دوشنبه ۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۱
کد خبر: 347951

فضای مجازی را زیر و رو کرد تا توانست یک استاد حرفه‌ای سرقت را پیدا کند. می‌خواست هرطور شده آموزش دزدی ببیند تا بتواند جلوی دختر موردعلاقه‌اش خودی نشان بدهد. پنج میلیون پول داد تا استاد مجازی‌اش، به او شیوه‌وشگردهای دزدی را ریزبه‌ریز آموزش داد.

5 میلیون برای آموزش سرقت

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، سه جلسه طول کشید تا در نهایت استادش تایید کرد که او می‌تواند خودرویی را سرقت کند. پسر جوان طبق آموزش‌هایی که دیده بود، با ترس‌ولرز اولین سرقت خود را انجام داد و پیش دوست دخترش رفت، اما زیاده‌خواهی‌های دختر موردعلاقه‌اش به کتک‌کاری آنها در خیابان انجامید و در نهایت پای پلیس به میان آمد. پلیس این دختر و پسر را دستگیر کرد و راز سرقت دزد تازه‌کار نیز فاش شد.

ماجرا به روز شنبه برمی‌گردد. عصر بود که مردم در یکی از خیابان‌های غرب تهران شاهد درگیری یک دختر و پسر بودند. دختر و پسری که با فریاد به یکدیگر ناسزا می‌گفتند. در ادامه، این درگیری شدت گرفت. دختر جوان با کیف به سروصورت پسر می‌زد و پسر جوان نیز سعی می‌کرد سوار خودروی پرایدش شود و فرار کند، اما دختر جوان مانع او می‌شد. فریادها و کتک‌کاری‌های این دختر و پسر در نهایت باعث شد تا مردم با پلیس تماس بگیرند. دقایقی نگذشت که ماموران کلانتری از راه رسیدند.

بازداشت 3 ساعت پس از سرقت

دختر و پسر هردو تحت بازجویی قرار گرفتند. همزمان ماموران پلیس شماره پلاک خودروی پراید پسر جوان را استعلام گرفتند که راز عجیب سرقت فاش شد. ماموران پس از استعلام متوجه شدند که این خودروی پراید درست سه ساعت قبل در یکی از مناطق تهران و از مقابل خانه صاحبش سرقت شده است. صاحب خودرو نیز گزارش سرقت را به پلیس اعلام کرده بود. برای همین بلافاصله دختر و پسر جوان دستگیر شدند و تحت بازجویی قرار گرفتند.

آموزش در فضای مجازی

پسر جوان در بازجویی‌ها راز عجیب این سرقت را فاش کرد و گفت که برای خودنمایی در مقابل دختر موردعلاقه‌اش، خودروی پراید را دزدیده است. او در صحبت‌هایش به پلیس گفت: «چندوقت پیش در فضای مجازی با ملیحه آشنا شدم. ملیحه دختر خوبی بود و من خیلی زود به او علاقه پیدا کردم. ما یکدیگر را ملاقات کردیم و در این ملاقات‌ها علاقه من به او بیشتر شد.

من و ملیحه مدتی با هم در ارتباط بودیم و من به شدت عاشقش شده بودم. جوری که دیگر نمی‌توانستم بدون او زندگی کنم. ولی ملیحه خیلی زیاده‌خواه بود. او مرتب از بی‌پولی من شکایت می‌کرد. می‌گفت عرضه نداری یک خودرو برای خودت بخری. در صورتیکه من همیشه وقتی سر قرار با او می‌رفتم خودروی مادرم را می‌گرفتم، اما مواقعی که بدون خودرو پیش او می‌رفتم به من سرکوفت می‌زد.»

تصمیم به دزدی برای خودنمایی

او ادامه داد: «مدتی سعی کردم رفتارهای او را تحمل کنم. ولی می‌دانستم که فایده‌ای ندارد. ملیحه مرتب مرا تحقیر می‌کرد و می‌گفت باید یک خودروی خوب بخری. رفاه کامل داشته باشی، اما من کار مناسبی نداشتم. از طرفی قدرت خرید یک خودرو را هم نداشتم. روز آخر من و ملیحه سر همین موضوع با هم درگیر شدیم. ملیحه گفت تو نمی‌توانی برای خودت خودرو بخری. من هم عصبانی شدم و گفتم قدرت مالی‌اش را ندارم، چکار کنم بروم دزدی کنم؟! او گفت که تو حتی عرضه دزدی را هم نداری.

من هم گفتم به تو نشان می‌دهم که عرضه دارم یا نه. ملیحه به من پوزخند زد و رفت. من هم تصمیم گرفتم خودم را به او ثابت کنم. از طرفی به ملیحه علاقه داشتم و نمی‌خواستم او را از دست بدهم. با خودم گفتم اگر دزدی کنم می‌بیند که عرضه دارم. برای همین تصمیم به سرقت گرفتم. ولی اصلا تجربه این کار را نداشتم. کسی را هم نمی‌شناختم که با من به دزدی بیاید. برای همین فضای مجازی را زیر و رو کردم. آنقدر گشتم تا با پیجی آشنا شدم. در آن پیج فردی بود که آموزش سرقت می‌داد. با او چت کردم و پس از جلب اعتماد قرار شد او به من آموزش بدهد.»

آموزش نکات کلیدی سرقت

پسرجوان در رابطه با آموزش سرقت گفت: «پنج میلیون تومان پول دادم و او در سه جلسه به من نکات کلیدی سرقت خودرو را آموزش داد. من بعدها فهمیدم که او از سارقان سابقه‌دار لوازم خودرو است. بعد از سه جلسه او گفت که می‌توانم به راحتی سرقت کنم و همه را یاد گرفته‌ام. با تایید او، من هم به سراغ سرقت رفتم. چندبار خواستم طبق آموزش‌هایم خودرو را سرقت کنم. ولی هربار دست‌وپایم لرزید و ترسیدم.

تااینکه در نهایت به ملیحه فکر کردم و آن روز خودروی پراید را از مقابل خانه‌ای دزدیدم. به ملیحه زنگ زدم و با او قرار گذاشتم. وقتی ملیحه سر قرار آمد به جای اینکه مرا تشویق کند، شروع کرد به تحقیر کردن من. می‌گفت تو واقعا بی‌عرضه هستی. چرا خودروی پراید دزدیدی. حداقل یک خودرو مدل بالاتر سرقت می‌کردی. این همه ترس را به جون خریدی برای سرقت یک خودروی پراید! همان لحظه با هم درگیر شدیم و در نهایت مردم با ماموران پلیس تماس گرفتند و من لو رفتم.»

انکار اطلاع از سرقت

در ادامه با اعترافات این پسر، دختر جوان نیز تحت بازجویی قرار گرفت. او اما صحبت‌های پسر جوان را انکار کرد و در بازجویی‌ها گفت: «من از سرقت اصلا خبر ندارم. من و دانیال چند وقتی با هم در ارتباط بودیم، اما به‌خاطر بی‌پولی دانیال و اخلاق‌ورفتارهایش، تصمیم گرفتم ارتباطم با او را قطع کنم. او اما همچنان اصرار بر ادامه رابطه داشت.

تااینکه روز حادثه با من تماس گرفت که دوباره همدیگر را ببینیم. من هم سر قرار رفتم تا به او بگویم همه چیز بین ما تمام شده است. تااینکه درگیر شدیم و ماموران پلیس سر رسیدند. من هیچ اطلاعی از سرقتی بودن خودرو نداشتم.»در ادامه پسر جوان به دستور بازپرس کشیک دادسرای ویژه سرقت روانه بازداشتگاه شد و در حال حاضر نیز تحقیقات در خصوص این پرونده برای مشخص شدن زوایای پنهان آن همچنان ادامه دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha