پس مطابق قانون بخش دولتی نمی تواند تولید کننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) باشد. بنابراین ایجاد تکلیف در برنامه ششم توسعه کشور مبنی بر تولید انبوه و تجاری محصولات تراریخته -در حالیکه مخاطرات درازمدت این محصولات ارزیابی نشده است- کاملا عجولانه، غیرکارشناسانه و برخلاف اهداف اقتصاد مقاومتی می باشد.

چگونه محصولات دستکاری شده ژنتیکی حقوق شهروندان را پایمال میکند؟

سلامت نیوز:چندی است که انتقادات جدی و فراوانی از سوی جامعه علمی، تشکلهای صنفی و سازمانهای مردم نهاد کشور نسبت به مخاطرات محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در حوزه سلامت و محیط زیست مطرح شده است.

از طرفی دیگر مدافعان این محصولات هرگونه نقد و تردیدی را جایز ندانسته و رهاسازی و تولید سریع این محصولات را خواستارند. چنانچه در صفحه 360 برنامه توسعه کشور بر "تولید انبوه و تجاری سازی محصولات تراریخته با اولویت پنبه و برنج" تاکید شده است.

بدیهی است که قبل از ار گونه برنامه ریزی جهت تولید انبوه محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته)  بهترین گزینه احترام به حقوق شهروندان در دسترسی آنها به اطلاعات مستدل علمی در مورد این محصولات و انتخاب آگاهانه غذای سالم می باشد.

همچنین پرهیز از هر گونه سیاسی کاری و منافع اقتصادی ذینفعان محصولات تراریخته و بررسی منصفانه مخاطرات این محصولات در چارچوب علمی تواند منجر به بازنگری در قوانین و همسوسازی آیین نامه های اجرایی با منافع ملی گردد.

 
دولت و حقوق شهروندان
میزان مسئولیت پذیری دولتها در قبال حقوق اولیه شهروندان و رفع مخاطرات و تهدیدهای فرهنگی، اجتماعی، سلامتی و زیست محیطی تا حدود زیادی به میزان تدبیر، دانایی محوری و استقلال دولت ها وابسته است. دولتهای شهروند مَدار، همواره پیشرفتهای جهانی در فناوری های نو را از بَدو پیدایش رصد می کنند و ضمن ارزیابی دراز مدت مخاطرات احتمالی فناوریهایی نظیر نانوتکنولوژی، بیوتکنولوژی و فناوری ارتباطات، شهروندان را در برابر تهدیدات احتمالی واکسینه می کنند. در چنین شرایطی همواره سرعت نظارت، ارزیابی و قانونگذاری از جانب دولتها بسیار سریعتر از شتابِ بازار محورِ بنگاههای اقتصادی می باشد.

[quote-left]تحقیقات یک دانشمند نروژی نشان داده است که نه تنها محصولات دستکاری شده ژنتیکی موجب کاهش مصرف سموم شیمیایی نشده است بلکه کشت محصولات تراریخته در فاصله سالهای 1996 الی 2014 در مجموع موجب افزایش مصرف سموم علف کش به میزان 243.000 تن شده است. [/quote-left]

چنین دولت هایی قبل از تجاری شدنِ هر محصولِ دانش بنیان، استانداردها، ضوابط قانونی و خطوط قرمز آن فناوری را تدوین می کنند. با چنین رویکردی، شهروندان فرهنگ مصرف کالاهای جدید را از دولتمردان می آموزند و آگاهانه و هوشمندانه به استقبال فناوریهای نو خواهند رفت. در غیر اینصورت بنگاه های اقتصادی در راستای منافعشان همواره چندین گام جلوتر از دولت ها خواهند بود. در نتیجه این رویکرد، تاثیرات دراز مدت مخاطرات فناوری ها از دید دولت ها و شهروندان پنهان خواهد ماند و سبب بروز امواج ناگهانی پیامدهای منفی فناوری های نو و نهایتا ایجاد فناوری هراسی در جامعه خواهد شد.
 

وضعیت محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در کشور:
مطابق اخبار غیر رسمی سالانه بیش پنج از میلیارد دلار محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) به کشور وارد می شود و در سفره شهروندان حضور می یابد. واردات محصولات تراریخته بدون برچسب گذاری آنها مصداق بارز " تضییع حقوق شهروندان" و برخلاف آئین نامه اجرایی قانون ایمنی زیستی و کنوانسیون ایمنی زیستی کارتاهنا مصوب مجلس شورای اسلامی در سال 1382می باشد. از طرفی دیگر، عده ای هم در تلاشی به شدت عجولانه در صدد هستند واردات بحث انگیز و نامتعارف محصولات تراریخته را مجوزی تلویحی بر ضرورت تولید و رهاسازی این محصولات در داخل کشور قلمداد نمایند.

با وجود اینکه تا این لحظه هیچ گیاه تراریخته ای مجوز تولید نگرفته است، در برنامه ششم توسعه کشور تولید انبوه و تجاری محصولات دستکاری شده ژنتیکی با اولویت پنبه و برنج گنجانده شده است.

برنج و پنبه تراریخته ایرانی حاوی ژنهای تجاری Cry1 (متعلق به یک کمپانی سوئیسی) می باشد که توسط پژوهشگران وزارت جهاد کشاورزی به برنج و پنبه منتقل شده است. با توجه به مباحث مربوط به مالکیت معنوی و حقوق ذینفعان اروپایی و امریکایی این محصولات، نمی توان این دستاورد را یک محصول دانش بنیان درونزا مفروض دانست. پس مقوله واردات و تولید داخلی محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) کاملا مغایر با آرمانهای اقتصاد مقاومتی می باشد.


از طرفی دیگر ماده 2 قانون ایمنی زیستی ایران صراحتا می گوید "دولت مکلف است تمهیدات لازم را برای انجام تولید و رهاسازی موجودات زنده تغییر شکل یافته ژنتیکی را از طریق بخش غیر دولتی فراهم آورد". مطابق این قانون بخش دولتی مکلف است ضمن نظارت و ارزیابی مخاطرات محصولات تراریخته تمهیدات لازم را برای بخش خصوصی ایجاد نموده و مجوز صادر نماید!!

پس مطابق قانون بخش دولتی نمی تواند تولید کننده محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) باشد. بنابراین ایجاد تکلیف در برنامه ششم توسعه کشور مبنی بر تولید انبوه و تجاری محصولات تراریخته -در حالیکه مخاطرات درازمدت این محصولات ارزیابی نشده است- کاملا عجولانه، غیرکارشناسانه و برخلاف اهداف اقتصاد مقاومتی می باشد.

 محصولات تراریخته و افزایش مصرف سموم شیمیایی در جهان
 طی 20 سال اخیر، سطح زیر کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی به بیش از 180 میلیون هکتار رسیده است. کلزا، سویا، ذرت و پنبه درصد بالایی از محصولات دستکاری شده ژنتیکی را به خود اختصاص داده است و تنها درصد ناچیزی به سایر محصولات کشاورزی اختصاص دارد. حدود 80% از این گیاهان دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) واجد ژن مقاومت به علف کش گلایفوسیت (راندآپ) می باشد و بقیه گیاهان نیز به گونه ای مهندسی شده اند که قادرند با تولید سم Bt (باسیلوس تورنجنسیس) در برابر آفات مقاومت کنند. بیش از 90% بازار بذرهای تراریخته در انحصار کمپانی های چند ملیتی نظیر مونسانتو، دوپونت، بایر و سینجنتا می باشد.

این کمپانیها بزرگترین تولید کننده سموم و تسلیحات شیمیایی در جهان بوده و مردم بسیاری از کشورها از جمله هم میهنان ما قربانی این سلاح های کشتار جمعی شده اند. زارعینِ بذرهای دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته)، مجبورند به طور انحصاری علاوه بر بذر، سموم شیمیایی این شرکتهای به اصطلاح دانش بنیان را نیز خریداری نمایند. به طوریکه درآمد سالانه کمپانی امریکایی مونسانتو بالغ بر 5/13 میلیارد دلار می باشد.

تحقیقات یک دانشمند نروژی در سال 2014 نشان داده است که علیرغم ادعاهای مطرح شده نه تنها محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) موجب کاهش مصرف سموم شیمیایی نشده است بلکه کشت محصولات تراریخته در فاصله سالهای 1996 الی 2014 در مجموع موجب افزایش مصرف سموم علف کش به میزان 243.000 تن شده است.
 
 

انحصار بذرهای دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته)
در سالهای ابتدایی کشت محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته)، متخصصین بیوتکنولوژی با تبلیغ عملکرد بالاتر این محصولات در مقایسه با بذرهای رایج، در طی مدت زمان کوتاهی قیمت بذرهایشان را متناسب با افزایش تقاضا چندین برابر افزایش دادند. با پیدایش اَبَرعلف های مقاوم به علف کشهای راندآپ (گلایفوسیت) از یکسو و مشاهده کِرم های مقاوم به سم Bt ، غولهای تراریخته جهان در مواجهه با این معضلات، افزایش مصرف علف کش ها و آفت کشهای انحصاری خودشان را توصیه و تبلیغ نمودند. از سال 2006 به بعد اندک اندک صدای اعتراض کشاورزان بلند شد و جنبشهای اعتراضی و نقد محصولات تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) شکل گرفت. بیوتکنولوژیست های منفعت طلب که سودهای کلان (بعضا 1000 درصد!)، به مذاقشان خوش آمده بود و قصد نداشتند آن را ازدست بدهند، مخالفان را گروهی فناوری هراس، عقب مانده و واپس گرا نامیدند.

از آن زمان به بعد شعار "مبارزه با گرسنگی" جایگزین شعار "عملکرد برتر" محصولات تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) شده است. آنها محصولات تراریخته را تنها راهکار مبارزه با گرسنگی در جهان (با جمعیت رو به رشد) تبلیغ می کنند. آنها در سال 2015 کلید واژه جدیدی راخلق کرده اند : "بدون محصولات دستکاری شده ژنتیکی انسانهای زیادی از گرسنگی خواهند مُرد!!"

بنابراین محصولات تراریخته برخلاف ادعا نه تنها عاملی جهت خودکفایی نبوده، بلکه وسیله ای جهت افزایش وابستگی به شرکتهای تولید کننده بذر جهت پرداخت حقوق مالکیت معنوی و خرید سموم اختصاصی می باشد.

ادعای موافقین داخلی محصولات تراریخته نیز کاملا خلاف واقعیت است. زیرا تولید برنج متحمل به علف کش گلایفوسیت نیز در برنامه های این گروه قرار دارد. مصرف گلایفوسیت مساوی است با آلودگیهای زیست محیطی، مخاطرات سلامتی (سرطانزایی) و کاهش سود کشاورزان.

[quote-right]منحنی افزایش شیوع بیماریهای پارکینسون، آلزایمر و سرطانهای گوارشی با افزایش کشت محصولات تراریخته و مصرف گلایفوسیت در امریکا رابطه داشته است. [/quote-right]

بازدهی اقتصادی بذرهای تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی)
طبق تحقیقات به عمل آمده در سال 2015 در آرژانتین که در یک مجله معتبر علمی چاپ شده است، میزان بازدهی اقتصادی بذرهای دستکاری شده ژنتیکی نسبت به بذرهای رایج هیبرید آرژانتینی 58% کاهش داشته است. این تحقیق که با مشارکت دانشمندانی از امریکا، نروژ، ایتالیا و آرژانتین انجام شده است، گزارش می کند که اگر چه بذرهای ذرت تراریخته به لحاظ تولید محصول در هکتار عملکرد بهتری دارند، اما هزینه فزاینده بذرهای دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) و سموم اختصاصی آنها و خدمات جنبی، چندین برابر بذرهای هیبرید رایج بومی بوده و برخلاف تبلیغات بیوتکنولوژیست ها، با کشت محصولات تراریخته درآمد کمتری عاید کشاورزان شده است.

از طرفی دیگر تناوب کشت و تنوع کشت نیز در اراضی تراریخته کمتر قابل اجرا است. متاسفانه ادعای موافقین محصولات تراریخته در کشور نیز تنها با احتساب عملکرد در هکتار بوده و سایر پارامترهای موثر در محاسبه بهای تمام شده و عملکرد اقتصادی هیچگاه لحاظ نشده است.


 

 

محصولات تراریخته و مبارزه با گرسنگی در جهان
بر خلاف ادعای ذینفعان محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته)، کشت این محصولات راهکار مناسبی در کاهش گرسنگی نخواهد بود. مطابق آمار بانک جهانی در سال 2012 بیش از 6/2 میلیارد نفر از جمعیت جهان درآمدی کمتر از 2 دلار در روز داشته اند و 2 میلیارد نفر دسترسی به الکتریسیته ندارند. وقتی مردم قدرت خرید نداشته باشند نمی توانند غذا بخرند. وقتی مردم درآمد نداشته باشند نمی توانند کشاورزی کنند و غذا تولید کنند.


 از طرفی دیگر تنها 20% ساکنان کره زمین 86% کالاهای تولید شده جهان را مصرف می کنند. نگاهی به آمار سازمان بهداشت جهانی در سال 2012 نشان می دهد که بیش از 4/1 میلیارد نفر از جمعیت کره زمین از اضافه وزن رنج می برند و 500 میلیون نفر مبتلا به بیماری چاقی هستند. میزان مرگ و میر در اثر چاقی بسیار زیادتر از مرگ ناشی از گرسنگی است!

[quote-left] در حال حاضر برنامه اروپای عاری از محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در حال اجرا است. در حالیکه در کشور ایران بدون توجه به تجربه جهانی فشار سیاسی و رسانه ای غیرمعقولی برای تجاری سازی این محصولات مشاهده می شود.[/quote-left]

از طرف دیگر طبق گزارش سازمان جهانی غذا و خواربار (فائو) در سال 2015 حدود از 30% محصولات کشاورزی در مرحله برداشت، پس از برداشت و مصرف از بین می روند. پس راهکار رفع سوء تغذیه در جهان در درجه اول مبارزه با فقر و سپس کاهش تلفات محصولات کشاورزی است نه تولید محصولات دستکاری شده ژنتیکی!

بذرهای دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) و تغییر اقلیم
از دیگر ادعاهای مدافعان محصولات تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی)، این است که آنها بذرهای تراریخته (دستکاری شده ژنتیکی) را تنها گزینه مواجهه با تغییر اقلیم و خشکسالی در جهان تبلیغ می کنند. این توجیه در حالی مطرح می شود که شرکت مونسانتو (غول تراریخته جهان) اخیرا بزرگترین بانک اطلاعاتی هواشناسی و اقلیم شناسی دنیا (Climate Corp) را خریداری نموده است. بنابراین اطلاعات تحلیلی اعلام شده در مورد تغییر اقلیم و خشکسالی از سوی ذینفعان محصولات دستکاری شده لزوما نمی تواند صحیح باشد و باید نسبت به آنها گاها تشکیک نمود.

از سوی دیگر بذرهای بومی در تاریخ 11000 ساله کشاورزی و ومواجه با تغییرات شدید آب و هوایی و اقلیمی دوام آورده اند و غذای مردم جهان را تامین کرده اند. هیچ عقل سلیمی این ادعا را باور نمی کند که بذرهایی که تنها 20 سال از پیدایش آنها می گذرد بتوانند کشاورزی پایدار را در شرایط تغییر اقلیم و خشکسالی تضمین کنند.

کمپانی های تولید کننده بذرهای تراریخته همواره با صدای بلند تغییرات اقلیمی و ضرورت توسعه کشت محصولات تراریخته را به دولت ها گوشزد می کنند. ولی نباید فریب این تبلیغات سودجویانه را خورد و ذره ای درنگ در حفاظت و تکثیر بذرهای بومی جایز نیست. افتادن در دام چنین تبلیغاتی مساوی است با تهدید امنیت غذایی و تنوع زیستی کشور. متاسفانه توسعه نظام تک کشتی بذرهای دستکاری شده ژنتیکی خسارات زیادی را به منابع ژنتیکی و تنوع زیستی وارد نموده است.
 

ارزیابی سلامت محصولات تراریخته در امریکا
متاسفانه در سال 1992، با نفوذ سیاسی کمپانی مونسانتو و همراهی جرج بوش (پدر) بسیاری از قوانین احتیاط آمیز و محدودیت ها در رابطه با ارزیابی مخاطرات محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در امریکا، به بهانه بازدارنده بودن پیشرفت بیوتکنولوژی لغو شد. از آن تاریخ به بعد محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) هم ارز و معادل محصولات کشاورزی رایج و معمولی مورد ارزیابی های سلامتی قرار گرفته و ارزیابی های مرتبط با مخاطرات سلامتی، همواره از سوی کمپانی های تولید کننده این محصولات خوداظهاری شده است.


بسیاری از سناتورهای ذینفع این محصولات نیز در رسانه ها به دفعات اطلاع غیرواقعی را مطرح نموده اند و به فساد سیاسی این فناوری دامن زده اند. چنانچه "پاتریک مور" که یکی از لابی گران مطرح کمپانی بیوتکنولوزی مونسانتو می باشد در مصاحبه تلویزیونی با یک شبکه فرانسوی، علف کش راندآب (گلایفوسیت) را کاملا سالم دانست و گفت: " اگر کسی حتی یک لیوان از این سم را بنوشد هیچ اتفاقی برایش رخ نخواهد داد". پس از این اظهار نظر عوامفریبانه، مجری برنامه گفت: "ما در استودیو یگ گالن راندآپ داریم! شما حاضر یک لیوان را سر بکشید؟" پس از این پیشنهاد هوشمندانه مجری، پاتریک از این کار امتناع کرد و با اصرار مجری مبنی بر نوشیدن راندآپ اقدام به ترک مصاحبه نمود.
 
نتیجه تحقیقات دانشگاه بوینوس آیرس آرژانتین در سال 2015 نشان می دهد که موشهایی که والدین آنها در دوران بارداری با جیره غذایی آلوده به گلایفوسیت تغذیه شده اند، دارای نقصهای جدی در سیستم اعصاب مرکزی و رهاسازی نوروترانسمیرها می باشند. این تحقیق ورود گلایفوسیت به همراه محصولات تراریخته را بسیار خطرناک و زمینه ساز بروز بیماریهای سیستم عصبی نتیجه گیری می نماید.

[quote-right]  85% محصولات بهداشتی نظیر پوشک، گوش پاک کن و نوار بهداشتی که از پنبه تراریخته تهیه شده اند آلوده به سم گلایفوسیت بوده و سبب بیماریهای عفونی مجاری ادراری و تناسلی در زنان و کودکان شده است.[/quote-right]


اقدام اتخاذ چنین رویکرد مخاطره آمیزی از سوی دولت امریکا و کشت نامحدود این محصولات در کل قاره امریکا پس از 20 سال فجایع بزرگی را در عرصه سلامت، محیط زیست و اقتصاد کشاورزی به بار آورده است. دلیل اصرار دولت امریکا بر حمایت از این روند مخاطره آمیز کشت محصولات دستکاری شده ژنتیک تنها یک چیز است: "سلطه جهانی غذا با تولید ارزان تر محصولات کشاورزی". متاسفانه رویکرد مشابهی را در کشورمان نیز شاهد هستیم و گروهی مخاطرات سلامتی این محصولات را تکذیب می نمایند. امروزه جنبشهای عظیمی در مخالفت و مبارزه با این اقدام غیرمسئولانه دولت امریکا (عدم لیبل گذاری محصولات تراریخته و هم ارزی آنها با محصولات طبیعی) شکل گرفته است و بسیاری از دانشمندان بیوتکنولوژی، هنرمندان، ورزشکاران و حتی چهره های شاخص سیاسی امریکا با این جریان همراه شده اند.

ارزیابی طولانی مدت سلامت محصولات تراریخته
در سال 2012 یک دانشمند فرانسوی به نام اریک سرآلینی اثرات دراز مدت تغذیه موش ها با ذرت تراریخته را مورد بررسی قرار داد در مجله "Food &Chemical Toxicology" منتشر نمود. نتایج نشان دادند که تغذیه طولانی مدت ذرت دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) تومورهایی را در کلیه، کبد و غدد پستانی موشها ایجاد می کند. در اثر هجمه تبلیغاتی غولهای بیوتکنولوژی نظیر مونسانتو، مجله مذکور سرآلینی را مجبور نمود تا مقاله اش را پس بگیرد! اریک سرآلینی اعلام نمود که تحقیقاتش حقیقت محض است و از خواسته مجله خودداری کرد. نهایتا مجله مذکور تحت فشارهای همه جانبه ذینفعان محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) به طور یکطرفه اقدام به عودت مقاله و خارج نمودن آن از فهرست انتشاراتش نمود.

تحقیقات سرآلینی یک پیام جهانی داشت: " باید اثرات دراز مدت محصولات دستکاری شده ژنتیکی مورد ارزیابی قرار گیرد و تاثیرات محصولات تراریخته بر کل سیستم بیولوژیک حیوانات بررسی شود." از سال 2012 به بعد، علیرغم فشارها و تهدیدات کمپانی های تولید بذرهای دستکاری شده ژنتیکی، تحقیقات بسیاری در مورد مخاطرات این محصولات توسط دانشمندان مستقل صورت پذیرفت. در تحقیقات انجام شده توسط محققین استرالیایی و امریکایی در سال 2013، تاثیر تغذیه بیست و سه هفته ای خوک ها با ذرت و سویای تراریخته مورد بررسی قرار گرفت و التهابات شدید لوله گوارش و حجیم شدن تخمدانهای خوکهای ماده گزارش شد.


 

رابطه محصولات تراریخته و رشد سرطان
در سال 2013 یک محقق موسسه MIT امریکا تاثیر علف کش گلایفوسیت (راندآپ) باقیمانده در محصولات تراریخته را بر روی فلور میکروبی بدن و اخلال در تولید اسیدهای آمینه حلقوی و رهاسازی نوروترانسمیترها و شیوع بیماریهایی نظیر اوتیسم و آلزایمر مورد بررسی قرار داد. در سال 2014، تجزیه و تحلیل آمار مرکز کنترل و پیشگیری بیماریهای امریکا (CDC)، دپارتمان کشاورزی امریکا (USAD) و مرکز ملی آمار کشاورزی امریکا (NASS) نشان داد که منحنی افزایش شیوع بیماریهای پارکینسون، آلزایمر و سرطانهای گوارشی با افزایش کشت محصولات تراریخته و مصرف گلایفوسیت رابطه داشته است.


با انتشار مقالات علمی یکی پس از دیگری، ناشر معتبر Springer تحقیقات اِریک سرآلینی را چاپ نمود. جالبتر اینکه در آگوست سال 2015 مجله "Food &Chemical Toxicology" که اقدام به عودت مقاله سرآلینی نموده بود مجددا تحقیقاتش را باز نشر نمود. یک دانشمند نروژی (توماس بان) طی یک مقاله علمی در انتقاد به عودت و چاپ مجدد مقاله سرآلینی این موضوع را تحت عنوان "انحطاط علم" قلمداد نمود و نتیجه گیری نمود که کمپانیهای بزرگ بیوتکنولوژی در راستای منافع اقتصادیشان علم را تحریف نموده و انتشار حقایق را انکار می کنند.


موج تحقیقات مستقل و انتشار مقالات علمی راستی آزمایانه، صحت گزارشات منتشره از سوی سازمان بهداشت جهانی و سازمان غذا و خواربار جهانی را نیز زیر سئوال برد. عملکرد این سازمانها هم جهت و همسو با منافع تجاری غولهای بیوتکنولوژی بوده است. چنانچه در گزارش مشترک سازمان بهداشت جهانی (WHO) و سازمان غذا و خواربار جهانی (فائو) که در سال 2004 در ایتالیا چاپ شده بود، گزارش شده بود که بقایای علف کش گلایفوسیت (راندآپ) هیچ تاثیر منفی بر روی سلامتی ندارد. ولی بر مبنای نتایج تحقیقات دانشمندان آژانس بین المللی تحقیقات سرطان (IARC) که در سال 2015 در مجله بسیار معتبر لانست انکولوژی چاپ شد، سم گلایفوسیت به لحاظ سرطانزایی در رده 2A (احتمالا سرطانزا) طبقه بندی شده است.

یعنی سرطانزایی آن بر روی حیوانات اثبات شده است، ولی در مورد سرطانزایی آن در انسان هنوز تحقیقات بالینی صورت نپذیرفته است. طبق گزارش آژانس بین المللی تحقیقات سرطان (IARC)، سم راندآپ (گلایفوسیت) در خون کشاورزان و فرزندان آنها وجود دارد و حتی از طریق شیر از مادران به نوزادان منتقل می شود. بر مبنای این سند علمی تجزیه و تحلیل برخی از گزارشات منتشر شده در قبل نگران کننده به نظر می رسد. طبق گزارش دولت آرژانتین میزان مرگ و میر کودکان در فاصله سالهای 1998 الی 2008 در استان چاکو  به بیش از 5/4 برابر افزایش یافته است. در این استان 100% اراضی سویا،  تراریخته ( دستکاری شده ژنتیکی) می باشد. گزارش دیگری نیز توسط دانشمندان دانشگاه لاپلاتا در آرژانتین منتشر شد که نشان می دهد 85% محصولات بهداشتی نظیر پوشک، گوش پاک کن و نوار بهداشتی که از پنبه تراریخته تهیه شده اند آلوده به سم گلایفوسیت بوده و سبب بیماریهای عفونی مجاری ادراری و تناسلی در زنان و کودکان شده است.

در پی انتشار این اخبار سازمان بهداشت جهانی و فائو جلسه فوق العاده را در اواخر سپتامبر 2015 در ژنو (سوئیس) تشکیل دادند و در گزارش پایانی این نشست مشترک، ضمن تایید "احتمال سرطانزایی" گلایفوسیت (راندآپ) مقرر شد کمیته جدیدی متشکل از دانشمندان آژانس بین المللی تحقیقات سرطان (IARC) و کمیته مشترک فائو و سازمان بهداشت جهانی در بررسی بقایای سموم (JMPR) مسئول ارائه گزارش دقیقتری بر روی اثرات سرطانزایی گلایفوسیت موجود در محصولات تراریخته شوند.


 تاثیرات زیست محیطی محصولات تراریخته
بر مبنای تحقیقات انجام شده در سال 2011، در نتیجه مصرف علف کش گلایفوسیت در گیاهان تراریخته بیش از 20 نوع اَبَرعلف هرز مقاوم به علف کش (Super Weeds) در امریکا گزارش شده است. همچنین با توسعه گیاهان مقاوم به آفات از طریق تولید سم Bt بسیاری از آفات مقاوم به این سم گزارش شده اند (Super Worms). اَبَرآفتها و اَبَرعلفها اکوسیستم را به شدت به هم زده اند و بحران زیست محیطی فاجعه باری را ایجاد نموده اند. تجربه کشت محصولات تراریخته و مخاطرات زیست محیطی آن موجب شده است که سطح زیر کشت این محصولات از سال 2014 به سرعت در حال کاهش است.


[quote-left]بذرهای بومی در تاریخ یازده هزار ساله کشاورزی و مواجه با تغییرات شدید آب و هوایی و اقلیمی دوام آورده اند و غذای مردم جهان را تامین کرده اند. هیچ عقل سلیمی این ادعا را باور نمی کند که بذرهایی که تنها 20 سال از پیدایش آنها می گذرد بتوانند کشاورزی پایدار را در شرایط تغییر اقلیم و خشکسالی تضمین کنند. [/quote-left]

نتایج تحقیقات دانشگاه مینوستای امریکا در سال 2010 نشان داد که در 60 الی 100 نمونه برداریهای انجام شده از آب باران و هوای ایالتهای آیووا و میسی سیپی ماده خطرناک گلایفوسیت و مشتقات آمینو متیل فسفونیک اسید (AMPA) وجود دارد. میزان گلایفوسیت در هوا به میزان 0.01 الی 9.2 نانوگرم در متر مکعب اندازه گیری شد. میزان این ماده در آب 0.1 الی 2.5 میلی گرم در لیتر اندازه گیری شد. این میزان آلودگی آب و هوا، زیان جبران ناپذیری را خاک، منابع آبی و محیط زیست وارد نموده و سلامت کشاورزان را به خطر می اندازد. نتیجه این تحقیقات در سال 2015 توسط دانشمندان کانادایی نیز تایید شد.
 
در حال حاضر برنامه اروپای عاری از محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) در حال اجرا است. در حالیکه در کشور ایران بدون توجه به تجربه جهانی فشار سیاسی و رسانه ای غیرمعقولی برای تجاری سازی این محصولات مشاهده می شود.

تقلب های کمپانی های بیوتکنولوژی
با افزایش بازنگری نتایج مرتبط با ارزیابیهای سلامت محصولات تراریخته بسیاری از دروغ ها و ادعاهای کذب کمپانی های بیوتکنولوژی در مورد سلامت محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) آشکار شده است. از جمله:
افشای نتایج یک دادگاه در آلمان نشان داد که گاوهای تغذیه شده با ذرت Bt (مقاوم به آفت) در فاصله سالهای 1997 الی 2002، نسبت به گاوهای تغذیه شده با ذرت معمولی 10% مرگ و میر بیشتری داشتند. با اثبات مرگ و میر دامها در اثر تغذیه ذرت تراریخته کمپانی سوئیسی سینجنتا حدود 200.000 یورو غرامت پرداخت نمود.


 
بر مبنای اسناد افشا شده توسط مجله Food Chemical Toxicology ادعای کمپانی دوپونت امریکا در یکسان بودن نتیجه تغذیه موشها با کلزای تراریخته و کلزای طبیعی تکذیب شد. در این آزمایش که در سال 2014 از سوی محققین شرکت امریکایی دوپونت صورت گرفت موش های آزمایشگاهی به مدت 90 روز با تغذیه کلزای تراریخته و کلزای غیرتراریخته تحت آزمایش قرار گرفتند. نتایج آزمایش نشان داد که تفاوتی میان موشهای تغذیه شده با کلزای تراریخته و کلزای معمولی وجود ندارد.
اما نتایج بررسیهای دانشمندان نشان داد که در این تحقیق موشهای شاهد نیز با جیره غذایی کلزای تراریخته و علف کش راندآپ تغذیه شدند. پس یکسان بودن نتایج چیز عجیبی به نظر نمی رسد! اجرای این تقلب در انجام آزمایشات موجب اعتراضات شدیدی شده است و بسیاری از دانشمندان خواستار استرداد این مقاله شده اند.
 

تاسف بار ترین دروغ کمپانیهای بیوتکنولوژی در مورد سلامت و برتریهای محصولات دستکاری شده ژنتیکی (تراریخته) مربوط به پروژه پر سر و صدای برنج طلایی (Golden Rice) می شود. کمپانی سینجنتا مدعی شده بود که میزان تولید بتاکاروتن در برنج طلایی بسیار بالاتر از برنج طبیعی بوده و به عنوان یک منبع غنی ویتامین A برای کودکان و زنان باردار محسوب می شود. بررسی های یک دادگاه در ایالت ماساچوست امریکا نشان داد که نتایج ارائه شده کاملا تقلبی بوده و محققین با استفاده از مقادیر زیادی چربی در جیره غذایی کودکان میزان جذب ویتامین A را افزایش داده بودند و این افزایش جذب ویتامین ارتباطی با برنج طلایی تراریخته نداشته است.
 
با توجه به موارد فوق ضروری است کلیه محصولات وارداتی تراریخته به کشور و تولیدات داخلی، صرفنظر از اسناد ارائه شده توسط تولیدکنندگان به صورت جداگانه مورد بررسی قرار گیرد و راستی آزمایی شود.

    سخن پایانی
برخلاف شرکت های چند ملیتی و بنگاه های اقتصادی همچون مونسانتو، قطعا محققان کشورمان دغدغه ملی دارند. بیاییم دست در دست هم، ضمن فراگیری علوم پیشرفته منجمله مهندسی ژنتیک، کشور خود را در زمره پیشروان این علم نگه داریم. اما هر علم نو پایی مخاطرات خاص خود را دارا می باشد. خصوصا اگر قرار باشد محصول این علم بصورت نهاده کشاورزی به دست زحمتکشان کشورمان -کشاورزان عزیز- قرار گیرد یا به صورت محصول به سفره ایرانیان وارد شود.

کشاورزان جزو آسیب پذیران جامعه محسوب می شوند. در صورت وجود هر گونه ریسک در سلامت فرآوده های دستکاری شده ژنتیکی، عملاً سلامتی و یا عامل زندگی آنها یعنی زمین کشاورزی آنها به مخاطره خواهد افتاد.


قرار نیست محصول هر انتقال ژن در گیاه به سود اقتصادی برسد. به عنوان مثال در زیست شناسی ملکولی برای بررسی اثرات یک ژن حتی ممکن است تا 100 مرتبه عملیات انتقال ژن انجام دهیم.

بنابراین ضمن حفظ احترام باید حتی از پدیدآورندگان محصولاتی که به دلیل ریسک زیست محیطی قابلیت تجاری سازی ندارند تشکر و قدردانی کرد. حداقل آنکه اگر یک شمع علمی نیفروختند از خاموشی یک شمع علمی جلوگیری کردند.

باشد که با توسعه نسل سوم روش های ویرایش ژن (CRISPR Cas9) و TALEN توسط زیست شناسان ملکولی، بسیاری از مخاطرات تکنیکی مهندسی ژنتیک و بیوتکنولوژی مرتفع گردد. پس بیایید برای احترام به حقوق شهروندان و نسلهای آینده اندکی صبور باشیم و شتابزده عمل نکنیم ... 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha