چهارشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵:۳۶
کد خبر: 104633

سلامت نیوز : مدت هاست که با یکدیگر صحبت نکرده اند. با این که فامیل هستند و یا سابقه دوستی شان بسیار طولانی است اما به خاطر یک مسئله جزئی و بی اهمیت مدت هاست که وقتی یکدیگر را می بینند، بی توجه و مثل 2 غریبه از کنار هم رد می شوند. هر فردی هم که از آن ها درباره دلیل این رفتارشان بپرسد، خواهند گفت: «ما قهریم!» افرادی هستند که بعد از مدت کوتاهی که با فرد دیگری قهر می کنند، با یک رفتار منطقی قهر را فراموش و آشتی می کنند. البته باید توجه داشت که قطع بعضی رابطه ها لازم است و اسم آن قهر نیست.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه خراسان ؛ اما گاهی بعضی افراد به خاطر یک جمله یا رفتار نامناسب با فامیل یا دوست شان قهر می کنند و چون راه های آشتی را بلد نیستند، دردسرهای بزرگی ایجاد می کنند. روز گذشته در صفحه حوادث روزنامه خراسان خبر ناراحت کننده ای به چاپ رسید. خبر حاکی از آن بود که جوان 29 ساله ای که به گفته خودش به دلیل اختلافات جزئی با دوستش برای مدتی قهر بود، در مراسم آشتی کنان او را با چاقو به قتل رسانده بود. این جوان 29 ساله که با وساطت دوستانش تصمیم گرفته بود که اختلافات را کنار بگذارد تا رابطه دوستی دوباره برقرار شود، دوست 25 ساله خودش را به مراسم آشتی کنان دعوت می کند. مراسمی که با خنده و شوخی سپری می شد اما باز با یک شوخی دوباره به درگیری لفظی منجر شد. درگیری لفظی که با پرتاب چاقو توسط جوان 29 ساله به سمت گردن دوستش، باعث بریده شدن شاهرگ گردن او شد.محسن رجبی، کارشناس خانواده در این باره معتقد است یکی از دلایل زیاد قهر کردن بعضی افراد این است که آن ها خیلی زود عصبانی می شوند و چون نمی توانند خشم خود را کنترل کنند، بیشتر گفت و گوهای آن ها به قهر منجر می شود.

نداشتن مهارت کنترل عصبانیت مهم ترین عامل قهر کردن است

این روان شناس در گفت و گو با خراسان ادامه داد: هر انسانی با 2 متغیر به نام های «کارکتر» و «شخصیت» رشد می کند. در علم روان شناسی به مجموعه ویژگی های ژنتیکی هر فرد اصطلاحاً «کارکتر» و به ویژگی های اکتسابی یا محیطی هر فرد «شخصیت» او می گویند. «عصبانیت» که معمولا مهم ترین عامل قهر کردن است در کارکتر و ژنتیک یا در شخصیت افراد ریشه دارد؛ مثلا فردی که پدر و مادرش زیاد قهر می کنند، در دوران کودکی شاهد این قضیه بوده است که هر وقت پدر و مادر به تفاهم نمی رسیدند، با هم قهر می کردند. در نتیجه این فرد از کودکی از طریق «یادگیری مشاهده ای» آموزش می بیند که برای رسیدن به هر هدفی باید قهر کند. چنین افرادی وقتی در کودکی قهر می کردند، پدر یا مادرشان به خاطر پایان دادن به این قهر، او را به خواسته اش می رساندند، پس به این نتیجه رسیده اند که یکی از ساده ترین و کوتاه ترین راه ها برای رسیدن به هر هدفی قهر کردن است.

این مشاور به والدین توصیه می کند: برای این که در آینده، فرزندشان به صورت جدی به این مشکل برنخورد هر وقت برای رسیدن به خواسته اش قهر کرد به قهر او پاسخ ندهند و خیلی زود او را به خواسته اش نرسانند. یکی از دلایلی که بعضی افراد زیاد قهر می کنند این است که خیلی زود عصبانی می شوند. با توجه به این که احساسات افراد ریشه در افکارشان دارد در واقع نباید بگوییم افراد احساسات شان را کنترل کنند بلکه باید بگوییم افکارشان را کنترل کنند؛ مثلا ممکن است از فردی که به جایی خیره شده است، بپرسید که به چه چیزی فکر می کند و او بگوید به هیچ چیز! این فرد با اینکه دارد فکر می کند، اما خودش هم متوجه افکارش نیست. به این افکار، افکار «خودآیند» می گویند. افرادی که خیلی زود قهر می کنند، یک سری افکار خودآیند منفی در ذهن شان دارند که بدون این که متوجه باشند، وارد ذهن آن ها می شود. معمولا این افراد در برابر هر اتفاقی تکانشی عمل می کنند. یعنی خیلی زود، تند و سریع و بدون تامل تصمیم می گیرند. هر فردی برای اینکه احساساتش را کنترل کند در قدم اول باید بداند که احساسات ریشه در افکار دارد؛ بنابراین باید افکارش را کنترل کند. برای کنترل افکار هم باید تشخیص بدهد که در هر لحظه به چه موضوعی فکر می کند.

2 دلیل که باعث می شود زود قهر کنید

این مدرس دانشگاه افزود: یکی از مشکلاتی که معمولا افراد در تشخیص افکار دارند این است که به «خطاهای شناختی» دچار می شوند. خطاهایی که باعث می شود یک مسئله غیر مهم، مهم جلوه کند. یکی از خطاهای شناختی، خطای «بزرگ نمایی» است؛ مثلا وقتی فردی جمله ای نامناسب به ما می گوید یا رفتاری نادرست در مقابل ما انجام می دهد، ما این گفتار یا حرکت او را بزرگ نمایی می کنیم. گاهی این بزرگ نمایی به قدری است که ما آن را فاجعه می پنداریم! مثلا با خودمان می گوییم این که فلانی این حرکت را کرد یا این جمله را گفت، یک فاجعه وحشتناک است و باید تلافی کنیم! توصیه می شود که این افراد در مقابل خطای «بزرگ نمایی» از روش کوچک نمایی استفاده کنند. در روش کوچک نمایی به جای اینکه یک مسئله را خیلی بزرگ جلوه دهیم، باید به خودمان بگوییم که حالا یک حرکتی انجام شده یا جمله ای گفته شده و ممکن است آن جمله یا رفتار از روی عمد و آگاهانه نباشد.خطای شناختی بعدی این است که ما فکر کنیم همه افراد دنیا باید با ما محترمانه رفتار کنند و هیچ فردی اجازه برخورد غلط و نامحترمانه با ما را ندارد. این یک باور غلط است که باعث عصبانیت افراد می شود. افرادی که با این خطای شناختی درگیر هستند باید بدانند که هیچ لزومی ندارد که همه ما رابشناسند و رفتار مناسبی با ما داشته باشند.

برای آشتی کردن عجله کنیم یا نه؟

رجبی معتقد است زمانی که تصمیم به آشتی می گیرید، باید 2 وضعیت را بررسی کنید. اگر میزان احساسات فردی که می خواهیم با او آشتی کنیم، خیلی جریحه دار شده است و در حال حاضر توانایی منطقی صحبت کردن و تعقل را ندارد، باید اجازه بدهیم مقداری زمان بگذرد تا طرف مقابل تخلیه هیجانی شود. بعد هم در یک نشست و با گفت و گو مسئله را حل کنیم.اما اگر مسئله ای که باعث جر و بحث یا قهر شده است، مسئله جزئی وسطحی است و بیم آن می رود که اگر پیگیری نشود، مسئله جدی تر شود، در این مواقع نباید اجازه بدهیم که زمان بگذرد و باید هرچه زودتر طرفین آشتی کنند تا مسئله حل شود.

گفت و گوی مصنوعی بهترین راه حل برای آشتی

این روان شناس افزود: بهترین راه آشتی کردن این است که زمانی که جر و بحث بین 2 نفر جدی می شود به فرآیند قهر و آشتی اشاره نکرد. وقتی 2 نفر با هم قهر می کنند بهتر است بعد از گذشت زمان کوتاهی، یک گفت و گوی مصنوعی با هم داشته باشند. گفت و گوی مصنوعی یعنی بعد از جر و بحث یکی از طرفین به دیگری بگوید: «بیا چای بخوریم!» بدون اشاره مستقیم به این که ما مدتی با هم قهر بودیم و الان می خواهیم آشتی کنیم. در این مواقع طرف مقابل هم به خاطر گذشت زمان، علاقه ای به واکاوی جریان قهر نخواهد داشت و آشتی اتفاق خواهد افتاد.

مهارت های بهزیستی و همزیستی را با هم فرا بگیرید

انسان ها باید مهارت بهزیستی و همزیستی را با هم یاد بگیرند. در حال حاضر بعضی افراد جامعه مهارت های بهزیستی را خوب یاد گرفته اند. مهارت بهزیستی یعنی مهارت خوب زندگی کردن، مثلا تغذیه خوب داشتن یا خوب پوشیدن و ... اما مهارت های همزیستی را بلد نیستند. بعضی پدر و مادرها از کودکی به بچه های شان مهارت های بهزیستی را خوب یاد می دهند ولی به مهارت های همزیستی توجهی نمی کنند؛ مثلا به فرزندشان می گویند اگر بچه ای تو را زد تو هم او را بزن! یا خوراکی ات را با کسی تقسیم نکن و...

اطرافیان به 5 شرط 2 نفر را آشتی دهند

وی در بخش دیگری از صحبت هایش به واسطه ها اشاره کرد و گفت: اطرافیانی که می خواهند 2 نفر را آشتی بدهند باید در صورت وجود 5 شرط این کار را انجام دهند و به دو طرف کمک کنند و گرنه مطمئن باشند که به جای آشتی، باعث می شوند که زمان قهر طولانی تر شود یا مشکل دیگری به وجود آید. اولین شرط این است که اطرافیان ببینند که اصلا آیا مشکلی وجود دارد یا نه؟ بعضی وقت ها ما فکر می کنیم 2 نفر با هم مشکل دارند در صورتی که این گونه نیست. در قدم بعدی باید ببینیم آیا آن ها از اطرافیان کمک می خواهند یا نه؟ حالا اگر آن ها کمک خواسته اند، آیا در اطرافیان فردی که مورد تایید هر دو طرف باشد حضور دارد یا نه؟ چون در غیر این صورت ممکن است آن ها به شما بگویند به شما ربطی ندارد! در قدم بعدی باید ببینید که اگر هر دو طرف فردی را قبول دارند آیا آن فرد اجازه ورود به آن مسئله را دارد یا نه؟ مثلا در اختلافات خانوادگی هر کسی حق وساطت ندارد.

در قدم آخر هم باید ببینیم فردی که می خواهد به طرفین قهر کمک کند اصلا توانایی حل مشکل را دارد یا نه؟ بعضی اوقات فردی هست که خیلی دوست دارد رابطه بین 2 نفر را بهبود بخشد ولی چون راه آن را بلد نیست، مشکل را عمیق تر می کند. اینکه ما حواس مان به زندگی دیگران باشد خوب است ولی باید حواس مان را جمع کنیم که در زندگی دیگران دخالت بی جا نکنیم. اگر هم می خواهید مرز دخالت و مشورت را بفهمید ببینید 5 شرط مورد اشاره را دارید یا نه.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • رضا ۱۶:۱۳ - ۱۳۹۳/۰۲/۳۱
    4 7
    سلام....ازسخنانتان بی نهایت لذت بردم.
  • Marko ۲۱:۱۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۳
    16 4
    دوستم هیچ میلی به اشتی بامن ندارد و تحت هیچ شرایطی نمیخواهد با من اشتی کند این توسیه ها به ما هیچ کمکی نمی کند به هیج وج اشتی نمیکند چیکار کنم؟؟