سلامت نیوز:23 اردیبهشت 96، بجنورد، خراسان شمالی، قهر طبیعت و زمینلرزهای به وسعت ۷.۵ ریشتر که دو هزار و 500 واحد را در نقاط شهری استان و دو هزار و 429 واحد را نیز در مناطق روستایی غیرقابل سکونت کرد.
اپیزود اول
به گزارش سلامت نیوز، فرهیختگان نوشت: زلزله شاید تنها پدیده طبیعی باشد که تا به حال بشریت با تمام ارج و منزلت وجودی و عقلایی نتوانسته است در وقوع یا عدم وقوع یا حتی پیشبینی آن کوچکترین تاثیر، دخل و تصرفی را داشته باشد اما در برابر همین گزاره، هر میزان که دست آدمی پیش از وقوع بسته باشد، در جهت پیشگیری و کاهش صدمات و آسیبهای ناشی از آن فراغ بال دارد و میتواند اقدامات شایان توجهی را انجام دهد که میزان آسیبها از حداقل نیز کمتر شود. این جملات و گزارههایی که بیان شد شاید به اذعان و اعتقاد بسیاری در قوارههای مدیریت و پیشگیری از بحران ایران فعلی نباشد و مصداق اصلی آن را جز کشورهای پیشرفته و پیشگام در این امر همچون ژاپن، کره و... نمیتوان معرفی کرد.
با این وجود این حقیقتی اجتنابناپذیر است و از بیان آن ناگزیریم چراکه بر مبنای جبر طبیعت و موقعیت خاص جغرافیایی، کم یا زیاد، دیر یا زود، هر روز یا هر هزار سال یکبار، نقاط و مناطق مختلفی از کشور ما درگیر این بلایای طبیعی هستند.
وقوع زلزله و آسیبهای بعد از آن برای همگان دشوار و زجرآور خواهد بود و بهترین مسکن این درد سوای پیشگیریها و تدابیری که شاید نیست، اقدامات و ساماندهیهای پس از حادثه است که الی ماشاءا... دستگاه و سازمان و نهاد متولی آن معرفی شدهاند و در متن جریان حضور دارند. از مدیریت بحران و اورژانس و هلالاحمر تا ارتش و سپاه و سطوح عالی سیاستگذاری کشور، یعنی دولت و دولتمردان.
اپیزود دوم
علی ربیعی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی عصر 24 اردیبهشت ماه در بازدید از روستاهای زلزلهزده قصر قجر، مانه وسملقان وعده داده بود به هر یک از خانوارهای زلزلهزده ۲۰میلیون تومان تسهیلات و کمک بلاعوض اعطا میشود.
علی روحانی، معاون بنیاد مسکن انقلاب اسلامی خراسان شمالی نیز بر روند پرداخت تسهیلات به خانههای روستایی خسارت دیده از همان روز و بدون اولویت تاکید کرده بود.
همچنین محمدی، مدیرکل بنیاد مسکن نیز از پرداخت تسهیلات به روستاییانی که منازل آنها در زلزله آسیب بیشتری دیده با مراجعه به بنیاد مسکن و معرفی به بانک خبر داد.
اینها اظهاراتی در جهت همان اقدامات و ساماندهیها است که نقل محفل سرکشیهای مسئولان و متولیان از مناطق آسیبدیده است. بیانات امید بخشی که سرمای روحی حاکم بر اذهان افراد آسیبدیده را به امید اقدامات و رسیدگیهای سریع الوقوع به گرمی نوید میدهد. تلاقی این اتفاق با ایام پرالتهاب انتخابات نیز از دو جهت بر این موضوع تاثیرگذار بود، از یکسو وعدهها و شعارها را پررنگ و لعابتر میکرد و از طرفی نیز امید رسیدگی هرچه سریعتر به مصائب را حتی برای مصرف تبلیغاتی جهت کسب اقبال عمومی افزایش میداد.
اپیزود سوم
علاوهبر مردمان آسیبدیده که در متن حادثه بودهاند و چشم انتظار رسیدگی مسئولان نشستهاند، سایرین و بهخصوص رسانهها نیز گاه جویای احوال این قربانیان زلزله بودهاند حتی اگر 6 ماه از این اتفاق گذشته باشد. وقتی تصاویر ارسالی از این مناطق را مشاهده میکنید یا پای درددل شاهدان عینی آن روزهای ابتدایی و این روزهای 6 ماه گذشته مینشینی واقعیت با وعدهها فاصله بسیاری دارد. چادرهایی که قرار بود موقتا 6 روز یا نهایتا در اوج بیتوجهی 6 هفته سرپناه مردم بیخانمان و آسیبدیده این مناطق باشد، 6 ماه است که همچنان سقف بالای سر آنها نیست و هرآنچه که به آنها وعده داده بودند، در همان مرحله شعار باقی ماند و در عرصه عمل نمودی نداشته است.
6 ماه بیتوجهی
علیرضا کوهستانی، دهیار روستای شعبان، یکی از روستاهای زلزلهزده و آسیبدیده خراسان شمالی در گفتوگو با «فرهیختگان» گفت: «با اینکه بیش از 6 ماه از زلزله گذشته است و مصائب و مشکلات موجود بر هیچکس پوشیده نیست، مردم این روستا و بسیاری دیگر از روستاهای زلزلهزده هنوز مکانی برای نشیمن بهعنوان خانه ندارند و در چادرها اسکان دارند.»
وی با گلایه از سرعت پایین رسیدگی به مشکلات و ساخت مسکن برای آسیبدیدگان ادامه داد: «بخشی از وعدههای داده شده عملی شده است اما همین که بعد از 6 ماه هنوز هیچکس در خانه خود ساکن نیست و چادرها مامن اصلی مردم هستند یعنی اشکالی وجود دارد و رسیدگیها به درستی صورت نگرفته است.»
دهیار روستای شعبان با اشاره به کاهش شدید دما در این مناطق و مشکلات متعدد زلزلهزدگان افزود: «بارش برف و باران آغاز شده است و مردم همچنان بیسرپناه در چادرها روزگار میگذرانند و این اصلا قابل درک نیست که مسئولان در ساخت مسکن برای آنها این مقدار تعلل میکنند.»
کوهستانی در انتها اصلیترین مشکل این مناطق را همین موضوع نبود سرپناه دانست و در پاسخ به این سوال که آیا واقعا بنیاد مسکن بعد از اتمام 25 درصد از ساخت منازل وام را به متقاضیان پرداخت میکند، گفت: «چنین چیزی نیست اما سرعت کار همانطور که گفتم بسیار پایین است و مشکلات مردم در فصل سرما دوچندان خواهد شد.»
با یک پیوند ساده اما بیغرض بین زلزلهای که بجنورد را لرزاند و چند هزار کیلومتر آن طرفتر این روزها گریبانگیر مردم کرمانشاه و شهرستانها و روستاهای اطراف آن است میتوان دو موضوع را مطرح کرد و با توجه به آن به یک نتیجه رسید. اول اینکه سابقه موجود و واقعیات در حال جریان در مناطق زلزلهزده نظیر بجنورد و شهرستانها و روستاهای درگیر این شهر نشاندهنده چیزی غیر از رسیدگی، غیر از دغدغهمندی، غیر از خدمترسانی و غیر از هرآنچه وعده داده شده بود است و دوم اینکه شعارها و وعدهها شبیه به همانهایی که 6 ماه پیش در بجنورد مطرح شد با کمی تغییرات بین مردم کرمانشاه نیز بازگو شد و رسیدگیهای اولیه و تدارکات و اقدامات دستگاههای مسئول که نمود عدمآمادگی آنها در مواجهه با چنین اتفاقاتی بود هم گواهی بر ثبات شرایط گذشته در حال دارد. میتوان به این نتیجه رسید که شعارزدگی، جوزدگی و عدمرسیدگی صحیح و مداوم به خواستههای آسیبدیدگان نقطه مشترک همه آنچه که بهعنوان مسئولیت بر دوش مسئولان است بوده و این نمایانگر یک ضعف ساختاری و گویا جبری نهتنها در کنترل قبل از وقوع و پیشگیریهای قبل از فاجعه است بلکه بیانگر سطح بالاتری از همین ضعف ساختاری در رسیدگیهای پس از حادثه و خدمترسانی به آسیبدیدگان خواهد بود.
نظر شما