در شروع اين بررسي همه مشاركتكنندگان داراي اضافهوزن بودند و توانايي آنها د رسوخت و ساز قند دچار اشكال بود كه آنها در معرض خطر بالاي ابتلا به ديابت قرار ميداد.
هدف ديگر اين مداخله اين بود كه مشاركتكنندگان به طور متوسطي دست كم 2.5 ساعت در هفته ورزش كنند.
هامان و همكارانش به دنبال بررسي عواملي بودند كه بيشترين تاثير را كاهش خطر ابتلا به ديابت داشته باشند – كاهش وزن، ورزش يا كاهش چربي غذايي. افراد تحت بررسي مصرف چربيشان به كمتر از 25 درصد كل كالري دريافتيشان رساندند، و اگر با كاهش مصرف چربي در حدي نبود كه كاهش وزن را در آنها بوجود آورد، ميزان كل كالري دريافتيشان را هم كم كردند.
اين پژوهشگران نتيجه گيري ميكنند كه مداخلات در جهت كاهش خطر ديابت بايد در جهت هدف كاهش وزن به عنوان شاخص اصلي موفقيت باشد.