سه‌شنبه ۹ آبان ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۷
کد خبر: 228963

رهاسازی زباله در جنگل‌ها آسیب‌های زیادی به آنها وارد می‌کند و در زمینه جمع‌آوری زباله در رویشگاه‌های جنگلی و درختی مدیریت درستی انجام نمی‌شود. علاوه بر این دستگاه‌های دولتی مدیریت درستی بر پروژه‌های عمرانی ندارند و بخشی از این پروژه‌ها از داخل جنگل‌ها عبور می‌کنند. ملاحظات علمی و اصول علمی جنگلداری رعایت نشده و تخریب‌های صورت‌گرفته بیش از چیزی است که باید در احداث یک پروژه انجام شود.

جنگل‌ها را می‌چرانیم!

سلامت نیوز-*هومان خاکپور: رهاسازی زباله در جنگل‌ها آسیب‌های زیادی به آنها وارد می‌کند و در زمینه جمع‌آوری زباله در رویشگاه‌های جنگلی و درختی مدیریت درستی انجام نمی‌شود. علاوه بر این دستگاه‌های دولتی مدیریت درستی بر پروژه‌های عمرانی ندارند و بخشی از این پروژه‌ها از داخل جنگل‌ها عبور می‌کنند. ملاحظات علمی و اصول علمی جنگلداری رعایت نشده و تخریب‌های صورت‌گرفته بیش از چیزی است که باید در احداث یک پروژه انجام شود.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان، خطراتی که جنگل‌ها را تهدید می‌کنند، به دو دسته تقسیم می‌شوند: تخریب طبیعی و تخریب ناشی از عوامل انسانی. تخریب طبیعی جنگل در اثر خشکسالی‌ها و تغییر اقلیم در جهان است و ایران نیز از این نوع از تغییرات بی‌نصیب نبوده است. تخریب طبیعی جنگل‌ها از شاداب‌سازی جنگل‌ها جلوگیری کرده و تهدید جدی در جنگل‌های کشور است. گونه‌ دیگری از تهدیدات ناشی از فعالیت‌های انسانی در جنگل‌هاست. آنچه درحال‌حاضر روند تخریب جنگل‌ها را شدت بخشیده، نوع رفتارها و مدیریت نادرست در زمینه بهره‌برداری از جنگل‌هاست.

تخریب جنگل‌ها با چرای دام‌ها

الگوهای بهره‌برداری از جنگل و همچنین نوع معیشت جوامع جنگل‌نشین کاملا غیراصولی برنامه‌ریزی شده و به‌صورت مستقیم در تخریب جنگل‌ها تاثیرگذار است. حضور دام در جنگل‌ها را نیز می‌توان یکی از این تهدیدات جدی دانست. دام‌ها درحال بهره‌برداری گسترده از جنگل‌ها هستند؛ تقریبا تعداد زیادی دام در تمام طول سال در جنگل‌ها حضور دارند و تنها در شرایط بد آب‌و‌هوایی اجازه حضور آنها در جنگل داده نمی‌شود. حضور پرتعداد دام سبب ازدست‌رفتن حیات طبیعی جنگل‌ها و رشد نیافتن نهال‌ها در آن می‌شود. همچنین خاک بر اثر تردد دام فشرده شده و میزان نفوذپذیری آب در آن کاهش می‌یابد؛ در نهایت جنگل با ضعف اکولوژیکی خسارت‌زایی مواجه می‌شود.

کاهش مساحت جنگل‌ها

از انواع بهره‌برداری غلط دیگر از جنگل‌ها می‌توان به تامین‌سوخت از طریق چوب درختان جنگلی اشاره کرد. در بسیاری از روستاهای جنگلی زیرساخت‌های تامین سوخت فسیلی فراهم نشده و لوله‌کشی گاز نیز انجام نشده و حتی تانکرهای نفت نیز به آنها تردد ندارند. به‌علاوه مردم روستاها از نظر اقتصادی تمایل چندانی به استفاده از سوخت‌های فسیلی ندارند و به مصرف سوخت‌های هیزمی روی آورده‌اند. این نوع سوخت یکی از عوامل تهدیدکننده در جنگل‌هاست. در اغلب جنگل‌های منطقه زاگرس یکی از کاربری‌های غلط از جنگل‌ها زراعت و دیم در آنهاست. درحال‌حاضر بیش از 30‌درصد جنگل‌ها نابود و به محلی برای زارعت دیم تبدیل شده‌اند. همچنین کشاورزان به قطع درخت‌ها روی آورده‌اند، زیرا درختان را مانعی برای کشاورزی می‌دانند. درحال‌حاضر تعداد محدودی درخت در اراضی دیم‌کاری بر جا مانده است. نکته حائز اهمیت آن است که به‌دلیل زیر و رو‌کردن خاک به‌منظور زراعت امکان کاشت نهال فراهم نیست. از نظر سنی نیز جنگل‌ها دچار بحران تنوع سنی هستند و بسیاری از آنها به‌سوی پیرسالی رفته‌اند و نهال‌ و درخت جوان و جدید نداریم.

رهاسازی زباله و جاده‌سازی در جنگل

رهاسازی زباله در جنگل‌ها آسیب‌های زیادی به آنها وارد می‌کند و در زمینه جمع‌آوری زباله در رویشگاه‌های جنگلی و درختی مدیریت درستی انجام نمی‌شود. علاوه بر این دستگاه‌های دولتی مدیریت درستی بر پروژه‌های عمرانی ندارند و بخشی از این پروژه‌ها از داخل جنگل‌ها عبور می‌کنند. ملاحظات علمی و اصول علمی جنگلداری رعایت نشده و تخریب‌های صورت‌گرفته بیش از چیزی است که باید در احداث یک پروژه انجام شود. دسترسی جاده‌ها و کانال‌های انتقال آب، گاز و برق سبب تخریب جنگل‌ها می‌شوند. عوامل‌طبیعی ضعف اکولوژیکی ناشی از فعالیت‌های انسانی را تشدید کرده و سبب وجود آفات و بیماری‌ها در جنگل شده است. در شرایط طبیعی جنگل‌ها، وجود آفات به رشد درختان تا حدودی کمک می‌کند و آنها به‌صورت طبیعی در جنگل‌ها وجود دارند، اما هنگامی که اکوسیستم جنگل رو به ضعف می‌رود، جمعیت این آفات نیز زیاد و سبب خسارات‌ بسیار نگران‌کننده در جنگل می‌شود. خساراتی که اکنون در جنگل‌های منطقه زاگرس با آنها مواجه شده‌ایم، از این‌گونه آسیب‌ها هستند.

بر اساس آمار منابع رسمی کشور این آفات سبب مرگ یک‌میلیون‌هکتار از پنج‌میلیون‌هکتار جنگل‌های بلوط زاگرس شده‌اند و بسیاری از گون‌زارها را خشکانده‌اند. این خشکیدگی تهدید و عامل ثانوی برای نابودی جنگل‌هاست. اقدامات و الگوهای نادرست بهره‌برداری از جنگل باعث زوال آن و سبب خودنمایی آفات و بیماری‌ها به‌عنوان یک عامل ثانوی در نابودی جنگل‌ها شده است. علاوه بر مشکلات ذکرشده بهره‌برداری بی‌رویه از جنگل‌های شمال، زاگرس و هیرکانی آفت دیگری برای زیست آنهاست. شرکت‌های بزرگ چوب بهره‌برداری‌های نادرستی از جنگل‌ها دارند و نظارت درستی نیز بر کار آنها انجام نمی‌شود. بهره‌برداری از جنگل‌های شمال ملاحظاتی بیشماری دارد که باید در هنگام بهره‌برداری از آنها در نظر گرفته شود، اما اکنون چنین نظارتی انجام نمی‌شود، زیرا سازمان جنگل‌ها و مراتع ابزار لازم را برای نظارت در دست ندارد. بهره‌برداران این جنگل‌ها نیز ملاحظات کافی ندارند و در نتیجه، بهره‌برداری نادرست سبب تخریب جنگل‌های زاگرس و هیرکانی شده است. به‌عنوان‌مثال جنگل‌های شمال درحال‌حاضر با آفت شمشاد مواجهند که خسارات بسیار جدی به شمشادهای جنگل‌های هیرکانی وارد کرده است. بهره‌برداران به‌صورت افراطی و کنترل‌نشده‌ای از درختان جنگل استفاده‌‌های صنعتی می‌کنند.

توان بازاحیایی جنگل غنیمت است

خوشبختانه بسیاری از رشته‌جنگل‌های هیرکانی یا زاگرس هنوز توان خوداحیایی را دارند و تنها باید به آنها فرصت کافی برای احیا داده شود. طرح تنفس جنگل که در جنگل‌های هیرکانی مطرح شده، به تصویب رسیده و در دستور کار سازمان جنگل‌ها قرار گرفته نیز در راستای کاهش میزان فشار وارده بر جنگل‌هاست. در این صورت فرصتی فراهم می‌شود تا شاهد احیا و بازسازی جنگل و بازسازی طبیعی آنها باشیم. در آینده با مدیریت درست و اتخاذ تصمیماتی برای بهره‌برداری منطقی، اصولی و خردمندانه از جنگل‌ها می‌توانیم شاهد احیای آنها باشیم. اجرای طرح تنفس جنگل‌ها نیازمند زیرساخت‌های فرهنگی خاص خود است. شغل و منبع درآمد بسیاری از جوامع روستایی به‌صورت مستقیم وابسته به جنگل است؛ بنابراین برای اجرای درست و اصولی طرح تنفس جنگل‌ها باید برای معیشت جوامع محلی و جنگل‌نشین فکری کرد؛ در این صورت شاهد مشارکت مردم در استفاده بهینه از جنگل‌ها خواهیم بود. اگر مشارکت واقعی مردم در طرح‌های حوزه جنگل وجود نداشته باشد، نمی‌توان امید چندانی به موفقیت این طرح‌ها داشت. سابقه تاریخی طرح‌‌های حمایتی اجراشده طی نیم‌قرن گذشته به‌درستی گویای آن است که اگر برای مدیریت جنگل‌ها از مشارکت‌های واقعی مردم بهره‌مند نشویم، به موفقیت موردنظر و مطلوب دست نمی‌یابیم. قطعا لازمه موفقیت این طرح‌‌ها مشارکت مردم است؛ مشارکت مردم زمانی در اجرای طرح‌‌ها محقق می‌شود که منافع آنها لحاظ شود و الگوهای معیشتی مردمی در جوامع روستایی و جنگلی اصلاح شوند.

* کارشناس محیط‌زیست

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha