چهارشنبه ۱۴ دی ۱۴۰۱ - ۱۰:۲۴
کد خبر: 349931

گروگان‌گیری آب

چرا ایران تا 30 سال دیگر بیابان می‌شود؟

سدسازی خارجی را بد می دانیم اما در سکوت سدسازی می کنیم

این روزها خشکسالی به نقاط پرآب کشور با میانگین بارندگی مناسب مانند استان‌ها همدان، گلستان ... رسیده و این امر نشان می‌دهد که مشکل خشکسالی در ایران، کاهش روند بارندگی و نزولات جوی با گرمایش زمین نیست.

چرا ایران تا 30 سال دیگر بیابان می‌شود؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان امروز، در این شرایط به‌طور رسمی مدیر عامل آبفای تهران در صدا و سیما علام کرد که در استان 13 میلیون نفری تهران، 89 روز دیگر آب سد لتیان به عنوان تامین کننده اصلی آب شرب این شهر و استان به اتمام می‌رسد. در این شرایط بسیاری از کارشناسان براین باورند که روند گرمایش زمین، افزایش جمعیت و تمرکز بر چند کلانشهر کشور و از همه مهمتر سدسازی‌ها داخلی و خارجی در شرق و غرب ایران، وضعیت «آب» را بحرانی‌تر از همیشه کرده است.

احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی در گفت‌وگو با خبرآنلاین گفته است: «بحران کمبود آب تقریباً به طرق مختلف سراسر کشور را تحت تأثیر قرار داده و تعداد زیادی از استان‌های کشور زیر تیغ تهدید کم‌آبی هستند. جدیت این معضل به قدری است که در بخش‌هایی از کشور شاهد جابه‌جایی و مهاجرت ساکنان از مناطق خشک و کم‌آب به مناطق پرآب و پربارش بوده‌ایم.»

در این شرایط برکسی پوشیده نیست که روند سدسازی مخرب در داخل و خارج از کشور مانند سد کمال خان در افغانستان برروی رودخانه هیرمند و پروژه عظیم گاپ ترکیه برروی دجله و فرات (ارس)، وضعیت آب در ایران را بحرانی‌تر از همیشه کرده است. در این شرایط گروگانیگری حق‌آبه ایران توسط دو کشور همسایه و البته سکوت مسوولان ایرانی همچنان آب دارد و برکسی پوشیده نیست.

صحبت‌های رئیس جمهور سابق افغانستان در مراسم افتتاح سد کمال خان و در فروردین 1400 این امر را تایید می‌کند. اشرف غنی در آن مراسم موضوع تبادل «آب مازاد» با «نفت» را مطرح کرده بود و با این حال روز گذشته نیز محمدعلی فرحناکیان، سرپرست مرکز توسعه صادرات و پشتیبانی صنایع آب و برق از مذاکرات بین ایران و افغانستان نسبت به تامین حقابه هیرمند خبر داد.

وی با اشاره به اینکه سال قبل مقامات افغانستانی اعلام کردند که اگر ایران آب بیشتری را از هیرمند تقاضا دارد می‌توان روی موضوع تبادل نفت با آب حساب کرد، اما با توجه به این‌که ایران مطالبه بیشتری نداشت این مساله منتفی شد و اکنون نیز هیچ بحثی در این رابطه مطرح نیست.

وی در خصوص برنامه وزارت نیرو برای تبادل نفت با آب در کشور افغانستان و یا کشورهای دیگر اظهار کرد: «مسئولان دولت قبل و دولت فعلی افغانستان هیچ کدام معاهده موجود را نفی نکردند و اکنون نیز ایران تقاضایی برای آب بیشتر ندارد و تنها مذاکرات بر سر دریافت حق آبه تعیین شده است. در مورد سایر کشورها نیز ایران نیازمند مطالعات دقیق است اما اگر در داخل کشور مدیریت مصرف صورت گیرد با منابع فعلی می‌توانیم نیاز را برطرف کنیم.»

در غرب هم وضعیت وخیم است

اما مشکل دیگر در رابطه با سدسازی‌های ترکیه با عنوان پروژه‌های «گاپ» و «داپ» وساخت 585 سد در 18 سـال اخیر برروی دجله و فرات، رودخانه ارس را در آستانه خشک‌ شدن قرار داده است. بهره برداری از سدهای سد «ایلیسو»، «سویلمز» و «کاراکورت» و دیگر سدهای در مسیر ارس به ایران، تأثیرات جدی بر روی میزان آب این رودخانه گذاشته تا جایی که این رودخانه پرآب را در آستانه خشکسالی قرار داده و حاصل آن مرگ دشت‌های وسیع و حاصلخیز استان‌های شمال غربی در آذربایجان شرقی و اردبیل نظیر پارس آباد، مغان و دشت اردبیل در آینده نه‌چندان دور است.

فرحناکیان، در رابطه دیپلماسی ایران و ترکیه در حوزه آب هم گفت: «ایران به‌طور مستقیم از کم یا زیاد شدن دجله و فرات آسیبی نمی‌بیند و مسیر سوریه و عراق را طی می‌کند اما در مسیر اروند ممکن است ما را تحت تأثیر قرار دهد. نزدیک به 40 درصد منابع آبی ارس از ترکیه نشأت می‌گیرد و یکی از سدهای روی رودخانه ارس در داخل ترکیه در دست احداث است. توافق شد که در 5 موضوع متخصصان حوزه آب با هم گفت و گو کرده و بحث و تبادل نظر داشته باشند.»

سد سازی اردوغان در شرق و غرب ایران!

19 شهریور امسال، جلیل رحیمی عضو کمیسیون امنیت ملی وسیاست خارجی مجلس گفت: «در موضوع حق‌آبه هیرمند طالبان نیز رویه شبیه به اشرف غنی را در پیش گرفته و حق‌آبه ایران را به شوره‌زار جاری کرد.» اما دلیل این اقدام چیست؟ سدسازی‌های ترکیه و افغانستان، چه تبعاتی برای ایران دارد و اصولا با این روند ما به خشکسالی می‌رسیم؟ نقش سد سازی‌های داخلی در این شرایط چقدر است؟ این موضوع را با یک استاد دانشگاه شهید بهشتی و کارشناس منابع آبی در میان گذاشتیم و او در این رابطه می گوید: «بارها مسوولان سازمان حفاظت از محیط زیست و رسانه‌ها نوشتند که طالبان حق‌آبه هیرمند را به شوره‌زار می‌فرستند و آب به هیرمند نمی‌رسد! در زمان دولت اشرف غنی و تسلط آمریکایی‌ها بر افغانستان، برای این کشور جاده نمی‌ساختند، اما سدهای باشکوه نظیر «کمال خان» و «دوستی» می‌ساختند.»

سعید سعادتمند با اشاره به حمایت مالی بانک جهانی، کشور ترکیه و اردوغان به‌عنوان پیمانکار در این پروژه‌ها که مانع از ورود آب به ایران می‌شدند و همزمان ترکیه در حال ساخت دیوار مرزی بود، می‌افزاید: «این دیوارها به طول 81 کیلومتر که با هزینه‌های هنگفت ساخته شد، برای رد مرز غیر قانونی چند مهاجر افغانستانی یا ایرانی نبود، بلکه این کشور به عواقب خشکسالی در شهرهای مرزهای ایران با پروژه عظیم سد سازی «گاپ»، «داپ» را در آینده‌ای نه چندان دور می‌اندیشد.

هر چند در ایران هم یک عده از مسوولان به ساخت سد دوستی کمک کردند و سفیر سابق ایران در افغانستان و نماینده پیشین مجلس فشار می‌آورد که سیمان از ایران برای سخت سد دوستی ارسال شود!. در ابتدا اینکه آبی که از افغانستان به‌عنوان حق‌آبه هیرمند به سمت هامون می‌آید توسط طالبان به شوره‌زار نمی‌رود، بلکه موانع انسانی مانند سد بندهای مرزی که برای مبارزه با قاچاق سوخت و... برسر راه آب، مسیر آن را کج و به سمت شره زار می‌فرستد.

ما از اینگونه اقدامات در کشور زیاد انجام داده‌ایم، مثلا حالا که خشکسالی به همدان رسیده، سهم تالاب‌ها و دشت شرق همدان را نیروگاه شهید مفتح می‌بلعد و باعث خشکی آن شده است. پس ما دو بحران آبی (دخلی و خارجی) در کشور داریم. وزارت نیرو در دولت‌های مختلف از زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی تا به‌امروز در کشور به صورت رگباری سد سازی کرده است و اگر این سدها خراب نشوند، ما در 30 سال آینده به بیابان تبدیل می‌شویم.»

چرا ایران تا 30 سال دیگر بیابان میشود

اوایل فروردین امسال بود که ناسا اعلام کرد: «با توجه به روند گرمایشی زمین، ایران و تعدادی دیگر از کشور تا 30 سال دیگر قابل سکونت نخواهد بود و به بیابان تبدیل می‌شوند.»این کارشناس با اشاره به این اعلام ناسا می‌گوید: «اگر سدسازی متوقف و بسیاری از سدها تخریب نشوند، ایران تا30 سال دیگر بیابان می‌شود و گزارش ناسا هم بر اساس این شرایط است و گرنه کم یا زیاد باران می‌بارد. سدسازی‌ها در ایران، ترکیه و افغانستان باحمایت مالی بانک جهانی صورت می‌گرفت، اما در کشورهای اروپایی سدها را تخریب می‌کردند!. یعنی با سدسازی در داخل و خارج، چوب حراج به «زندگی» در ایران می‌زنیم. پدافند غیر عامل در این شرایط کجاست؟ چرا این اقدامات بیخ گوش ما رخ می‌دهد؟ من قبول ندارم که طالبان بخواهد برسر منابع آبی با ایران وارد چالش شود چون اگر ایران نباشد، طالبان و کشور افغانستان با چالش‌های جدی روبه‌رو می‌شود، اما اشرف غنی باج‌گیری می‌کرد، ولی طالبان حق آب ایران را می‌دهد و کافی است که وزارت نیرو این صحبت‌ها را کمی جدی و تیم ارزیاب برای آن بفرستد. اگر مشکل هامون، طالبان است مشکل جازموریان چیست؟ تالاب‌های کرمان برای چه خشک شده‌اند؟ آیا به‌دلیل ساخت سد نیست؟ این‌که نمی‌شود ما سد سازی خارجی را «بد» بدانیم، اما در داخل و سکوت سد بسازیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha