دوشنبه ۱۴ فروردین ۱۳۹۱ - ۰۹:۴۴
کد خبر: 44783
سلامت نیوز: دکتر گیلبرت ولش، استاد پزشکی در موسسه سیاست سلامت و روند درمان در دارت موث، نویسنده مطلبی است با عنوان «جستجوی بیش از حد، مردم در پی سلامت را بیمار می‌کند.» او رویکردی را به چالش کشیده که چند دهه سرفصل سیاست سلامت در ایالات متحده بوده، کشوری که خود را پیشتاز طب پیشگیرانه می‌داند...

تشخیص زود هنگام از اصول اولیه پزشکی مدرن است. به زبان ساده‌تر بسیاری معتقدند بهترین راه سلامت ماندن آن است که بفهمیم چه کسی در معرض بیماری قلبی، اوتیسم، گلوکوما، دیابت، مشکلات عروقی و از همه مهم‌تر سرطان قرار دارد و مهم‌ترین وسیله برای شناسایی این افراد آزمایش‌های غربالگری است. این رویه‌ای است که از طرف افکار عمومی هم کاملا پذیرفته شده: بی‌شک بهتر است مشکل را پیش از آنکه دیر شود شناخت و درمان کرد.


آیا واقعا غربالگری لازم است؟

براساس مطالعه‌ای که در مجله پزشکی نیوانگلند منتشر شده آزمایش‌های غربالگری از تعداد مرگ و میر حاصل از ابتلای به بیماری کاسته، اما آنچه به‌تازگی در بین اساتید پزشکی بحث­?انگیز شده تردیدهایی است درباره لزوم بی­?چون­ و چرای آزمایش‌های غربالگری برای هر بیماری احتمالی و تشخیص و درمان زوهنگام بیماری­?ها.

طبق آخرین گزارش از یک مطالعه گسترده 17 ساله که توسط موسسه ملی سرطان انجام شده هرچند آزمایش‌های غربالگری به تشخیص زودهنگام موارد بیشتری از سرطان پروستات منجر شده اما از تعداد قربانیان کم نکرده است. امروز بسیاری از متخصصان نسبت به انجام مرتب آزمایش‌های غربالگری پروستات برای مردان سالم هشدار می­?دهند و طرفدار کاهش تعداد دفعات آزمایش‌های غربالگری سرطان پستان و دهانه رحم هستند. حتی به نتایج آزمایش‌های غربالگری سرطان کولون نیز با احتیاط بیشتری نگاه می­?شود، چرا که مطالعات نشان می­?دهند شرکت‌کنندگان در این نوع آزمایش‌ها احتمالا از جمعیت سالم?­تری هستند­ و به این ترتیب خطر مرگ حاصل از ابتلا هم کاهش پیدا می­?کند. تردیدها نسبت به انجام آزمایش‌های مداوم برای دیابت و آغاز درمان زودهنگام آن و آزمایش‌های غربالگری کلسترول در کودکان نیز رو به افزایش است.

نکته اصلی در تشخیص زودهنگام آن است که افراد سالم را به انجام آزمایش‌هایی تشویق کنیم که معلوم کند آنها بیمارند. آیا درپیش گرفتن چنین روش پر وسواس و موشکافانه‌ای به واقع مردم را سالم‌تر می‌کند؟ به نظر می‌رسد سریع‌ترین راه برای آنکه به بیماری قلبی، اوتیسم، گلوکوما، دیابت، مشکلات عروقی یا سرطان مبتلا شویم آن است که مدام در راه خانه و آزمایشگاه باشیم. به بیان دیگر انگار سلامت و درمان هر دو از تعادل خارج شده?­اند. روشن است که آزمایش‌های غربالگری جان برخی انسان‌ها را نجات داده?اند، هر چند که موسسه ملی سرطان در آخرین مطالعه?­ای که نتایج آن را به‌تازگی منتشر کرده، می‌گوید انجام این آزمایش‌ها از تعداد قربانیان سرطان پروستات یا تخمدان کم نکرده است.

در واقع امروزه رویکرد تشخیص زودهنگام، مردم بسیاری را وارد نظامی کرده که نیازی به آن نداشته‌اند و به دنبال آن قرارهای پزشکی غیرضروری، آزمایش‌های غیرضروری، داروها و جراحی?های غیرضروری هم اضافه شده­?اند. لزومی به ذکر آن نیست که این روند پر وسواس و پردرد چه مراحلی را باید در شرکت?های بیمه طی کند. نظر جدید آن است که این روند به جای سلامت افراد، تعداد بیماران را زیاد کرده. مردم مدام برای سلامت?شان و نتیجه آزمایش‌های?شان، از عوارض جانبی داروها یا پیچیدگی‌های اعمال جراحی در اضطراب?اند. شاید تعداد قربانیان را کمی کاهش داده باشیم ولی به یاد داشته باشیم این افراد وقتی وارد نظام درمان شده­?اند، فکر می­?کردند حالشان خوب است.

اوضاع همیشه به این منوال نبوده. پزشکان درگذشته پس از بروز علایم بیماری روند درمان را شروع می­?کردند. هنوز هم پزشکان بیماران را مداوا می‌کنند ولی ما هر روز بیش از روز قبل مردم را براساس رویه تشخیص زودهنگام زیر تیغ جراحی می­?بریم و به دنبال درمان بیمارانی هستیم که نشانی از بیماری در آنان دیده نمی?­شود. این نوعی تغییر بنیادی است از توجه به بیماران به جای توجه به سالم?­ها. کمی فکر کنید: مردم در گذشته به این دلیل به پزشک مراجعه می­?کردند که از مشکلی رنج می­?بردند و می­?خواستند برای آن چاره?­ای کنند، امروز اما می­?رویم دکتر تا سالم بمانیم بی‌آنکه مشکلی داشته باشیم.


مقصر کیست؟

چطور به اینجا رسیدیم؟ بهتر است بگوییم چه کسی مقصر است؟ شاید بیش از همه صنایع مرتبط با دارو و درمان را بتوان مقصر دانست. آنان بیش از بقیه مردم را به فکر می­?اندازند تا بدن?شان را در جستجوی بیماری زیر و رو کنند. آزمایش‌های غربالگری سالانه سود سرشاری نصیب صنایع داروسازی، بیمارستان­?ها و پزشکان می?­کند. رییس انجمن سرطان آمریکا می‌گوید هزینه آزمایش غربالگری سرطان پروستات تا بیوپسی و درمان?­های تکمیلی هر بیمار حدود 5 هزار دلار برای بیمارستانی که او در آن کار می?­کند، سود دارد. شاید هم بتوان تقصیرها را به گردن ریچارد نیکسون، رییس‌جمهور اسبق آمریکا، انداخت. او بود که اولین بار طب پیشگیرانه را در برنامه?­های بهبود کیفیت کار نهادهای سلامت آمریکا وارد کرد و گفت: «باید نظامی داشته باشیم که بیش از هر چیز بر پیشگیری تاكید کند.» اما پس از گذشت چند دهه با بهبود وضعیت سلامت عمومی به دلیل اشاعه رژیم غذایی مناسب، ورزش?کردن و ترک سیگار، طب پیشگیرانه از اصلاح روش?­های زیانبار زندگی تبدیل شده به جستجوی زودهنگام بیماری با روش?­ها و وسایل بسیار پیشرفته.

دیر زمانی است که برخی پزشکان می­?گویند تاكید بیش از حد برتشخیص زودهنگام، تمرکز جامعه پزشکی را بر درمان بیماران واقعی کاهش داده است. به?نظر می‌رسد درمان مردمی که هنوز بیمار نشده?­اند با کمک برخی آزمایش‌ها آسان‌تر از درمان بیماران واقعی است، ولی به هر حال رویه تشخیص زودهنگام رویه?­ای است که به‌خوبی در باور مردم جا باز کرده، تسکین­?دهنده است و به?­سختی می­?توان آن را به چالش کشید. حتی طرح تردیدها در این مورد هم سروصدایی برپا کرده. اگر بخواهیم منصف باشیم، باید بگوییم انجام آزمایش‌های غربالگری همواره اشتباه نیست. پزشکان به‌درستی ترجیح می­?دهند یک بیمار قلبی را در مراحل اولیه تحت درمان قرار دهند تا وقتی بیماری پیشرفت و فرد با علایم فشارخون پایین و ضربان نامنظم مراجعه می‌کند، یا معتقدند بهتر است یک توده کوچک را در پستان درمان کرد تا غده‌ای که به همه جا سرایت کرده. سوال اما آن است که چقدر زودتر و تا چه حد پیش از شروع علایم باید فرد را تحت نظر گرفت؟ سال‌هاست مردم را تشویق می­?کنند مراقبت­?های درمانی را راهی برای بهتر زیستن بدانند. شاید وقت آن رسیده که پزشکان سراغ وظیفه اصلی?شان یعنی درمان بیماران بروند و کمتر سراغ سالم?­ها.

منبع: هفته نامه سپید

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha