به گزارش سلامت نیوز، عاصفه الهوردی، رواندرمانگر کودک، نوجوان و خانواده در ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات نوشت: فقط در تمام حیطههای زندگی بخاطر ویژگیهای کودک و نوجوانشان سرخورده میشوند. در این بین تنها کسانی به پزشک مراجعه میکنند که کودکشان علایم را با شدت بالا و بصورت مشهود نشان میدهد. بخاطر همین است که آگاهی از این اختلال تا این حد مهم است.
کودک و نوجوانی که با اختلال اوتیسم به دنیا میآید، گروه گستردهای از اختلالات رشدی ـ عصبی را نشان میدهد. این اختلالات فقط در تعاملهای اجتماعی و مشکلات ارتباطی که فرد با آن دست به گریبان است، مشخص میشود. درست است که یکی از علایم خیلی واضح و مهم در تشخیص اوتیسم، عدم تماس چشمی است، اما ممکن است کودک در این طیف، این علامت را نشان ندهد، اما مثلا همدلی نداشته باشد. این کودکان معمولاً الگوهای رفتاری محدود، تکراری و کلیشهای نشان میدهند.
این اختلال در تمام نژادها و فرهنگها دیده میشود و طبق تحقیقات رو به افزایش است.
چگونه تشخیص میدهند؟
معمولاً در اوایل کودکی، بین ۱۲ تا ۲۴ ماهگی علایم اوتیسم، بسیار مشخص است. با این حال، علائم ممکن است زودتر یا دیرتر ظاهر شوند. در واقع حدود سه سالگی، پزشک میتواند این اختلال را بطور کامل تشخیص دهد. اما به هر حال تشخیص بسیار سخت است چرا که ممکن است این کودکان رشد نرمالی از خود نشان دهند. علائم اولیه ممکن است شامل تاخیر قابل توجه در زبان یا پیشرفت اجتماعی باشد.
بخش پیچیده ماجرا
بیشتر کودکان مبتلا به اوتیسم علاقههای محدود و رفتارهای تکرارشوندهای مثل به هم زدن دستها، تکان دادن بدن و یا در آوردن صدا، از خود نشان میدهند.
آنها ممکن است اشیا را بارها به ترتیب چیده و بهم بزنند. برخی کودکان با حرکاتی مکرر مانند گاز گرفتن دست و ضربه به سر به خود آسیب میزنند و برخی تا آخر عمر صحبت نمیکنند.
در مهد و مدرسه مشخص میشود
این کودکان مشکلاتی در ارتباطات و تعاملات اجتماعی نشان میدهند، به اشتراک گذاری احساسات، علایق یا حفظ مکالمه قبلی و بعدی، همینطور مشکلات ارتباط غیر کلامی، مانند مشکل در حفظ ارتباط چشمی یا خواندن زبان بدن و یا دشواری در توسعه و حفظ روابط است.
یک عمر با اوتیسم
شاید هرگز نفهمیم که فرزندمان اوتیسم دارد. چرا که الگوهای محدود یا تکراری، انجام حرکات تکراری، جنبیدن یا الگوهای گفتاری، پایبندی سفت و سخت به روالها یا رفتارهای خاص، افزایش یا کاهش حساسیت به اطلاعات حسی خاص از محیط اطراف خود، مانند واکنش منفی به یک صدای خاص، علائم یا دغدغههای ثابت، چیزی نیست که به سرعت تشخیص داده شود.
چرا اوتیسم؟
عواملی که میتواند احتمال بروز این اختلال را بیشتر کند داشتن یک عضو درجه اول خانواده مبتلا به اوتیسم، جهشهای ژنتیکی، سندرم X شکننده و سایر اختلالات ژنتیکی، داشتن والدین با سن بیشتر، وزن کم هنگام تولد، عدم تعادل متابولیک، قرار گرفتن در معرض فلزات سنگین و سموم محیطی، سابقه عفونتهای ویروسی، قرار گرفتن جنین در معرض داروهاست.
یک تصور اشتباه
سالها تصور میشد استفاده از واکسنها، میتواند یکی از عوامل اینجاد اوتیسم باشد که طی تحقیقات مفصلی که در سال ۲۰۱۰ انجام شد، این مساله بطور کامل رد شد.
خانوادهها در فشار
درست است که تشخیص به موقع و شروع کاردرمانی و گفتاردرمانی در این کودکان میتواند تا حد بالایی کمک کننده باشد، اما به هر حال این خانوادهها تا آخر عمر با این مساله درگیر هستند و در شرایط سخت اقتصادی و اجتماعی شکنندهتر خواهند بود. تشخیص اوتیسم، همانطور که از عنوان طیف اوتیسم برمیآید بسیار دشوار است. طوری که شاید بتوان گفت فقط افرادی قابل تشخیص هستند که در یک سر طیف با علایم مشهود قرار دارند و تعداد بی شماری در میانه طیف یا با علایم کمتر، زندگی میکنند که هرگز این تشخیص را نمیگیرند، اما مشکلات اصلی را در تعاملات اجتماعی از خود نشان میدهند.
پیچیدگی تشخیص و درمان
این روزها با تاکید اکید از رواندرمانگران خواسته میشود که اگر تشخیصی هم میدهند با عجله و بدون بررسیهای کامل نباشد. حتی پس از تشخیص هم بسیار دست به عصا راه میروند که مبادا برچسبی که به پیشانی این کودک زده میشود، او را از حمایتهای خانواده و جامعه محروم کند. ضمن اینکه باید خانواده را از موضوع آگاه کرد تا اقدامات درمانی انجام دهند. بخاطر همین است که تشخیص و درمان اوتیسم بسیار گیج کننده و دشوار است.
مدافعان جنبش تنوع عصب شناختی
علاوه بر این، کسانی که از جنبش تنوع عصب شناختی حمایت میکنند، معتقدند که هیچ مغز نرمالی وجود ندارد که سایر مغزها را بتوان نسبت به آن سنجید. بنابراین، اوتیسم باید به طور گستردهای به عنوان یک تنوع طبیعی در وضعیت عصب_روانی انسان پذیرفته و شناخته شود.
مدافعان این جنبش، به مهارتهای ارزشمند و مزایای انواع مختلف ذهنها و ارزش تنوع تاکید میکنند.
امید به بهبود
بسیاری از افراد مبتلا به اوتیسم در طول زندگی، مهارتهای اجتماعیشان را بهبود میبخشند و برای همزیستی کارآمدتر با سایر افراد جامعه که از نظر عصبی نرمال و معمول هستند، رفتارشان را تغییر میدهند. اما کسانی که علائم کمتری از خود نشان میدهند و نیاز به حمایت کمتری دارند، هویتی قدرتمند و ارزشمند را در روش نامعمول نگاهشان به دنیا یافتهاند و تمایل کمتری به سازگار شدن دارند.
زندگی معمولی ممکن است؟
با وجود تفاوت این افراد و مشکلاتی که در سازماندهی و ارتباط با عزیزانشان دارند، بسیاری از آنها باهوش و قادر به یادگیری مهارتهای جدید و تفکر انتزاعی هستند. در نظامهای آموزشی جدید، از تنوع عصب شناختی، تساوی و عدالت در آموزش و اشتغال افراد مبتلا به اوتیسم حمایت میکند. در صورتیکه در کشورهای در حال توسعه و کشور ما، به شدت در این زمینه ضعف دیده میشود و تلاش آموزش و پرورش در همسانسازی همه دانشآموزان، افراد طیف اوتیسم به شدت آسیب میبینند.
نظر شما