هوا تاریك است و مغازه خلوت شده؛ ‌دور و برش را می‌پاید تا چشم‌های آشنایی او را نبیند.

دور ریز 25 میلیون تن غذا در شكاف طبقاتی فقیر و غنی

سلامت نیوز:هوا تاریك است و مغازه خلوت شده؛ ‌دور و برش را می‌پاید تا چشم‌های آشنایی او را نبیند. چادرش را در صورتش كشیده و به سمت جعبه‌ای می‌رود كه بیرون مغازه میوه‌ها و صیفی‌جات دور ریختنی را در آن جمع كرده‌اند تا حالا كه دیگر خریداری ندارد به قیمت پایین بفروشند و اگر باز هم خریداری نداشت دور بریزند.

به گزارش سلامت نیوز، جوان نوشت: در میان میوه‌ها و صیفی‌جات دور ریختنی جست‌وجو می‌كند تا شاید چند میوه سالم‌تر پیدا كند و به خانه ببرد بی‌آنكه خبر داشته باشد سالانه 25 تا 35 میلیون تن از خوراكی كه می‌تواند سفره او و امثال او را رنگین كند راهی سطل‌های زباله می‌شود تا نمایش بی‌صدایی از تبعیض و فاصله طبقاتی باشد.

 

 

25 تا 35 میلیون تن؛ ‌این عدد بنا بر آمار رسمی میزان دور ریز مواد‌غذایی در كشورمان را نشان می‌دهد؛ رقمی كه بر اساس محاسبات انجام شده معادل غذای 15 میلیون نفر است، اما راهی سطل زباله می‌شود. روی دیگر این سكه، اما آمارهای مرتبط با فقر مطلق در كشورمان است؛ آماری كه نشان می‌دهد 11 درصد مردم كشورمان زیر‌خط فقر مطلق و 30 درصد از آنها زیر‌خط فقر نسبی هستند. به عبارت دیگر درآمد حدود 9 میلیون نفر از افراد جامعه كفاف آن را نمی‌دهد تا تغذیه مناسبی داشته باشند، نابرابری‌های اجتماعی موجب شده تا سهم غذایی این افراد توسط گروه دیگری از افراد جامعه دور ریخته شود، اما به آنها تعلق نگیرد. 

 
پشت صحنه زندگی‌های لاكچری

مهمانی‌های پر زرق و برق، ‌رستوران‌های گرانقیمت بالای شهری، هتل‌ها، ‌مراسم‌های رسمی برگزار شده از سوی سازمان‌های دولتی و غیر‌دولتی، ‌سوپر‌ماركت‌ها و میوه‌فروشی‌های لوكس همه و همه در كنار نمایش تجمل‌گرایی و ثروت و تبلیغات برای یك زندگی مرفه و لاكچری پشت صحنه‌هایی هم دارد كه كمتر به نمایش عموم گذاشته می‌شود. 

 
در پشت صحنه تمام این جشن‌ها، مهمانی‌ها، سفره‌های رنگین اسراف و دور ریختن غذای ده‌ها و صدها نفر افراد گرسنه‌ای است كه قربانیان نابرابری اجتماعی هستند. ساختار نا‌مناسب اجتماعی و اقتصاد بیمار جاری در جامعه ما موجب شده تا در یك طرف جامعه شاهد تجمع ثروت‌های بادآورده و در سمت دیگر شاهد تجمع فقر و فلاكت باشیم؛ ‌موضوعی كه در نهایت موجب می‌شود تا درصد قابل توجهی از جامعه در فقر زندگی كنند و حداقل‌های تغذیه‌ای را داشته باشند و در یك سوی دیگر معادل غذای 15 میلیون نفر دور ریخته شود.
 
25 تا 35 میلیون تن

آن‌طور كه مهدی كریمی تفرشی، رئیس تعاونی تولیدكنندگان مواد‌غذایی می‌گوید: سالانه ١٣٠ میلیون تن مواد‌غذایی در كشور تولید می‌شود كه 25 میلیون تن آن هدر می‌رود و با توسعه صنایع تبدیلی و تكمیلی در كشور، می‌توان از این هدررفت جلوگیری كرد. پیش از این نیز طبق آمار ارائه شده از سوی فائو در كشورمان 35 میلیون تن غذا یعنی معادل غذای 15 میلیون نفر دور ریخته می‌شود. 
بر اساس آمارها 30 درصد ضایعات مربوط به نان، 30 تا 50 درصد مربوط به میوه‌ها و سبزیجات و 10 درصد مربوط به برنج است. 25 درصد هم به خرما اختصاص دارد.

هدررفت منابع غذایی تنها به از دست رفتن مواد خوراكی ختم نمی‌شود،  بلكه تمام منابعی كه برای تولید آنها مصرف‌شده هم هدر می‌رود.
 

همراه با هدر رفت مواد غذایی24 درصد از كل منابع آب شیرین مورد استفاده در تولید محصول غذایی هم از دست می‌رود و 23 درصد از مساحت كل زمین‌های زراعی جهانی دچار افت كیفیت و كم شدن مواد معدنی و توانایی لازم برای كشاورزی می‌شوند. همچنین 23 درصد از میزان كود استفاده شده هم بی‌فایده بوده است. 
مهم‌ترین بخش این ماجرا اما بررسی وضعیت خانوار ایرانی طی سال‌های اخیر است. وضعیتی كه بررسی‌ها نشان می‌دهد چندان خوشایند نیست. 
طبق بررسی‌های انجام شده از سوی بانك مركزی ایران، كاهش قدرت خرید خانوارهای ایرانی در ١٠‌سال گذشته، سبد غذایی مردم را كوچك‌تر از قبل كرده است. براین اساس هزینه مواد‌غذایی در سبد خانوار ایرانی به حدود یك‌چهارم رسیده و علاوه براین میزان مصرف تمامی كالاهای اساسی به جز مرغ و تخم‌مرغ با كاهش چشمگیری روبه‌رو بوده است. 
بانك مركزی همچنین گزارش می‌دهد كه میزان افزایش قیمت سالانه مواد‌غذایی در ایران بالاتر از متوسط نرخ تورم كالاها بوده، به‌گونه‌ای كه با قیاس دستمزدها نسبت به هزینه‌ها، خانواده‌های فقیر با اختلاف چشمگیری نسبت به قشر مرفه، ناچارند بخش اعظمی از درآمد خود را صرف خرید مواد‌غذایی كنند. 

 
ریشه‌كنی فقر مطلق

رئیس‌جمهور  در اولین كنفرانس خبری پس از انتخابات سال ۱۳۹۶، وعده داد كه فقر مطلق را تا سال ۱۴۰۰ ریشه كن خواهیم كرد. 

 بررسی‌ها نشان می‌دهد كه در حال حاضر حدود یك دهك در فقر مطلق به سر می‌برند؛ فقر مطلق به معنای نداشتن حداقل‌های معیشت است، در حالی كه فقر نسبی یعنی پایین بودن سطح زندگی نسبت به متوسط جامعه است. فقر مطلق در واقع با چهار یا پنج شاخص سنجیده می‌شود كه محور اصلی سنجش آن بر پایه درآمد افراد است، یعنی میزان درآمدی كه پاسخگوی چند نیاز اولیه انسان باشد. این میزان درآمد بر مبنای استفاده متعارف از خدمات بهداشت و درمان، آموزش، مسكن و تغذیه در سطح مشخصی تعیین می‌شود. به‌طور مثال تغذیه متعارف به تغذیه‌ای اطلاق می‌شود كه حداقل ۲ هزار كالری در روز برای هر نفر باشد.
 

بر اساس گزارش بانك جهانی،  فقر درآمدی ایران در اوایل انقلاب، ۴۰ درصد از خانوارهای ایران را شامل می‌شد. در سال ۸۴، فقر مطلق به 5/10 درصد رسید. بر اساس هزینه خانوارها، در سال ۹۱ و ۹۲، معادل ۳۳.۴ درصد از خانوارهای شهری و ۴۰.۱ درصد از خانوار‌های روستایی زیرخط فقر بوده‌اند. مطابق آخرین بررسی‌ها ١١‌درصد مردم ایران زیر خط فقر مطلق و ۳۰درصد زیرخط فقر نسبی قرار دارند. 
11 درصد مردم ایران حتی اگر شكمشان سیر باشد سلول‌هایشان گرسنه است؛ ‌كودكان كار، ‌زنان بی‌سرپرست و سرپرست خانوار، افراد بد‌سرپرست و بسیاری دیگر از افرادی كه خیلی وقت‌ها از كنارمان عبور می‌كنند؛‌ شاید در همان لحظه‌ای كه غذای اضافه مهمانی‌مان را دور می‌ریزیم. 

 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha