روز جهانی زن، فرصتی است برای پرداختن به سختی‌ها و دشواری‌های کهنه و نویی که زنان با آن روبه‌رو هستند و بخش چشمگیری از زنان جامعه و به‌ویژه جامعه زنان شاغل ما را زنان آموزگار تشکیل می‌دهند. بخشی از مشکلات آموزگاران زن آموزش‌وپرورش ما، مشکلات عام همه آموزگاران زن جهان- و حتی همه زنان شاغل- است. در زندگی ما انسان‌ها، زن در تربیت کودک، نقش خیلی زیادی دارد؛ بنابراین کارکردن در بیرون، برای زنان شاغل، دشواری‌ها و سختی‌های زیادی به‌همراه می‌آورد اما بخشی از مشکلات هم، به روحیه و روان‌شناسی خود زنان برمی‌گردد که نسبت به خیلی چیزها حساس‌تر هستند و از این نظر آسیب‌پذیرتر به نظر می‌رسند.

سلامت نیوز: روز جهانی زن، فرصتی است برای پرداختن به سختی‌ها و دشواری‌های کهنه و نویی که زنان با آن روبه‌رو هستند و بخش چشمگیری از زنان جامعه و به‌ویژه جامعه زنان شاغل ما را زنان آموزگار تشکیل می‌دهند. بخشی از مشکلات آموزگاران زن آموزش‌وپرورش ما، مشکلات عام همه آموزگاران زن جهان- و حتی همه زنان شاغل- است. در زندگی ما انسان‌ها، زن در تربیت کودک، نقش خیلی زیادی دارد؛ بنابراین کارکردن در بیرون، برای زنان شاغل، دشواری‌ها و سختی‌های زیادی به‌همراه می‌آورد اما بخشی از مشکلات هم، به روحیه و روان‌شناسی خود زنان برمی‌گردد که نسبت به خیلی چیزها حساس‌تر هستند و از این نظر آسیب‌پذیرتر به نظر می‌رسند.


 به گزارش سلامت نیوز، روزنامه وقایع اتفاقیه در ادامه می نویسد: مردها نسبتا کار را راحت‌تر می‌گیرند و خیلی به خودشان سخت نمی‌گیرند اما زنان اغلب به کارشان اهمیت بیشتری می‌دهند و درنتیجه بر خودشان هم سخت‌تر می‌گیرند؛ البته در‌زمینه روان‌شناسی زن، حرف‌های زیادی می‌توان زد اما به گمان من، ما در اینجا نباید عامل‌های جامعه‌شناسانه را فراموش کنیم. ساختار فرهنگی جامعه ما مردسالارانه است و خیلی سخت، فرادستی زنان را بر مردان می‌پذیرد و از همین نظر است که زنان شایسته ما در آموزش‌وپرورش، کمتر به پست‌های مهم و ارشد مدیریتی می‌رسند؛ البته تفکیک جنسیتی آموزش ما در ایران، باعث شده شمار مدیران زن مدرسه‌ها، شاید حتی از شمار مدیران زن برخی از کشورهای جهان توسعه‌یافته بیشتر باشد اما وقتی از سطح مدرسه بالاتر می‌رویم، این نسبت به‌شدت به‌هم می‌خورد.


مشکلات زنان در محیط کار به طبیعت کار هم برمی‌گردد؛ برای نمونه، مشکلات یک آموزگار زن با مشکل زنی که در بانک کار می‌کند تا اندازه‌ای متفاوت است. در خود آموزش‌وپرورش هم، آموزگار زنی که در مدرسه دولتی کار می‌کند و رسمی آموزش‌وپرورش است، با آموزگار زنی که رسمی نیست و در مدرسه‌های پولی درس می‌دهد، از یک موقعیت برخوردار نیست. تا آنجا که من می‌دانم، آموزگاران زن در مدرسه‌های پولی، بسیار مورد تبعیض زیادتری قرار می‌گیرند. دو، سه سال پیش بحث آموزگاران آزاد شهرهای اطراف تهران، رسانه‌ای شد که اغلب زن بودند و با مدرک‌های لیسانس و فوق‌لیسانس با حقوق 300 هزار تومانی و بدون بیمه درس می‌دادند اما در سال‌های گذشته و در جهت رفع برخی مشکلات آموزگاران زن، اقداماتی انجام گرفته است و در برهه‌هایی به این موضوع اهمیت بیشتری داده شده اما به باور من و با توجه به شمار بالای آموزگاران زن، آموزش‌وپرورش باید از مدیران ارشد بیشتری بهره بگیرد تا هم برای دیگر آموزگاران زن و هم برای دانش‌آموزان دختر ما و هم در کل، برای همه جامعه زنان ما به‌عنوان «نقش- مدل» عمل کنند. باید پذیرفت که اگر می‌خواهیم آموزش‌وپرورش ما به مشکلات زنان ما توجه بیشتری نشان دهد باید مدیرانی داشته باشیم که مشکلات آموزگاران زن را از همه نظر با پوست و گوشت خود احساس کرده باشند.


 فکر نمی‌کنم بشود در جایی که بیشتر مدیران ارشد و تصمیم‌گیرنده آن مرد هستند، حکم داد که دغدغه مشکلات خاص زنان را دارد. شاید آموزش‌وپرورش از این نظر که درصد بالایی از نیروهای آن زن هستند- که در برخی از منطقه‌ها به نزدیک 80 درصد می‌رسد- یکی از مناسب‌ترین وزارتخانه‌هایی باشد که باید وزیر زن داشته باشد اما این سخن در این شرایطی که ما هستیم، چندان واقع‌بینانه نمی‌نماید ولی بی‌گمان در میان آموزگاران زن کنونی ما، کسانی هستند که شایستگی نشستن بر مسند این وزارتخانه را دارند؛ البته در پیش از انقلاب، وزیر زن آموزش‌وپرورش هم داشته‌ایم.
در راستای بهبود این وضعیت و ارتقای جایگاه زنان در آموزش‌و‌پرورش، بیش از هر چیز باید بر آگاهی‌رسانی تأکید کنیم و نقد زاویه‌های گوناگون فرهنگ مردسالارانه را در اولویت بگذاریم.


دوم پشتیبانی مردان از زنان و به‌ویژه زنان توانمند است- در هر جایی که با همدیگر همکاری می‌کنند. زنان توانمند ما «نقش- مدل»‌های زنان جامعه ما هستند که می‌توانند پیشگام توسعه ما باشند- البته هر پشتیبانی مفید و سازنده‌ای باید همراه با نقد باشد. راهکار سوم، پشتیبانی‌های قانونی و کاری از آنان است و زدودن تبعیض‌ها. آموزگاران نباید فراموش کنند که کارشان با روشنفکری، پیوندی سفت و سخت دارد و روشنفکر جهان کنونی، نمی‌تواند نسبت به تبعض‌ها بی‌تفاوت باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha