«هوتک»ها برای مردم جنوب شرق کشور میراث‌دار مرگ شده‌ و دیگر نه یکی‌یکی، بلکه گروهی می‌کشد. همین دیروز یکی از هوتک‌های روستای «سولوربازار» دشتیاری سیستان و بلوچستان  سه نفر را با هم بلعید. «مریم» شش‌ساله، «رقیه» هشت‌ساله و آموزگارشان، «یاسمین حوت»، با هم قربانی این گودال‌های مرگ شدند.

«هوتک»‌ها و «گاندو»ها در کمین کودکان

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،در این حادثه معلم آبادی وقتی برای نجات شاگردانش دل به آب زد، خودش نیز غرق شد. بخشدار بخش پلان شهرستان دشتیاری حادثه تلخ غرق شدن معلم و شاگردانش  را برای رسانه‌ها این‌گونه شرح می‌دهد: «حوالی ساعت 10صبح روز یکشنبه مادری به‌اتفاق فرزندانش برای تفریح به حوالی هوتک در روستای سولوربازار یکی از روستاهای منطقه شهرستان از توابع دشتیاری رفته بود که در لحظات آخری برای شستن دست و صورت و برگشت به منزل دچار لیز خوردگی می‌شوند.


 مهرداد آرام گفت: یاسمین حوت معلم فداکار این روستا برای نجات غرق‌شدگان دل به آب می‌زند و مادر و یکی از فرزندان را نجات می‌دهد و مجدد وارد آب می‌شود که دو نفر دیگر را نجات دهد که متأسفانه نفس کم می‌آورد و خودش هم غرق می‌شود.» او گفت: «مریم و رقیه دو دختر شش و هشت‌ساله به همراه آموزگار روستا یاسمین حوت در این حادثه تلخ  جان خود را از دست می‌دهند.» به گفته بخشدار بخش پلان شهرستان دشتیاری: این روستا ۱۰۰خانوار با جمعیت ۳۴۰نفری در ۵کیلومتری پلان قرار دارد.


 روایتی تلخ از قربانیان هوتک


این اولین بار نیست که هوتک‌ها جان می‌گیرند و به‌واسطه آن خبرساز می‌شوند، هوتک‌های سیستان و بلوچستان گویا با هم مسابقه مرگ گذاشته‌اند. 
مرگ‌های زنجیره‌ای کودکان و بزرگ‌سالان در هوتک‌ها آن‌چنان تکرار شده است که حتی گوش‌ها هم به آن خو گرفته‌اند.


پارسال در همین فصل بود که هوتک روستای «شیخان کرگ» از توابع دشتیاری در استان سیستان‌وبلوچستان یک کودک را بلعید و به کام مرگ فرو برد. یحیی شش‌ساله سومین کودکی بود  که در مدت کمتر از یک سال در برکه‌ این روستا افتاد و غریبانه جان داد. در شهریور سال قبل از آن نیز دو کودک حدوداً دو و سه‌ساله در همین روستا شیخان کرگ قربانی هوتگ‌ها شدند.


یحیی شش‌ساله اولین کودکی نبود که قربانی هوتک‌ها شده،‌ کودکان زیادی مثل یحیی یا در هوتک غرق‌شده، یا طعمه گاندوهای اطراف آن شده‌اند. شهریور سال 99 «زینب» 10ساله از اهالی روستای جکیگور در حال شستن لباس در کنار هوتک، پایش سر خورد و داخل هوتک غرق شد. 
هوتک روستای جماعت‌زهی پلان نیز مرگ‌های زیادی را در دل خویش ثبت کرده است. این هوتک پارسال کودکی به نام آتنا را بلعید. آتنای چهارساله در همان هوتکی غرق شد که قتلگاه عمه‌اش هم بود. شش سال قبل از مرگ آتنا، سحر عمه او که فقط هفت سال داشت نیز به دست همین هوتک زندگی‌اش پایان یافت. 


 گاندوها در کمین کودکان


علاوه بر خطر غرق‌شدگی، وجود تمساح‌های پوزه‌کوتاه در هوتک‌ها، آن را به قتلگاهی تمام‌عیار تبدیل کرده است. این تمساح‌های پوزه‌کوتاه که محلی‌ها به آن «گاندو» می‌گویند نیز در کمین بچه‌ها هستند و به‌عنوان خطری بالقوه زندگی مردم آن منطقه را تحت‌الشعاع قرار داده است. «علیرضا بزرگزاده»، یکی از قربانیان گاندو است. این  کودک ۱۰ساله‌ پنج سال پیش از فرط گرما تنی به آب زد و در جنگی تن‌به‌تن و نابرابر طعمه گاندو شد.


 نصیر بلوچ زاده، معلم علیرضا به رسانه‌ها  گفته بود گاندو شاگردم را آن‌قدر زیرآب نگه داشت تا خفه شود. روایت این معلم از تأثیر مرگ این کودک بر خانواده‌اش نیز بسیار تکان‌دهنده است. وی گفته بود: «پدر خونه رو هر وقت ببینی کنار تیر چراغ‌برق یا دیوار یه دستشو گرفته به سرش و نشسته یه گوشه، مادرشم وضعیتی بهتر از پدر خونه نداره، یادمه یک سال بعد از فوت علی‌رضا داشتیم بین بچه‌ها کتاب مدرسه پخش می‌کردیم که مامان علی‌رضا هم اون وسط وایستاده بود، اشک می‌ریخت و می‌گفت دارم نگاه می‌کنم شاید بچه منم لابه‌لای بقیه بچه‌ها باشه ببینمش.»


علیرضا در همان هوتکی جان داد که چند سال بعد حوا در آن، دستش را در دهان گاندو جا گذاشت. سه سال پیس حوا رئیسی هشت‌ساله نیز موردحمله یک گاندو قرار گرفت. اگرچه او  به‌طور معجزه‌آسایی از آن حادثه جان به در برد، اما برای همیشه نقض عضو شد. حوا بعدازاین حادثه در شرح ماجرا گفته بود: «رفته بودیم دم رودخونه تا لباس بشوریم که یک دفعه تمساح اومد دست منو با دندوناش گرفت و می‌کشید سمت خودش تا بکشه توی آب، خواهرم منو با موهام از آب بیرون کشید، اما تمساح همین‌طوری از آب بیرون اومد و دنبال ما می‌کرد، از دستم کلی خون می‌ریخت، ولی از ترس تا دم خونه با خواهرم دویدیم.»


مرداد دو سال پیش امیرحمزه کودک ۱۰ساله هم سرنوشتی شبیه حوا برایش رقم خورد. دست امیرحمزه نیز براثر حمله گاندو به‌شدت آسیب دید و از مقطع شد. ابن موارد تنها چند مورد از کودکانی هستند که کمبود آب یا نبود امکانات تفریحی و ورزشی، آنان را در دام گاندوها یا هوتک‌ها انداخته است.  کودکان زیادی  در سیستان و بلوچستان هر روز در معرض این خطر هستند  و آن را زندگی می‌کنند. چراکه کمبود آب و نیاز به آب بهداشتی، مردم سیستان را مجبور کرده تا با مراجعه به هوتک‌ها هم جان کودکانشان را در معرض خطر قرار دهند و هم از آبی بیاشامند که هم‌زمان حیوانات آن اطراف نیز از همان مصرف می‌کنند.


 فنس‌کشی اطراف هوتک، خطرات آن را کاهش می‌دهد 


قصه تلخ ماجرا در موضوع هوتک‌ها  اینجاست که با یک اقدام ساده مانند حصارکشی اطراف هوتک، می‌توان از این مرگ‌ومیرهای تلخ و عزادار شدن خانواده‌ها جلوگیری کرد اما حتی انجام این کار ساده‌ از مردم محروم بلوچستان دریغ می‌شود. سهل‌انگاری در مورد فنس‌کشی اطراف هوتک‌ها که اقدامی بسیار ساده است، این شائبه را ایجاد می‌کند که گویا مرگ کودکان آن مناطق در اولویت مسئولان نیست و گرنه چند متر فنس نه بودجه کلانی لازم دارد و نه اجرای آن زمان زیادی می‌خواهد.


در حالی هوتک‌ها برای مردم محروم از آب و امکانات سیستان و بلوچستان به استخرهای مرگ تبدیل‌شده که نیاز به آب آشامیدنی سالم یکی از حیاتی‌ترین نیازمندی‌های افراد در کره زمین است و به عبارتی ازجمله نیازهای زیستی انسان محسوب می‌شود و در هرم‌ سلسله‌مراتب نیازهای مازلو نیز دسته اول نیازها محسوب می‌شود. با این حساب مردم سیستان و بلوچستان حتی در کف نیازهای مازلو نیز قرار ندارند چرا که  حتی از دسترسی به آب که جزو نیازهای  اولیه است، محروم هستند. 


لازم به یادآوری است که هوتِگ یا هوتَک نام گودال مصنوعی یا طبیعی نسبتاً بزرگی است که آب حاصل از بارندگی‌ها در آن هدایت و جمع‌آوری‌شده و در طول سال به مصارف کشاورزی و آشامیدنی انسان و حیوانات اهلی و وحشی می‌رسد.این گودال در زبان بلوچی به هوتِگ یا هوتک مشهور است و این سامانه سنتی برای مهار، کنترل و بهره‌برداری از سیلاب و به‌عنوان یکی از راه‌های متداول تأمین آب محسوب می‌شود

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha