چهارشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۶

معضل کودکان کار بحث دیروز و امروز نیست. کافی است سری به نقاط فقیرنشین پایتخت بزنید و ببینید که چگونه آنها کودکی خود را از دست داده‌اند. کودکانی که از همسالان خود بازمانده‌اند و از فقر فرهنگی، سواد، تغذیه و... رنج می‌برند.

بازی‌کده برای کودکان کار

سلامت نیوز:فقر بزرگ و کوچک نمی‌شناسد. گاه آن‌قدر مخارج زندگی، اجاره خانه و هزینه‌های تحصیل فشار می‌آورد که کودکان هم قربانی می‌شوند؛ کودکان سرگردانی که بارها و بارها با جمع‌آوری ضایعات و پلاستیک و زغال‌گردانی دستشان بریده و سوخته و با جا‌به‌جایی کیسه‌های شن و ماسه، کوچکی اندامشان از چشم‌ها پنهان مانده است.

به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: بیشتر آنها در هر محله‌ای دیده شده و دستمال به دست با اتمام ثانیه‌شمار گام‌های ریزی برمی‌دارند تا با سماجت شیشه خودرو‌ها را پاک ‌کنند. برخی از آنها هم اگر شانس بیاورند شاگردی می‌کنند که نمونه آن کولبری در بازار تهران است. با یک حساب سرانگشتی معلوم می‌شود که در خیاطی‌ها، آجرپزی‌ها، کفاشی‌ها، کارگاه‌های زیرزمینی، رستوران‌ها و... قد و نیم قدهایی گمارده شده‌اند و انتظاراتی از آنها می‌رود که کودکی‌شان را زیر سوال می‌برد، چرا که آنها محکومند؛ محکوم به نان‌آوری. گرچه قامتشان به بلندی بزرگسالان نیست، ولی زیر بار مسئولیتی رفته‌اند که آنها را زودتر از موعد به بلوغ می‌رساند.

معضل کودکان کار بحث دیروز و امروز نیست. کافی است سری به نقاط فقیرنشین پایتخت بزنید و ببینید که چگونه آنها کودکی خود را از دست داده‌اند. کودکانی که از همسالان خود بازمانده‌اند و از فقر فرهنگی، سواد، تغذیه و... رنج می‌برند. گرچه تاکنون سمن‌های زیادی در این حوزه فعالیت کرده‌اند، اما در سال 93 چند جوانان تازه نفس و دغدغه‌مند آستین همت خود را بالا زدند تا اندکی التیام‌بخش مشکلات آموزشی و رفتاری این کودکان باشند، به‌گونه‌ای که ماحصل تلاش آنها سال تحصیلی 94 را برای کودکان کار رقم زد. اینک آنها دومین سال تحصیلی را پشت سر می‌گذارند و تعداشان به هشتاد- نود نفر رسیده است. یک دبستان دخترانه، یک دبستان پسرانه، یک مرکز متوسطه دوره اول و یک خانه کودک مختص کودکان کار در محدوده خیابان ابوذر منطقه 17 ثمره زحمت، دلسوزی و دوندگی آنهاست. «از طریق شهرداری تهران برای تامین محل فیزیکی و تجهیزات حمایت شدیم و مجوزها را از وزارت آموزش و پرورش دریافت کردیم.» اینها را محمدحسن داودی شمسی به «آرمان» می‌گوید؛ مدیر مجتمع خلاقیتی، مهارتی و آموزشی صبح رویش. مرد جوانی که در نگاه اول به ذهن می‌رساند مدیر بودنش کمی زود است، ولی ایده‌پردازی‌های او و گروهش به حدی کارآمد بوده که سر و سامانی به وضعیت کودکان کار داده است.

به گفته او مدرسه صبح رویش مجموعه‌ای مستقل، غیر سیاسی و غیر انتفاعی است و جمعا 450 دانش‌آموز در این چهار مرکز در حال تحصیل هستند. گروه سنی هفت تا 15 سال در دبستان و گروه سنی 13 تا 17 در متوسطه دوره اول آموزش می‌بینند. بر اساس کنوانسیون حقوق کودک افراد زیر 18 سال نباید کار کنند. از این رو در دوره متوسطه اول مدرسه صبح رویش، کودکان کار و خیابان مهارت کار کردن و پول در آوردن را خارج از بزهکاری با کارآفرینی‌های مفید و موثر به دست می‌آورند. در واقع مدرسه صبح رویش اولین و تخصصی‌ترین مدرسه کودکان کار در کشور است که بر اساس الگوی آموزشی رویش به کودکان کار بهتر زندگی کردن را آموزش می‌دهد. مدیر این مدرسه تاکید می‌کند: مدرسه ما فقط به آموزه‌های درسی، ریاضی، علوم و فارسی بسنده نمی‌کند و علاوه بر آن دانش‌آموزان یاد می‌گیرند که در مواجهه با خطرات و آسیب‌های اجتماعی اصولی‌تر رفتار کرده و آینده خود را بهتر بسازند.

آموزش‌های رفتاری اولویت مدرسه صبح رویش

وضعیت ناخوشایند کودکان کار به‌گونه‌ای است که اگر از آموزش صحیح و علمی در زمینه اصول رفتاری و شیوه‌های زندگی برخوردار نباشند در صورت با سواد بودن هم آینده روشنی ندارند، چرا که ریشه بسیاری از بزهکاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی در مناطق جرم‌خیز است. بسیاری از افراد مجرم از کودکی در محیط‌های مشابه کودکان کار و خیابان بزرگ شده‌اند. بنابراین وقتی کودکان کار تا نیمه‌های شب سر چهار راه‌ها دستفروشی می‌کنند یا در محیط‌های اشتغال مجبور به انجام سخت‌ترین کارها هستند در وضعیت آسیب‌پذیری قرار دارند. حتی برخی بزرگسالان نیز نیازهای آنها را در نظر نگرفته و بدتر آنها را تحت آموزش‌های منفی قرار می‌دهند، در حالی که سنین کودکی حساس و پرمخاطره است و کودکان کار هم به طبع در معرض انواع آسیب‌ها قرار دارند. داودی‌شمسی در این باره می‌گوید: شرایط نامناسب زندگی کودکان کار عاملی است برای اینکه آنها در سنین بالاتر از خود رفتارهایی نشان دهند که شاید برای بسیاری از افراد عجیب باشد، تا جایی که وقتی به ریشه این رفتارها نگاه کنید کاملا طبیعی است که این کودکان تبدیل به مجرم شوند. او اضافه می‌کند: حتی در اداره آگاهی هم وقتی کارشناسان شرایط خانوادگی و زندگی مجرمان را بررسی می‌‌کنند به این می‌رسند که آنها در شرایط آسیب‌زا و معضلات خانوادگی کودکی خود را سپری کرده‌اند. او تاکید می‌کند: در واقع کودکان کار متناسب با سنشان رشد نمی‌کنند و با آنها به درستی رفتار نمی‌شود. ما در مدرسه صبح رویش با کار کردن کودکان به واسطه کنوانسیون حقوق کودک مخالف هستیم. او توضیح می‌دهد: از همه مهم‌تر اینکه کودکان در شرایطی کار می‌کنند که موقعیت سنی آنها نادیده گرفته می‌شود و این مساله باعث شد تا مدرسه صبح رویش شکل بگیرد. در مدرسه ما آموزش‌های رفتاری اولویت اول است. الگوی آموزشی مدرسه صبح رویش علاوه بر اینکه برنامه درس ملی و سند تحول بنیادین نظام آموزش‌وپرورش را پوشش می‌دهد، کلاس‌هایی را برای آموزش بهتر زندگی کردن تحت عنوان زیست‌کده، وطن‌کده و بازی‌کده در نظر گرفته است. در کلاس پیشتاز، پیشرو و پیشگام این مدرسه نیز خلاقیت‌های آموزشی مطرح می‌شود. شاید وقتی فردی از مدرسه صبح رویش بازدید می‌کند متوجه شود که این مدرسه مشابه مدارس عادی نیست و همین برای بچه‌ها جذاب است. در واقع مسئولان این مدرسه بهترین ملاک جذابیت را توسط خود بچه‌ها اعلام می‌کنند.

داودی‌شمسی در این باره با ذکر مثالی می‌افزاید: چند هفته پیش بنده از دانش‌آموزان پرسیدم خوشحال می‌شوید فلان روز مدرسه را تعطیل کنیم که از جمع 200 نفر تنها چهار پنج نفر دست خود را بالا بردند، در حالی که در کل کشور دانش‌آموزان از تعطیلی مدارس خوشحال می‌شوند، اما مدرسه صبح رویش به حدی برای بچه‌ها حذاب است که آنها از تعطیلی مدرسه ناراحت می‌شوند، حتی ما در مدرسه زنگوله‌ای قرار دادیم تا دانش‌آموزان هنگام شادی آن را به صدا در آورده و دیگران را از حال خوب خود باخبر کنند. مدیر مجتمع خلاقیتی، مهارتی و آموزشی صبح رویش خاطرنشان می‌کند: البته شیوه رفتاری همکاران هم باعث جذابیت مدرسه شده است. در واقع ما سعی کردیم حامی و پشتیبان بچه‌هایی باشیم که در شرایط زندگی تکیه‌گاهی ندارند و به مدرسه به عنوان خانواده و حامی نگاه می‌کنند. بر همین اساس مدرسه صبح رویش برای کودکان کارجذاب شد. او ادامه می‌دهد: در مدارس عادی، دانش‌آموزان از ناظم مدرسه حساب می‌برند، اما در مدرسه صبح رویش ناظم‌ها به عنوان برادر بزرگ‌ترند که تکیه‌گاه بچه‌ها به حساب می‌آیند، یعنی همان‌طور که در خانواده‌ها برادر کوچک‌تر حرف برادر بزرگ‌تر را گوش می‌کند و این کار از سر علاقه است و اجباری نیست، در مدرسه صبح رویش هم با دانش‌آموزان به این شیوه رفتار می‌شود.

گفت‌و‌گو به جای زد و خورد

در مدارس عادی وقتی دو دانش‌آموز دعوایشان می‌شود به دفتر مدرسه ارجاع داده شده و عملکردشان در دفاتر انضباطی ثبت می‌شود تا دیگر خطا نکنند، اما در مدرسه کودکان کار از آنجا که سطح درگیری و خشونت بالاست، الگوی آموزشی کمی متفاوت‌تر است. داودی‌شمسی عنوان می‌کند: در مدرسه صبح رویش ناظم‌ها متخصص و روانشناس کودک هستند و با شیوه‌های نوین رفتاری با کودکان رفتار می‌کنند. به عبارت دیگر برادران بزرگ‌تر در زمان درگیری برادران کوچک‌تر ابتدا به نرمی آنها را جدا کرده و سپس به قسمت دیگری از مدرسه یعنی میز گفت‌وگو انتقالشان می‌دهند تا با آنها در مورد مشکل پیش آمده به شیوه‌های علمی و با ادبیات کودکانه گفت‌وگو کنند. البته بچه‌ها باید در نظر بگیرند که آیا بهترین راه برای حل مشکلشان درگیری است یا نه و اگر نه راه بهتری را پیشنهاد کنند، چرا که بسیاری از قتل‌ها از درگیری‌های ساده اتفاق می‌افتد و شاید آموزش‌ها به این شکل در مدارس دیگر نیز کاربرد داشته باشد. او اظهار می‌کند: گاهی هل دادن ساده یک نوجوان منجر به قتل شده است، بنابراین اگر کودکان کار در ابتدا یاد بگیرند که درگیری درست نیست، به راه‌های بهتری می‌اندیشند و می‌توانند از بروز جرم و جنایت جلوگیری کنند. به گفته داودی‌شمسی اکنون دانش‌آموزان هفت تا 13‌ساله مدرسه صبح رویش آموزش دیده‌اند که دعوا کردن و دست به یقه شدن بهترین راه‌ برای حل مشکلات نیست.

نه بگویید

کلاس زیست‌کده مدرسه صبح رویش به نوعی سرفصل مهارت‌های بهتر زندگی کردن را به کودکان کار یاد می‌دهد. در این کلاس مباحث کنترل خشم و محافظت از بدن در مقابل پیشنهادات بی‌شرمانه و تجاوزات جنسی در محیط کار مطرح شده و دانش‌آموزان با مهارت شناخت و محافظت از بدن آشنا می‌شوند. مدیر مجتمع خلاقیتی، مهارتی و آموزشی صبح رویش بیان می‌کند: در کلاس زیست‌کده به بچه‌ها یاد می‌دهیم در مقابل آسیب‌های اجتماعی کاربرد عینی و لحظه‌ای داشته باشند. برای مثال جلوی درب مدرسه امکان پیشنهاد جا به جایی مواد مخدر با درآمد بالا برای دانش‌آموزان وجود دارد و ما به آنها یاد داده‌ایم که نه بگویند. او اظهار می‌کند: در واقع نه گفتن به عنوان سرفصل اساسی این کلاس مطرح است. همچنین در کلاس بازی‌کده بچه‌ها ناخودآگاه و غیرمستقیم در بازی‌ها با حالت‌های روحی و احساسی آشنا می‌شوند و تمرین می‌کنند که آنها را در زندگی به کار ببرند. به گفته او خیلی از بازی‌ها به کودکان یاد می‌دهد که به چه شکلی رفتار کرده و با هم کنار بیایند. اکنون مدرسه صبح رویش با هوشمندی تمام توانسته کودکان کار و خیابان را به پشت نیمکت‌های کلاس بکشاند و آنها را به ادامه تحصیل ترغیب کند. کودکانی که از حقوق اولیه برخوردار نیستند و بار هزینه‌های زندگی را به دوش می‌کشند. البته منابع مالی این مدرسه به کمک خیران تامین می‌شود و اگر حمایت‌های مردمی نباشد از خدمات متنوع آموزشی، بهداشتی، درمانی و تغذیه‌ای خبری نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha