شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۳:۴۶
کد خبر: 49376
سلامت نیوز :  اگر شما هم به هر دلیل قصد دارید از همسرتان جدا شوید و یا اگر مدتی است از همسرتان طلاق گرفته‌اید و در تربیت فرزندانتان با مشکلاتی روبه‌رو هستید و نمی‌دانید چه باید بکنید، شاید خواندن این مطلب بتواند کمکی کوچک به شما بکند.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اطلاعات ؛ البته بدیهی است که تربیت فرزندان به تنهایی کار ساده‌ای نیست و همت مضاعفی نیاز دارد. بنابراین اگر از روی لج و لجبازی و بدون دلیل کافی و بدون مشاوره تصمیم به جدایی گرفته‌اید بهتر است در تصمیم خود تجدید نظر کنید و بدانید سختی زندگی بعد از طلاق چند برابر می‌شود ولازم است شما مسئولیت تربیت فرزندانتان در این شرایط سخت را هم مد نظر داشته باشید. با این حال اگر کار از کار گذشته و شما برگه طلاق را مدت‌ها قبل امضا کرده‌اید بهتر است به این نکته‌ها توجه کنید:

1) زندگی را از سر بگیرید:

درست است که شما از همسرتان جدا شده‌اید اما زندگی هنوز هم ادامه دارد و بنابراین لازم است شما در این زندگی تنها نیستید و باید دوباره برای خانواده و فرزندان خود نقشه خانوادگی بکشید و نقشها و مسئولیت‌های هر کس را در خانه مشخص کنید. به کودکانتان یاد بدهید که در شرایط جدید به کمک آنها نیاز دارید تا بتوانید زندگی را اداره کنید. و برای ادامه یک زندگی خوب و لذت بخش باید یک کار تیمی بکنید.

2) ارتباط خود را تقویت کنید:

اگر قبل از جدایی خیلی ارتباط نزدیک و محکمی با فرزند یا فرزندانتان نداشته‌اید سعی کنید با او رابطه نزدیکی ایجاد کنید. شما یک همراه را از دست داده‌اید و حالا باید نگذارید که همراهی فرزندانتان را نیز از دست بدهید. البته این بدان معنی نیست که شما و همسر سابقتان جبهه بندی کنید و جلوی هم بایستید و نگذارید که فرزندتان به جبهه مقابل بپیوندد. بر عکس لازم است به فرزندتان نشان دهید که او می‌تواند همانطور که شما را دوست دارد همسر سابقتان را هم دوست داشته و با او ارتباط نزدیک داشته باشد.

3) جنگ قدرت راه نیندازید:

فرزندتان به هر دو والدین خود نیاز دارد و لازم است که هر دو را ببیند و با آنها ارتباط داشته باشد. کودک باید بداند که هر کجا زندگی کند و با هر کسی زندگی کند ارتباطش با طرف دیگر قطع نخواهد شد و با هر دو نفر ارتباط خواهد داشت. ممکن است همسرمان برای ما همسر مهربان و خوبی نبوده ولی این دلیل نمی‌شود که پدر یا مادر خوبی نباشد. صحبت کردن راجع به خاطرات منفی و بدی که از او و خانواده‌اش داریم، کمکی به فرزندمان نخواهد کرد. صحبت ما راجع به والدین دیگر ممکن است حاوی اطلاعات باشد ولی نباید احساسی، قضاوت گونه و دلالت بردشمنی با او باشد.

4) به فرزندتان توضیح دهید و از او حمایت کنید:

والدین باید به فرزندانشان اطلاعات درستی بدهند و مسئولیت اتفاق را از او سلب کنند تا کودک فکر نکند که او باعث و بانی این طلاق بوده است. مثلاً می‌توانند بگویند: «ما قصد داریم طلاق بگیریم و از هم جدا شویم. این به آن معناست که ما نمی‌خواهیم با یکدیگر زندگی کنیم. اما همیشه والدین تو هستیم، هر دوی ما تو را دوست داریم. تو مجبور نیستی بین ما یکی را انتخاب کنی. تو عامل و باعث طلاق ما نیستی و نمی‌توانی هم از آن جلوگیری کنی. تو همچنین می‌توانی آن را به دوستانت بگویی یا به هر کس دیگری که فکر می‌کنی گفتن آن به تو آرامش می‌دهد.» هیچ کودکی دوست ندارد در مقام قضاوت قرار گیرد. در نتیجه نباید از بچه‌ها نظر خواست و از آنها پرسید: «فکر می‌کنی تقصیر کیه؟ من بیشتر تقصیر دارم یا پدرت؟» بچه‌ها کوچک‌تر و ناتوان‌تر از آن هستند که قدرت انتخاب را به آنها واگذار کنیم. این کار بار سنگینی از تصمیم‌گیری و مسئولیت را به دوش آنها تحمیل می‌کند. والدین نبایداز کودک بخواهند خودش انتخاب کند با مادر می‌خواهد زندگی کند یا با پدر؟ بلکه در زمان طلاق نیز حمایت خود را از کودکتان دریغ نکنید و آنها را چون وسیله‌ای برای رسیدن به اهدافتان قرار ندهید.

5) قوی باشید و کمک بخواهید:

در این شرایط جدید لازم است به موفقیت خودتان ایمان داشته باشید و احساس ضعف و ناتوانی نکنید و البته بدانید که کمک گرفتن از دیگران و حتی از فرزندانتان نشانه ضعف شما نیست و بلکه این نشانه‌ای از توانمندی و مدیریت شماست و لازم است که برای پیشرفت یک خانواده واحد باشید و به همدیگر کمک کنید.

6) اولویت را به بهبود احساسات و هیجانات خود و فرزندانتان بدهید:

برای اینکه بتوانید زندگی خانوادگی را با شرایط جدید به جلو هدایت کنید لازم است بیشتر از هر چیز به احساسات خود و فرزندالنتان اهمیت بدهید و از همه جوانب زندگی خانواده خود حمایت کنید. بهتر است یادتان باشد ‌ای احساسات دردناک و متناقضی که گاه می‌آِند و گاه می‌روند واقعی هستند و نباید انکار شوند. واضح است که تربیت فرزندان به تنهایی کار راحتی نیست اما مهارتتی است که با تمرین می‌توان آن را به دست آورد. بنابر این نا امید نباشید و دست از تلاش برندارید.

7)با کودکانتان وقت بگذرانید:

بهترین کاری که برای فرزندتان می‌کنید این نیست که شرایط مادی زندگی او را فراهم کنید. یادتان باشد هر لحظه‌ای از عمرتان اگر با کودکتان بگذرد، به حساب می‌آِید. در این شرایط سخت شما می‌توانید بهترین لحظات زندگی را با فرزندتان داشته باشیدکه حتی ممکن است قبلا تجربه نکرده باشید. سعی کنید برای فرزندانتان لحظات شادی و خنده ایجاد کنید. با آنها شوخی و بازی کنید و نه تنها در غمها بلکه در شادی آنها هم شریک شوید.

8) همیشه در دسترس باشید:

وقتی کودک به کمک شما احتیاج دارد همیشه در دسترس او باشید. نگویید کار دارم و نمی‌توانم. اجازه دهید کودک بتواند به راحتی با شما احتیاجاتش را در میان بگذارد و از شما کمک بخواهد نه اینکه مدام فکر کند مزاحم است و شما را خسته می‌کند.

9) به خودتان توجه کنید تا بتوانید قوی‌تر از همیشه باشید:

برای قوی بودن شما هم نیازهایی دارید. یکی از این نیازها تفریح و گذراندن زمان‌هایی با دوستان و نزدیکان است. بنابراین برای اینکه بتوانید بهتر مراقب فرزندانتان باشید لازم است اول مراقب خودتان باشید. اگر احساس خطر می‌کنید و ناملایمات توان شما را بریده با دوستان و بزرگترهای فامیل در میان بگذارید و از آنها کمک بخواهید. مطمئن باشید آنها هم به مشکلات شما اهمیت می‌دهند و سعی می‌کنند به شما کمک کنند.

10) محکم و قانونمند باشید:

شاد بودن با کودکان و گوش دادن به درددل آنها نباید باعث شود که شما از قوانین کوتاه بیایید و نظم را زیر پا بگذارید. یادتان باشد قوانین چیزهایی هستند که همیشه باید به آنها احترام گذاشت و پایبند بود. اگر فکر می‌کنید می‌توانید از دستورالعملی کوتاه بیایید آن را قانون نکنید. درباره قوانین با کسی نمی‌شود شوخی کرد و در مورد نظم و اجرای قانون باید جدی و سخت گیر باشید.

11) اجازه تجربه مسئولیت را به کودک بدهید:

گاهی به فرزندانتان اجازه دهید که آنها مسئولیت‌های خانه را تقسیم کرده و بر اجرای آن نظارت کنند. این کار هم باعث می‌شود آنها بهتر وظایف خود را انجام دهند و هم از بار شما کم می‌کند.

12) مخالفت هم جزیی از زندگی است:

لازم است شما به عنوان سرپرست کودکان بدانید که افراد، نقش‌ها، احساسات و سایر پدیده‌ها در حال تغییرند و حتی احساسات محکمی مانند مخالفت و عدم تفاهم هم جزیی از زندگی است. بنابر این سعی نکنید مخالفت فرزندتان را در هم بکوبید و مغلوبش کنید. تفکر دوباره و بررسی مجدد ممکن است نظر شما را هم تغییر بدهد. بنابراین در صورت مخالفت فرزندان آرام و خونسرد باشید و سعی کنید درست و بی‌طرفانه قضاوت کنید.

13)با فرزندتان روراست باشید و به او اعتماد کنید تا به شما اعتماد کند و به او احترام بگذارید تا به شما احترام بگذارد.

14) محبتتان را ابراز کنید:

به فرزندتان نشان دهید که دوستش دارید و برای حمایت و مراقبت او آماده‌اید و به او کمک خواهید کرد تا علایق خود را دنبال کند. البته یادتان باشد که شما توانایی فوق‌بشری ندارید. اعتراف کنید که قهرمان نیستید و قدرت جادویی ندارید و برای موفقیت به کمک او و سایر دوستان و نزدیکان هم نیاز دارید.

15) از دید کودک به قضیه نگاه کنید:

ممکن است طلاق برای شما پایان تلخ دعواها و مشکلات زناشویی باشد اما برای فرزندتان چه به همراه دارد؟ در حالی كه 70 درصد بچه‌های عادی كودكی خود را زیبا و سرشار از بازی و شادی می‌دانند فقط 43 درصد از بچه‌های طلاق كودكی خود را دوران بازی و شادی می‌دانند. بنابر این در قضاوت‌های خود سعی کنید از دید کودک به این اتفاق نگاه کنید و او رادرک کنید. یادتان باشد تأثیرات طلاق در فرزندان ممکن است به شکل ایجاد زمینه‌های وسواس در دختران و پسران؛ بروز افسردگی در كودكان و نوجوانان؛ بی‌اشتهایی و خستگی، ایجاد اضطراب، روحیه پرخاشگری و عصیان در نوجوانان، بی قراری و تحریك‌پذیری، حسادت سوءظن و سماجت شود. بنابراین اگر فرزندتان یکی از مشکلات فوق را پیدا کرد حتما با مشاور و روانپزشک مشورت کنید. محققان معتقدند در حالی كه كودكان عادی كمتر دچار نفرت از والدین خود می‌شوند 51 درصد كودكان طلاق گناهان پدر خود را نابخشودنی می‌دانند و 38 درصد آن‌ها اشتباهات مادرشان را هرگز نمی‌بخشند.

گاهی بچه‌ها طیفی از احساسات منفی را نسبت به یکی از والدین یا هر دوی آنها دارند. احساسات شدید حتی ممکن است تا سال‌ها طول بکشد.ممکن است آنها احساس کنند که حداقل توسط یکی از والدین طرد شده‌اند و دیگر مورد توجه و علاقه نیستند. ممکن است آنها نسبت به والدین خود خشم و عصبانیت داشته باشند. معمولاً درک بچه‌ها، استدلال و احساس آنها به سن آنها نیز بستگی دارد. در برخورد با نوجوانان باید مواظب باشیم که آنها را در موقعیتی قرار ندهیم که بخواهند ما را حمایت کنند و به آنها تکیه کنیم. اگر بچه‌ها عصبانی هستند و تمایل دارند از یکی جانبداری کنند لازم است به آنها گفته شود که دعوای والدین به آنها ارتباطی ندارد و نباید خودشان را درگیر ماجرا کنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha