همه می‌دانیم که وضعیت شهرداری درحال حاضر دست کمی از سال 92 دولت و به هنگام انتقال قدرت ندارد؛ وضعیت مالی به هم ریخته، مخارج سنگین است، نظام اداری سنگین و کم تحرک و پیچیده شده و... اما آیا امیدی به بازگشت سوله‌ها به مسیر اصلی خود وجود دارد؟

کاسبی در سوله‌های زلزله

سلامت نیوز:همه می‌دانیم که وضعیت شهرداری درحال حاضر دست کمی از سال 92 دولت و به هنگام انتقال قدرت ندارد؛ وضعیت مالی به هم ریخته، مخارج سنگین است، نظام اداری سنگین و کم تحرک و پیچیده شده و... اما آیا امیدی به بازگشت سوله‌ها به مسیر اصلی خود وجود دارد؟

به گزاش سلامت نیوز،ایران نوشت: در تهران از هرچیزی می‌شود پول درآورد. خدا برکت بدهد به این تهران. چطور؟ چطور ندارد مثلاً سال 82 وزارت کشور به شهرداری دستور می‌دهد که بروید سوله بسازید برای بحران. یعنی تا زلزله نیامده، مردم را ببرید آنجا آموزش بدهید، بعد هم اگر شبی نصفه شبی، تهران تکان کوچکی خورد و مردم ترسیدند، بروند آنجا بخوابند و اگر هم خدای ناکرده همه چیز زیرو رو شد، از این سوله‌ها برای مدیریت بحران و فلان و فلان استفاده کنند.

شهرداری هم رفت دنبال ساخت و ساز و 102 تا از این مراکز مدیریتی و آموزشی و پشتیبانی ساخت که الان می‌گویند قرار است بزودی بشود 150 تا. اصلاً شما بفرمایید 100 تا. 100 تا سوله توی محلات تهران می‌دانید چه سودی دارد؟ می‌شود کرایه داد به خنداونه، برود برنامه بسازد، می‌شود سالن بدنسازی زد و اگر پول خوبی بدهند چرا انبار سیب‌زمینی و پیاز نشود؟ حالا کو تا زلزله؟ هر وقت آمد، می‌گوییم خالی کن برادر، قرارداد فسخ! ما می‌خواهیم چند نفر زخمی و یک مقدار سرم و کمپوت اینجا بیاوریم.


این پایگاه‌های محلی یا آن‌طور که محسن نادی معاون آمادگی عملیات و پدافند غیر عامل سازمان مدیریت بحران تهران می‌گوید «زیر ساخت‌های حیاتی شهر» چند کاربرد عمده دارد: «در شرایط عادی در این سوله‌های چند منظوره به مردم آموزش دوام و راه‌های کاهش آسیب می‌دهند و همین‌طور محلی برای دپوی تجهیزات و کمک‌های اولیه مانند چادر است. از طرفی هم مانورها و جلسات منطقه‌ای مدیریت بحران به ریاست شهردار هر منطقه هم آنجا برگزار می‌شود.» می‌شود یعنی قرار بوده بشود یا به همین منظور ساخته شده است.


نادی  تعداد پایگاه‌های مدیریت بحران در تهران را 102 سوله عنوان می‌کند و می‌گوید: «قرار است تا پایان برنامه پنج ساله دوم شهرداری تهران به 150 برسد. 12 تا سوله هم در دست ساخت است. اما همه این سوله‌ها در دسترس مدیریت بحران نیست و تنها22 تا از آنها به‌صورت کامل به‌عنوان پایگاه مدیرت بحران در حال بهره‌ برداری است.»
از اینجا به بعدش جالب است؛ بیش از 60 سوله در اختیار سازمان ورزش شهرداری تهران است که با نام سوله‌های الزهرا برای ورزش بانوان مورد استفاده قرار می‌گیرد - از ما نشنیده بگیرید اما آن طور که می‌گویند حتی مسئولان مدیریت بحران را هم به این سوله‌ها راه نمی‌دهند- 2 تا از سوله‌ها دست صدا و سیماست که برای ضبط برنامه‌ها استفاده می‌شود. در یکی باغ موزه دفاع مقدس ساخته شده و یکی هم در اختیار بانک شهر است و... شهرداری در سال‌های گذشته به این شکل از سوله‌ها برای کسب درآمد استفاده کرد و با یک مصوبه، دستور سال 82 وزارت کشور را از مسیر اصلی خود منحرف کرد.


همه می‌دانیم که وضعیت شهرداری درحال حاضر دست کمی از سال 92 دولت و به هنگام انتقال قدرت ندارد؛ وضعیت مالی به هم ریخته، مخارج سنگین است، نظام اداری سنگین و کم تحرک و پیچیده شده و... اما آیا امیدی به بازگشت سوله‌ها به مسیر اصلی خود وجود دارد؟ زهرا صدراعظم نوری رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران، ری و تجریش در گفت‌و‌گو با ما از پیگیری‌های شورای شهر تهران در رابطه با برگرداندن این سوله‌ها به کاربری اصلی خود می‌گوید و معتقد است مدیریت شهرداری سابق تهران در این زمینه کوتاهی کرده است: «من در این زمینه هم با آقای شهردار صحبت کردم و درصحن اصلی شورای شهر هم تذکر دادم این سوله‌ها که بیش از 60 تا از آنها در دست سازمان ورزش است باید به مدیریت بحران برگردد. اگر این امکان وجود ندارد سازوکاری بیندیشیم که پایگاه‌های دیگری را تجهیز کنیم.»


از نوری می‌پرسم اگر همین امشب در تهران زلزله بیاید و این سوله‌ها و امکانات شهری در اختیار مردم نباشد چه اتفاقی می‌افتد و آیا زمان آن نرسیده که با سرعت عمل بیشتری برای برگرداندن این پایگاه‌های حیاتی اقدام کرد؟ وی می‌گوید: «بهتر است این طور تحلیل نکنید. من به شخصه در حال پیگیری هستم و باید برای به سرانجام رسیدن این هدف سازوکاری فراهم بشود. به هرحال بسرعت چنین اتفاقی نمی‌افتد. بالاخره طی سال‌ها شهرداری به شیوه دیگری مدیریت شده و حالا عده‌ای در این پایگاه‌ها در حال ورزش هستند و مقاومت وجود دارد اما مطمئن باشید بسرعت این کار را انجام می‌دهیم.»


بیایید فکرهای ترسناک زلزله‌ مهیب در تهران را کنار بگذاریم و فکر کنیم اگر زلزله‌ای کوچک در حد 4 و نیم یا 5 ریشتر بیاید و جایی را هم خراب نکند اما مردم چنان بترسند که نتوانند شب را در خانه بمانند، چه اتفاقی می‌افتد؟ ازدحام مردم در کوچه و خیابان‌ها و نبود سرپناهی مطمئن شهر میلیونی تهران را به چه روزی می‌اندازد؟ محسن نادی پاسخ این پرسش را این گونه می‌دهد: «یکی از مشکلات در سرپل ذهاب وجود تنها یک سوله مدیریت بحران بود. حالا اگر چنین حادثه‌ای در تهران اتفاق بیفتد نخستین اتفاق این است که دسترسی‌ها محدود می‌شود. این پایگاه‌ها کمک می‌کنند تا فاصله‌ها کمتر بشود و امکانات سریع‌تر در اختیار مردم قرار بگیرد. همین الان دپوی چادر هلال احمر در تهران در چهار جای مختلف است و همین کار را سخت می‌کند. درحالی که باید دپوی امکانات در همه سوله‌ها اتفاق بیفتد تا کار سریع‌تر انجام بشود.درحال حاضر ما در این پایگاه‌ها امکانات اورژانس و آتش‌نشانی داریم و با توجه به ضدزلزله بودن این سوله‌ها مکان‌های خوبی برای پناه مردم خواهد بود. البته همه این‌ها زمانی مقدور می‌شود که ما بتوانیم به همه پایگاه‌ها دسترسی داشته باشیم و مدیریتی یکپارچه بکنیم. به هرحال متأسفانه در وضعیت فعلی این کار امکان پذیر نیست.»


نادی از عزم شورای شهر و شهرداری جدید برای برگرداندن این سوله‌ها به وضعیت اصلی خود می‌گوید و معتقد است جدیت در مدیریت شهری مهم‌ترین راه برای رسیدن به این هدف است.
تمام این حرف‌ها و اهمیت این سوله‌ها در زمان بحران یک طرف، طرف دیگر هم جای خالی برنامه‌های آموزشی که قرار بود در این سوله‌ها و به شکلی وسیع پیگیری شود. آموزش‌هایی که واجب‌تر از ایمن‌سازی ساختمان‌های تهران است.
علیرضا محمدنژاد کارشناس مدیریت بحران  با اشاره به کمبود این آموزش‌ها می‌گوید: «ما از بدو تولد در کشوری حادثه خیز زندگی می‌کنیم. کشوری که از 42 بحران موجود جهان 33 تا از آنها را یکجا دارد. اما متأسفانه سیاست‌های کلان ما بر اساس بحران‌خیز بودن اقلیم ما برنامه‌ریزی نمی‌شود و هنوز هم جای خالی آموزش در زمان بحران در رسانه‌های ما خالی است.»


وی از روستاییان مثال می‌زند که هیچ وقت خانه‌های خود را در دره‌ها نمی ساختند و با همین تدبیر کوچک از سیلاب‌ها در امان می‌ماندند و ادامه می‌دهد: «در واقع ما باید مدل زندگی در بحران را آموزش دهیم اما حالا آموزش‌های ساده در مورد برخورد با بحران‌ها هم در جایی دیده نمی‌شود. تمام آموزش و اطلاع‌رسانی برای زمانی است که اتفاقی در کشور می‌افتد و بعد هم همه چیز فراموش می‌شود. ما باید خیلی بیشتر از 150 پایگاه برای مدیریت بحران در تهران داشته باشیم و برای همه 354 محله تهران این سوله‌ها را بسازیم.»


او برای ما از کارهای کوچکی مانند کوله نجات یا کم کردن اجزای غیرسازه‌ای ساختمان‌ها که 50 درصد از آسیب زلزله را کم می‌کند می‌گوید و معتقد است: «در واقع مردم زلزله زده نباید در 72 ساعت طلایی بعد از حادثه منتظر نیروهای امداد باشند چون بهترین امدادگرها خود مردم محلی هستند و اگر این آموزش‌ها مستمر بود، در زلزله کرمانشاه میزان خسارت‌ها بسیار کمتر بود.»
تهران شهر فرصت‌هاست؛ شهر تجارت و خرید و فروش. مدیریت پیشین شهری تا جایی که توانست شهر را فروخت، پیاده‌رو بزرگراه‌ها ، پارک‌ها ، دامنه کوه‌ها  و سوله‌های بحران. آیا با مدیریت جدید شهری، امیدی به بازگشت سوله‌ها هست؟ اگر این‌طور باشد، مردم برای شرکت در خندوانه کجا بروند یا کجا بروند بادی‌بیلدینگ؟

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha