یكی از دلایل به اصطلاح لوس شدن كودكان روشهای غیرقابل قبول والدین به لحاظ تربیتی است. والدین محبتكننده افراطی كه معیارهای تربیتی و روشهای یادگیری را در نظر نمیگیرند، صرفا با محبتهای زیاد مانع اجتماعی شدن رفتارهای كودكان میشوند. چنین كودكانی معنای صبر و تحمل را در زندگی نمیآموزند و انسانهایی عجول و شخصیتهایی متزلزل بار خواهند آمد.
نقش تشویق و تنبیه در تربیت كودك
تشویق و تنبیه دو روش متفاوت تربیتی هستند و باید ویژگیهایی داشته باشند تا موثر واقع شوند. این دو روش چنانچه بهموقع و با اصول درست انجام شوند، میتوانند از لوس شدن كودكان جلوگیری كنند. معمولا كودكان لوس، والدین تسلیمشونده دارند. آنها در مقابل خواستههای كودك فورا تسلیم میشوند و هر آنچه او طلب كند، برایش فراهم میكنند. در خانوادهای كه كودك لوس پرورش داده میشود، اثری از روشهای تنبیهی مناسب دیده نمیشود. یعنی چنانچه كودك كار اشتباهی مرتكب شود یا اینكه بخواهد تعیینكننده باشد و به والدین خود دستور دهد یا اینكه با داد و فریاد و عصبانیت حرف خود را به كرسی بنشاند، در این خانواده هیچگونه روش مناسبی برای جلوگیری از این رفتارها و جهتدهی به آنها وجود ندارد. این نوع خانوادهها از لحاظ روانشناسی به خانوادههای محبتكننده افراطی آزادگذارنده معروفند؛ خانوادههایی كه بینهایت توجه، محبت و محافظت در مورد فرزندان خود دارند و در عین حال آنها را برای انجام هرگونه عملی آزاد میگذارند. این مساله بسیار اهمیت دارد كه میزان مقاومت، ایستادگی و انعطاف خود را در برابر فرزندانمان مورد بررسی قرار دهیم. بعضی از والدین پس از مقاومتی كوتاه در مقابل تقاضاهای فرزند، تسلیم میشوند و خواستههای كودك را به همان شكلی كه او میخواهد برآورده میكنند.
وقتی صحبت از قاطع بودن به میان میآید، برخی از والدین تصور میكنند كه جدی و قاطع بودن به این معناست كه مثلا پرخاشگر هم باشیم یا اینكه چنانچه فرزندمان از ما پیروی نكرد، با زور و خشونت مواردی را به او تحمیل كنیم. حال آنكه در مقولههای تربیتی، قاطع و جدی بودن به این معناست كه از اصولی پیروی كنیم و قوانینی برای فرزندانمان داشته باشیم. به علاوه، اصرار به اجرای آن قوانین در خانواده وجود داشته باشد. اما چنانچه كودكان از قوانین خانواده پیروی نكنند و حتی خلاف آن عمل كنند، برای مثال در جمع فامیل رفتاری از آنها سر بزند كه مطابق با موازین تربیتی نباشد، آیا لازم است كه مثلا در جمع مورد تنبیه یا سرزنش قرار گیرند؟ مسلما نه.یادآوری نكات تربیتی و قوانین مورد نظر به كودك باید در منزل و بهطور خصوصی صورت گیرد. كودكان برای قضاوت دیگران راجع به خودشان اهمیت فراوانی قایلند و چنانچه در حضور دیگران مورد توبیخ قرار گیرند، رنجیدهخاطر میشوند و در پارهای موارد رفتارهای تلافیجویانه از آنها سر خواهد زد.
چنانچه حریم خانواده امنیت و اطمینان لازم را برای كودك فراهم كند، او به راحتی میتواند اشتباهات خود را بپذیرد و هر موردی را كه به او تذكر داده میشود، تغییر دهد. میتوانیم به جای ناامید كردن مكرر و پیدرپی كودكان، آنها را به داشتن رفتارها و اندیشه خوب و مثبت تشویق كنیم. رفتارهای كودكان و همینطور یادگیری بسیاری از رفتارها به رشد سیستم عصبی – مركزی مربوط میشود. پختگی سیستم عصبی- مركزی باید انجام شود تا كودكی قادر باشد صحبت و حركت كند، راه برود، معنای بسیاری از مطالب را درك كند و خود قادر به انجام عمل باشد. پس انتظار پیش از موقع و در واقع انتظارات زودرس از كودكان باعث فشارها و استرسهای روحی برای آنان میشود و چنانچه كودكان نیز با كلام و زبان خود، والدین را از این وضعیت آگاه نكنند، این فشارها بهگونهای دیگر خود را نشان میدهند.
مثلا ممكن است به صورت علایم و نشانههای جسمانی یا حركتها و پرشهایی كه به تیك عصبی شناخته میشوند، ظاهر شوند. اهمیت و ضرورت دانستن مطالب و نكات مطرح در مورد رشد كودكان، آن است كه به والدین این شناخت را میدهد كه به انتظارات خود نگاه مجددی داشته باشند تا چنانچه انتظارات و خواستههای آنها بیش از حد توان فرزندان یا بسیار كمتر از توانمندی كودكان است، رفتارهای خود را اصلاح كنند. فرصتهایی كه به كودكان داده میشود تا در جمع همسالان خود قرار بگیرند، باعث میشود ضمن بازی، با هم ارتباط برقرار كنند و بسیاری رفتارهای اجتماعی را از یكدیگر بیاموزند. همكاری، تعاون، اشتراك و نظایر آن از مفاهیمی است كه میتوان با قرار دادن كودكان در گروه همسن به آنها آموخت.
منبع: روزنامه شرق
نظر شما