به گزارش سلامت نیوز به نقل از قانون ؛ مدیر کل دفتر آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی طی روزهای گذشته اعلام کرد که هزینه جراحی بیماران دارای اختلال هویت جنسی از این پس توسط سازمانهای بیمه گر پرداخت خواهد شد. با توجه به این که پس از فتوای امام خمینی (س) در سال 1363 مبنی بر مشروعیت صورت گرفتن جراحی بر افراد مبتلا به این بیماری، حمایت سازمانهای بیمه گر از هزینه جراحی دومین گام مثبت در این زمینه است، شاید بتوان آن را به مثابه وسیله ای برای کاهش فاصله و نزدیک شدن به آشتی جامعه با مبتلایان به این اختلال دانست.
اختلال هویت جنسی، «انحراف» نیست
سید مهدی صابری، متخصص روانپزشکی در گفت و گو با «قانون» در خصوص تاثیر حمایت سازمانهای بیمه گر از بیماران مبتلا به اختلال هویت جنسی میگوید که این گام در صورت برداشته شدن آن بسیار مثبت خواهد بود چرا که در اکثر موارد، مبتلایان به این اختلال با طرد از جانب خانواده هایشان خود مجبور به تامین هزینههای جراحی بودند و گاه پیش میآمد که تهیه این مبلغ، موجبات حضور این افراد در مسیرهای خلاف اخلاق را فراهم میکرد. صابری معتقد است که فرهنگ ایرانی هم چنان نسبت به اختلالات روانی و مسائل جنسی اصلاح نشده است اختلال هویت جنسی هم روانی است و هم جنسی، و بالطبع در ردیف تابوهایی قرار دارد که به سختی شکسته خواهد شد. برای مثال، یک مرد یا زن هرگز نمیتواند همانگونه که درباره بیماری دیابت یا فشار خون خود با همکارش صحبت میکند، به همان راحتی بگوید که به اختلال جنسی مبتلاست. هنوز جامعه در راه شکستن این تابو قدم برنداشته و شاید مسائلی مانند حمایت یک سازمان رسمی بتواند سطح اطلاعات و برداشتهای ذهنی را اندکی تکان دهد.
این متخصص روانپزشکی، با ابراز تاسف از اینکه جامعه این «اختلال» را در ردیف «انحراف» به حساب میآورد، میگوید که این سوء برداشت یکی از دلایل مقاومت جامعه در برابر پذیرش این بیماری است. والدینی وجود دارند که با وجود توضیحات مشاور و روانپزشک، فرزندان بیمار خود را همجنسگرا میخوانند و نمیدانند انحراف جنسی به روشهای غیر متعارف و غیر اخلاقی به منظور ارضای جنسی اطلاق میشود که تجاوزهای جنسی، کودک آزاری جنسی، حیوان آزاری و از این دست را میتوان در زمره این انحراف قلمداد کرد. تنها تفاوت این افراد با افراد عادی در این است که از لحاظ روانی احساس میکنند که جنس مخالف خود هستند. این بیماری انحراف نیست، بلکه یک حس درونی است که مثل تمایلات غریزی مردانه در یک مرد در این افراد کاملا برعکس عمل میکند.
نبود شناخت و برخوردهای غلط
پسر جوانی در محوطه پشتی دانشکده
ایستاده، موهای بلندش را از پشت سر بسته و روی دستها و سینه اش که از
میان دکمههای باز پیراهن پیداست، حتی تار مویی وجود ندارد. روبهرویش پسر
جوان دیگری روی صندلی نشسته است و دور و برش چند نفر دیگر. پسرک موبلند
رفتار اغراق آمیزی دارد، ابتدا فکر میکنم شوخی است اما بعد میبینم که او
جدی است و پسرهای دیگر دستش انداختهاند. یکی از پسرها دو دست او را در دست
هایش میگیرد و او با عشوه ای که با ظاهر مردانهاش مغایرت دارد، دست در
دست او خود را به عقب تاب میدهد و سر را یک طرفی میگیرد و دخترانه
میخندد.
آن طرفتر، پسرها از خنده روی زمین غش کردهاند و دیگران که خود را نگه داشتهاند، با لذت وافر به فیلم پیش رویشان نگاه میکنند. دیگری دستش را جلو میبرد و با او شوخی فیزیکی میکند. پسر خجالت زده خود را عقب میکشد و بقیه هو میکشند. یکی میگوید که قصد معاینه اش را دارد و پسر رفتهرفته در مییابد که رفتار جمع با او دوستانه نیست. با یکی از پسرها بحثش میشود و عاقبت یکی از میان جمع طرفش را میگیرد و بقیه را متفرق میکند و سپس او را که حالا گریه اش گرفته با خود میبرد.
جسم، اولین مشکل بیماران
صابری در خصوص عمده مشکلات و
مصائب مبتلایان به اختلال هویت جنسی در جامعه به «قانون» میگوید: «اولین
مشکل این افراد خود این افراد هستند که تحمل جسم خود را ندارند. با آن
بدرفتاری میکنند و با خشونت رفتار میکنند. بیماران بسیاری داشتم که به
طرز دردناکی به خود سخت میگرفتند تا به آن چه فکر میکنند هستند شبیه
باشند. دختری مبتلا به این اختلال به من مراجعه کرده بود که برجستگیهای
بدن خود را چنان با خشونت و شدت میبست که از روی لباس مردانه پیدا نباشد.
مردان زیادی آلت تناسلی خود را به منظور تحلیل رفتن میبستند یا تهدید به
قطع غیر قانونی آن میکردند که در مواردی متاسفانه این موضوع با عوارض
دردناک روی داد.
برخی دیگر صورت خود را لیزر کرده و بدن را برای رهایی از موهایی که آزارشان میدهد به انواع و اقسام مواد شیمیایی و داروها میسپارند. این افراد قبل از هر چیز با خود مشکل دارند و بعد از خودشان با خانواده که در اکثر موارد قدرت درک این اختلال را ندارند و زندگی خانواده مختل میشود. بعد از خانواده با جامعه، با محل تحصیل و به خصوص با محل کار و همکارانی که رفتارهای آنها را نمی فهمند مشکل دارند.»
«مهمانی فراجنسی ها»
این متخصص روانپزشکی، در خصوص
فیلمهایی که با عناوینی چون «مهمانی دو جنسهها» در میان مردم دست به دست
میشود، میگوید: «مردم به طور کلی نسبت به این موضوع کنجکاو و بی اطلاع
هستند. برایشان جالب است ببینند بین این افرادی که فکر میکنند از فضا آمده
اند چه میگذرد و اصلا چه شکلی هستند. به آنها میخندند و تفریح میکنند
چون هیچ چیز در موردشان نمی دانند. هیچ احساس همذات پنداری یا هم دردی با
آنها ندارند و برایشان مایه مضحکه و تفریح است که از بی اطلاعی و فرهنگ
ضعیف ما بر میآید.»صابری میگوید که والدین حساس و دقیق این بیماری را از
کودکی با دقت در رفتارهای کودکان میتوانند تشخیص دهند. این بیماران از
همان کودکی رفتاری متفاوت با جنسیت خود دارند که هنوز دلیل قطعی و واضحی
برای آن یافت نشده اما با قدم گذاشتن از هر دوره سنی به دوره دیگر افزایش
مییابد و در 15 سالگی بیمار را از تحمل خود ناتوان میکند و ادامه
مییابد.
وی اشاره میکند که در میان مراجعان خود بیمار 40 تا 60 سال نیز داشته است. آمار دقیق از این بیماری در دست نیست. آن چه بنا به اعلام سازمان بهداشت جهانی گفته شده از هر 100هزار پسر یک نفر، و از هر 400هزار دختر یک نفر است. با احتساب جمعیت 75 میلیون نفری ایران میتوان در نظر گرفت که بین هزار تا هزار و 500 بیمار در کشور وجود داشته باشند، اما همان طور که گفته شد، آمار دقیقی در دست نیست. بسیاری از مبتلایان بیماری خود را باز گو نمیکنند، بسیاری از ایران مهاجرت میکنند، بسیاری دست به خودکشی میزنند یا مورد سوءاستفادههای مختلف قرار میگیرند و از آنها که مورد جراحی قرار گرفته اند آمار دقیقی منتشر نشده. حمایت سازمانهای بیمهگر گام مثبتی در زمینه شناخت این اختلال به عنوان یک بیماری نه انحراف در بین مردم است و همچنین موجب کمک به در دست داشتن آمار این افراد خواهد شد.
نظر شما