام و محدودیت‌های فراوانی را برای مصارف منابع آب وضع می‌کنند.

فرونشست زمین به معنای مرگ آبخوان‌هاست و وقتی که تخلخل تشکیلات زمین‌شناسی آبخوان‌ها بر اثر فرونشست زمین از بین رفته و فشرده می‌شوند، دیگر قابلیت بازگشت به وضعیت اولیه را ندارند، فرونشست‌ زمین در ایران طی یک دهه اخیر، حدود سه برابر تشدید شده است. فرونشست دشت‌های ایران، آغاز وضعیت برگشت‌ناپذیر است و زمینی که دچار فرونشست می‌شود، غیر قابل استفاده شده و امکان احیای آن وجود نخواهد داشت.

بی‌توجهی مسوولان به فاجعه آلودگی هوا، توسعه ریزگردها، بحران آب و خاک و فرونشست زمین، ایران را در مسیر تبدیل به کشوری غیرقابل‌زندگی قرار داده و فرونشست زمین در ایران، پیامدهای ناگوار اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، زیست محیطی و حتی امنیتی در برخواهد داشت. تاثیرات پدیده فرونشست زمین در بسیاری از زمین‌های کشاورزی، دشت‌ها، نقاط مختلف شهری و صنعتی و خانه‌های مسکونی یا پل‌ها و بناهای تاریخی ایران مشهود است.

شهرهای یزد، اصفهان، شیراز، کرمان، شوشتر و بسیاری دیگر از شهرهای ایران از پتانسیل گردشگری بی‌نظیر برخوردار هستند و هر کدام از آنها می‌توانند به قطب گردشگری دنیا تبدیل شوند ولی به دلیل سوءمدیریت و توسعه صنایع آب‌بر و حتی تولید محصولات کشاورزی با نیاز آبی بالا مانند برنج در آن مناطق کم‌آب، نه تنها منابع آب و خاک آنها رو به نابودی است، بلکه همچنین آثار باستانی آنها نیز به دلیل توسعه پدیده فرونشست، رو به تخریب هستند و شاهد توسعه پدیده ریزگردها در آن مناطق نیز هستیم.

در استان تاریخی اصفهان، بر اثر برداشت آب از حدود 12000 حلقه چاه غیرمجاز و همچنین اضافه برداشت از حدود 65000 حلقه چاه مجاز، متاسفانه تراز منفی آبخوان‌های آن به حدود 12 میلیارد مترمکعب رسیده و توسعه بسیار شدید پدیده فرونشست زمین را در پی داشته است. بسیاری از آثار باستانی و بی‌نظیر اصفهان به دلیل همین پدیده مخرب و بی‌رحم، در معرض خطر نابودی قرار گرفته است.

تمامی صنایع آب‌بر قابل تصور، مانند صنایع فولاد، ذوب آهن، پتروشیمی، صنایع اتمی، کارخانجات تولید سیمان، کارخانجات تولید کاشی و سرامیک و همچنین کشت محصولات با نیاز آبی بسیار بالا مانند برنج، در استان اصفهان که به لحاظ اقلیمی و منابع آب بسیار فقیر است، توسعه‌ یافته که بدترین نوع از مدیریت سیاسی و حاکمیتی است.»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha