یکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۶
کد خبر: 348315

 شهریورماه امسال بود که خبر آمد سرپرست سازمان منابع‌ طبیعی و آبخیزداری در نامه‌ای دستور داده تا در راستای اجرای فاز اول طرح مدیریت پایدار جنگل‌های هیرکانی و دستور رئیس سازمان مدیریت بحران کشور، درختان شکسته و افتاده نزدیک به جاده‌های جنگلی از این اکوسیستم خارج شود.

چراغ سبز تخریب جنگل‌ها

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما، این ماجرا انتقاد بسیاری از فعالان محیط زیست و حوزه جنگل را به دنبال داشت و برایشان یادآور اجرای سیاست بهره‌برداری از درختان شکسته و افتاده بود. حالا بعد از گذشت چند ماه از این نامه، خبر آمده که رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری به ادارات منابع طبیعی استان‌های گیلان، مازندران و گلستان، مجوز قطع درختان حاشیه جاده‌های البرز تا ۷۰ متر از طرفین را داده است. اتفاقی که داریوش عبادی، عضو شبکه‌ تشکل‌های محیط زیستی و منابع طبیعی مازندران، آن را «خیانتی در حق جنگل‌های شمال کشور» دانسته و معتقد است «در شرایط فعلی کشور، صدور مجوزهایی از این دست می‌تواند خطرناک باشد.»


نامه‌ پرشائبه با امضای عباسعلی نوبخت، رئیس سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور به ادارات کل منابع طبیعی استان‌های شمالی و با هدف «مرمت و بازگشایی جاده‌های جنگلی» ابلاغ شد. این نامه به استناد نامه رئیس سازمان بحران کشور مبنی بر جمع‌آوری درختان افتاده در داخل و حریم مسیل‌ها نوشته شد. حتی در مهرماه خبر آمد که دوره‌های توجیهی برای اجرای این دستور سازمان منابع‌ طبیعی و آبخیزداری هم برای کارشناسان سه استان شمالی برگزار شده است.

داریوش عبادی: قطع درختان شکسته و افتاده، لایروبی رودخانه‌ها، تملک بستر توسط وزارت نیرو که بعد از تملک می‌توانند درخت بستر و حریم رودخانه‌ها را با عنوان درختان خطرآفرین قطع کنند و ….. مواردی بود که نشان می‌داد سازمان منابع طبیعی کمر همت بسته تا تخریب جنگل‌ها را شروع کنند و اندک جنگل‌های باقی مانده را هم از بین ببرند

هادی کیادلیری، رئیس دانشکده منابع ‌طبیعی و محیط‌ زیست دانشگاه علوم و تحقیقات از جمله مخالفان این طرح بود که چندی پیش به سلامت نیوز گفت: «این نسخه دادن و دستورالعمل یکسان صادر کردن برای برداشت درختان داخل رودخانه، نوعی غارت درختان حاشیه رودخانه‌ها را به همراه خواهد داشت و با بهره‌برداری هیچ فرقی نمی‌کند. تا اقدامات مشخص نباشد، خود جاده هم به درد نمی‌خورد چه برسد به اینکه بخواهند جاده‌ها را با قطع درختان بازگشایی کنند.»


به گفته او در درجه اول باید برنامه مدیریت توسعه پایدار را تصویب کرد. سرپرست فعلی سازمان منابع‌ طبیعی همواره نقد می‌کرد که ۱۱ هزار هکتار جاده جنگلی داریم که این جاده‌ها جنگل را تخریب کرده‌اند: «این جاده‌های جنگلی برای حفاظت طراحی نشده بلکه برای بهره‌برداری طراحی شده بودند. حاشیه این جاده‌ها را باز کنیم و بعد بگوییم می‌خواهیم از جنگل حفاظت کنیم.

اصلاً جاده‌ای که خودش برای بهره‌برداری ایجاد شده است، می‌تواند حفاظت کند؟ من نمی‌گویم که جاده جنگلی نیاز نیست حتی معتقدم که برخی جاده‌های جنگلی که ضرورت دارد، نباید رها شود و رها کردن برخی از جاده‌ها از ابتدا اشتباه بود ولی دلیل ندارد یک نسخه کلی بی‌برنامه بنویسیم و بگوییم تمام درختان را برداشت کنید و به جان ۱۰ هزار کیلومتر جاده‌های جنگلی بیفتید و به این بهانه هرچه درخت اطراف جاده جنگلی است، به‌صورت لقمه آماده جمع کنید و برای تولید چوب بدهید.

اگر برداشت درختان شکسته افتاده داخل جنگل اقتصادی بود، قطعاً دستور داده می‌شد که این درختان هم برداشت شود.»پوریا فرهش: علت بی‌اعتمادی فعالان عرصه این است که آنچه در ارزیابی‌ها و نامه‌های اداری می‌آید با آنچه اجرا می‌شود تفاوت فاحش دارد. ما در سال‌های گذشته گزارش‌های بسیاری از برداشت شاخه‌های فرسوده و شکسته داشتیم که بر اساس آن گزارش‌ها، سودجویان شاخه‌ها را می‌شکستند و یا آتش می‌زدند و تنها به شاخه‌های شکسته موجود اکتفا نمی‌کردند

طرح تنفس جنگل‌ها زیر سوال رفت
تشکل‌های محیط زیستی و منابع طبیعی کشور و البته این سه استان در ماه‌های اخیر تلاش کردند تا توجه به این طرح اشتباه و تبعات ناشی از آن را بار دیگر گوشزد کنند. داریوش عبادی، عضو شبکه تشکل‌های محیط زیستی و منابع طبیعی مازندران به «پیام ما» می‌گوید با وجود این تلاش‌ها، ارسال چنین نامه‌ای از سوی سازمان منابع طبیعی برای ادارات استانی لازم‌الاجراست و شاید تاکنون کار هم شروع شده باشد: «از زمانی‌که دکتر نوبخت رئیس سازمان منابع طبیعی شدند، علی‌رغم نظر نهادهای مدنی و کارشناسان حوزه جنگل، پای تنفس جنگل و قطع درختان نایستادند و این رویه تاکنون ادامه داشته و بدتر هم شده است.»


به گفته عبادی مکاتبات و اقداماتی که شاهدش هستیم به نوعی طرح تنفس را زیر سوال برده است: «طرح تنفس، هرگونه بهره‌برداری از جنگل‌های شمال در قالب طرح‌های جنگلداری را ممنوع می‌دانست. قرار بود یک دهه این روند طی شود اما این اتفاق نیفتاد. نیروهای حفاظتی یا از جنگل خارج و یا نسبت به آن بی‌تفاوت شدند. قاچاق چوب افزایش یافت و فشار زیادی به جنگل‌ها آمد.

هرچند برخوردهایی هم می‌شد اما نتیجه چندانی نداشت.»عبادی می‌گوید در دوره جدید مدیریت سازمان منابع طبیعی، اقدامات جدیدی به وقوع پیوست که همه‌اش برای جنگل‌های شمالی ضرر بود: «قطع درختان شکسته و افتاده، لایروبی رودخانه‌ها، تملک بستر توسط وزارت نیرو که بعد از تملک می‌توانند درخت بستر و حریم رودخانه‌ها را با عنوان درختان خطرآفرین قطع کنند و… مواردی بود که نشان می‌داد سازمان منابع طبیعی کمر همت بسته تا تخریب جنگل‌ها را شروع کنند و اندک جنگل‌های باقی مانده را هم از بین ببرند.

گویا رئیس سازمان منابع طبیعی توانایی مقابله با مافیای جنگل را نداشته و بنابراین توصیه‌ام این است که اگر علاقه و توانایی‌اش را ندارند از این سِمت کناره‌گیری کند. این خیانت بزرگی برای این عرصه است و قابل جبران نیست و نمی‌توان از مکاتباتی از این دست به راحتی گذشت. این خط قرمز ماست و نگرانی ما هر روز بیشتر از قبل است.»


او همچنین می‌گوید در دهه اول انقلاب از نظر مساحت ۴۰ درصد از جنگل‌های کشور را در نبود مدیریت درست و با ثبات از دست دادیم و دیگر این میزان از تخریب جبران نشد: «ما می‌گوییم در شرایط فعلی کشور که موضوعات مختلف و مهمی نزد افکار عمومی مطرح است، باید مقابل طرح‌هایی از این دست ایستادگی کرد. طرح‌هایی که شاید حالا توجه افکار عمومی را به دنبال نداشته باشد و آنها درگیر مسائل دیگری باشند اما می‌دانیم که آینده سرزمینمان به آنها بسته است.»


نامه‌ها و ارزیابی‌ها با اجرای طرح متفاوت است


تشکل‌های محیط زیستی و منابع طبیعی در گیلان هم قرار است هفته آینده جلسه‌ای برای بررسی مخاطرات این طرح برگزار کنند. پوریا فرهش، عضو انجمن بوم‌بانان گیل و دیلم این را می‌گوید و تاکید می‌کند که برداشت از جنگل‌ها به بهانه‌های مختلف در سالیان گذشته به رویه بدل شده است: «این طرح شفافیت لازم را ندارد و در برخی از جاده‌های جنگلی کشور می‌تواند عامل تخریب و نابودی گسترده باشد. چراکه برای مثال در دیلمان، فاصله ۷۰ متری که ذکر شده، بخش عمده‌ای از خود جنگل است و این یعنی اجازه تخریب قانونی شده و برای همین هم مافیای چوب بیش از پیش خوشحال است.»


فرهش به نقاط دیگر استان هم اشاره می‌کند. به ماسوله، صومعه‌سرا، ماسال و… که نقاطی از جنگل با جاده عجین است و تا نقاط بسیار بالایی از کوه هم جاده‌کشی انجام شده: «علت بی‌اعتمادی فعالان عرصه این است که آنچه در ارزیابی‌ها و نامه‌های اداری می‌آید با آنچه اجرا می‌شود تفاوت فاحش دارد. ما در سال‌های گذشته گزارش‌های بسیاری از برداشت شاخه‌های فرسوده و شکسته داشتیم که بر اساس آن گزارش‌ها، سودجویان شاخه‌ها را می‌شکستند و یا آتش می‌زدند و تنها به شاخه‌های شکسته موجود اکتفا نمی‌کردند.»


به گفته او هرگونه مجوزی که اجازه دهد که پیمانکاران وارد جنگل شوند مجوزی است برای نابودی: «ما هنوز نمی‌دانیم منظورشان از جاده، کدام جاده‌هاست. آیا منظور بزرگراه‌هاست یا جاده‌های جنگلی روستایی هم شامل طرح می‌شوند. اگر این جاده‌ها شامل طرح شوند فاتحه جنگل را باید خواند.»


نکته دیگر که به گفته او مورد بی‌توجهی قرار گرفته است، نظارت بر عملیاتی شدن این طرح است. او می‌گوید هکتارها هکتار جنگل قرار است با یک طرح اشتباه و بدون نظارت رو به نابودی رود و این در حالی است که مدام گفته شده نیروهای جنگلبانی تا چه میزان برای نظارت بر عرصه‌های جنگلی کم است. بنابراین این تنها راهی است برای حضور هر چه بیشتر و گسترده‌تر مافیای چوب و نابودکنندگان جنگل.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha