دکتر مصطفی معین طی یادداشتی در خصوص چالشهای جدید اخلاقی و اجتماعی پزشکان با بیان اینکه امروزه دانش علمی در شاخه های گوناگون خود بویژه در علوم پزشکی با اقتضائات و ارزش های اخلاقی، حقوقی و اجتماعی بیشتر درهم آمیخته است تاکید کرد :این خود یک رخداد جدید علمی در عرصه جهانی است.

وقتی اعتماد بین بیمار و پزشک به چالش کشیده میشود

سلامت نیوز :دکتر مصطفی معین طی یادداشتی در خصوص چالشهای جدید اخلاقی و اجتماعی پزشکان با بیان اینکه امروزه دانش علمی در شاخه های گوناگون خود بویژه در علوم پزشکی با اقتضائات و ارزش های اخلاقی، حقوقی و اجتماعی بیشتر درهم آمیخته است تاکید کرد : این خود یک رخداد جدید علمی در عرصه جهانی است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اخبار پزشکان دانشگاههای موج نو نیز نسبت به گذشته از رسالتهای چندگانه تر و متنوع تر آموزشی، پژوهشی، تربیتی و اجتماعی برخوردار شده اند . تبلور این واقعیت و تجلی این دسته از ارزشها را با به عهده گرفتن مسئولیتهای علمی، اخلاقی و اجتماعی می توان در شخصیت مطلوب یک پزشک مشاهده کرد. در جهان امروز به دلیل پیشرفت شگفت آور و پر شتاب علوم زیستی و پزشکی و تکنولوژی های نو ، میدان عمل و توانمندی های پزشکان در همه جنبه های پیشگیری ، تشخیص ، درمان و کنترل بیماری ها گسترش یافته ولی بهمان نسبت نیز بر دامنه آگاهی های علمی و عمومی جامعه و بیماران افزوده شده است .

افزایش آگاهی جامعه نسبت به حقوق شهروندی در زمینه های فکری و فرهنگی و اجتماعی و سیاسی، زیستی و اقتصادی ، بهداشت و درمان و از جمله "حق سلامت" نقش بیمار را در حفظ سلامتی خود و در ارتباط با پزشک بیش از پیش مورد تاکید قرار داده است .

 از سوی دیگر و علیرغم این تحولات، پژوهش ها و مشاهدات نشان می دهند که طی دهه های اخیر ، مقوله "اعتماد" بین بیماران و پزشکان به چالش کشیده شده، در صورتیکه از دیر باز پایدارترین روابط معنوی، عاطفی و انسانی دراین میان وجود داشته است .

این واقعیت که هنوز پزشکان در ردیف بالاترین گروههای مرجع جامعه به حساب می آیند و نقش و مسئولیت آنان در ساختار نظام سلامت کشورها ایجاب می کند که نسبت به چالش های اخلاقی- اجتماعی و وضع اعتماد عمومی در قبال جامعه پزشکی حساسیت جدی به وجود آید . در واقع درهم آمیختگی حقوق بیمار و پزشک بصورت مساله ای جدید فراروی پزشکان قرار گرفته و بطور طبیعی بالاترین مدافع حقوق بیماران را ، پزشکان آنان به شمار آورده و متقابلاً آحاد جامعه را نسبت به تامین حقوق و منزلت طبیبان خویش حساس تر کرده است .

در این چشم انداز، من اصلی ترین راهبردهای فائق آمدن بر چالش های پیش رو را در سه زمینه خلاصه می کنم:

١ - ضرورت پایبندی بیشتر اعضای جامعه پزشکی به "آموزه های اخلاقی و حرفه ای طب" (Professionalism)
٢ - ضرورت اتخاذ "رویکرد حقوق بشری" نسبت به امر سلامت و دفاع همه جانبه ی جامعه پزشکی از حقوق شهروندان در برخورداری از حداکثر سلامت جسمی، روانی، تامین اجتماعی و حقوق شهروندی .
٣ - ضرورت بررسی و اصلاح برنامه های درسی و آموزشی پزشکی از سوی دانشگاهها، در جهت جامعیت بیشتر و جامعه نگری آنها و پیش بینی سر فصل های مناسب در موضوعات اخلاق و حقوق پزشکی.
چهار اصل مشهور اخلاق پزشکی یعنی اصل احترام به استقلال و آزادی بیمار ( Autonomy )، اصل سودمندی ( Beneficence ) و اصل نازیانمندی ( Non - Maleficence ) و اصل عدالت ( Justice ) هم اکنون در سطح جهانی مورد تاکید و استفاده جوامع پزشکی است.

علاوه بر این اصول، رعایت سه ضرورت مهم اخلاقی و اجتماعی دیگر نیز اهمیت یافته است :
اول، ضرورت بروز ارزشهای اخلاقی و اجتماعی در منش، رفتار و شخصیت پزشکان به صورت الگو .
دوم، ضرورت اعتماد بالای جامعه نسبت به پزشکان خود .
سوم، ضرورت رهبری فرهنگی و اخلاقی پزشک در اجتماع و دفاع او از حقوق بنیادین آحاد جامعه فارغ از هرگونه مرزبندی، تبعیض و تفاوت. ضرورتهای فوق از این واقعیت ناشی می شود که طبق مطالعات سازمان جهانی بهداشت ( WHO ) در این زمان، عوامل اجتماعی در پیدایش و یا کاهش بیماری ها نقش تعین کننده ای یافته است .

 بر این پایه تاثیر عوامل ارثی و بیولوژیک در امر سلامت حدود 20 درصد، تاثیر عوامل محیطی در حدود 10 درصد و نقش دستگاه مسئول بهداشت و درمان و اقدامات پزشکی در حدود 20درصد است، درصورتیکه نقش عوامل موثر اجتماعی در تامین سلامت ( Social determinants of health ) بیش از 50 درصد شده است .

از میان عوامل اجتماعی موثربرسلامت، موضوع عدالت در تمامی وجوه جنسیتی، نژادی، قومیتی، مذهبی، آموزشی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی ، اقتصادی و بهداشتی- درمانی آن موضوعیت دارد . به این ترتیب امروز تاثیر ساختار مدیریتی جامعه و میزان برخورداری حاکمیت ها از دموکراسی، مردمی بودن و مقبولیت حاکمان و رعایت اصول و موازین حقوق بشر و حقوق شهروندی بویژه "حق سلامت" بر کیفیت خدمات پزشکی و توزیع عادلانه منابع و امکانات تاثیری تعین کننده است .

 در جهان کنونی، امر سلامت مانند آموزش و امنیت از جمله امور حاکمیتی محسوب می شود و دولت ها نسبت به تامین بالاترین سطح سلامت برای آحاد شهروندان مسئولیت دارند و باید پاسخ گو باشند . اینجاست که نقش بی بدیل پزشک با توجه به اهمیت اجتماعی پزشکان، حاکمیتی بودن امر سلامت و محوریت انسان سالم در توسعه و پیشرفت کشورها خود را نشان می دهد .

انتظار جامعه از پزشکان خود این است که با رویکردی علمی و اصلاح طلبانه ، مردمی و دموکراتیک و با جهت گیری دفاع از حقوق شهروندان، در روند احقاق حقوق تضییع شده جامعه و بیماران و اصلاح ساختارهای اجتماعی و نظام سلامت مسئولانه همکاری و مشارکت نمایند.

از جمله این مسائل و حقوق عمومی که باید به رفع آنها اهتمام کرد، می توان به این موارد اشاره داشت :

١ . فقر و محرومیت گسترده ناشی از تبعیض و بی عدالتی و سوء مدیریت در سطح جامعه که منجر به آسیب ها و مشکلات گوناگون از جمله سوء تغذیه ، کوتاهی قد کودکان و آسیب های جسمی ، روانی و اجتماعی شده است .
٢ . عدم دسترسی برابر به خدمات سلامت که پدیده سلامت عمومی را بعنوان یک امر به هم پیوسته در معرض مخاطره قرار داده است .
٣ . کیفیت نازل آموزش ، مدیریت و ارائه خدمات در جنبه های مختلف تشخیص، درمان و پیشگیری .
٤ . ناکارآمدی بیمه های درمانی از نظر فراگیری، کمیت و کیفیت و خدمات حمایتی .
٥ . ناکارآمدی ساختار نظام سلامت، تعدد مراجع اجرایی و برنامه ریزی و تداخل در وظایف و اختیارات دستگاههای مسئول .
٦ . شرایط نامطلوب اخلاقی و حقوقی در مناسبات اداری – مالی و انسانی خدمات سلامت، هزینه های کمر شکن دارو و درمان و فرهنگ عمومی و پزشکی جامعه .

حال باید دید چه مسائل و چالش هایی برای ایفای نقش موثر در این فرایند وجود دارد؟
مسائل و چالش هایی که جامعه فرهیخته پزشکی کشور در جهت دفاع از حقوق بیماران و کمک به بهبود کیفیت خدمات سلامت با آن روبرو هستند، می توان در این زمینه ها طبقه بندی کرد :
١ . ملاحظات مادی و حرفه ای ، انتظار می رود که پزشک با توجه به انتخاب آگاهانه و عاشقانه خود و سوگندی که برای وقف خویش برای نجات بیماران و سلامت جامعه خورده است ، از پرداختن هزینه های مادی ، اجتماعی و سیاسی در این راه انسانی و الهی دریغ نکند .
٢ . تاثیرپذیری از تبعیض و بیعدالتی نهادینه شده در فرهنگ عمومی و بی تفاوتی نسبت به اعمال آن در امور پزشکی از قبیل درجه بندی و خودی و غیر خودی کردن شهروندان، تبعیض های جنسیتی، مذهبی و قومیتی در ارائه خدمات امور بهداشتی و درمانی و یا آموزشی و حقوق سیاسی- اجتماعی که پزشکان به آنها نگاهی نو و مسئولانه داشته باشند.
٣ . سکوت و یا هم گرایی با حاکمیت در ارتباط با نقض حقوق شهروندان، از قبیل عدم رعایت اصول رازداری پزشکی، نقض حقوق زندانیان در زمینه برخورداری از تغذیه، دارو و درمان، بهداشت جسمی و روانی و آزار و شکنجه که باید در قبال آنها نقش فعالانه حرفه ای داشت .
٤. فقدان رویکرد حقوق بشری در مسائل پزشکی و عدم حضور آموزه های لازم اخلاقی و حقوقی در برنامه های آموزشی مدارس و دانشگاهها و دوره های بازآموزی کادر های پزشکی و پیراپزشکی که در این زمینه ها سازمان نظام پزشکی نیز که موظف به دفاع همزمان از حقوق بیماران و جامعه پزشکی و همکاری در ارتقای نظام سلامت است باید در سطح شورای عالی ، هیئت های مدیره مناطق و سازمان اجرایی فعال شده و پاسخگوی مسئولیتهای اخلاقی، اجتماعی و قانونی خود باشد .
این ها و مسائلی از این دست می توانند به عنوان دستور کاری پزشکی در قبال چالش های اخلاقی و حقوقی شهروندی که جامعه ما با آنها روبه روست، به شمار آیند .

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha