سلامت نیوز : دکتر ایرج فاضل فوق تخصص جراحی عروق و پیوند اعضا از بنیانگذاران این رشته در دانشگاه‌های ایران است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایسنا ؛ فاضل پزشکی است که علاوه بر تصدی وزارت بهداشت در دولت هاشمی رفسنجانی، روزگاری نیز بر کرسی وزارت فرهنگ و آموزش عالی در سال‌های 63 تا 64 تکیه زده بود.او همچنین تا خردادماه 1390 عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی بود و دو دهه ریاست فرهنگستان علوم پزشکی را برعهده داشت.

ایرج فاضل که ریاست مجمع انجمن‌های علوم پزشکی و ریاست سازمان نظام پزشکی را در کارنامه خود دارد، هم اکنون استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و رییس جامعه جراحان ایران است.

با دکتر فاضل درباره چالش‌های آموزش پزشکی و راهکارهای پیشرو به گفت‌وگو نشسته‌ایم. گفت‌وگویی که طی آن فاضل با گذشته بیش از دو دهه از ادغام آموزش پزشکی با وزارت بهداشت، همچنان بر لزوم لغو این ادغام و مصوبه آن تاکید داشت و عنوان می‌کرد که دیگر ضرورتی برای ادامه ادغام آموزش پزشکی در وزارت بهداشت وجود ندارد.

ایسنا: به عنوان فردی که سال‌های طولانی در عرصه‌های مختلف وزارت بهداشت فعالیت داشته‌ و دوره‌ای نیز وزیر فرهنگ و آموزش عالی بودید، ارزیابی‌تان از آموزشی علوم پزشکی چیست؟

فاضل: آموزش در رشته پزشکی کمی با دوره‌های آموزش سایر رشته‌ها متفاوت است، به طور کلی معمولا در آموزش‌های دانشگاهی و عالی افرادی تربیت می‌شوند که بعد از فارغ‌التحصیلی آمادگی لازم را برای پرداختن به رشته‌ تحصیلی خود ندارند، به عنوان مثال برخی فارغ‌التحصیلان رشته‌های مهندسی یا فنی بعد از تحصیل، برای ارائه خدمت در کارخانه یا موسسه صنعتی آماده نیستند و پس از فارغ‌التحصیلی باید دوره کارآموزی بگذرانند، البته سالها است که برای رفع این مشکل واقعی، تلاش شده است.

آموزش پزشکی حرفه‌ای و عملی است، یعنی دانشجویی که وارد دانشگاه می‌شود در عین گذراندن تحصیلات دانشگاهی به صورت عملی آموزش می‌بیند و با حضور در کنار استادان در بخش‌های بیمارستانی نحوه معاینه بیماران، تشخیص و درمان بیماری را قدم به قدم فرا می‌گیرد، بنابراین وقتی پزشک فارغ‌التحصیل می‌شود، بلافاصله به طور مستقل شروع به کار می‌کند، بنابراین نقش بیمارستان‌های آموزشی در آموزش پزشکی بسیار حساس است و هرچه این بیمارستان‌ها آبادتر و مجهزتر و از نظر تعداد تخت کافی‌تر باشند و استادانی که در این مجموعه‌ها کار می‌کنند کارآزموده‌تر و علاقه‌مندتر باشند و ساعات بیشتری را صرف کنند، طبیعی است که آموزش هم غنی‌تر می‌شود.

ایسنا: چالش‌های امروز آموزش علوم پزشکی چیست؟ آیا در اجرای طرح تمام وقتی اعضای هیات علمی موفق عمل شده است؟

فاضل:‌ یکی از چالش‌های بسیار مهمی که در حوزه آموزش علوم پزشکی وجود داشته و دارد، مساله تمام وقتی اعضای هیات علمی است که البته قابل حل است، اما ظاهرا عزمی جدی و واقعی برای حل اینگونه مشکلات وجود ندارد. در آمریکا سیستم آموزش دانشجویان پزشکی به اینگونه است که وقتی یک استاد بیمار خصوصی خود را معاینه می‌کند، همزمان با همان بیمار به دانشجویش آموزش می‌هد، در واقع بهترین دانشگاه‌های آمریکا بیمارستان‌های خصوصی دارند و تنها بیمارستان‌های بازنشستگان ارتش در این کشور توسط دولت اداره می‌شود.

به عبارت دیگر در بیمارستان‌های خصوصی وابسته به دانشگاه‌های صاحب نام پزشکان همزمان با درمان بیماران به فراگیران هم آموزش لازم را می‌دهند و هیچ وقت این دعوا وجود ندارد که استادان در بخش دولتی حضور دارند یا نه، یا در کدام بخش وقت بیشتری را صرف می‌کنند، در حالی که در کشور ما به صورت سنتی همیشه بین بخش خصوصی و بخش دولتی تفاوت و اختلاف نظر بوده و طوری رفتار می‌شود که گویا بخش خصوصی رقیب ناخوشایندی برای بخش دولتی است.

ایسنا: دلیل این نگاه چیست؟ چرا علی‌رغم تاکید دولت‌ها، طرح تمام‌ وقتی هنوز نتوانسته در دل اساتید به ویژه اساتید پیشکسوت و با تجربه جا باز کند؟

دکتر فاضل

فاضل:به این مسئله بازمی‌گردد که به دلیل پایین بودن تعرفه‌ها در بخش دولتی استادان ناچارند برای گذراندن امورات زندگی خود به بخش خصوصی بروند که تا حدی تعرفه‌های عادلانه‌تری دارد، اما متاسفانه هیچوقت عزمی جدی برای حل این مشکل نیز وجود نداشته است، اگرچه به صورت مقطعی کارهایی انجام و بخش‌های ویژه ایجاد شده که یک استاد بتواند، بیماران خصوصی را در آنجا درمان کند و دانشجو و رزیدنت‌ هم در آنجا آموزش ببیند، اما این تدابیر هیچگاه پایدار نبوده است، بنابراین رویای استاد تمام وقت همیشه بوده است و هنوز هم وجود دارد، در حالی که همه افراد به محض اینکه بتوانند به بخش خصوصی بروند، حتما این کار را انجام می‌دهند.

ایسنا: در بحث آموزش پزشکی، آیا شیوه پذیرش دانشجو به صورت تستی، معیار مناسبی برای پذیرش دانشجویان پزشکی که علاوه بر توانایی‌های علمی باید دارای مهارت‌های دیگری چون شرایط جسمی و روحی باشند، است؟

فاضل: در واقع یکی دیگر از مهمترین چالش‌ها در حوزه آموزش علوم پزشکی نحوه پذیرش دانشجو است. این مسئله که هر فردی توانایی پزشک شدن را ندارد، بسیار قابل توجه است، اما متاسفانه هر ساله کنکور برگزار و به صورت فله‌ای دانشجو پذیرفته می‌شود و هر داوطلبی نمره‌ای بیاورد در تونلی وارد می‌شود که تنها در انتهای آن یک خروجی وجود دارد که هفت سال باید در آن باقی بماند. بسیاری از دانشجویان پس از یکی دو سال پی می‌برند که برای این رشته آمادگی ندارند، اما راه فرار هم ندارند و مجبورند ادامه دهند و این یکی از دلایلی است که ما این همه پزشک داریم که هیچوقت به کار پزشکی نمی‌پردازند. بنابراین ما در انتخاب رهروان این رشته کوچکترین تمهیدی نداریم و صرفا به نمراتی بسنده می‌کنیم که گویای هیچ چیزی نیست که این مسئله باید یک روز حل شود.

در حال حاضر در مجامع پیشرفته برای پذیرش دانشجو به مصاحبه‌ها و ارزیابی روحی و روانی افراد برای حضور در رشته ای خاص اهمیت می دهند اما متاسفانه اینجا برای جلوگیری از پارتی بازی و به دلیل عدم اطمینان لازم به افراد، همه چیز روی کاغذ و کنکور و تست ارزیابی می شود. البته از فجایع سال های اخیر فروش سوالهای کنکور است که یک فرد خلافکار از این طریق سوال‌ها را می‌خرد و می تواند پزشک شود و افرادی هم که این کار را می کنند به راحتی موفق می شوند از چنگ قانون فرار کنند.

در هر صورت اگر ما آرزومند توسعه پایدار هستیم باید بدانیم که دو بخش آموزش عالی و سلامت اساسی ترین نقش را در توسعه جامعه دارند. البته تا جایی که من می دانم، چه آن زمان که مسئولیت این وزارتخانه‌ها را بر عهده داشته‌ام و چه الان، این دو بخش همیشه فقیرترین وزارتخانه‌های این کشور هستند و این در حالیست که تمام مردم بدون استثنا با این دو وزارتخانه سر و کار دارند. اما هرگز به این دو بخش توجه و عنایت کافی نشده است و تنها اعشاری از آن درصد بودجه‌ای که باید به این دو بخش تعلق بگیرد به آن داده شده است، بنابراین اگر به این مسئله رسیدگی نکنیم و به این واقعیت مسلم پی نبریم توسعه پایدار به نحو مطلوب محقق نخواهد شد.

ایسنا: فعالیت بیمارستان‌های آموزشی را چطور ارزیابی می‌کنید؟

فاضل: در گذشته نه چندان دور و حتی در دهه اول بعد از انقلاب کل بیمارستان‌های آموزشی به طور رایگان در اختیار مردم بود و مردم برای پذیرش در بیمارستان ها و درمان شدن هیچ پولی پرداخت نمی کردند که این مسئله برکاتی زیادی داشت از جمله اینکه مردم مرجع و پناهی برای درمان داشتند و دوم اینکه بیمارستان‌ها از نظر تجهیزات بودجه و امکانات کاملا تامین و مجهز بود، اما متاسفانه از زمانی که مسئله «خودگردانی» بیمارستان‌ها از سوی افرادی که به عواقب این امر توجه کافی نداشتند مطرح شد، بدهکاری و ورشکستگی‌ بیمارستان‌ها نیز شروع شد و این بیمارستان‌ها مجبور شدند برای کسب درآمد خود دست به کارهای عجیب و غریبی بزنند که این موجب تغییر ماهیت آنها می شد. بیمارستان‌های آموزشی امروزه صرف نظر از اینکه مطلقا امکان مجهز شدن به تجهیزات روز برای آنها وجود داشته باشد، هم اکنون در هزینه‌های روزمره خود همچون هزینه آب و برق درمانده‌اند به طوری که پیوسته باید علاوه بر تامین تمام مخارج که بر دوش بیمارانی است که معمولا از گروه کم بضاعت جامعه نیز هستند، روش‌های مختلفی را بکار گیرند تا بتوانند این هزینه‌ها را جبران و حتی در برخی بیمارستان‌های آموزشی کار به جایی می‌رسد که بخش‌هایی از بیمارستان‌ها را به بخش‌های خصوصی اجاره بدهند تا بخشی از این هزینه‌ها را جبران کنند که این آفتی برای آموزش پزشکی بود. شما الان می‌بینید که بسیاری از این تخت‌ها خالی است چرا که بیمارانی که باید روی این تخت‌ها بستری شوند به دلیل بی کفایتی بیمه ها و عدم پرداخت وجوه لازم از طرف آن‌ها توانایی و بضاعت پرداخت هزینه گران این بیمارستان‌ها را ندارند و بسیاری از مردم به دلیل اینکه این هزینه‌ها را نمی‌توانند بپردازند درمان نمی‌شوند و حتی یک عمل جراحی ساده را سالها به دلیل ناتوانی در پرداخت هزینه‌ها به تعویق می‌اندازند.

ایسنا: آیا دلیل این مشکلات همراه شدن درمان با آموزش در بیمارستان‌های آموزشی نیست و این موضوع به آموزش پزشکی آسیب نزده است؟

فاضل: نه اینگونه نیست، چرا که آموزش همان درمان است و چیزی جز آن نیست، چون اگر درمان خوب و رضایت بخش داشته باشیم، آموزش خوب هم داریم به بیان دیگر آموزش پزشکی بر بالین بیمار است، بنابراین بزرگترین ابزار ما در بیمارستان‌ها، همین کیس‌های آموزشی است، البته مسائل دیگری نظیر پژوهش و تحقیقات هم شامل می‌شود، در واقع آموزش پزشکی متشکل از دو بخش است؛ یک تئوری که اساتید درکلاس درس علوم پایه را آموزش می‌دهند و بخشی دیگر که از سال سوم و چهارم شروع می‌شود آموزش بالینی است و بقیه دوران تحصیل پزشکی در این بخش سپری می‌شود. به عبارتی آموزش بالینی فقط در کلاس، ممکن نیست و دانشجویان باید آن را در عرصه‌های بالینی طی کنند که یکی از بزرگترین قسمت‌ها برای آموزش پزشکی فراگیران در بیمارستان‌های آموزشی است، در واقع در این سیستم درمان و آموزش قربانی یکدیگر نمی‌شوند، بلکه پا به پای هم پیش می‌روند.

ایسنا: انتزاع آموزش پزشکی از وزارت علوم در دوران مسئولیت شما در وزارت آموزش عالی وقت اتفاق افتاد و از آن زمان تاکنون این طرح موافقان و مخالفان زیادی داشته است. ارزیابی شما از این رخداد چیست و اگر به عقب بازگردید با اجرای انتزاع موافقت می‌کنید؟

دکتر فاضل

فاضل: باید بگویم که متاسفانه من یکی از مسئولین این اتفاق هستم و آن روزی که این معاوضه صورت گرفت و آن زمان که اجازه انتزاع بخش آموزش پزشکی از وزارت آموزش عالی صادر شد، اما باید به این نکته مهم هم توجه کرد که آن روز چاره‌ای جز این کار وجود نداشت، چراکه ما کشوری بودیم که تازه انقلاب کرده بود و هزاران پزشک خارجی در آن زمان مسئولیت درمان در کشور ما را داشتند و مشکل زبان و ارتباطات و از همه مهمتر غرور ملی ما مطرح بود و ممکلت به تعداد بیشتری پزشک نیاز داشت، آن زمان پذیرش دانشجوی پزشکی در سال حدود 700- 800 نفر در چند دانشکده پزشکی محدود بود که تعداشان کافی نبود و سال‌ها طول می‌کشید تا نیازها برآورده شود، بنابراین در آن زمان چاره‌ای نبود جز اینکه تعداد دانشجویان پزشکی افزایش یابد.

بنابراین با توجه به اینکه مهمترین ابزار آموزش پزشکی بیمارستان‌ها بودند آن زمان تقاضای من به عنوان وزیر فرهنگ و آموزش عالی این بود که تعدادی از بیمارستان‌ها از وزارت بهداری وقت به دانشگاه‌ها منتقل شوند تا بتوانیم دانشجوی پزشکی تربیت کنیم، اما متاسفانه طرح ما به شکل دیگری سر از مجلس درآورد و همه آموزش پزشکی به وزارت بهداری منتقل شد به عبارت دیگر آنچه اتفاق افتاد با تقاضای پیشنهادی ما متفاوت بود. البته به هر حال این مسئله در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب برای تامین نیروی پزشکی کشور ضروری بود، اما زمانی که این مشکل از بین رفت دیگر هیچ دلیل قانع کننده‌ای برای ادامه این وضع وجود نداشت، اما تا کنون ادامه پیدا کرده است.

ایسنا: پیامدها و مزایای ادغام آموزش پزشکی در وزارت بهداشت وقت چه بود؟

فاضل: تا پیش از ادغام آموزش علوم پزشکی در وزارت بهداشت اصولا وزارت بهداری وظایفی داشت که متاسفانه به دلیل ادغام آن وظایف بدون اینکه کوچکترین سنخیتی با آموزش داشته باشد به طور کلی به دانشگاه‌های علوم پزشکی سپرده شد. به طور مثال تیم‌های بسیار ورزیده‌ای از وزارت بهداری در استان‌ها بودند که برای تخلفات موادغذایی و مصارف بهداشتی به صورت فعال کار می‌کردند و هرگونه مواد غذایی تقلبی از رب گوجه و آبلیمو گرفته تا شکلات کشف می‌کردند که بعد از ادغام این مجموعه‌های کارآمد و عالی همه منحل شدند و این وظایف به دانشگاه‌های علوم پزشکی تحمیل شد، به طوری که امروز اگر یک سگ ولگرد در میدان تجریش باشد یا اگر یک رب‌گوجه تقلبی در آبعلی باشد مسئولش رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی است و این جای تاسف است که کار تا این حد مخدوش و موجب به وجود آمدن سیستمی ناکارآمد شده است.

مسئله مهم دیگری که در جریان این ادغام به وجود آمد این بود که ارتباط رشته‌های علوم پزشکی با دیگر رشته‌های علوم و رشته‌های بین رشته‌ای نظیر رشته‌ها مهندسی پزشکی علوم انسانی و حقوق قطع شد، در حالیکه این رشته‌ها به هم مربوط هستند، در مجموع باید گفت در جریان این ادغام هم دانشگاه‌های علوم پزشکی و هم غیرپزشکی ضربه خوردند و به نظر اینجانب بهتر است اینها را به شرایط اولیه خود برگردانیم و به یکپارچه شدن آموزش در کشور کمک کنیم، برای این کار هزینه‌ها بسیار کمتر از زمانی است که آن‌ها را از هم جدا کردیم.

ایسنا: ظرفیت پذیرش دانشجو در رشته‌های علوم پزشکی هرساله 10 تا 15 درصد افزایش می‌یابد، آیا به این افزایش ظرفیت‌ نیاز وجود دارد؟

فاضل: من معتقد هستم که ضرر کمبود پزشک خیلی کمتر از زیاد بودن پزشک است و تصور می‌کنم در حال حاضر افرایش ظرفیت آسیبی برای حوزه علوم پزشکی محسوب می‌شود. زیرا امروزه ما دچار معضل بیکاری پزشکان هستیم و در این شرایط افزایش تعداد دانشجویان کار نسنجیده‌ای است، چراکه شمار قابل توجهی از پزشکانی که تا کنون تربیت شده‌اند، در حال حاضر به مشاغل آزاد و بی ارتباط به رشته خود مشغولند، ما باید ابتدا آنها را بکار بگیریم. ضمن اینکه هزینه‌های هنگفت خرج می‌شود تا یک پزشک تربیت شود و دردناک است که ببینیم این افراد به مشاغلی می‌پردازند که بدون تحصیلات هم می‌توانستند آن کارها را انجام دهند.

حدود 4 دهه قبل در آمریکا مشکل کمبود پزشک وجود داشت در آن زمان به دلیل کمبود شدید پزشک 11 دانشکده علوم پزشکی در آن کشور ایجاد شد و برای تربیت پزشکان از هر کشوی بهترین افراد را برای ارائه آموزش جذب کردند، اما به محض اینکه نیازشان تامین شد و به تعادل رسیدند بیش از نیمی از این دانشکده‌ها را منحل کردند، چرا که این توانایی را داشتند که اگر دانشگاه را ایجاد کردند در زمانی که دیگر نیاز نبود، بتوانند آن را منحل کنند، اما متاسفانه در کشور ما نمی‌توان دانشگاهی را منحل کرد، زیرا به محض منحل شدن دانشگاهی عده‌ای معترض می‌شوند. هم اکنون نیاز روز ما ایجاد دانشگاه‌های علوم پزشکی و افزایش ظرفیت‌ها نیست و باید به جای افزایش کمیت به سراغ افزایش کیفیت برویم، اما همچنان داریم همان کار را ادامه می‌دهیم و من تردیدی ندارم که این به نفع پزشکان و مردم نیست. بنابراین حضور یک دولت قدرتمند با برنامه‌ای دقیق و مطالعه شده هم اکنون ضروریست تا بتواند دانشگاه‌های پرتعداد علوم پزشکی کشور را ارزیابی کند و طبق نظر صاحبنظران و متخصصان، دانشگاه‌هایی که از کیفیت لازم برخوردار نیستند را منحل کند که این مسئله به صرفه‌جویی در هزینه‌ها و تربیت نیروی انسانی عالم تر کمک شایانی خواهد کرد.

ایسنا: به نظر شما تا چه اندازه در تحقق عدالت آموزشی در حوزه آموزش علوم پزشکی موفق بوده‌ایم؟

فاضل: اگر مفهوم عدالت آموزشی را دسترسی همه جوانان این کشور به آموزش پزشکی بدانیم این مهم به وجود آمده است، اما به خاطر دارم زمانی عده‌ای بحث می‌کردند که دلیل ورود اندک داوطلبان شهرستان‌های مناطق محروم این است که ویتامین نمی‌خورند و نمی‌توانند قبول شوند، در آن زمان برای بررسی این موضوع فارغ‌التحصیلان دبیرستانی استان سیستان و بلوچستان را با همکاری دانشگاه‌های این استان در کمپ دانشگاهی جمع کردیم و ضمن برنامه کاملا تدوین شده‌ای علاوه بر تامی احتیاجات عادی برنامه‌های تقویتی آموزشی برای آنها ترتیب دادیم، منتهی به این شرط که اگر آنها در کنکور پذیرفته شوند در دانشگاه شهرشان بمانند، البته این کار تجربه بسیار موفقی بود و جای تاسف است که این طرح‌ها پیگیری نمی‌شود.

راهکار تربیت پزشک بومی در کشور این است که افراد را در مناطقی که بومی آنجا هستند آموزش دهیم تا همان جا نیز مشغول به خدمت شوند، اما هم اکنون جوانان را از شهر و خانواده خود دور می‌کنیم و به تهران و سایر شهرستان‌ها می‌آوریم و کل ساختار زندگی آنها را به هم می‌ریزیم و بعد انتظار داریم به مناطق بومیشان بازگردند.

ایسنا: آیا با ورود بخش خصوصی در حوزه آموزش علوم پزشکی موافق هستید؟

فاضل:‌ قسمت عمده‌ای از فعالیت‌های طبابت در بخش خصوصی است به طوری که امروزه اگر بخش خصوصی را از طبابت حذف کنیم ارایه درمان با مشکل مواجه می‌شود، بنابراین حیف است که آموزش از این حوزه محروم شود، در حالی که ما می‌توانیم طبق اصول حساب شده و درستی بهترین استفاده را برای آموزش از بخش خصوصی داشته باشیم و بهترین پزشکان را برای این رشته تربیت کنیم. البته من این موضوع را به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کردم که ضوابطی در بخش خصوصی برای تربیت متخصص استفاده شود، اما مسئول آن زمان وزارت بهداشت با این دلیل که اگر این کارها را انجام دهیم دیگر کسی پیش ما نمی‌آید، مخالفت کرد.

ایسنا:‌ چگونه می‌توان با ایجاد انگیزه از خروج اعضای هیات علمی از بخش دولتی جلوگیری کرد؟

دکتر فاضل

فاضل: زمانی که مسئولیت وزارت بهداشت را بر عهده داشتم، استادان دانشگاه‌ها انگیزه‌ لازم را نداشتند که در دانشگاه بمانند و ما به دنبال راه‌هایی برای جلوگیری از این مساله بودیم و به این فکر می‌کردیم که درآمد در بخش خصوصی به حدی بیشتر است که ما توانی برای رقابت نداریم، بنابراین در آن زمان من دستور دادم اگر هر استاد دانشگاه علوم پزشکی فرزندش در کنکور پزشکی قبول شود، می‌تواند فرزندش را به دانشگاهی که خودش تدریس می‌کند ببرد، این کار ساده ای بود، اما چنان انگیزه‌ای ایجاد کرد که بسیاری از افرادی که دانشگاه را ترک کرده بودند دوباره درخواست می‌دادند که برگردند، بنابراین با اتخاذ روش‌هایی که امتیازات ویژه‌ای به استادان دانشگاه می‌دهد و سبب برجستگی مقام و افزایش شخصیت آنها می‌شود، می‌توان انگیزه ایجاد کرد. ضمن اینکه انگیزه‌ها متفاوت است و همه چیز پول نیست و یکی از بزرگترین انگیزه‌ها شخصیت افراد است که باید بر اساس توانایی‌ها و مفید بودن افراد به خاطر پیشرفت جامعه امتیازاتی را بدهیم تا افراد را جذب کنیم.

ایسنا: حضور دانشگاه آزاد را در حوزه آموزش علوم پزشکی چطور ارزیابی می‌کنید؟

فاضل: دانشگاه آزاد اگر مدیریت خوبی داشته باشد بهترین جا برای آموزش این تخصص است، چرا که بهترین و برجسته‌ترین اساتید دانشگاهی کشور هم اکنون در دانشگاه آزاد فعالیت می‌کنند و نباید اجازه داد که این سرمایه عظیم آموزشی به هدر برود. دانشگاه آزاد باید با کمک بیمارستان‌های درجه اول خصوصی برنامه‌ریزی کند و ابتدا در رشته‌های تخصصی دستیار بگیرد و به آموزش شروع کند. من تردید ندارم که بهترین کارها را در حوزه دانشگاه آزاد می‌توان انجام داد.

ایسنا: ثبات مدیریت‌ چقدر می‌تواند به نتیجه بخشی سیاست‌های بلند مدت آموزش پزشکی تاثیرگذار باشد؟

فاضل: تغییر بی‌رویه مدیران در حوزه آموزش پزشکی بسیار بیشتراز دیگرحوزه‌ها می‌تواند آسیب وارد کند، علاوه بر آن مدیران کلان باید دانش کار خود را داشته باشند و اگر می‌خواهند آموزش را سامان دهند، باید قسمت اعظم عمرشان را در آموزش گذرانده باشند، یک مسئول در حوز آموزش علوم پزشکی باید نیازهای دانشگاه‌، کمبودها، نیازهای دانشجویان و اساتید را درک کند و قدرت سامان دهی آن را داشته باشد.

ایسنا: ادغام و احیای دانشگاه علوم پزشکی ایران - به فاصله کمتر از دو سال - را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

فاضل: این اقدام را در حد یک بازی خطرناک و نسنجیده با ارکان علمی مملکت و اصحاب علم از دانشجو تا استاد و ارکان دانشگاه ارزیابی می‌کنم، کاری که بدون کوچکترین مطالعه و دلیل مشخصی با سرنوشت یک دانشگاه بزرگ انجام شد، یک روز صبح بدون هیچ اطلاع قبلی اعلام کردند این دانشگاه منحل شده است، نمی‌شود با یک مجموعه عظیم آموزشی بدون یک مطالعه علمی و دقیق و همه جانبه و بدون اطلاع و مشورت دانشگاهیان این کار را کرد. تمام این دانشجویان، اساتید و کارمندان وضعیتشان بدون اینکه خبر داشته باشند، تغییر کرد و بعد از یک مدت کوتاه دوباره آن را به وضع قبلی برگرداندند و بعد نیز همه سکوت کردند. هیچ مقامی این‌ها را صدا نمی‌زند بپرسد به چه دلیل این اتفاقات افتاد؟ کسی نیست بپرسد چرا این کار را کردید و اینهمه ضرر به این مملکت تحمیل کردید؟

ایسنا: ارزیابی شما از طرح انطباق در بیمارستان‌های آموزشی چیست؟

فاضل: به یاد دارم که اوایل انقلاب خبر دادند که در دانشگاهی در اهواز وسط یک کلاس بین دختر و پسر پرده کشیده‌اند، حضرت امام دراین باره فرمودند این کارهای نسنجیده را نکنید. به نظر من این رفتار در پزشکی و طبابت کارساز و معقول نیست. گاهی اوقات گزارشاتی می‌آید که خانم بارداری برای زایمان از جایی به جایی دیگر می‌رود و در نبود پزشک زن، پزشکان مرد او را نمی‌پذیرند که این امر جان مادر و نوزاد را به خطر می‌اندازد. پزشکی که این بیمار را نمی پذیرد هرگز در طول دوران تحصیل خود آموزشی در بخش زنان نداشته است، بنابراین هیچگونه دانش و مهارتی برای درمان مشکلات بارداری و زایمان ندارد و بدیهی است که نمی تواند مشکل چنین بیماری را حل کند.

ایسنا: رعایت اخلاق پزشکی را در بیمارستان‌های آموزشی در بین دانشجویان و اساتید چطور ارزیابی می‌کنید؟

فاضل: انگیزه برخی دانشجویان پزشکی برای رعایت مسائل اخلاقی پایین است، البته باید این امر را با سطح اخلاق اجتماع بسنجیم، یک اجتماعی وقتی از لحاظ اخلاقی در حال صعود است هر روزش از روز گذشته بهتر است، اما امروزه نزول مسائل اخلاقی را در جامعه می‌بینم و این مستند به تیتر روزنامه‌های ماست که نزول اخلاق در جامعه پزشکی را به همراه شیوع مشکلات اخلاقی در کل جامعه می‌توان دید. اگرچه شخصا معتقدم که ما به دلیل ادعای قداست باید با دیگران متفاوت باشیم و کریمانه و با نهایت انسانیت و رافت و با توجه به کرامت انسانی باید کار کنیم وگرنه جای ما در این حرفه نیست.

ایسنا: آیا تدریس اخلاق پزشکی به دانشجویان علوم پزشکی تاثیرگذار بوده است؟

فاضل: اخلاق پزشکی درس نیست که برایش فقط کلاس برگزار کنیم و چند ساعتی اخلاق را آموزش دهیم. این مسائل را دانشجو در کنار استاد آموزش می‌بیند. من همیشه با دانشجویانم این مسئله را مطرح می‌کنم که شما همیشه فکر کنید هر بیماری که دارید با سواد، بی‌سواد، دهاتی و شهری فکر کنید رییس جمهور کشور است و در آن حد با اوبرخورد کنید، خاضع باشید و با بیمارها هرگز آمرانه حرف نزنید، یاد بگیرید با بیمارتان درد بکشید. این خیلی مهم است که وقتی کاری می‌کنیم که بیمار دردش می‌آید خودمان هم احساس درد کنیم وقتی به بیمار می‌گوییم نفس خود را نگه دارد خودمان هم باید نفسمان را نگه داریم. ما باید در مقابل بیماران فروتن و خاضع باشیم و به آنها بفهمانیم برای ما مهم هستند، زیاده خواهی مالی روابط پزشک و بیمار را در لحظه اول مخدوش می‌ کند و بیمار با خود می‌گوید این یک تاجر، یک کاسب کار و سوداگر است و پزشک نیست. در حال حاضر طبق آمارها بسیاری از شکایت‌های پزشکی در خصوص برخورد نامطلوب پزشک است و به دلیل اینکه به شخصیت بیمار توهین شده است. پزشکان باید بدانند امتیاز مهم طبابت به خاطر شرافت آن است و این حرفه آنقدر عزیز و گرامی است که اگر میلیاردها تومان بگیرند آنقدر ارزش ندارد که یک بیمار را درمان کنند.

ایسنا: به عنوان آخرین سوال، توصیه‌ها و پیشنهادات شما به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی دولت یازدهم چیست؟

فاضل: به نظر من مدیریت در این خلاصه می‌شود که بهترین، متخصص‌ترین و صالح ترین افراد را پیدا کنند و مسئولیت‌های بخش‌های مختلف را به آنها بدهند و از راهنمایی‌های آنها استفاه کند و این مجموعه را اداره کند. وزیر بهداشت نباید باندی عمل کند. وزارت بهداشت جای سیاست بازی نیست. اینکه رییس دانشگاه‌ها را از جناح‌های مختلف انتخاب کنیم یعنی بلا سر هر دانشگاه آوردن و این سیاست به درد دانشگاه نمی‌خورد. باید وزین‌تر و رشیدترین فرد علمی هم دانشگاه را به عنوان رییس آن دانشگاه انتخاب کنند و بهترین‌ها را به عنوان معاون خودش انتخاب کند. بزرگترین اقدام وزیر بهداشت باید بازکردن گره از کار مردم باشد و در آن زمان مردم عاشق او خواهند شد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha