دکتر رضا تویسرکان منش ، مدیرعامل یک شرکت اعتباربخشی طی نامه ای که به وزیر بهداشت نوشته و نسخه ای از آن ار د ر اختیار سلامت نیوز قرار داده ضمن تاکید بر اینکه :«استانداردهای ملی اعتباربخشی بیمارستانی در شان یک سند ملی نیست»خاطر نشان کرد :«استاندارد های مذکور دارای ایرادات بنیادی و مفهومی بسیار است که در شان یک سند ملی نبوده و مراکز بهداشتی درمانی را به سمت دستیابی به اهدافی که شما در مقدمه کتاب بیان نموده اید هدایت نخواهد کرد.»

ایرادات بنیادی و مفهومی در ویرایش سوم استانداردهای ملی اعتباربخشی بیمارستانی ایران

سلامت نیوز:دکتر رضا تویسرکان منش ، مدیرعامل یک شرکت اعتباربخشی طی نامه ای که به وزیر بهداشت نوشته و نسخه ای از آن ار د ر اختیار سلامت نیوز قرار داده ضمن تاکید بر اینکه :«استانداردهای ملی اعتباربخشی بیمارستانی در شان یک سند ملی نیست»خاطر نشان کرد :«استاندارد های مذکور دارای ایرادات بنیادی و مفهومی بسیار است که در شان یک سند ملی نبوده و مراکز بهداشتی درمانی را به سمت دستیابی به اهدافی که شما در مقدمه کتاب بیان نموده اید هدایت نخواهد کرد.»

به گزارش سلامت نیوز وی در این نامه به برخی نقایص و اشتباهات این مرجع ملی اشاره کرده که متن کامل آن در زیر می آید:

 

جناب آقای دکتر سیدحسن قاضی زاده هاشمی
وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشکی

با سلام
احتراما"، عطف به ابلاغ ویرایش سوم استانداردهای ملی اعتباربخشی بیمارستانی ایران که به توشیح جنابعالی نیز رسیده است به استحضار می رساند که استاندارد های مذکور دارای ایرادات بنیادی و مفهومی بسیار است که در شان یک سند ملی نبوده و مراکز بهداشتی درمانی را به سمت دستیابی به اهدافی که شما در مقدمه کتاب بیان نموده اید هدایت نخواهد کرد. ذیلا" برخی نقایص و اشتباهات فاحش این مرجع ملی ذکر می گردد و امید است با تدبیر جنابعالی این سند به افتخاری برای دولت تدبیر و امید تبدیل شود و نه یکی از اشتباهات آن!


1-    استاندارد شماره یک تیم حاکمیتی طی 4 سنجه بیمارستان را مکلف به رعایت قانون در داشتن مجوز برای بیمارستان، پاراکلینیک، دستگاهها و پزشکان می نماید. هر کس از مقدمات علم مدیریت سلامت مطلع باشد می داند که الزامات صدور پروانه (Licensing)  که بیان کننده حداقل های عمدتا" ساختاری مورد نیاز برای فعالیت یک مرکز بهداشتی درمانی می باشد به کلی با استانداردهای اعتباربخشی (Accreditation) که بیان کننده حداکثر الزامات قابل دستیابی عمدتا" پیامدی برای بهبود ایمنی و کیفیت خدمات سلامت می باشد متفاوت است به این معنا که صدور پروانه پیش نیاز اعتباربخشی است نه جزئی از آن! تصور کنید که ارزیاب اعتباربخشی به بیمارستانی مراجعه کند که فاقد مجوز تاسیس و پروانه بهره برداری و اجازه کار است و طبق این سند ملی باید 2 امتیاز از آن کم کند و احتمالا" با درجه یک آن را تایید صلاحیت نماید! در حالیکه هیچ کجای دنیا کسب و کار غیر مجاز را تایید صلاحیت نمی کنند.


2-    تدوین کنندگان استاندارد مذکور از مقدمات دانش اعتباربخشی که واژه شناسی آن می باشد غفلت کرده اند به نحوی که در موارد بیشماری اصطلاحات خط مشی، روش اجرایی، دستورالعمل، فرآیند، سیاست، رویه، استاندارد، راهنما و...را اشتباه و جا به جا استفاده نموده اند که یک خطای بزرگ و غیر قابل اغماض برای یک سند ملی است. جهت استحضار عرض می کنم که در تدوین استانداردهای ملی در سازمان استاندارد ایران گاهی روزها بر سر به کارگیری درست یک واژه بحث و تحقیق می شود به عنوان مثال در این کتاب برای انتخاب پیمانکار تدوین خط مشی و روش اجرایی ولی برای احیای قلبی ریوی تدوین دستورالعمل الزام شده است! و یا برای استریل فوری اقلام خاص روش اجرایی و برای استفاده از داروهای چند دوزی تدوین دستورالعمل الزام شده است!


3-    محورهای تعریف شده، بسیار نامتقارن بوده و از منطق خاصی پیروی نمی نمایند به طوریکه محور مدیریت و رهبری با 9 زیرمحور بخش عمده ای از استاندارد را به خود اختصاص می دهد و حاوی سنجه های تغذیه مثل استفاده از ظروف چینی در سرو غذا و تامین وسایل پخت و پز می باشد در صورتیکه در همه جای دنیا استانداردهای مدیریت و رهبری متوجه وظایف علمی اداره بیمارستان از قبیل برنامه ریزی، سازمان دهی، هدایت و کنترل است نه بیان استانداردهای انبارداری و تابلوهای راهنما! در مقابل محور مدیریت خدمات پرستاری شامل استانداردهای یک واحد یعنی دفتر پرستاری می باشد و ماهیتا" یک محور به حساب نمی آید.


4-    تیم حاکمیتی معادل هیات مدیره و هیات امنای بیمارستان تعریف شده است در صورتیکه بیش از 80 درصد بیمارستان های کشور فاقد این بخش می باشند و احاله وظایف آن به رییس بیمارستان نقض غرض می باشد مثلا رییس بیمارستان خود باید پیشنهاد دهنده، تایید کننده و تصویب کننده پیشنهادات بیمارستان بوده و تامین و تخصیص منابع و نظارت و ارزیابی بر آن را به عهده داشته باشد بهتر بود قبل از اقتباس این محور از بیمارستان های کشورهای توسعه یافته نگاهی به وضع موحود نظام اداره بیمارستان های کشور میشد!


5-    حذف محور مستقل ایمنی بیمار و پراکنده نمودن سنجه های آن در محورهای دیگر اهمیت موضوع را کاهش داده و پاسخگویی در قبال مهمترین ایده اعتباربخشی یعنی ارایه خدمات ایمن را کم می کند اگر نگاهی به آخرین ویرایش استانداردهای بین المللی اعتباربخشی بیندازید متوجه می شوید که نخستین استاندارد آن اهداف بین المللی ایمنی بیمار می باشد.


6-    از آنجاییکه بسیاری از روسای بیمارستان ها خود مسئول فنی نیز می باشند الزام بیمارستان به انتصاب مسئول فنی به عنوان مسئول ایمنی بیمار با توجه به سایر مسئولیت ها از قبیل عضویت در تیم های حاکمیتی و اجرایی اهمیت موضوع را باز کمتر می کند.


7-    با توجه به حذف نام و امتیاز بخش ها در این استاندارد، امکان تعیین نمره و درجه برای اورژانس و بخش های ویژه وجود ندارد در صورتیکه بخش های ویژه طبق قانون دارای درجه و تعرفه هتلینگ مستقل می باشند و درجه بیمارستان نیز نمی تواند از درجه اورژانس آن بالاتر باشد.


8-    اصلاح ساختار استاندارد از بخشی به عملکردی در ویرایش سوم، یک تغییر عمده محسوب شده و به همراه تغییرات محتوایی بسیاری که رخ داده است انطباق با آن نیازمند سال ها زمان است به عنوان مثال برای انطباق با ویرایش جدید استاندارد ایزو 9001 سه سال و برای ویرایش جدید استاندارد بین المللی اعتباربخشی 18 ماه مهلت داده شد در صورتیکه هنوز چند روز از ابلاغ استاندارد ملی نگذشته است و هیچ کتاب راهنمایی نیز برای آن تدوین نشده است بحث اجرای خودارزیابی، ارزیابی داخلی و ارزیابی بیرونی در آینده بسیار نزدیک مطرح شده است.


9-    تغییر ساختار استاندارد مستلزم تغییر متد ارزیابی است و باید شیوه ارزیابی از عمودی به افقی و از بخشی به ردیابی تبدیل شود که دانش و مهارت آن وجود ندارد و تربیت ارزیاب حرفه ای در این خصوص نیز نیازمند سال ها و نه روزها!صرف زمان است که فکری به حال آن نشده است و به زودی بیمارستان های کشور را با چالش و بحران جدی رو به رو خواهد نمود.


10-    کتاب استاندارد و کتاب واژگان منتشر شده حاوی غلط های املایی، انشایی و ویرایشی بسیار است که بیان آنها از حوصله این نامه بیرون است و در شان مقام عالی وزارت نیز نمی باشد ولی وجود آن ها باعث تاسف بسیار است.


 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • پاسخ انتقادات ۱۱:۵۸ - ۱۳۹۵/۰۵/۱۶
    0 0
    پاسخ یک اعتباربخشي ملي هر كشور متناسب با ظرفيت ها و سياست هاي كلان و جاري سلامت تدوين ميشود. تحليل موضعي و مقطعي بدون توجه به متغيرهاي باطني مدل، تفاوت هاي چشمگيري با تحليل حاكميت دارد. در كشور جمهوري اسلامي ايران اعتبار بخشي الزامي بوده و ابزاري براي اعمال نظارت هاي حاكميتي در صيانت از سلامت جامعه، تضمين كيفيت و ارتقاي ايمني بيماران است. پس از يكسال مطالعه گسترده بومي و بين المللي با مشاركت گسترده استادان، صاحب نظران و مجريان عرصه خدمات بيمارستاني، نسخه پيش نويس نسل نوين اعتباربخشي در تاريخ ٢١ ارديبهشت ماه سال جاري بمدت يكماه به نظر سنجي ملي گذاشته شد كه طي يكماه و دريافت ٢٤٣٠٠ نقطه نظر رسمي از فعالان اين عرصه در سراسر كشور نسخه نهايي نسل سوم اعتباربخشي ملي ايران تدوين و جهت اجرا به دانشگاههاي علوم پزشكي ابلاغ گرديد. لذا معيار نقد منصفانه، ميزان مشاركت و سوابق پيشنهادات رسمي منتقد در مرحله نظر سنجي ملي است. ب نابراين اشاره سطحي به چند مفهوم بي اساس پس از پايان دوره نظر سنجي صرفا تداعي كننده تخريب مدل ملي و اتخاذ رويكرد كاهش اعتماد عمومي مجريان به اين الزام كيفي است. بويژه در مقطعي كه عاملان استانداردهاي وارداتي بدنبال تحميل هزينه هاي گزاف و تبليغ مدل هاي خارجي به بيمارستانهاي ما هستند. هرچند در خصوص اين منتقد خاص اين قبيل نقدهاي غير منصفانه مسبوق به سابقه است و پاسخ رسمي وزارت بهداشت در دور اول اعتباربخشي نيز مويد تكرار اين رويكرد از سوي ايشان است. با اين حال با توجه به نشر اين نقد در فضاي مجازي توسط شركت خصوصي ايشان لازم است توضيحات فني مربوط به استحضار همكاران فهيم عرصه خدمات ده انتقادموردي، ده پاسخ فني؛ پاسخ1: رعايت الزامات قانوني پيش شرط اعتباربخشي است و نه بخشي از امتياز كيفي، ضمن آنكه سنجه هاي اين استاندارد از نوع الزامي و بدون امتياز است و در صورت عدم تحقق اين الزامات بيمارستان وارد مرحله صدور گواهي نامه اعتباربخشي نمي شود وبرداشت عجولانه منتقد ريشه در عدم اطلاع از محتواي كتاب راهنماي اعتباربخشي است كه در مراحل تاييد نهايي و ابلاغ است. پاسخ 2:بيش از ٦٠٠ خط مشي و روش در اعتباربخشي دوره گذشته مطرح بود كه در نهايت منجر به توليد مستندات كاغذي گسترده و هزينه هاي گزاف مشاوره اي ميشد كه همين شركت اخيرا آموزش مستند سازي را در كانال خود تبليغ ميكند. اما در نسل نوين اعتباربخشي خط مشي صرفا در تعداد بسيار معدودي از سنجه ها ان هم در مواردي كه واقعا نياز به سياست گذاري دارد پيش بيني شده است. روشهاي اجرايي نيز مراحل گام به گام انجام فعاليت ها است كه افراد مرتبط يك يا چند گام را برعهده دارند و نيازي به سياست گذاري ندارند مانند پايش و مراقبت بيماران دياليزي و بالاخره دستورالعمل مستندي است براي نشان دادان گام هاي انجام يك فرايند و ترتيب اجراي آن با مشخص كردن مسئول انجام آن با جزييات بيشتري نسبت به روش اجرايي و ترتيب اجراي يك كارفني است. با اين توضيحات كه در واژه نامه ابلاغي نيز تعريف شده اند ايا احياي قلبي ريوي نياز به سياست گذاري دارد؟! اگر هم اطمينان بخشي مطرح باشد در نتيجه و اثربخشي ان است كه نيازمند توليد مستندات (يا خريد آن) نيست بلكه يك روش اجرايي يا دستورالعمل موثر و كارامد و آگاهي و پايبندي كاركنان متضمن موفقيت اين اقدام مهم است. در مقابل مثال انتخاب پيمانكاران اتفاقا نيازمند سياست گذاري و تعيين الويت هاي اطمينان بخش پيش از ورود به روش اجرايي است. از جمله اطمينان از صلاحيت و اصول انتخاب پيمانكار و شايد نكته انحراف تحليل منتقد توجه به حساسيت و اهميت است كه مويد عدم اگاهي ايشان از تعريف اين سه واژه باعث اين اشتباه شده باشد! پاسخ3: اولا استفاده از واژه وظايف علمي مويد عدم اشراف نويسنده به مديريت و رهبري است چراكه وطايف تامين، انبارش استاندارد و پيش بيني تسهيلات لازم براي مراجعين در گروه وظايف غير علمي نمي گنجند بلكه وظيفه اصلي مديران در ايجاد زيرساخت مناسب براي ارايه خدمات مراقبت ودرمان است . ثانيا در خصوص تعداد استانداردها باز هم خبر مكرر اعلام شده در خصوص وزن دهي سنجه ها و عدم تاثير تعداد در امتياز كل بيمارستان را دريافت ننمودند و عجولانه تعداد استاندارد را به اهميت ارتباط دادند! ثالثا اگر مديريت پرستاري را در شان يك دفتر مي دانند بايستي حداقل براي اين جمله از جامعه پرستاري رسما عذر خواهي كنند.چرا كه اولا محور اصلي مراقبت در بالين به عهده پرستاران است و شان مديريت اين مهم ان هم در مدل عملكردي قطعا محوري مستقل و موثر است و شايد نويسنده هنوز در فضاي بخش محوري سال گذشته است. پاسخ4: باعث تاسف است كه بيست درصد بيمارستان ها از نظر نويسنده قابل صرف نظر است .اين سند ملي براي همه انواع بيمارستان هاست.ضمن انكه بيش از ٣٥در صد بيمارستانها داراي اجزاي حاكميتي هستند ونه بيست درصد! و در استانداردهاي حاكميتي پس از تمركز بر عناصر رهبري سازمان است كه از نظر نويسنده مهم نيامده است. پاسخ5: روح اصلي اعتباربخشي نسل سوم، ايمني بيمار است و بنا بر اذعان مديران و كارشناسان تخصصي اين مهم در وزارت بهداشت امسال براي اولين بار قالب سنجه هاي ايمني سازمان بهداشت جهاني در اعتباربخشي تعبيه شده است . اتفاقا بالعكس، ايجاد محور مستقل ايمني به مفهوم محدود سازي و كوچك شماري ايمني بيماران در اعتبار بخشي است . در ويرايش جديد ايمني واحد يا محور پاسخ6: اولا با اندكي بررسي در اسناد قانوني و شرح وظايف مسئول فني نويسنده احتمالا چنين تحليل نابجايي را مطرح نمي كرد ،چراكه مهمترين وظيفه مسئول فني برابر مقررات صيانت پيشگيرانه از خطا و قصور پزشكي و تامين ايمني بيماران است و اتفاقا مغلطه ان با تجربه محدود نويسنده در چند بيمارستان كه رئيس بيمارستان نقش مسئول فني شيفت روز را دارد مويد بي اطلاعي ايشان از ساختار قانوني وزارت بهداشت است. پاسخ7: بازهم نويسنده پيام وظيفه محوري به جاي بخش محوري را با امكان گزارش گيري مستقل از هر محور مراقبتي اشتباه گرفته است. ضمن انكه براساس هماهنگي هاي به عمل امده با متوليان مربوط در سال اينده هربيمارستان صرفا يك درجه خواهد داشت اما همچنان عملكرد مراقبت هاي اورژانس بر نتيجه كل بيمارستان مقدم است. پاسخ 8 در متن اين نقد غير منصفانه تنها كلمه اي كه ظاهرا به غفلت بكار رفته و بار مثبت دارد عبارت اصلاح ساختار است كه باعث تعجب است.اما منبع خبر ايشان صحيح نيست و انشالله بزودي كتاب راهنما ابلاغ و ماههاي متعددي بيمارستانها مهلت اجرا و خود ارزيابي بدون گزارش و صرفا براي شناخت نقاط قابل بهبود خواهند داشت و اساسا مبناي ارزيابي خارجي امادگي بيمارستانهاست .البته اين ادعا ممكن است باعث نگراني و تمايل بيمارستانها به برخي مشاوره ها و .... شود. از طرفي استانداردهاي نسل سوم ادبياتي همسو با سال گذشته دارد و ضمن گويا سازي و شفافيت سنجه ها در نسل جديد راهنماي مفصلي نيز تقديم مراكز خواهد شد كه انها را از هرگونه اموزش و مشاوره بي اثر بي نياز خواهد كرد و تمامي دانشگاههاي علوم پزشكي ياري رسان بيمارستانها در امر پياده سازي استانداردها خواهند بود. امروز اعتباربخشي بازرسي نيست بلكه همياري بيمارستانها براي تحقق ايمني و كيفيت است. پاسخ9: بند نهم از ده بند انتقاد موردي از محتوا ي استاندارد خارج ميشود و ارزيابان را نشانه ميگيرد! اولا طي دو دوره ارزيابي بيش از يكصد وبيست نفر از زبده ترين كارشناسان اين مملكت بالاترين تجربه ها و دانش فني را كسب نموده اند و تحقير اين گروه ارزشمند بي اعتمادي به سرمايه هاي ملي حوزه سلامت است و شايد ارزيابان مدل هاي خارجي كه مرغشان غاز است مد نظر نويسنده است. البته تنها نكته صحيح اين نقد ضرورت تغيير شيوه ارزيابي است كه انشالله بزودي هسته اوليه ارزيابان ارشد وزارت بهداشت و افراد جديد از ساير حوزه ها با برنامه ريزي هاي دقيق و مشاركت سازمان بهداشت جهاني دوره هاي بين المللي ارزيابي حرفه اي را گذرانده و پرچم اعتباربخشي ملي را در اهتزاز نگاه خواهند داشت. پاسخ10: ما از انتشار كتاب بي خبر هستيم و تا انجا كه اطلاع داريم پس از ابلاغ راهنما ، نسخه فاخر كتاب جامع اعتباربخشي نسل نوين اعتبار بخشي ملي بيمارستانها براساس نسخ ابلاغي تدوين و تقديم مراكز خواهد شد . جمع بندي همچنان كه اصل اول مديريت جمع اوري داده هاي قابل اعتماد است به ايشان و همه منتقدان غير منصف توصيه ميشود تا پايان پاييز صبر كنند كه انشالله درخت اعتباربخشي ملي بيمارستانها در كشور جمهوري اسلامي ايران به مدد همه سرمايه هاي بومي به شكوفه هاي اميد و تدبير خواهد نشست.