به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، «رضا اسلامی» مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی اصفهان، درباره علل افزایش فرونشستهای اخیر در اصفهان میگوید: وسعت آبخوان دشت اصفهان 3600 کیلومتر و مساحت آن 1606 کیلومتر مربع است. شکل این آبخوان به شکل یک مخروط (کاسهای شکل) بوده که بیشترین ضخامت آبرفت در مناطق شمالی (حبیبآباد) بین 280 تا 300متر مشاهده شده و بعد به سنگ بستر میرسد.
لبههای این کاسه که شامل ارتفاعات سیدمحمد در غرب و کوههای نخودی در شرق و کوه صفه در جنوب و ارتفاعات خاصهتراش در شمال میباشد، ضخامت آبرفت تقریباً صفر است؛ اما مکانیسم فرونشست به این صورت است که وقتی آب موجود در بین فضای رسوبات ریزدانه توسط پمپاژها خارج میشود، این فضا توسط وزن طبقات بالایی متراکم شده و دیگر به هیچ عنوان قابل برگشت نیست که اصطلاحاً میگویند مرگ آبخوان در حال اتفاق افتادن است.
فرونشست در کمین سازهها
به گفته رضا اسلامی، در حال حاضر بیشینه نشست این آبخوان براساس دادههای جیپیاس سال 1400، 185میلیمتر است. دادههای ماهوارهای در سال 1398 نیز همین عدد را اعلام کرده است، با این تفاوت که در سال 1398 نقاط بیشینه بهصورت نقطهای و تنها در 3نقطه «رهنان 184میلیمتر، حبیبآباد 166 و منطقه خوراسگان اصفهان 170میلیمتر» ثبت شده است؛ در حالی که دادههای شبکه GPS نشان داد که نقاط بیشینه به هم نزدیک شده و تشکیل یک پهنه را دادهاند که از سمت جنوبغرب و شمالشرق در حال پیشروی است.
این دشت که از سال 1345 جزو دشتهای ممنوعه بوده است، در حال فرونشست بوده و توسط سازمان زمینشناسی کشور، سازمان نقشهبرداری و مرکز تحقیقات مسکن، راهوشهرسازی و همچنین شهرداری اصفهان تأیید شده است. بنابراین هر آنچه در این دشت در حال نشست ساخته شود، تحتتأثیر فرونشست قرار خواهد گرفت؛ چه تأسیسات خطوط انتقال آب، برق، گاز، نفت و سوخت در قسمت زیرین و چه سازههای در سطح زمین مانند واحدهای مسکونی، 6هزار بنای تاریخی، فرودگاه، پالایشگاهها، ورزشگاهها، خطوط مترو، بیمارستان، مدرسه و... همگی تحتتأثیر فرونشست قرار خواهند گرفت.
فرونشست در شمال و جنوب
وی میافزاید: تأثیر فرونشست در مناطق جنوبی کمتر بوده و در مناطق شمالی بهدلیل افزایش ضخامت آبرفت، بیشتر است. در مناطق شمالی شهر مانند شهرک کاوه و خانه اصفهان، ملکشهر، مسجد سیداصفهان و سیوسه پل و... آثار این فرونشستها را به شکل ترک در دیوار خانهها، سقفها و گنبدها مشاهده میکنیم، اما در مناطق جنوبی همانطوری که گفته شد، ضخامت آبرفت در این مناطق بسیار کم است و عموماً تحکیم در این مناطق بسیار کم است؛ اما بهدلیل اختلاف نشست، مناطق جنوبی«نشست کم» و مناطق شمالی «18 سانتیمتر در سال فرونشست» موجب کشش شده است و مرز آن بهصورت شکاف بروز میکند. این شکافها میتواند همانهایی باشند که ما در منطقه آپادانا و حکیم نظامی به شکل فروریزش (فرونشست موضعی) مشاهده میکنیم.
به گفته اسلامی، فرقی ندارد که شما در کجای این دشت ساکن شده باشید خواهناخواه کم یا زیاد شما نیز تحثتأثیر آسیبهای فرونشست کم یا زیاد قرار خواهید گرفت. فرض کنید خانه فردی در مناطق کم تحتتأثیرتر فرونشست اصفهان باشد؛ اما با ورود به مناطقی که تحتتأثیر زیاد فرونشست است، گویی از یک منطقه مینگذاری شده رد شده است. بنابراین تمام مردم اصفهان بهصورت مستقیم و غیرمستقیم تحتتأثیر فرونشست قرار میگیرند. حال تصور کنید مردم شهرهای دیگر در مسیر حرکت به شیراز، مجبور به ورود به اصفهان شوند. در چنین شرایطی نیز باید از میدان مین رد شوند. بنابراین تمام مردم ایران بهنوعی تحتتأثیر این فرونشست در اصفهان قرار خواهند گرفت.
فاجعه در اصفهان
مدیرکل سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی در اصفهان میافزاید: اصفهان تنها کلانشهری است که فرونشست حتی داخل شهرش نیز نفوذ کرده است. در حال حاضر در حالت خوشبینانه، میدان نقش جهان 46سانتیمتر، حبیبآباد 184سانتیمتر و حوالی فرودگاه حدد 96سانتیمتر و خانه اصفهان 86سانتیمتر نشست کلی را تجربه خواهد کرد. در چنین شرایط اسفناکی، اصفهان از مرز بحران عبور کرده و وارد مرحله فاجعه شده است، اما در صورت بیتوجهی بیشتر، اوضاع فاجعهبارتر خواهد شد.
وی درخصوص ارائه راهکاری برای برونرفت از این وضعیت میگوید: راهکار بسیار ساده است.
ما یک آبخوان داریم که باید آبی واردش شده و آبی دیگر خارج شود، اما متأسفانه بین منابع و مصارف، این معادله برقرار نشده است؛ چراکه در حال حاضر ورودی به آبخوان صفر و خروجی بسیار زیاد است. در سال 2020، فضای سبز اصفهان کمتر شده، ساختوسازها بیشتر و زایندهرود نیز خشک شده است. بنابراین فرونشست زمین به کرات اتفاق افتاده است.
شواهد نشان میدهد که هیچ یک از طرحهای انتقال آب به داد شهر اصفهان نرسیده؛ چراکه با یک بررسی ساده متوجه خواهید شد که قبل از آب ورودی از تونل کوهرنگ دو، خدنگستان و چشمه لنگان که آورد آبی در حدود 400میلیون مترمکعب در شرایط نرمال از حوزه کارون به زایندهرود است؛ زایندهرود جریان دائمی داشت، عروس تالابهای ایران زنده بود و فرونشست زمین به داخل این باغ موزه نفوذ نکرده بود اما در طول 36سال با این حجم ورودی، نه تنها گشایشی در وضعیت آبخوان اصفهان نیفتاد، بلکه زایندهرود خشکید، تالاب به کانون گردوغبار تبدیل شد، زبانههای فرونشست به داخل شهر نفوذ کرد و... مشخص است که یک جای این معادله مشکل دارد؛ یا آبی که اصفهان را محکوم به برداشت آن میکنند به اصفهان نیامده یا اگر آمده پس این اتفاقاتی که در حال رخ دادن است، دلیلش چیست؟
به اعتقاد اسلامی، تنها راهحل این است که جریان دائمی زایندهرود برقرار شده و برداشت از آبخوانها متوقف شود. حقابه کشاورزی پرداخت شده و هیچ برداشتی انجام نشود. هیچ برداشتی چه برای صنعت و حتی شرب انجام نشود تا آبخوانهای زایندهرود تغذیه شود، اما اگر زایندهرود جاری شده و دوباره برداشت کشاورزی رونق بگیرد، فایدهای ندارد؛ چراکه این دو باید به موازات یکدیگر حرکت کنند.
نظر شما