سلامت نیوز:11 سال است كه پا به پای دانشآموزان مدرسه درودزن همراه دردهایشان بوده، همراه درد دل مادرها و اضطراب پدرها و بیتابی بچهها، حالا هم بعد از ساعت كاری و با وجود خستگی مشهود در صدایش، با حوصله به سوالاتمان پاسخ میدهد.
به گزارش سلامت نیوز،اعتماد نوشت: علیاكبر محمدی، فوق تخصص جراحی پلاستیك ترمیمی و سوختگی است و 11 سال پیش وقتی بچهها را از بهداری كوچك روستا به درمانگاه شهید مطهری منتقل كردند، او رییس مركز بود و بعد از مدتی خانوادهها تصمیم گرفتند او به همراه یكی از همكارانش (دكتر رجبیان) درمان بچهها را به عهده بگیرد. این روزها همچنان بچهها به او سر میزنند و او به فراخور حال زخمی از زخمهایشان را كم میكند و تلاشش برای بهبود وضعیت آنها همچنان ادامه دارد. محمدی حالا رییس بخش جراحی پلاستیك دانشگاه علوم پزشكی شیراز هم هست و قصه بچههای درودزن را برایمان از ابتدا تعریف میكند و قدم به قدم درباره تمام اقداماتی كه برای درمان آنها انجام شده توضیح میدهد.
نام تكتك بچهها را میداند و جراحیهای انجام شده برای هركدام را خوب به خاطر دارد. پریسا میگوید: «من خیلی به دكتر محمدی مدیونم، ایشون من رو از مرگ نجات دادن، خیلی دوستشون دارم» و او هم با درد بچهها غریبه نیست. از همان روزهای حاد و ملتهب میگوید: «هشت نفر از دانشآموزان مقطع ابتدایی، دو پسر و شش دختر، به بیمارستان سوانح سوختگی كه در آن زمان ریاست آن به عهده من بود، منتقل شدند. سوختگی این بچهها از حدود 10 درصد بود تا حدود 60 درصد، وجه اشتراك همه این بچهها سوختگی دست و صورت بود. همه بچهها بستری شدند، پسرها آسیب كمتری دیده بودند، آثار سوختگی روی صورت و دستهایشان وجود دارد اما خیلی شدید نیست، با این حال درمانشان هنوز هم ادامه دارد. اما آسیبی كه به دخترها رسیده بیشتر است؛ به طوری كه دو نفر از دخترها آسیب بسیار جدی دیدند، نرگس انگشتان یكی از دستانش را از دست داد و آسیب صورتش جدی بود، پریسا هم هر 10 انگشتش را به دلیل عمق سوختگی در این حادثه از دست داد و آسیب وارد شده به صورتش هم خیلی شدیدتر از بقیه بچهها بود، قسمت زیادی از لب و بینی و نواحی مهم صورتش آسیب جدی دیده بود، روزهای اول چند روزی در آیسییو بود و حتی فكر میكردیم كه جزو بیمارانی باشد كه خطر فوت تهدیدش میكند، اما خوشبختانه همه بچهها از حادثه نجات پیدا كردند. به جز این دو نفر، بچههای دیگر هم آسیب خیلی شدیدی در دست و صورت داشتند، اما خوشبختانه آسیبشان منجر به قطع عضو نشد، صورتشان هم آسیب جدید دیده است اعضای حیاتی صورتشان را از دست ندادهاند، اما دچار عوارض و آسیبهای دیگری مثل برگشتگی پلك و لب شدند و در مراحل حاد سالهای اول وضعیت خیلی بدی داشتند.»
هر چند خبر آتش سوزی مدرسه درودزن حدود 10 روز بعد به گوش رسانهها رسید، اما درمان بچهها از همان ساعات اولیه آغاز شده بود. بچهها ابتدا به بهداری روستا منتقل شدند و بعد به درمانگاه سوانح سوختگی شهید مطهری: «ظرف دو ماه اول بعد از درمانهای اولیه به تدریج بچهها از بیمارستان مرخص شدند، بعضی از بچهها در حد دو سه روز بستری بودند و بعد مرخص شدند. نزدیك به 40 عمل جراحی در مرحله حاد سوختگی روی بچهها انجام شد. بعد از ترخیص پیگیری بچهها به شكل سرپایی بود تا به امروز هم این پیگیریها ادامه دارد و بچهها مرتب بر اساس مشكلاتی كه دارند به اساتید جراحی پلاستیك بیمارستان مراجعه میكنند و درمانهای مختلفی برای آنها انجام میشود. برای چهار نفر از بچهها در سال 95 سه عمل جراحی در ناحیه صورت و دستهایشان انجام شد. اما همچنان نیاز به جراحیهای تكمیلی دارند.»
همان روزها كه هنوز اذهان عمومی حادثه مدرسه درودزن را فراموش نكرده بود، وزارت بهداشت اعلام كرد كه جهت تسریع و تسهیل درمان دانشآموزان آسیب دیده این مدرسه، یك دستگاه CO2 لیزر خریداری كرده و در اختیار مركز درمانی شهید مطهری قرار داده است، دكتر محمدی در خصوص خرید دستگاه لیزر كه توسط وزارت بهداشت در همان روزهای اول حادثه اتفاق افتاد هم میگوید: «دستگاه CO2 لیزر در مراكز خصوصی و دانشگاهی وجود دارد و برای بخشی از پروسه درمان تمام بیماران سوختگی مورد استفاده قرار میگیرد. در شیراز شاید بشود گفت در حال حاضر نزدیك به 20 عدد از این دستگاه وجود دارد. اما زمانی كه وزارت بهداشت CO2 لیزر را برای درمان بچهها خریداری كرد، این دستگاه در مراكز دانشگاهی شیراز موجود نبود، به همین دلیل بعد از اینكه این بچهها دچار آسیب شدند، وزارت بهداشت یك دستگاه برای این مركز خریداری كرد و امروز هم ما از این دستگاه برای تمام بیمارانمان استفاده میكنیم. هنوز هم بچهها درمان لیزر را دریافت میكنند. پریسا و لیلا و نرگس و حسن هنوز برای درمان لیزر با همین دستگاه به ما مراجعه میكنند. اما این طور نبوده كه این دستگاه صرفا برای این بچهها مورد استفاده قرار گیرد، شاید در هفته 30 بیمار آسیب دیده از سوختگی را در این مركز با این دستگاه لیزر كنیم.»
پزشك معالج بچههای مدرسه درودزن در مورد زمان طلایی درمان آنها میگوید: «ما قبلا به بچهها گفتیم كه بهتر است برای بازسازی صورتتان توسط دستگاه اكستندر بافتی، دست نگه دارید تا زمان بلوغ كامل، به دلیل اینكه در سن كمتر از این ممكن است واكنش بافتها متفاوت باشد و بچهها تحمل جراحیهای پی در پی را نداشته باشند. به همین خاطر دست نگه داشتیم تا بچهها به این سن برسند و بعد این عمل را برایشان انجام دهیم. وقتی اكستندرهای بافتی را برای بچهها میگذاریم ممكن است لازم باشد تا دستگاه 5 تا 6 ماه در گردن این بچهها قرار گیرد و هر هفته تزریق داشته باشند و در ظاهر دستگاه موجب این میشود كه وضعیتی شبیه یك تورم شدید در ناحیه گردن ایجاد شود. برای تشكیل پوست اضافه و استفاده از این پوست جدید در ناحیه صورت، از چنین روشی استفاده میكنیم. البته از طرفی هم بچهها درگیر كنكور هستند و به همین دلیل خودشان مایل بودند با توجه به فشار امتحان و مسائل و مشكلاتی كه دارند این عمل به تعویق بیفتد و درخواست كردند كه كمی بیشتر صبر كنیم. ما همه امكانات و آمادگی لازم را برای این كار داریم. هر زمانی كه بچهها اعلام آمادگی كنند ما میتوانیم این عمل را انجام دهیم.»
محمدی در خصوص اینكه آیا این درمان، روش قطعی برای درمان بچههاست یا خیر نیز میگوید: «سالی كه این حادثه اتفاق افتاد، وزارت آموزش و پرورش و وزارت بهداشت و دفتر ریاستجمهوری و استاندار پیگیر كار بچهها بودند و جلسات مكرر با حضور بالاترین ردههای كشور برگزار كردند و همه اعلام آمادگی كردند كه هر هزینه و تجهیزاتی لازم باشد برای درمان بچهها پرداخت میكنند و همین اتفاق هم افتاد. در حال حاضر هم رییس دانشگاه كارتی برای بچهها صادر كرده و در هر مركز دانشگاهی كه بچهها برای عمل جراحی مراجعه كنند، فرانشیز پرداخت نمیكنند. درمان آخر علم پزشكی امروز برای بازسازی صورت این بچهها، همین راهی است كه ما قرار است انجام دهیم. درمانی پیشرفتهتر از این در سطح دنیا وجود ندارد. در این روش پوست گردن را كه سالم است، گسترش میدهیم و جایگزین پوست آسیبدیده صورت میكنیم. قطعا شرایط مثل زمان قبل از سوختگی نخواهد شد اما تا 80 درصد ظاهر صورت بهتر خواهد شد.»
یكی از مشكلاتی كه بچههای مدرسه درودزن عنوان میكنند و نگرانیهایی بابت آن برای خانوادهها ایجاد شده است، بازنشسته شدن یكی از پزشكان معالج و فعالیت او در بخش خصوصی است. اتفاقی كه باعث میشود هزینه درمان از حمایت وزارت بهداشت خارج شود، دكتر محمدی در این خصوص میگوید: «منظور بچهها آقای دكتر رجبیان است كه بازنشسته شدهاند. اما در مورد اصرار برای درمان در بخش خصوصی این نكته را یادآوری كنم كه در همه جای دنیا سوختگی بیماری بیمارستانهای دولتی و خیریه است. در امریكا هم همین طور است، بیمارستانهای دولتی و بیمارستان ارتش بیشترین متخصص و پزشكان خبره را در بخش سوختگی دارند و بخش خصوصی درگیر این موضوع نمیشود به دلیل هزینه بالای درمان سوختگی و همین طور مقرون به صرفه نبودن این جراحیها و همین طور نبودن توان مالی بالا در بیماران سوختگی بیمارستانهای خصوصی وارد این موضوع نمیشوند. البته دكتر رجبیان جزو جراحان پلاستیك بسیار خبره ما هستند. همین حالا هم با ما همكاری دارند، حتی اگر لازم باشد و بچهها بخواهند كه دكتر رجبیان جراحیشان را انجام دهد، میتوانیم در بیمارستان نمازی بخواهیم كه جراحیشان را انجام دهند. البته در زمینه سوختگی با تمام احترامی كه برای دكتر رجبیان قایل هستم، بضاعت بخش دولتیمان بعد از بازنشستگی این افراد هم بضاعت بالایی است. كمبودی در این زمینه از نظر تخصصی نداریم. ما در مراحل مختلف جراحی و انتخاب پزشك انتخاب را به عهده خود بچهها و خانوادهها گذاشتیم و گفتیم هر پزشكی را كه خود شما انتخاب كنید ما معرفی میكنیم. یك تعدادی انتخاب كردند كه درمانشان به عهده من باشد، اما باز هم آزاد هستند برای انتخاب پزشكشان برای ادامه درمان، میتوانیم با رییس دانشگاه علوم پزشكی هماهنگ كنیم كه هركجا و با هر پزشكی مایل هستند باقی جراحیشان را انجام دهند.»
نكتهای كه محمدی در انتهای صحبتهایش به آن اشاره میكند، شاید همان موضوعی باشد كه دانشآموزان آسیبدیده مدرسه درودزن را در آغاز جوانی نگران كرده: «در مورد بعضی از درمانهای سوختگی، توقع و تصور مردم از علم پزشكی این است كه با آمدن امكانات و پیشرفت علم پزشكی همهچیز قابل درمان است. بیمارانی داریم كه آسیب دیدهاند و میخواهند مثل روز اول پوست سالم داشته باشند، چنین امكانی در هیچ كجای دنیا نیست. به دلیل اینكه موارد سوختگی در ایران بسیار زیاد است ما از نظر درمان ترمیمی سوختگی (منظورم درمان حاد نیست، درمان حاد نیاز به تجهیزاتی دارد، مثل پانسمانهای نوین و تركیبات پوست كه در بعضی از این موارد ما ضعف داریم) جزو كشورهای پیشرو در این حوزه هستیم. میتوانیم بگوییم بسیاری از اقداماتی كه در زمینه ترمیم سوختگی در كشور ما انجام میشود در سطح كشورهای پیشرفته هم انجام میشود و در مواردی از بسیاری از كشورها جلوتر هستیم. یكی از بچههای درودزن برای درمان رفت امریكا، اما پزشكان توصیه كردند كه روند درمانش را همین جا ادامه دهد، چون تفاوت چندانی نداشت. در زمینه سوختگی تحقیقات و اقداماتمان به شكلی است كه در سطح دنیا شناخته شدهایم. از نظر مراكز و امكانات و نیروی تخصصی، كمبود قابل توجهی نداریم به همین خاطر ما از بچهها میخواهیم كه دغدغهای نداشته باشند و اعتماد كنند ما هر كاری از دستمان بربیاید و در علم پزشكی ممكن باشد به بهترین نحو برایشان انجام خواهیم داد.»
پزشك سرتیم درمان دانشآموزان مدرسه درودزن در خصوص اقدامات روان درمانی و روانكاوی برای درمان آسیبهای روحی بچهها میگوید: «زمانی كه بچهها تازه آسیب دیده بودند، آموزش و پرورش برای آنها یك مكانی را در نظر گرفت و در ماههای اول كه بچهها درگیر پیوند پوست بودند و زخمهای وسیع داشتند در اقامتگاه مشخصی مستقرشان كرده بود و معلمها به اقامتگاه میآمدند و در همان شرایط به بچهها درس میدادند و اجازه ندادند كه بچهها از جامعه جدا شوند و منزوی شوند. بعد از آن هم برگشتند به آغوش خانواده و امروز هم در جامعه هستند. البته در مورد این بچهها این نقصان وجود داشت كه كار روان درمانی جدی برای آنها انجام نشد. البته این كمبود را متاسفانه برای تمام بیماران سوختگی در سطح كشور داریم. اما هنوز هم میشود برای بچهها جلسات روان درمانی و مشاوره درنظر گرفت، حالا كه بچهها در این سن هستند، به شكل هفتگی و ماهانه ویزیتهای روانشناسی شوند و روی ذهن بچهها كار شود تا تواناییهای روحی و روانیشان را به دلیل ناامیدی كه به واسطه آسیبهای جسمی پیدا كردهاند از دست ندهند. این نقص بزرگی است. ما 11 سال پیش با توجه به بضاعتی كه در شیراز و در كشور وجود داشت تمام امكانات را برای درمان این بچهها به كار گرفتیم. اما نسبت به استانداردها كم داریم و شاید لازم باشد در این زمینه تحرك بیشتری داشته باشیم. شاید حالا كه بچهها خودشان امكان مراجعه به روانشناس و روانكاو دارند، بشود یك روند درمانی را در زمینه آسیبهای روحی بچهها آغاز كرد.»
محمدی در پایان صحبتهایش در مورد آسیبی كه این بچهها متحمل شدهاند، میگوید: «غیرقابل باور است آسیبی كه به این بچهها رسیده است، ما میبینیم وقتی یك خانم یك عارضهای در صورتش دارد چقدر ذهنش درگیر این موضوع است و میخواهد لك یا آسیب كوچكی كه دارد را به سرعت رفع كند، اما این بچهها تمام نواحی در معرض دید جسمشان (صورت و دستشان) بهشدت آسیب دیده است و این آسیب غیرقابل جبران است. باید روانشناسها كمكشان كنند تا بتوانند از این مرحله عبور كنند و روند درمانشان را با اعتماد و آرامش ادامه دهند.»
بچههای مدرسه درودزن در میان امید بهبود و اضطراب بدتر شدن وضعیتشان بعد از جراحی، روزهایشان را میگذرانند. و در انتظارند تا شاید یك تیم پزشكی مجرب دوباره پروندهشان را مطالعه كند، كمیسیون تشكیل دهد و تصمیمی بگیرد كه آنها بتوانند با اطمینان خاطر ریسك جراحی را بپذیرند.
نظر شما