سلامت نیوز : در ادوار تاریخ، مسوولان کشور به منابع طبیعی تجدیدپذیر و محیطزیست بر حسب شرایط؛ به صورتهای مختلف مینگریستند. در کتاب اوستای زرتشت، حفاظت از منابع طبیعی تجدیدپذیر (آب، خاک، هوا و جنگل) بسیار مهم و از وظایف دینی بوده است. در این کتاب حفاظت از حیوانات نیز توصیه شده و اگر کسی حیوانی را آزار دهد یا به آنها آب و غذا ندهد، میتواند تا به صد ضربه شلاق محکوم شود. اهورامزدا مردمی را خوشبخت میدانست که محیطزیست را سالم نگه دارند، مناطق لمیزرع را به مناطق کشاورزی تبدیل کنند و درختان مثمر بکارند.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق ؛ ما ایرانیان با روز درختکاری از همان زمان آشنا شدیم. به تبعیت از رهبر دینی، رهبران سیاسی وقت هم به این امر توجه خاصی میکردند. کوروش و داریوش پادشاهان هخامنشی خود نیز در روز درختکاری درخت میکاشتند و به فرمانداران خود در ولایات دستورمیدادند تا در این زمینه اقداماتی به عمل بیاورند. خشایارشاه، پادشاه هخامنشی اولین منطقه حفاظتشده جهان را در آسیای صغیر به وجود آورد و حفاظت از آن را به دست گارد سلطنتی خود سپرد.
هردوت مورخ یونانی، در کتاب خود که در هنگام لشکرکشی اسکندر مقدونی به ایران به رشته تحریر درآمد، مینویسد ایرانیان سعی زیادی بر آن دارند تا آب، خاک و هوا را آلوده نسازند. گابریل و بوبک، دو پژوهشگر اتریشی در کتب خود نوشتند که ایرانیان قدیم برای جنگل و درخت احترام خاصی قایل بودند. به عقیده آنان، ایرانیان فکر میکردند که روح افراد خوب، پس از مرگ به درون درختان حلول میکند تا زندگی جاودانه یابند و در جایی دیگر مینویسند احترام خاص ایرانیان به جنگل و درخت به خاطر آن بوده است چون زندگی خود را در زندگی یک درخت منعکس میدیدند، زیراکه بذر درخت به زمین میافتد، در دل خاک جای میگیرد و به این صورت نطفه بسته میشود و آنگاه از دل خاک نونهالی همانند نوزاد انسانی بیرون میآید و در زیر سایه درختان مادری و پدری رشد و نمو میکند و در مقابل سرما و گرما حفاظت میشود تا روزی که جوانی برومند و تنومند شود آن وقت او هم مانند پدران و مادران خود به زندگی مستقلی ادامه میدهد، تا زمانی که پیر و فرتوت شده و جسم آن همانند انسان در خاک فرو رود.
از دوره ساسانیان هم روز درختکاری رواج داشت و پادشاهان ساسانی هم در آن روز درخت غرس میکردند. داستان انوشیروان ساسانی و مرد پیر را خیلی از ماها میدانیم.انوشیروان مرد مسنی را میبیند که نهال گردو میکاشت و از او میپرسد آیا فکر میکنی آنقدر زنده میمانی که بخواهی از محصول این درخت استفاده کنی؟ مرد مسن پاسخ داد: خیر دیگران کاشتند ما خوردیم و ما میکاریم تا دیگران از آن بهرهمند شوند. این همان اصل توسعه پایدار است که امروزه سازمانملل به نام خود ثبت کرده و رعایت آن را به همه مردم و مسوولان کشورهای جهان توصیه میکند.
دین مبین اسلام هم به حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست و حمایت از حیوانات توجه ویژهای دارد. از پیامبر اسلام حدیثی روایت شده که میفرماید شکستن شاخه درختان همانند شکستن بال فرشتگان است؛ یا در جای دیگر میفرمایند: اگر روزی که صحرای محشر برپا میشود و در آن روز نهالی در دست داشته باشم ابتدا آن را میکارم و سپس حاضر میشوم. امام علی(ع)، میفرمایند که از شتران باردار کار نکشید. ما شیعیان آب را مهریه حضرت فاطمهزهرا میدانیم که نباید آن را آلوده کنیم. امام هشتم امامرضا(ع) را ضامن آهو بهعنوان حافظ حیوانات میشناسیم و در قرآن هم سورههای فراوانی است که نام آنها برگرفته از طبیعت و یا حیوانات میباشد. در رابطه با توسعه پایدار، خداوند در قرآن میفرمایند: ای بشر، زمین را به امانت به دست تو میسپارم تا از نعمات آن بهرهمند گردی مبادا تخریبش کنی و در پایان به همان صورت که از من تحویل گرفتی آن را به من برگردانی.
در اروپا تا قرون وسطا به جنگل، خرابه میگفتند که محل زندگی اجنه و ارواح خبیثه است. بسیاری از دولتمردان و حتی رهبران دینی به مردم توصیه میکردند که جنگل را به زمین کشاورزی تبدیل کنند. معتقد بودند که تبدیل جنگل به اراضی کشاورزی اجر دنیوی و اخروی دارد. به همین دلیل در قرون وسطا بیش از 30میلیون هکتار از جنگلهای آلمان به اراضی کشاورزی تبدیل شد. در دوران اشرافیت در اروپا جنگل، شکارگاه سلاطین و اشراف بود و بههمین دلیل در پی اعتراض به آن برخاستند تا از تخریب بیشتر جلوگیری به عمل آورند. با ایجاد صنایع، جنگل محل پرورش دام شد تا از پشم آن در ریسندگی و بافندگی استفاده شود و به همین دلیل هم ارزش مضاعف پیدا کرد. با ازدیاد جمعیت و توسعه صنعت کشتیسازی بهخصوص در هلند، اروپایجنوبی و انگلستان؛ ارزش جنگل از لحاظ تولید چوب اهمیت خاصی پیدا کرد.
با تخریب بیش از حد جنگلهای اروپا و تغییرات آب و هوایی، بسیاری از دانشمندان در رابطه با تغییرات آب و هوایی و جاریشدن سیل اعلام خطر کرده و از سیاستمداران کشور خواستند تا از تخریب جنگل جلوگیری شود، ولی تا آن موقع هیچکدام از رهبران سیاسی و رهبران دینی، به اهمیت حفاظت از منابع طبیعی تجدیدپذیر و محیطزیست توجه نمیکردند. برای اولینبار در قرن نوزدهم، آقای فونهاگن آلمانی، اصل توسعه پایدار را که آن زمان اصل مستمر نامیده میشد بهصورت زیر تعریف کرد:
«از جنگل باید آنقدر برداشت کنیم که سالانه میروید و آن را حداقل به آن صورتی که از گذشتگان دریافت کردهایم، تحویل آیندگان بدهیم.» این جملات بهعنوان کلمات طلایی فون هاگن معروف شده است.
قوانین تصویبشده در اروپا بیشتر جنبه منع و تنبیهی دارد و برخلاف ایران قدیم و دین اسلام، حالت توصیهای و تشویقی درآن دیده نمیشود. در ایران با تشکیل دایره جنگلبانی در وزارت فلاحت و فواید عامه که بهوسیله فون هاگن آلمانی (فرزند فون هاگن معروف) و شریکر تاسیس شد، بیشتر فعالیتها در حفظ منابع طبیعی تجدیدپذیر بهسوی تدوین قوانین بازدارنده و مجازاتی بوده و گارد جنگل هم برای اجرای این قوانین به وجود آمد. در سال 1342 که جنگلها و مراتع کشور ملی اعلام شدند، در اهداف قوانین، تغییراتی به وجود نیامد و به دیگر امور مهم در امر حفاظت همانند فرهنگسازی و مشارکت مردم، توجهی نشد. تا این ایام مالکانی که مالکیت خود را بر جنگل در اداره ثبت و اسناد به ثبت رسانیده بودند از کلمه مرتع مشجر به جای جنگل استفاده کرده بودند و این امر نشان از آن دارد که در ایران جنگل تا آن زمان بهعنوان چراگاه دام و از منابع چوبی آن برای سوخت و ساختوساز استفاده میشد. در سال 1353 کتابی با عنوان «ارزش اقتصادی و اجتماعی جنگل» را در سلسه انتشارات دانشگاه تهران بهچاپ رساندم و برای اولینبار درایران به دیگر ارزشهای جنگل بهخصوص در زمینه حفاظتی، زیستمحیطی، فرهنگی و اجتماعی به تفصیل پرداختم.
در هنگام تحصیل در اروپا، با این جمله از ویل هرن، پادشاه آلمان برخورد کردم که گفته بود: «از بس به درخت و جنگل فکر کردیم، مردم لابهلای درختان را از یاد بردیم.» این حرف بسیار پرمعنی از نظر جامعهشناسی و روانشناسی روستایی (جنگل معمولا در مناطق برونشهری و مناطق روستایی قرار دارد) در من اثری عمیق گذاشت و در تمام ایام تحصیل در مقاطع لیسانس، فوقلیسانس، دکترا و فوقدکترا فکر مرا به خود معطوف کرده بود بهطوریکه در آغاز کار در سال 1347 در ایران تصمیم گرفتم تا پروژه تحقیقاتیای با عنوان بررسی مسایل اجتماعی و اقتصادی مردم جنگلنشین و اثرات آن بر روی جنگل را به مرحله اجرا درآورم. حاصل این کار چند ساله در سال1351 در سلسله انتشارات دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران به چاپ رسید.
در آن پروژه با نگاهی دیگر به امر حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست نگریستم و حاصل نوشته بیش از صدصفحه کار تحقیقاتی را میتوانم در جملات زیر خلاصه کنم که در پایان آن کار تحقیقاتی آورده شده بود: «با داشتن بهترین تشکیلات در سازمانهای جنگل و حفاظت محیطزیست، بهترین قوانین، بیشترین اعتبارات و مجربترین کارشناسان نمیتوانیم منابع طبیعی تجدیدپذیر و محیطزیست کشور را به نحو مطلوب اداره کنیم و بر مبنای اصل توسعه پایدار، حفاظت و بهرهبرداری و سطح آن را توسعه دهیم، جز تا زمانی که فرهنگ زیستمحیطی را در کل جامعه به حد کافی اشاعه ندهیم و با فقر مادی و فرهنگی مردم و بهخصوص روستاییان مبارزه نکنیم.» پس از گذشت 40سال از چاپ آن نوشته، متاسفم که امروز هم باید همان جملات را تکرار کنم زیراکه کارنامه سبزی از منابع طبیعی تجدیدپذیر و محیطزیست کشور در جلوی خود نداریم. امروز میتوانم به جملات فوق، مطلب زیر را اضافه کنم: «استفاده نکردن از متخصصان باتجربه و مدیران مقتدر و نیز مشارکت ندادن مردم در امر حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست از دیگر مشکلاتی است که باعث آن میشود منابع طبیعی تجدیدپذیر و محیطزیست ما، روز به روز در شرایط بدتری قرار گیرد.
پروژه بینالمللی مدیریت تلفیقی برای حفظ جنگلهای خزری با مشارکت مردم که بهوسیله نویسنده بین سالهای 80 تا 85 درمنطقه یخکش مازندران به مرحله اجرا درآمد، نشان میدهد که به کمک اشاعه فرهنگ زیستمحیطی، مشارکتدادن مردم در امر حفاظت و نگهداری از منابع طبیعی تجدیدپذیر و محیطزیست و اجرای طرحهای جامع (نه فقط طرح جنگلداری) با همکاری بین سازمانی؛ میتوان سریعتر به هدف رسید و محیطزیست را مطمئنتر و حتی ارزانتر حفاظت کرد. با آن که از نظر حفاظت از منابع طبیعی و محیطزیست یک قدمت تاریخی سههزار ساله داریم، ولی متاسفانه امروز جزو 10 کشور اول جهان هستیم که محیطزیست را آلوده میکند، با آنکه جزو 10کشور پرجمعیت و اقتصاد قوی جهان نیستیم.»
امید است در دولت جدید با فقرزدایی مادی بهطور جدی مبارزه شود و ارگانهای ذیربط همانند سازمان حفاظت محیطزیست، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، وزارت علوم، وزارت آموزشوپرورش، وزارت ارشاد، صاحبان رسانههای دستهجمعی و سازمانهای غیردولتی دست به دست هم داده و در سطح وسیع به اشاعه فرهنگ زیستمحیطی با مشارکت مردم پرداخته و آن را از وظایف ملی و شرعی خود محسوب کند.
پربازدیدترین اخبار سلامت در سال 1402
پیشنهاد سردبیر
-
چه کسانی کاندید جراحی برداشتن «لوزه» هستند؟
استاد دانشگاه علوم پزشکی شهیدبهشتی با تاکید بر اینکه نباید به بهانه کوچکشدن یا از بین رفتن خود به خودی لوزه بزرگ، نسبت به جراحی و برداشتن آن بیتفاوت باشیم، گفت: لوزههای بزرگ با بالارفتن سن، کوچک میشوند ولی عارضههای جبرانناپذیری برای فرد به دنبال خواهند داشت.
نظر شما