به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه صبح نو ،اگر نرخ بالای آمار واقعی بیکاری را همراه کنیم با پرداخت اقساط وامها و بازگرداندن قرضها، تامین هزینههای زندگی روزمره مانند لباس، غذا، تفریح، درمان و غیره و کمی آنسوتر هزینههای تولد و رشد فرزند، متوجه شرایط معیشتی زوجهای جوان بعد از ازدواج و هزینههای تصاعدی آنان خواهیم شد؛ هزینههایی که با تورم ۴۵ تا ۵۵درصدی، اساسا مشخص نیست به چه رقمی خواهد رسید و رشد قیمتها تا کجا صعود میکند.
مقاممعظم رهبری بارها نسبتبه آینده جمعیتی کشور ابراز نگرانی و بر تغییر سیاستهای جمعیتی تاکید کردند. تاکیدات ایشان و فعال شدن بخشی از بدنه نخبه دغدغهمند در این جهت منجر به تغییر برخی سیاستهای بالادستی نسبت به جمعیت شد که نقطه اوج آن را میتوان ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت و خانواده در سالهای 93 و 95 ازسوی مقاممعظم رهبری دانست.
تازهترین آمارها نشان میدهد از هر سه ازدواج یک ازدواج به طلاق منجر میشود که درواقع باید گفت بیش از ۴۵درصد از ازدواجها ناموفق است. از سال ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ طلاق ۲۸درصد رشد داشته که سه عامل بیتوجهی، بیتعهدی و بیاحترامی از مهمترین عوامل آن بهشمار میروند. مجموع ازدواجها در کشورمان در تابستان۱۴۰۰، ۱۳۴هزار و ۲۰۸مورد بود و محاسبات نشان میدهد که ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹، بیش از ۳۶درصد کاهش یافته است و حدود ۸۰درصد طلاقها توافقی انجام میشود.
در میان این آمارها، یکی از موضوعات مهم این است که بسیاری از طلاقها در پنج سال اول زندگی رخ میدهند که اگر بتوان با مشاورههای خانوادگی از فروپاشی این خانوادهها جلوگیری کرد میتوان گفت تا حدود زیادی آمار طلاق کاهش پیدا میکند که همه این موضوعات به انجام مشاورهها مرتبط میشود.
اما همانطورکه در بالا نیز گفته شد این روزها تورم و گرانی در میان زندگی تکتک افراد جامعه رسوخ کرده است. همین امر زمینهساز مشکلات دیگری در ازدواجهای موفق نیز میشود. چه بسا به گفته جامعهشناسها، مشکلات مالی و درآمدی با افزایش روزانه هزینههای زندگی، هر ازدواج موفقی را ناموفق میکند. بااینحال مشاوران خانواده عوامل موثر دیگری را ازجمله «همسرگزینی نادرست»، «نقص دانش و مهارت همسران»، «عملکرد نامطلوب همسران» و «شرایط نامطلوب اقتصادی» عوامل موثر در ازدواجهای ناموفق میدانند اما اینکه کفه ترازوی کدام معضل سنگینی کند، مهم است.
ریشه تمام مشکلات فقر است
جمعیت جوان از مولفههای مهم رشد اقتصادی و اجتماعی کشورها بهشمار میرود و توسعه هر کشور در گرو داشتن نیروی مولد و جوان است. دوره جوانی از نظر جمعیتشناسی از اهمیت بالاتری نسبتبه سایر دورههای سنی برخوردار است چراکه در این دوران فرد شرایط لازم را برای ورود به عرصههای اجتماعی و اقتصادی را پیدا میکند و با ازدواج، اشتغال و فرزندآوری، بر وضعیت کنونی و آینده جامعه تاثیر میگذارد.
باوجوداین، ساختار جمعیت ایران در زمان حاضر درحال گذر از جوانی به سالخوردگی است! براساس آمارهای وزارت بهداشت، تا 20سال آینده جمعیت سالمند کشور دوبرابر خواهد شد که این مساله علاوهبر آنکه نیازمند برنامهریزی آیندهمحور برای حل مشکلات سالمندی است؛ اهمیت جوان شدن جمعیت و افزایش جمعیت مولد برای بهحرکت درآوردن چرخ اقتصادی و اجتماعی کشور را پررنگتر میسازد.
امانالله قراییمقدم، جامعهشناس با اشاره به فشارهای مالی میگوید: این روزها به نظرم مشکلات مالی ریشه تمام مشکلات جامعه شده است. مشکلات مالی و درآمدی با افزایش روزانه هزینههای زندگی هر ازدواج موفقی را ناموفق میکند. چنین امری کاملا طبیعی است و راه گریزی از آن وجود ندارد. وی افزود: خانوادهها در دوران کرونا بیش از گذشته تحت فشار مالی بودند؛ به همین دلیل اختلافها بیشتر از گذشته شده است.
تعداد زیادی از مردم در دوران کرونا بیکار یا ورشکسته شدند. حالا که به روال طبیعی زندگی بازگشتیم آسیبهای حاصل از کرونا نمایان میشود. از طرفی، افزایش طلاق و ازدواجهای ناموفق در جامعه یک فاجعه است؛ زیرا آسیبهای اجتماعی زیادی را به بدنه خانوادهها وارد میکند. گسترش ازدواجهای ناموفق منجر به رهایی فرزندان آنها نیز میشود.
به نظرم فرزندان حتی نسبتبه زنان و مردان آسیبپذیرتر هستند. وقتی والدین طلاق میگیرند یا درون خانوادههای دچار طلاق عاطفی بزرگ شوند، نوعی مشکلات روانشناختی پیدا میکنند؛ زیرا درواقع نقش یک یا حتی دو والد را تجربه نمیکنند. همچنین فرزندان در زندگیهای اینچنینی طعم خوشبختی و عشق را کمتر از دیگران میچشند. هر چقدر هم سنین کودکان پایینتر باشد، آسیبها میتوانند بیشتر باشند، زیرا هنوز هویت فرزندان شکل نگرفته است.
بهنوعی میتوانیم بگوییم تا هفتسالگی آسیبهای بسیاری میتواند بر کودکان وارد شود. بااینحال فرزندان در هر سنی که باشند دچار مشکلات روانشناختی میشوند؛ بنابراین آسیب افزایش ازدواجهای ناموفق نهتنها دامان افراد بلکه فرزندان و جامعه را نیز میگیرد.این جامعهشناس اظهار کرد: این درحالی است که زنان و مردان باید بدانند که نسبتبه زندگی مشترک مسوول بوده و گاهی آنهایی که دارای فرزند هستند باید بدانند تلاش خود برای تربیت فرزند را انجام داده و با تمرکز بر زندگی هر اقدامی برای استحکام و افزایش روابط عاطفی انجام دهند. درهرصورت تمام مشکلات را نباید به گردن فشارهای مالی انداخت؛ زیرا اختلاف طبقاتی یکی از مهمترین عوامل شکست ازدواجهاست.
اختلاف طبقاتی خود به چند دسته اختلاف فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و… تقسیم میشود که در این میان و براساس آمار، اختلافات در عقاید سیاسی در تاثیرگذاری در ظهور پدیده طلاق، از دیگر عوامل کمرنگتر است.قراییمقدم در ادامه گفت: اختلاف فرهنگی نیز یکی دیگر از این اختلافات است که تاثیر بسیار زیادی در زندگی زوجین دارد، چراکه هر طبقهای دارای یک خردهفرهنگی خاص خود است که مشتمل بر طرز رفتار و گفتار، طرز زندگی و چشمانداز زندگی، باورها و خواستههای افراد است.
اگر در میان زوجین یکی از نظر فرهنگی بسیار بالاتر و پایینتر از دیگری باشد، قطعا بهدلیل عادت و توقع طرف مقابل از زندگی و برآورده نشدن این سطح از خواستهها و آمال، این مساله باعث شکاف و احساس عدم خوشبختی در وی میشود. اختلاف در سطح تحصیلات نیز بسیار حائزاهمیت است و در شرایط فعلی توصیه میشود.
نظر شما