شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۰
کد خبر: 218743

البته دراین‌میان نمی‌توان از تأثیر محاسبه آب مجازی در کنار بازیافت آب به‌ویژه در بخش‌های مهم و حساسی همچون صنعت، کشاورزی و مصارف خانگی به‌سادگی گذشت

سدسازی؛ توهم توسعه!

سلامت نیوز-*محسن تیزهوش: در دهه‌های اخیر موضوع سدسازی در میان کارشناسان حوزه آب، اقلیم و محیط‌زیست به بحث و بررسی فراوان گذاشته شده و در این راه، همواره مخالفان و موافقان بسیاری وجود دارند که هر یک دلایل خاص خود را مطرح و بر آن پافشاری می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز، وقایع اتفاقیه در ادامه نوشت: دراین‌بین فعالان و کارشناسان مستقل و همچنین جوامع محلی که با چشم خود آسیب‌های اکولوژیک حاصل از طرح‌های شتابزده و به دور از ارزیابی‌های حقیقی را دیده و طعم تلخ ورشکستی زیستی را چشیده‌اند، گواهی می‌دهند که در هر منطقه‌ای نباید به‌سمت ساخت سدهای بزرگ حرکت کرد!

شوربختانه در بسیاری از موارد شرایط آب‌و‌هوایی، تنوع زیستی و اقتصاد بومی نه‌تنها نادیده گرفته می‌شود بلکه درنهایت شاهد قربانی‌شدن سرمایه‌هایی هستیم که در بلندمدت موجب آسیب‌های عمیق اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شده و امروز هیچ‌کس نمی‌تواند پاسخگوی این همه مالیات زیستی باشد! امروزه بسیاری از کشورهای صنعتی و توسعه‌یافته جهان به‌سمت یافتن راهبردهای نوین به دلیل نگهداشت منابع آب هستند که می‌توان ساخت سدهای زیرزمینی، آبخوان‌داری و حفاظت از سفره‌های آب زیرزمینی را نام برد؛

البته دراین‌میان نمی‌توان از تأثیر محاسبه آب مجازی در کنار بازیافت آب به‌ویژه در بخش‌های مهم و حساسی همچون صنعت، کشاورزی و مصارف خانگی به‌سادگی گذشت! از‌سوی‌دیگر و در سرزمین‌های خشک و فراخشکی همچون ایران که موضوع مدیریت صحیح منابع آب به ‌دلیل ریزش‌های کم جوی و تبخیر بسیار بالا در کنار هدررفت گسترده در بخش‌های گوناگون و عدم آینده‌نگری و توسعه ناپایدار، شاهد بروز چالش‌های فراوانی در این بخش هستیم، بر بنیاد تحقیقات انجام‌شده و شواهد جاری در بسیاری از نقاط کشور امروز ۳۵۰ دشت کشور مرزهای اکولوژیک را رد کرده و در حال نابودی است.

از‌سوی‌دیگر، کشاورزی ناپایدار، سنتی و کم‌بازده، اسباب حفر بیش از ۳۰۰ هزار چاه غیر‌مجاز شده و کشت افسارگسیخته محصولاتی آب‌بر و نامتناسب با توان اقلیمی منطقه، ایران را دچار آسیب جدی کرده و امروز با تولید و گسترش کانون‌های گردوغبار به‌ دلیل خشک‌شدن اکوسیستم‌های آبی تالاب‌ها و دریاچه‌های بی‌شماری که حافظ امنیت غذایی و تنوع زیستی کشور بودند، گرفتار خشکسالی‌های انسان‌ساخت شده و هزینه این نابودی را نسل امروز با خشمِ نسل‌های آتی پرداخت خواهد کرد! همان‌طور که در بالا نیز اشاره شد، یکی از راهبرد‌های منسوخی که در کشورهای درحال‌توسعه هنوز هم بر آن پافشاری می‌شود، سدسازی است، درحالی‌‌که کمتر سرزمینی وجود دارد که در میان کمربند خشک زمین قرار گرفته باشد و با ساخت پروژه‌های این‌چنینی بر مشکل کم‌آبی پیروز شده باشد!

دراین‌بین و با نگاهی به شرایط حاکم بر اقلیم کشورمان و با درنظرگرفتن تنش‌های جهانی همچون تغییرات اقلیمی درخواهیم یافت که ما در شرایط خاص جغرافیایی قرار داشته و بیش از 90 درصد از وسعت خود را در میان مداری می‌بینیم که اقلیم خشک و فراخشک حاکم است. شوربختانه در دهه‌های اخیر و با شتابی که بر برنامه‌های به‌اصطلاح توسعه‌محور گرفته‌ایم، بسیاری از بخش‌های مرطوب و فرامرطوب خود را نیز قربانی کرده و دراین‌بین با نگاهی به شرایط حاکم بر جنگل‌های زاگرس در غرب کشور می‌توانیم نشانه‌های گسترش بیابان را مشاهده کنیم! از‌سوی‌دیگر، سهم ما از ریزش‌های جوی فقط یک‌سوم میانگین بارندگی جهان بوده و بر‌اساس تحقیقات انجام‌شده، میزان تبخیر و تعرق نیز با آماری نزدیک به سه برابر میانگین جهانی، ما را در تنگنای زیستی قرار داده و این در حالی است که سهم مصرف و هدررفت منابع آب در دو بخش صنعت و کشاورزی به‌شدت بالا بوده و با آماری بیش از 90 درصد، بن‌بست‌های زیستی و اکولوژیک کشور را تاریک‌تر از گذشته کرده است.

می‌گویند برخی با متهم‌کردن سدسازی درپی عقب‌نگه‌داشتن کشور هستند اما اگر صادقانه، بدون درنظرگرفتن منافع مالی و فارغ از سیاه‌نمایی یا سفیدنمایی‌های رایج به این موضوع بنگریم، نیک درخواهیم یافت که با توجه به عدم شناخت صحیح از توانایی‌های بوم‌شناختی سرزمین، مدیریت غلط منابع آب، عدم پرداختن به موضوع بازیافت آب، بهره‌کشی‌های متداول از دشت‌های کشور در کنار افزایش جمعیت سبب امنیتی‌شدن آب شده و کوبیدن بر طبل توخالی سد‌سازی، چاره کار مدیریت آب در ایران نبوده و نیست!

در مقابل، احداث آبگیرهای کوچک، بازیافت آب در صنایع، استفاده از کشاورزی نوین، سیاست‌های کنترل جمعیت، جلوگیری از تخریب و نابودی جنگل‌ها و مراتع، حفاظت از منابع خاک، نگهداشت سدهای زیرزمینی، احداث نیروگاه‌های خورشیدی و بادی، حراست از رودخانه‌های کشور، برخورد بی‌چون‌وچرا با افراد و نهادهایی که درپی حفر چاه‌های غیر‌مجاز هستند و گرفتن مالیات‌های بسیار سنگین از صنایعی که در هدررفت آب نقش عمده‌ای داشته و الزامات محیط‌زیستی را رعایت نمی‌کنند، می‌توانند راهگشای این تنش آبی‌رنگ باشند.

به عنوان مثال، بسیاری از شهرها و استان‌های ایران وارد تنش آبی شده ولی با تمام هشدارهای داده‌شده، باز هم شاهد گسترش کشاورزی در شهرهایی همچون کوهدشت در استان لرستان یا کاشت برنج در شهرستان مرودشت استان فارس هستیم و از‌سوی‌دیگر، هنوز هم بر ساخت سدهای بزرگ اصرار می‌کنیم؛ برای مثال، آیا سد دوستی در مرز ایران و ترکمنستان به غیر ‌از آسیب به اکوسیستم رودخانه مهمی همچون هریرود و هزینه‌های بسیار زیاد، سود دیگری هم داشته است؟ سدهای دیگری همچون بختیاری یا اکباتان امروز در چه شرایطی هستند؟ سدسازی نه‌تنها سبب اشتغالزایی و رونق کشاورزی نشده بلکه در بلندمدت به نقطه‌ضعفی برای اقلیم ما تبدیل شده است. رودخانه‌ها بستری مناسب برای آرام‌زیستن ما انسان‌ها بوده و امروز طرح‌های متفکرانه انسانی همچون سدسازی بدون ارزیابی، سبب تخریب میراث ارزشمندی همچون تنوع زیستی، تأثیر منفی در اقلیم یک منطقه و مهاجرت‌های اجباری در بخش جوامع محلی شده است! باید این نکته علمی را با صدای رسا به گوش مسئولان، مردم و همه نهاد‌های متولی منابع آب رساند که امروز دشت‌های کشور با فرونشست بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شده و مشاهده فروچاله‌های عمیق که حاصل برداشت‌های بی‌رویه از منابع آب زیرزمینی هستند، چندان دشوار نبود و روند بیابانی‌شدن شدت گرفته و متأسفانه امروز همچنان شاهد ادامه برداشت‌های بی‌رویه از همین دشت‌های ممنوعه و ساخت سدهای بی‌حاصل هستیم و این به‌آن‌معناست که ما با چشمان کاملا بسته به‌سمت سقوط تمدنی نزدیک می‌شویم!

*کارشناس ارشد محیط‌زیست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha