کاهش ۲۵ درصدی تعرفه های بیهوشی در مصوبه دولت، با اعتراض و گلایه متخصصین بیهوشی همراه بوده و این سئوال را مطرح می کنند که چرا تعرفه های بیهوشی باید کم شود.

چرا تعرفه های بیهوشی کاهش یافت

سلامت نیوز:کاهش ۲۵ درصدی تعرفه های بیهوشی در مصوبه دولت، با اعتراض و گلایه متخصصین بیهوشی همراه بوده و این سئوال را مطرح می کنند که چرا تعرفه های بیهوشی باید کم شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از  مهر، دکتر رضا امین نژاد متخصص بیهوشی و مراقبت های ویژه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی قم، در یادداشتی به موضوع تعرفه های پزشکی سال ۹۶ پرداخته است.

نگاه حاکمیتی به مقوله درمان که در درستی و نادرستی آن بحث بسیار است، به ویژه در سال های پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی موجب شد که برای مدت های متمادی تعرفه ارائه خدمات درمانی به طور تصنعی بسیار کمتر از مقادیر واقعی نگه داشته شود؛ همان سیاستی که در دوره های زمانی بسیار، تلاش کرده که قیمت ارز را کمتر از ارزش واقعی آن حفظ کند.

اما تفاوت اساسی این دو مقوله در منابع تامین هزینه های واقعی آن و پرکردن فاصله بین قیمت واقعی (تمام شده) و قیمت عرضه شده است که در مقوله ارز، دولت (به پشتوانه ثروت های عمومی) این فاصله را پر می کند و در عرصه درمان، پزشکان!

از همین جا ست که به راحتی می توان دریافت که انتظار از پزشکان برای هزینه کرد از جیب خود به نفع بهداشت و سلامت جامعه آن هم بطور نامحدود، توقع نابجایی ست و وقتی بیمه ها (که خصوصی ترین آن ها هم کاملا خصوصی نیستند) قادر به جبران هزینه ها نباشند و یا از زیر بار مسوولیت شانه خالی کنند، برخی پزشکان راهی جز برقراری روابط مالی غیر شفاف با بیماران خود پیدا نمی کنند؛ هرچند این رفتار و این واکنش پسندیده و مورد تائید نیست!

همه این مقدمه بیان شد تا به یکی از اساسی ترین دلایل طرح تحول نظام سلامت برسیم؛ طرحی که با نیت کاهش هزینه های درمانی متعارف و عمدتا نامتعارف (زیرمیزی) برنامه ریزی و اجرا شد که قطعا برای کاهش هزینه های نامتعارف، نیاز به واقعی شدن قیمت تمام شده خدمات به ویژه حق الزحمه پزشکان داشت. هرچند این واقعی شدن بطور استاندارد انجام نشد و تنها گامی برای نزدیک شدن به قیمت های واقعی برداشته شد اما باز هم همین افزایش تا مدت ها دستمایه منتقدین قرار گرفت تا به دولت تدبیر و امید بتازند و این طرح را به نفع جیب پزشکان معرفی کنند. شاید همین رویکرد نابخردانه گروه همیشه منتقد بود که سبب شد طرح در میانه راه با تهدیدهای جدی روبرو شود و به دلیل کمبود منابع و عدم پشتیبانی مطلوب در معرض ابتر شدن واقع گردد. پس راه چاره ای برای مسئولین نماند مگر اینکه به کاهش هزینه ها بپردازند تا دخل و خرج طرح به هم نزدیک و با هم سازگار شود. در اینجا بود که با وجود سهم کمتر حق الزحمه پزشکان به دلیل سنگینی قدرت طرف دیگر این موازنه نابرابر (هزینه دارو و تجهیزات پزشکی)، با زمینه سازی های پیشین دوستان نادان و دشمنان دانا، به نشانه گیری دریافتی پزشکان منتهی گردید و تصمیم سازان را بر آن داشت که با کاهش همان سهم ناعادلانه اما قدری نزدیک به واقعیت پزشکان، هم از هزینه ها بکاهند و هم در اذهان عمومی خود را بیش از پیش مدافع بیماران (در تقابل نامیمون اما خودساخته پزشک - بیمار) نشان دهند.

و در این میان چه قرعه ای بهتر و کم خطرتر از گروه هایی که کمترین سهم را در دریافت های نامتعارف داشتند (که چه بسا از ابتدا هم واقعی ساختن هزینه خدمات این گروه در یک رودربایستی متجدد مابانه رخ داده بود!).

مختصر نگاهی به پیشینه فعالیت متخصصین بیهوشی و مراقبت های ویژه در ایران نشان می دهد که این گروه از متخصصین با وجود بیشترین ساعات حضور در مراکز درمانی و بیمارستان ها و حساس ترین موقعیت حرفه ای و پراسترس ترین زمینه کاری، همواره بدون حاشیه به ارائه خدمات پرداخته اند و همواره کمترین رابطه مالی مستقیم با بیمار را داشته اند و کمتر بیماری را می توان یافت که درخواست وجهی خارج از صندوق بیمارستان را از این گروه تجربه کرده باشد. شاید تصور عدم وجود چنین امکانی امر را بر مسئولین تصمیم ساز مشتبه ساخته باشد که برای کاهش هزینه های خود، حق مسلم این گروه را نادیده بگیرند و با وجود سهم اندک ایشان از هزینه ها و بر خلاف روال معمول، طرح کاهش دریافتی گروه بیهوشی را هدف قرار دهند. جالب آنکه طبق مدارک مستند، کمتر از ۴ درصد هزینه های درمانی مربوط به تعرفه خدمات بیهوشی ست و با کاهش فاجعه بار ۲۵ درصدی تعرفه های بیهوشی در مصوبه اخیر هیات محترم دولت، کمتر از یک درصد صرفه جویی رخ خواهد داد و این در حالی است که افزایش ۵ درصدی در تعرفه سایر گروه ها مورد پذیرش قاطبه پزشکان قرار نگرفته و همچنان محل اعتراض و دادخواهی ایشان است؛ از این روی دور از انتظار نخواهد بود اگر این رویکرد ناعادلانه با تغییر نگرش متخصصین بیهوشی و مراقبت های ویژه در کوتاه و بلندمدت زیان های مادی و معنوی بسیاری را برای سیستم درمان کشور به همراه داشته باشد که حقیقتا پرداختن به همه آنها در این مقال نمی گنجد.

به همین یک نکته بسنده کنیم که کاهش ۲۵ تعرفه خدمات بیهوشی که بدون کار کارشناسی و چه بسا تنها بر اساس نظر چند فرد همیشه موثر در تصمیمات گرفته شده است، این شائبه را بیش از پیش مطرح خواهد کرد که در طرح تحول سلامت به گروه های با معدود پزشکان متخلف که به حق یا به ناحق پیش از این روند غیرقانونی دریافت های نامتعارف را در پیش گرفته بودند، برای این رویکرد «پاداش» داده شده و گروه یا گروه های با شفافیت مالی بیشتر، همچنان عقب نگه داشته شده اند تا این تصمیم هرگز از یاد پزشکان نرود و بر اساس آن مناسبات و فرهنگ آتی خود در رفتار با بیماران شکل دهند و بدانند آنچه در این سرزمین تعیین کننده سیاست های سیاستگزاران اقتصاد درمان است، درجه توانایی تمرد آنها از قوانین است و نه تبعیت و همراهی آنها (که امیدواریم تصمیمات آتی مسئولین آگاه و متعهد نشان دهد که این نتیجه گیری صواب نبوده)!

این واقعیت های پنهان و آشکار در کنار رویکرد انکار پیش از انتخابات ریاست جمهوری در قبال شایعات کاهش تعرفه، بیش از هر زمان دیگری باید دولت گرانقدر دکتر روحانی را به بررسی موشکافانه و برخورد عادلانه تر و منطقی تر با پرچمداران حمایت از دولت و سیاست های درمانی او، خاصه گروه متخصصین بیهوشی و مراقبت های ویژه وا دارد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha