به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه صبح نو ،این درحالی است که متوسط بارندگی در جهان در حدود ۸۶۰میلیمتر بوده و متوسط درازمدت این رقم در ایران ۲۵۰میلیمتر است. توزیع بارندگی در ایران نیز ناهمگون است بهنحویکه یک درصد از مساحت ایران بارشی بیش از ۱۰۰۰میلیمتر دارد و میزان بارندگی در مناطقی همچون حوضه آبریز شرق کشور در حدود ۱۴۸میلیمتر است. در کشور ما سهم مصرف آب در بخش کشاورزی در حدود ۹۰درصد، شرب ۸درصد و صنعت و معدن ۲درصد است، درصورتیکه در کشورهای توسعهیافته سهم بخش کشاورزی ۳۰درصد، شرب و بهداشت ۱۱درصد و سهم بخش صنعت و معدن ۵۹درصد است.
در بخش شرب و بهداشت، مصارف به دو بخش کلی خانگی و غیرخانگی تقسیم میشود. مصارف غیرخانگی شامل مصارف تجاری، صنعتی، عمومی و اداری، آموزشی و اماکن مذهبی، بنایی و آزاد و سایر است. همچنین در بخش شهری میزان مصرف آب (آب فروش رفته+هدررفت ظاهری+ مصارف بدون درآمد) در سال در حدود 5.4 میلیارد مترمکعب است.
از این میزان مصرف مقدار 4.3میلیارد مترمکعب مربوط به مصارف بخش خانگی است؛ لذا باتوجه به جمعیت تحت پوشش در مناطق شهری، میزان سرانه مصرف آب یا همان میانگین مصرف آب بهازای هر نفر در روز برای کل مصارف ۲۲۴لیتر بهازای هر نفر در روز و برای مصارف خانگی ۱۸۰لیتر به ازای هر نفر در روز است. امسال برخلاف سال98 و همانطور که از اقلیم خشک ایران انتظار میرفت، بارندگی زمستان و پاییز بسیار کم بود و در بهار نیز تاکنون آسمان روی خوشی به ساکنان ایران زمین نشان نداد.
مطابق بررسیها براساس آمارها و شاخصهای بینالمللی هر کشوری که بیش از ۴۰درصد منابع تجدیدپذیر خود را مصرف کند با بحران کمآبی مواجه میشود. ما بیش از ۷۲درصد منابع آب تجدیدپذیر خود را مصرف کردهایم و این موضوع نشاندهنده حکمرانی غلط در زمینه آب است و بحران تامین آب که تا همین دو دهه اخیر بهعنوان دومین بحران پیش روی کشور مطرح بود.
تغییر الگوی کشت موضوعی است که از مدتها پیش در دستورکار متولیان بخش آب قرار گرفته ولی متاسفانه در مقاطعی و به محض بارش نسبتا مناسب به فراموشی سپرده شده است؛ بهطوری که امروزه به یک شوخی و مزاح تبدیل شده است. نهتنها تدبیری برای این مساله صورت نمیگیرد، بلکه شاهد صادرات محصولات آببر کشاورزی همچون هندوانه نیز هستیم. آنطورکه قاسم تقیزاده خامسی، معاون سابق وزیر نیرو در صفحه اینستاگرام خود نوشته برای تولید هر کیلوگرم هندوانه بهطور متوسط ۳۵۰لیتر آب مصرف میشود و قیمت تمامشده هر لیتر آب در کشور حدود ۷۰۰تومان است.
به گفته او، کشوری که دچار خشکسالی بوده و بیش از ۵۰درصد سدهای آن خالی از آب بوده و سرانه آب آن به کمتر از ۱۱۰۰مترمکعب رسیده است، چرا باید آب را در قالب هندوانه، گوجهفرنگی و… به ترکیه صادر کند که سرانه آب بالای ۱۷۰۰مترمکعب دارد؟ خامسی نوشت: خرداد سال۹۹ را یادآور میشوم که ترکیه با افزایش تعرفه واردات باعث فاسد شدن ۱۰هزار تن هندوانه کشاورزان ایرانی در مرز بازرگان شد. ترکیه بعد از چین دومین صادرکننده هندوانه در جهان است! صحبتهای تاملبرانگیز معاون سابق وزیر نیرو این مساله را در ذهن متبلور میکند که ارزش واقعی آب در کشور شناخته نشده و آنطور که باید برای حفظ این مایه حیات تلاش نمیشود.
«محمدحسین انصاری»، کارشناس اقتصادی کشاورزی دراینباره میگوید: بیش از 20سال است اینکه چه بکاریم و چه نکاریم مطرح میشود اما به هیچ نتیجهای نمیرسد و سالهاست در این حوزه نابسامانی داریم. بیش از نیمی از چاههایی که برای مصارف کشاورزی حفر میشود غیرقانونی است که اگر بسته نشوند سطح آبهای زیرزمینی روزبهروز پایینتر میآید اما هر وزیر جهاد کشاورزی و نیرویی که میآید چون میداند جلوگیری از این موضوع برای حفظ عواقبی دارد، خود را عقب کشیده و زیربار نمیرود.
او میافزاید: توصیه نمیشود برخی اقدامات را اجرایی کرد. باید پشتوانه قانونی وجود داشته باشد که اگر فردی تخطی کرد بداند چه عواقبی در انتظار اوست. این موضوع نیازمند همراهی و همکاری سران سه قوه است؛ برای مثال، کشاورزی که از کاشت نکردن یک محصول تخطی میکند نباید کود و بذر یارانهای بگیرد که البته این اقدام هم زمانی که دولت وضعیت اقتصادی بدی پیدا کرد و دستش خالی ماند، عملا کارگر نشد. بحران آب درراه است اما دولتها هنوز هیچ اقدام عملی برای آن انجام نداده و فکر میکنند که باید فقط چهار سال دولت خودشان بگذرد.
ما باید در زمینه کاشت، طرحی به نام طرح نکاشت را اجرا کنیم که برای صرفهجویی در مصرف آب بهازای خسارتی که به کشاورز زده میشود، پول بدهیم اما آب مصرف نشود که البته بازهم به دلیل شرایط اقتصادی دولتها توان این کار را هم ندارند! وقتی درآمد کشاورز کم میشود بالاخره دولت باید فکری به حال آن بکند یا نه؟ برداشت آب به عمق 400متر رسیده است، تا کی میخواهند پایین بروند؟ ما تا چندسال دیگر در نوار شمالی هم با مشکل آب مواجه خواهیم شد.
چرا آبخیزداری و آبخوانداری در کشور جدی گرفته نمیشود؟
انصاری تاکید میکند: به جای اینکه از آب برای تولید برق استفاده شود، چرا از نور آفتاب و باد برای این کار استفاده نمیکنیم؟ طبق تحقیقات من با یک کویر لوت میتوانیم برق نصف آسیا را تامین کنیم! چرا دولتها به سمت استفاده از تکنولوژی و وارد کردن آن نمیروند؟ باید تحقیقات جدی انجام شده و درعینحال این تحقیقات به خروجی قابل لمس برسد!
با زور الگوی کشت تغییر نمیکند!
همزمان اما هاشمی، دیگر کارشناس حوزه کشاورزی به «صبحنو» درباره به سرانجام نرسیدن تغییر الگوی کاشت میگوید: مثل خیلی از اقدامات مسوولان باید بدانند با دستور دادن، مساله و چالشی حل نمیشود. سالهاست ممنوعیت کشور برنج بهجز شهرهای شمالی را ابلاغ میکنند اما چرا کسی تبعیت نمیکند؟ چرا مردم به دستورات مسوولان وقعی نمینهند؟ اگر حتی بحث اعتماد هم نباشد، کسی از کشاورزان سوال پرسیده که چرا در اوج کمآبی برنج میکارید؟ چرا گزارشهای مستدلی درباره این تبعیت نکردن از قانون تهیه نمیشود تا یک اقدام بینتیجه سالها و بارها تکرار نشود؟
او تاکید میکند: تغییر الگوی کشت بههیچوجه بهصورت دستوری قابل انجام نیست و به بسترسازی نیاز دارد که مهمترین آن اعتمادسازی بین مسوولان و کشاورزان است، در مرحله بعدی باید پذیرفت که کشاورز طی سالها و با توجه به شرایط اقتصادی و معیشتی به سمت کشت محصولاتی رفته است که هم بازار مناسب و هم درآمد و سود تضمینشدهای داشته و هم دانش و تجربه آن را به دست آورده است اما این محصول تولیدی بسیار آببر است؛ لذا این موارد هم به عدم همکاری کشاورز با تغییر الگوی کشت دامن میزند.
این کارشناس حوزه آب میگوید: از سویی دیگر حتی در صورت همکاری و مشارکت کشاورز با تغییر الگوی کشت، باید دولتها برای مدت زمان انجام تغییر الگوی کشت تا سودآوری محصول جدید بستههای حمایتی مالی و بیمهای برای کشاورزان اعمال کنند که مستلزم تخصیص اعتبار زیادی است و تجربه ثابت کرده که دولتها علیرغم قبول این مشوقها و حمایتها که فقط روی کاغذ آورده میشود، به دلیل مشکلات اقتصادی و تامین هزینههای سرسامآور جاری به تعهدات خود عمل نمیکنند و درنهایت آموزش به کشاورزان که جزو اقدامات اساسی و لازمه تغییر الگوی کشت و مورد مهمی است.
نظر شما