در سال گذشته به حدود ١٦٣ هزار رسید كه ٧٣درصد افزایش محسوب می‌شود. ولی آیا در جوامع دیگر هم چنین رشدی وجود داشته است؟ اگر نه، چرا؟ پاسخ این است كه تجربه كشور ما در این باره تا حدی منحصربه‌فرد است. آمار و ارقام رسمی نشان می‌دهد كه رشد طلاق در ایران با كمتر كشور دیگری قابل مقایسه است، هرچند هنوز شاخص آن در مقایسه با بسیاری از كشورها كمتر است ولی رشد آن زیاد بوده است.

آیا رشد آمار طلاق متاثر از شبكه‌های مجازی است؟

سلامت نیوز:در سال گذشته به حدود ١٦٣ هزار رسید كه ٧٣درصد افزایش محسوب می‌شود. ولی آیا در جوامع دیگر هم چنین رشدی وجود داشته است؟ اگر نه، چرا؟ پاسخ این است كه تجربه كشور ما در این باره تا حدی منحصربه‌فرد است. آمار و ارقام رسمی نشان می‌دهد كه رشد طلاق در ایران با كمتر كشور دیگری قابل مقایسه است، هرچند هنوز شاخص آن در مقایسه با بسیاری از كشورها كمتر است ولی رشد آن زیاد بوده است.


به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد این وضع محصول رفتار نادرست ما با پدیده‌ها و موقعیت‌های جدید است. اگر طلاق متاثر از شبكه‌های اجتماعی هم باشد كه تا حدی هست، نمی‌توانیم شبكه‌های اجتماعی را محكوم كنیم و آنها را غیرمفید بدانیم. همچنان كه همراه با شهری شدن ما، انواع و اقسام مشكلات اجتماعی به وجود آمده كه نمی‌توانیم به این دلیل شهر و پدیده شهری شدن را محكوم كنیم، زیرا روند شهری شدن یك روند تاریخی و الزامی است، اگر می‌خواهیم دچار عوارض آن نشویم، باید یاد بگیریم كه با پدیده شهر چگونه برخورد كنیم؟

نه آنكه مثل پل‌پوت در كامبوج شهرها را تخلیه كرده و مردم را راهی روستاها و مزارع كنیم. در حقیقت اگر مشكلات خود را بر گردن پدیده شهر بیندازیم، صورت مساله را تغییر داده‌ایم ولی حل نكرده‌ایم. رشد نامتوازن سیاست‌های نادرست شهری در ایران موجب آلودگی‌های صوتی، هوایی، آب و خاك و حاشیه‌نشینی و انواع جرایم و آسیب‌ها و نیز بدقوارگی شهری و رانت و فساد شده است.

این عوارض ناشی از ذات شهری شدن نیست، بلكه ناشی از تبعات سیاست‌های ما در زندگی شهری و شهرسازی و مسكن و اداره شهر است. ما باید لبه تیز انتقاد خود را متوجه سیاست‌های شهری كنیم نه متوجه اصل روند شهری شدن كه پدیده بسیار خوب و مباركی است و در جوامع توسعه‌یافته نیز منشأ خیر و بركت برای مردم آنجا شده است، مگر در مواردی كه آنان نیز سیاست‌های نادرستی را اعمال كرده‌اند. البته برخی از نتایج منفی نیز ذات زندگی شهری است ولی به دلیل سنگینی كفه نتایج مثبت آن، مردم به این نتایج منفی تن می‌دهند.


بنابراین اگر می‌پذیریم كه شبكه‌های مجازی و اجتماعی بر افزایش طلاق موثرند، باید به تبعات این گزاره نیز ملتزم باشیم و از آنجا كه غیرممكن است جلوی رشد این فناوری را گرفت، باید در سایر وجوه رفتاری و اجتماعی خود اصلاحاتی را انجام دهیم كه دچار عوارض جانبی این فناوری نشویم. چرا نمی‌توانیم جلوی این فناوری را بگیریم؟ به دو دلیل روشن. اول اینكه تجربه ٨٠ سال اخیر نشان داده كه هیچ‌كس نتوانسته است مانع از توسعه فناوری ارتباطی شود.

از ابتدای كار كه رادیو آمد تا تلویزیون و اینترنت، ماهواره، موبایل و... همه دیر یا زود جای خود را باز ‌كردند. دلیل دوم مهم‌تر است. این فناوری در ذات خود ظرفیت‌های بسیار مفیدی دارد و عوارض جانبی و منفی آن به نسبت و در برابر این كاركردهای مثبت اندك است و هیچ‌كس برای ترس از این عوارض اندك، از منافع بزرگ آن چشم‌نمی‌پوشاند. برای ما امروز تصور دنیای بدون تلویزیون همان قدر غیرممكن است كه برای مردم ١٠ سال بعد، تصور دنیای بدون اینترنت. حتی نیاز به ١٠ سال دیگر هم ندارد، همین امروز هم بدون اینترنت نمی‌توان كارهای خود را انجام داد، چه رسد به ١٠ سال بعد.


بنابراین چه ٩٠ درصد، چه ٥٠درصد و چه ٢٠درصد طلاق‌ها متاثر از شبكه‌های اجتماعی باشند، اثر مهمی است و باید برای آن چاره‌اندیشی كرد. هرچند راه‌حل در نفی این شبكه‌ها نیست كه این سیاست، آب در هاون كوبیدن است، بلكه عواملی را باید تغییر داد كه نزد ما و رفتار ما است و براساس این عوامل قادر به تعامل درست از طریق این شبكه‌ها نیستیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha