دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۲ - ۱۲:۰۶
کد خبر: 85041
سلامت نیوز :  فقط نوشتن از مرگ انسان ها یا به صحنه کشیدن یک جنایت، دشوار نیست، فقط نوشتن از فقر و نداری همنوعان دردناک نیست، شاید دردناک ترین گزارش های میدانی، دیدن و نوشتن از مرگ یک به یک منابعی باشد که خود منشاء حیات بودند. گام برداشتن بر چهره چروکیده و پژمرده دشت های کشور و حسّ این که همچون سالمندی رنجور، خیلی به سرعت تکیده می شود و گود می رود، بسیار دشوار است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه خراسان ؛ مدتی است که پرونده منابع آبی کشور را در دست دارم و یک به یک در باره آن ها گزارش کار می کنم. ای کاش می توانستم بگویم حال فلان دشت یا فلان دریاچه خوب است ولی هنوز نتوانسته ام چنین ادّعایی کنم. دشت مشهد، دشت شهر کرد، زاینده رود، دشت گرگان، دریاچه پریشان، هامون یا ارومیه؟ کدام یک حال خوشی دارد، تو بگو. وقتی حتی متولیان منابع آبی کشور از حال بد آب می گویند، ما که دیگر حرفی برای گفتن نداریم.

همین چند روز پیش بود که قائم مقام وزیر نیرو با اعلام این که از 609 دشت کشور 253 دشت، ممنوعه است و امکان برداشت آب از آن وجود ندارد گفت: هم اکنون 609 دشت در کشور وجود دارد که 253 دشت ممنوعه است و با کسری حدود 9 میلیارد مترمکعبی مخزن مواجه هستیم.

به گزارش مهر«ستار محمودی»با ارائه گزارشی از وضعیت منابع آب در ایران، 84 درصد کشور را شامل مناطق خشک، نیمه خشک و فراخشک و 16 درصد کشور را شامل مناطق مدیترانه ای، مرطوب و نیمه مرطوب اعلام کرد.

وی با بیان این که در سال آبی 92 -91، 237 میلی متر بارش در کشور رخ داده است افزود: بارش متوسط درازمدت، 240 میلی متر را نشان می دهد که این امر نشان از کاهش ۲ درصدی حجم بارش ها در سال آبی گذشته است.

وی ادامه داد: نمودار جمعیت و منابع تجدید شونده از روند افزایش جمعیت و کاهش سرانه آب تجدید پذیر کشور در 80 سال گذشته خبر می دهد.

تنها یک روز قبل از این مقام مسئول، یکی دیگر از متولیان منابع آبی کشور هم هشدار داده بود که با کاهش آب ذخیره سازی شده در مخازن سدها و تداوم خشکسالی، ناچار به استفاده از آب چاه ها(یعنی آب با کیفیت کمتر) خواهیم بود.

«خسرو ارتقایی» مدیرعامل شرکت آب منطقه ای تهران، به ایرنا گفت: پاییز خشکی را آغاز کرده ایم ، میزان بارندگی از ابتدای پاییز تاکنون در سال آبی گذشته 2.3میلی متر و متوسط درازمدت 6.3 میلی متر بوده است.

افت 60 متری سطح آب های زیرزمینی

تشدید روند نابودی منابع آبی کشور در سال های اخیر سبب شده است که بیشتر دشت های کشور یکی از پرمخاطره ترین و خسارت بارترین پدیده های زیست محیطی شناسایی شده را تجربه کند و خطر ویرانگر فرونشست زمین را در چند قدمی خود ببیند. هر چند ایران با تجربه 31 مخاطره از تعداد 41 مخاطره شناسایی شده در جهان، رده های بالای سیاهه کشورهای پرمخاطره جهان را به خود اختصاص داده و در سال 2010 مقام سومی کشورهای پرمخاطره جهان را کسب کرده است اما این پدیده فرونشست زمین است که لرزه بر اندام خشک دشت های حاصلخیز کشور انداخته است.

بهره برداری های غیراصولی و بی رویه از منابع آبی زیرزمینی مهم ترین علت بروز فاجعه فرونشست زمین است که با مسدود شدن مجاری نفوذ آب به داخل سفره ها، افت شدید سطح آب های زیرزمینی را به دنبال داشته و در نهایت با فرونشست زمین، بیابان زایی و نابودی حیات اتفاق می افتد. البته فرو نشست زمین علاوه بر خسارت های غیرقابل جبران زیست محیطی، زمینه ساز ناپایداری سازه ها و بناها شده و می تواند نرخ خسارت های مالی و جانی پدیده هایی مثل زلزله را به طرز وحشتناکی افزایش دهد.

بر اساس آمار 2 سال پیش شرکت مدیریت منابع آب، در70 دشت مرکزی کشور سطح آب زیرزمینی بیش از ۲ متر کاهش داشته و در مناطقی مانند کرمان، فارس، جهرم، نیریز و ورامین بین 40 تا 60 متر سطح آب زیرزمینی افت کرده است.

بین سال های 1971 تا 2001 یعنی طی 30 سال سطح آب های زیرزمینی کشور 15 متر کاهش یافت. به عبارت دیگر به طور متوسط سطح آب زیرزمینی در این مدت سالیانه نیم متر کاهش داشته است. این در حالی است که ازسال 2001 تا 2011 یعنی در 10 سال اخیر این نرخ به 70 سانتی متر در سال افزایش یافته است.

به گفته«محمد درویش»عضو هیئت علمی موسسه تحقیقات جنگل و مرتع، کاهش سطح آب های زیرزمینی منجر به نشست زمین که آخرین مرحله از بیابان زایی است می شود که این پدیده دیگر قابل برگشت نیست و به شکل فرو نشست در سطح وسیع تر و فرو چاله در سطوحی با گستردگی کمتر نمود می یابد.

درویش می گوید: خیلی از دکل های انتقال برق، پل ها و راه های خط آهن در اثر فرو نشستن خاک در دشت ها دچار صدمه می شوند. این فرو نشست ها بسیاری از اراضی کشاورزی را هم از بین می برد و این کاملا در دشت «قهاوند»قابل مشاهده است.

وی تأکید می کند: برداشت بی رویه آب از ذخایر سفره های زیر زمینی در درازمدت سبب افزایش ناپایداری سرزمین می شود و کشوری که پایداری اکولوژی خود را از دست می دهد به این راحتی قادر به برگرداندن آن نیست. اگر در این منطقه تخریبی رخ دهد، جانوران، گیاهان و چشم اندازهای طبیعی از بین می روند و شرایط طبیعی به ما اجازه بازیافت یا احیای مجدد را نمی دهد.

بررسی و تحقیقات سازمان نقشه برداری هم درباره پدیده فرونشست دشت های کشور چندی است آغاز شده اما به دلیل مشخص نبودن بودجه مورد نیاز، این بررسی ها با روند مناسبی ادامه پیدا نکرده است. کارشناسان معتقدند در این شرایط باید بررسی ها با تخصیص بودجه مناسب به دقت انجام شود. خطر فرو نشست جدی است و در برخی مناطق حتی با بارندگی مناسب هم امکان بازگشت به شرایط عادی وجود ندارد.

وقتی به«اسماعیل کهرم» استاد دانشگاه و مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست می گویم که ظاهراً کار از تعارف و حتی هشدار گذشته است و ما در حال ورود به مرحله بحران جدّی هستیم، انگار که داغ دلش را تازه کرده ام. وی با تاکید بر این مسئله که نگرانی از فرو نشست دشت ها در ایران مدت هاست که توسط کارشناسان مطرح می شود، به قرار گرفتن ایران در منطقه آب و هوایی خشک اشاره می کند و می گوید: یکی از راه ها برای تامین آب، که به شکل غیر معمول از آن استفاده شده، برداشت از سفره های زیر زمینی است؛ اما مسئله این است که این آب های زیر زمینی هم پایان پذیرند.

کهرم با یادآوری مصوبه مجلس برای تعیین تکلیف چاه های بدون پروانه برای برداشت آب از سفره های آب زیر زمینی می گوید: چنین کاری به آن معناست که ما به شکل غیر منطقی منابع آب زیر زمینی را تاراج کنیم.

به اعتقاد برخی کارشناسان با استفاده از روش های نوین آبیاری و همچنین استفاده از پساب های شهری تصفیه شده می توان بهره برداری از سفره های آب زیر زمینی را کاهش داد. در غیر این صورت، فرونشست ها سبب تغییرات مخرب و متعدد می شود.

پدیده گرد و غبار

ولی این فقط فرونشست زمین نیست که کشور را تهدید می کند. بحران کم آبی تبعات گسترده تر و پیچیده تری نیز در پی دارد که کم کم نمود می یابد. از آن جمله است افزایش ریزگردها و توفان های گرد و غبار و حتی شن. در ماه های پایانی سال 91، سازمان ناسا بر اساس مطالعات و عکس های ماهواره ای خود از سال 2003 تا 2010 از کاهش محسوس و کم سابقه منابع آب رودخانه های دجله و فرات که میان 4 کشور ترکیه، عراق، سوریه و ایران مشترک هستند، خبر داد. بر اساس این گزارش منطقه خاورمیانه، طی دهه گذشته یکی از کم سابقه ترین روندهای کاهش منابع آب شیرین را پشت سرگذاشته است. این موسسه دلیل کاهش محسوس منابع آب خاورمیانه به ویژه کاهش منابع آب شیرین ۲ رودخانه مهم دجله و فرات را، سوء مدیریت، افزایش تقاضا برای استفاده از منابع آب زیر زمینی و نیز خشکسالی کم سابقه سال 2007 در خاورمیانه ذکر کرده است.

مهم ترین تاثیر کمبود آب در منطقه خاورمیانه، بروز پدیده ریزگردها در این منطقه است. هرچند عربستان و عراق کانون های مهم تولید ریزگردها در منطقه هستند اما همان گونه که طی سال های اخیر دیده ایم، دامنه این پدیده تا کشور ما هم کشیده می شود ولی مشکل به همین جا ختم نمی شود.

خشک شدن دریاچه های مهمّی مانند ارومیه، پریشان و هامون سبب تشکیل کانون های جدید ایجاد گرد و غبار و حتّی توفان های نمکی شده است که این بار نه از آن طرف مرزها بلکه از درون کشور نشأت می گیرد و به معنای واقعی حیات را تهدید می کند. از طرفی به دلیل کمبود منابع آب، مشکلات سیاسی و امنیتی و نیز کمبود بودجه، اجرای طرح های بیابان زدایی در ایران و کشورهای همسایه به نحوی غیر ممکن شده است.

اگرچه نشست های چند جانبه ای بین کشورهای درگیر با این پدیده برگزار شده است، اما شنیده ها حاکی از آن است که هنوز هیچ یک از کشورها نتوانسته اند حتّی ترکیه را -به عنوان بزرگ ترین سدساز بالادست رودخانه های جاری در خاک عراق- برای رعایت حقابه پایین دست متقاعد کنند.

انتقال درون کشوری آب

اگرچه تنها راهکار پیش بینی شده توسط مسئولان برای مقابله با خشکسالی، انتقال آب بین حوزه ای از مناطق پرآب تر به بخش های خشک است، اما همواره کارشناسان هشدار داده اند که انتقال آب به عنوان آخرین راهکار و پس از جلوگیری از اتلاف آب و نیز اجرای طرح های آبخیزداری و آبخوان داری، مطرح می شود و در نهایت نیز با توجه به شرایط اقلیمی و اجتماعی کشور، این راهکار پاسخگو نخواهد بود. در برخی موارد که نمونه ای از آن را در مرکز ایران شاهد بودیم، انتقال آب یک حوزه آبریز به مکانی دیگر، معضلات اجتماعی ایجاد کرد.

یکی از رخدادهایی که در نتیجه انتقال آب بین حوزه ای در کشور بحرانی را ایجاد کرد، شکسته شدن خط انتقال آب زاینده رود به یزد بود. از تبعات اجتماعی که بگذریم واقعیات زیست محیطی نیز در حال رخدادن است که از فاجعه ای قریب الوقوع خبر می دهد. به گفته اسماعیل کهرم، استاد دانشگاه و مشاور رئیس سازمان حفاظت محیط زیست عمده مساحت کشور خشک و نیمه خشک است و جنگل های زاگرس که بسیاری از رودخانه های کشور از این منطقه سرچشمه می گیرد، در حال نابودی است. با خشک شدن جنگل ها که نقش عمده ای در نفوذ آب و تغذیه سفره آب های زیر زمینی دارند، به طور حتم مشکلات بیشتری دامن گیر کشور خواهد شد.

وی تأکید می کند که مشکل اصلی ما خشکسالی نیست بلکه بی تدبیری مسئولان است. امروزه دیگر سدسازی در دنیا به عنوان یک راهکار بزرگ برای مدیریت منابع آب مطرح نیست و کارشناسان و مسئولان به این باور رسیده اند که سد سازی تنها انتقال و حتی تغییر شکل مشکل از جایی به جای دیگر است. بر همین اساس کشورهایی مثل چین و آمریکا در حال تخریب برخی سدهایشان هستند.

واردات آب!

در این بین اواخر سال گذشته بود که سرپرست وقت معاونت آب و آبفای وزارت نیرو اعلام کرد، مذاکراتی برای واردات آب از کشورهای همسایه به ایران صورت گرفته است. هرچند وی نامی از کشور یا کشورهای مورد نظر نبرد ولی« علی ایرانپور»عضو کمیسیون کشاورزی مجلس با بیان این که خرید آب از برخی کشورهای همسایه برای حل مشکل بی آبی امری عادّی است، در این باره می گوید: کشور تاجیکستان که دارای منابع خوب آبی است می تواند مبدأ مناسبی برای خرید آب و حل مشکل آب استان های خراسان باشد. این تصمیم در شرایطی است که ایران بیش از 40 سال است که در شرایط خشکسالی به سر می برد و با توجه به افزایش روزانه مصرف آب در کشور بحران کم آبی هر سال نسبت به سال گذشته افزایش می یابد.

در سال 91، ایران تلاش هایی را برای انتقال آب از تاجیکستان انجام داد. به گفته سرپرست وقت معاونت منابع آب وزارت نیرو، از آن جا که تاجیکستان دارای منابع آب شیرین زیادی است، قرار است یک میلیارد متر مکعب آب از این کشور به ایران منتقل شود ولی هنوز مذاکرات درباره نحوه تبادل آب بین ایران و تاجیکستان ادامه دارد. زیرا قیمت گذاری روی آب کار بسیار دشوار و پیچیده ای است و مجامع بین المللی تلاش می کنند ارزش گذاری خاصی برای منابع آب انجام نشود. اما در چنین فضایی، سفیر تاجیکستان در ایران، در نشستی خبری که حدود 3 سال قبل برگزار شد، خواستار دریافت نفت به ازای هر لیتر آب دریافتی ایران از این کشور شده بود.

جالب آن که همین یکی دو روز قبل رئیس اتاق بازرگانی و صنایع و معادن تهران اعلام کرد:«قطر به دنبال خرید آب از ایران است و در مورد طرح های انتقال آب از ایران پیشنهادهایی را مطرح کرده است». من که نمی دانم چه در ذهن مسئولان کشور می گذرد ولی آن چه مسلّم است اینکه تناقض آشکاری در ادعاها و عملکرد آن ها دیده می شود. به گونه ای که از یک سو به خاطر بحران آب حاضر به واردات آب در قبال معامله با نفت می شویم و از سوی دیگر آب های ارزشمند کشور را صادر می کنیم، حال به چه قیمتی، بماند!

آخرین فرصت

در سال 1389 مجلس وزارت نیرو را مکلف کرد تا در راستای صیانت از سفره های آب زیرزمینی نسبت به شناسایی چاه های غیرمجاز و صدور پروانه بهره برداری اقدام کند. همچنین مقرر شد تا در مدت ۵ سال این وزارتخانه اقدامات مربوط به برق دار کردن چاه های آب کشاورزی را انجام دهد. طی سال گذشته برخی اقدامات در این باره انجام شده است، با این حال برداشت های غیرمجاز از منابع آب زیرزمینی باز هم باعث فرونشست برخی دشت ها از جمله در یکی دو منطقه استان تهران شد.

در سال های اخیر طرح تغذیه مصنوعی دشت ها و سفره های آب زیرزمینی به منظور تعادل بخشی به منابع موجود در دشت ها نیز انجام شده است. با این حال، بهترین و موثرترین راه برای صیانت از منابع آب زیرزمینی و استفاده درست از آن، استفاده مناسب و در چارچوب های استانداردو همچنین جلوگیری از برداشت های غیرمجاز است.

مقامات وزارت نیرو معتقدند: احداث تاسیسات، ایجاد خطوط انتقال آب های سطحی به دشت های ممنوعه و انتقال برداشت ها از آب های زیرزمینی به آب های سطحی و تلفیق آب رسانی از طریق استفاده از آب های سطحی و دشت ها؛ از جمله راهکارهایی است که برای حفاظت از دشت های ممنوعه می توان به کار گرفت.اولین فرونشست دشت در کبوتر آهنگ همدان طی 13 سال گذشته ایجاد شد. با این حال ادامه این روند در سایر دشت ها نیز باعث شد تا کمتر از 50 دشت کشور از وضعیت مناسب و تعادلی به لحاظ ذخیره آب برخوردار باشند و بقیه در شرایط نامناسب قرار گیرند.

از سوی دیگر امّا بدون تعارف باید گفت هنوز عزم جدّی برای رفع مشکلات موجود در دستگاه های متوّلی آب دیده نمی شود. این را در جریان گزارش های میدانی از استان های مختلف کشور به خوبی متوجه شده ام. هنوز همه بهترین راهکارها و ادّعاها را مطرح می کنند ولی به محض آن که می پرسی پس چرا . . . ؟ پاسخ می شنوی که بودجه نداریم. به همین سادگی.

حتی در مصاحبه ام با معاون طرح و توسعه آب منطقه ای آذربایجان وقتی به ادعاهای مسئولان مبنی بر صدور دستور توقف سدسازی ها در حوزه دریاچه ارومیه اشاره کردم، پاسخ شنیدم که هیچ دستوری در این باره ابلاغ نشده و اگر پروژه ها متوقف شده نه به خاطر دستور مقام های بالا بلکه به خاطر نبود بودجه است.

اسماعیل کهرم هم همه این ها را می داند. با توجه به همین امر به صراحت از او می پرسم که اگر وی مسئول و متولّی منابع آبی کشور بود چه راهکارهای کوتاه، میان و بلند مدتی را برای برون رفت از این وضعیت اجرا می کرد؟ کهرم در پاسخ می گوید: راهکار کوتاه مدت قطعاً ممانعت از برداشت های غیر مجاز آب از سفره های آب زیرزمینی است. باید در اسرع وقت و بدون در نظر گرفتن مصلحت های فردی و گروهی و رابطه بازی ها، چاه های غیر مجاز را شناسایی و پلمب کرد. همچنین جلوی اضافه برداشت های غیر مجاز را با جدیت و دقت گرفت.

وی راهکار میان مدت را اصلاح الگوی مصرف آب کشاورزی و افزایش بهره وری بدون اجازه افزایش سطح زیر کشت می داند و در بیان راهکار بلند مدت می گوید: باید شجاعت این را داشته باشیم که با فرهنگ سازی مناسب و آگاه کردن کشاورزان و مردم کشور، ضمن توقف بیشتر سدسازی ها، شروع به تخریب برخی سدهای مضر کنیم.

ولی آیا این راهکارها عملی است؟ کهرم می گوید: از نظر من عملی است. وزیر نیرو هم قول هایی در این باره داده است که امیدواریم برای نجات کشور به قول هایش پای بند باشد.

با این اوصاف شاید خودسوزی زمین مانند آن چه 2 سال قبل در تالاب های پریشان، قره داغ، کانی برازان، سلطان آباد و گندمان رخ داد پاسخ طبیعت باشد به بی تدبیری مسئولان. در این بین من مانده ام چه می خواهیم بگوییم به نسل های آینده؟ آن زمان دیگر برای کسی فرقی نمی کند مقصّر چه کسی یا دستگاهی بوده است، آن زمان دیگر بازی«من نبودم دستم بود تقصیر آستینم بود»تشنگی و گرسنگی مردم را رفع نخواهد کرد. آن زمان خدا می داند در باره ما چگونه قضاوت خواهند کرد. ولی شاید تو بدانی آقای مسئول!

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha